شبکه اطلاع رسانی افغانستان >> اطلاعات عمومی
سير روزنامه و
روزنامه نگاري در افغانستان اين جريده كه در سال 1875 ميلادي برابر با سال 1253 شمسي خورشيدي تحت عنوان" شمس النهار" منتشر شد مسئوليت آن را ميرزا عبدالعلي خان ( رئيس نخستين مطبعهي ليتوگرافي در افغانستان) بر عهده داشت. شمس النهار در شانزده صفحه و ظاهرا در ماه دو يا سه مرتبه منتشر مي گرديد و مقالات آن عمدتا توسط يكي از رجال فرهنگي آن روزگار افغانستان به نام عبدالقادر پيشاوري نگاشته مي شده كه اين فرد منشي امير شيرعلي خان نيز بوده است. علاوه بر عبدالقادر پيشاوري چند مترجم نيز در هيات تحريريهي اين نشريه حضور داشتند كه به ترجمهي اخبار و متون خارجي مي پرداختند و ظاهرا اين مترجمان، اولين پيشگامان تاريخ ترجمه در افغانستان محسوب مي شوند. امير شيرعلي خان تا جايي كه برايش مقدوربود از شمس النهار حمايت كرد ، لكن بعد از مدتي در گذشت و پسرش محمد يعقوب به جايش نشست و چندان هم دوام نياورد و انگليسي ها هم با حمايت از امير عبدالرحمن خان او را به مسند نشاندند و شمس النهار هم ديگر منتشر نشد. روي كار شدن عبدالرحمن خان در آن برهه از تاريخ افغانستان همهي برنامه هاي نوگرايانه اي كه امير شيرعلي خان آغاز كرده بود را متوقف كرد و دوراني از خفقان و تصفيه هاي قومي و نژادي در كشور آغاز شد كه آثار منفي بسياري را از خود در تاريخ افغانستان برجاي گذاشت. امير عبدالرحمان خان در اكتبر سال 1901 ميلادي درگذشت و وليعهد او امير حبيب الله خان در كابل به قدرت رسيد، لكن حبيب الله خان برخلاف پدرش چندان به فرهنگ و نوآوري بي توجه نبود. حبيب الله خان در آوان حكومت خود مسافرتي به هند داشت و در آن جا تحت تاثير پيشرفت هاي آن سرزمين قرار گرفت و به تجدد و نوگرايي گرايش پيدا كرد و به محض بازگشت از هند اولين ليسه ( دبيرستان) مدرن افغانستان را تاسيس كرد و آن را حبيبيه نام نهاد. مدرسه اي كه در سال هاي بعد محصلان شاغل در آن به نخستين مناديان مشروطيت و اصلاح طلبي در افغانستان تبديل شدند.
مورخان ، دوران حكومت حبيب الله خان را
دوران شكل گيري مطبوعات نوين در افغانستان نام گذاري كرده اند و دليل
اصلي اين نامگذاري را مي توان در انتشار نخستين نشريهي مدرن و نوين
تاريخ افغانستان يعني " سراج الاخبار" عنوان كرد. مرحلهي دوم انتشار سراج الاخبار شش سال بعد در تاريخ 12 ميزان ( مهر) 1290 شمسي منتشر شد كه مسئوليت آن را محمود طرزي برعهده داشت . سراج الاخبار در هر پانزده روز يك بار منتشر مي شد ونقش مهمي در شكل گيري تجدد در افغانستان آن دوره دارد. محمود طرزي درسراج الاخبار براي اولين بار انديشه هاي نوين تجدد طلبانه را منتشر كرد و براي نخستين بار در اين دوره شيوه هاي نوين ادبي، رمان و رمان نويسي در كشور در سراج الاخبار منعكس شد. حتي براي اين كار، طرزي خود چند رمان از ژول ورن نويسندهي نامدار فرانسوي را به زبان فارسي دري افغانستاني ترجمه كرد . سراج الاخبار در آن دوره تنها رسانه اي بود كه اخبار جنگ جهاني را در افغانستان منتشر مي كرد و بسياري از اصطلاحات سياسي و فرهنگي جديد نيز توسط سراج الاخبار وارد جامعه شدند.
از اين رو محمود طرزي را پيشاهنگ ادبيات
نوين و پدر ژورناليسم افغانستان لقب داده اند. البته سواي از طرزي
نويسندگان ديگري نيز در سراج الاخبار قلم مي زدند كه از جملهي آن ها
مي توان به عبدالهادي داوودي، عبدالرحمن لودين، عبدالغني مستغني و ...
اشاره كرد كه در واقع از نسل اول روزنامه نگاران معاصر افغانستان به
شمار مي روند.
در واقع ضديت با انگليس باعث شد كه
انگليسي ها حبيب الله خان را تحت فشار گرفته و در نهايت حبيب الله خان
دستور توقف انتشار سراج الاخبار را صادر كرد و انتشارنشريه بعد از هشت
سال فعاليت ممنوع اعلام شد. روي كار آمدن امان الله در تاريخ تجدد و اصلاح طلبي افغانستان يك نقطهي عطف به شمار مي رود و روزنامه نگاري در افغانستان در اين دوره بيش از پيش مورد توجه قرار گرفت. كساني مانند محمود طرزي در حكومت اماني تقرب يافتند و طرزي چند سال به عنوان وزير خارجهي افغانستان مشغول به خدمت بود. تلاش هاي محمود طرزي نتايج بسياري را در پي داشت و بعد از سراج الاخبار نشريات جديدي به وجود آمدند كه از جملهي آن ها مي توان به ارشاد النسوان ( اولين مجلهي زنان افغانستان در دوران معاصر) اشاره كرد. نشريه اي كه زير نظر ملكه ثريا همسر امان الله خان منتشر مي شد و مسئوليت آن را اسماء رسميه همسر محمود طرزي و سردبيري آن را روح افزاء ( دخترمحمد زمان خان خازن الملك ) بر عهده داشتند. محتواي اين نشريه را مطالبي در مورد اخبار زنان، هنرهاي خانه داري، آشپزي، خياطي،آداب معاشرت براي زنان و... تشكيل مي دادند و در واقع اولين رسانهي مخصوص زنان در تاريخ افغانستان به شمار مي رود.
از ديگر نشريات دوران امان الله خان مي
توان به: در دوران امان الله خان نخستين نظام نامهي مطبوعات افغانستان به وجود آمد و در قانون اساسي بندهايي نيز به مسئلهي مطبوعات اختصاص يافت كه از جملهي آن ها مي توان به بند يازدهم قانون اساسي اشاره كرد كه اين بند حق انتشار نشريه را در افغانستان به دولت افغانستان و اتباع آن محدود مي كند و به دولت افغانستان اين اجازه را مي دهد كه نشريات خارجي كه به افغانستان وارد مي شوند را تنظيم و يا سانسور نمايد. از ديگر اقدامات امان الله خان در راستاي سامان دهي اوضاع مطبوعات كشور را مي توان در تاسيس رياست مستقل مطبوعات مشاهده كرد كه رياست آن را صلاح الدين سلجوقي بر عهده داشت كه اين رياست بعدها در سال 1343 شمسي در دوران محمد ظاهر شاه به وزارت مطبوعات تبديل شد. در همين سال قانون مطبوعات افغانستان به تصويب مجلس شوراي ملي افغانستان رسيد. در سال 1346 كه كابينهي جديد در سلطنت محمد ظاهر شاه تشكيل شد، فضاي بازتري براي مطبوعات كشور به وجود آمد كه به افزايش تعداد و تيراژ مطبوعات در كشور منجر شد و دراين برهه نشريات جديدي مانند هيواد (1338 شمسي به زبان پشتون، کابل تایمز (1341 شمسی به زبان انگلیسی ) و...به عنوان نشریات معتبری که تاکنون مشغول به فعالیت هستند ، متعلق به همین دوره می باشند. از اين سال به بعد تا سالي كه كشور توسط نيروهاي چپ گراي وابسته به شوروي قبضه شد تحول به خصوص ديگري در عرصهي مطبوعات روي نداد و درسال 1357 كه كودتاي هفت ثور در كابل رخ داد نظام مطبوعاتي كشور هم به شدت تغيير پيدا كرد و بسياري از نشريات توقيف شدند وتنها نشرياتي اجازهي انتشار در كشور را يافتند كه فقط و فقط انديشه ها و آرمان هاي حزب دموكراتيك خلق را منعكس مي كردند.
از مهم ترين نشرياتي كه در اين دوره در
كشور منتشر مي شد مي توان به نشريات ذيل اشاره كرد:
البته دوران رياست دكتر نجيب الله را
بايد از ديگر دوره هاي تسلط چپ گرايان در افغانستان مستثني كرد، چرا كه
در اين دوره بر اثر اتخاذ سياست هاي تنش زدايانه تا حد زيادي قوانين
حاكم بر مطبوعات نيز در كشور تغيير كرد. از جمله مهم ترين نشريات دوران
دكتر نجيب الله عبارت بودند از:
البته اين دوران از يك سو براي افغانستان
از منظر تاريخ مطبوعاتي دوران ارزشمندي به شمار مي رود چرا كه در اين
سال ها تا سال پيروزي مجاهدين ، گروه هاي جهادي با انتشار صد ها نشريه
با تيراژهاي كم وزياد تجربيات جديدي را براي آيندهي روزنامه نگاري در
افغانستان به وجود آوردند كه در نوع خود مي تواند براي شناخت تحولات
افغانستان آن دوران ارزشمند باشد. با آغاز جنگ هاي داخلي در افغانستان روزنامه و روزنامه نگاري در افغانستان افول كرد و متعاقبا بسياري از نويسندگان و اصحاب قلم از كشور خارج شده وتعدادزیادی از تشكل هاي مطبوعاتي فعال در كشور نيز منحل شدند و بسياري از دستاوردهاي تاريخ روزنامه نگاري در كشور عملا از ميان رفتند.
با تسلط طالبان در افغانستان رسانه هاي
افغانستان دچار يك ركود بي سابقه شدند. رسانه هايي مانند تلويزيون كه
به طور كامل مورد بي توجهي قرار گرفتند و تنها يك راديو در افغانستان
برنامه پخش مي كرد كه اصطلا حا صداي شريعت ناميده مي شد كه فقط چند
ساعت برنامه بيشتر در روز نداشت و مهم ترين تريبون تبليغاتي طالبان به
شمار مي رفت. نشريهي رسمي طالبان شريعت نام داشت كه به صورت هفته نامه
در كشور منتشر مي شد و در مناطق تحت نفوذ طالبان توزيع مي گردید. اما در سال هاي اخيربعد از فروپاشي طالبان مهم ترين دوران روزنامه نگاري افغانستان در تاريخ معاصر كشور به وجود آمده است كه درسايهي استقرار يك حكومت مركزي و يك نظام سياسي شبه دموكراتيك در افغانستان شاهد ظهور ده ها جريان مطبوعاتي با گرايش هاي مختلف در سراسر كشور هستيم. سواي از شبكه هاي تلويزيوني كه از ناحيهي دولت حمايت مي شوند در حدود پانزده شبكهي تلويزيوني خصوصي و كابلي نيز در مناطق مختلف كشور فعال شده اند كه ظهور برخي از آن ها در تاريخ رسانه اي كشور منحصر به فرد ارزيابي مي شوند. غیر از اين شبكه هاي راديويي و تلويزيوني ده ها نشريهي مطبوعاتي در قالب روزنامه، هفته نامه، ماه نامه و فصل نامه و گاهنامه و... منتشر مي شوند كه از زمان سقوط طالبان به بعد همچنان رو به افزايش است. هم اكنون روزنامه هايي مانند انيس، هيواد، اصلاح ، كابل تايمز،اتفاق اسلام و... با بودجهي دولتي منتشر مي شوند و روزنامه هاي ديگري مانند آرمان ملي، ويسا، راه نجات، اراده، چراغ و... به با بودجهي غير دولتي منتشر مي شوند.وچندین هفته نامه معتبر دیگر ازجمله هفته نامه انصاف ، هفته نامه پیام مجاهد ، هفته نامه مشارکت ملی ، هفته نامه کابل و... به طور غیر دولتی ازسوی جریان های مستقل مطبوعاتی پیش برده می شوند وهمچنان خبرگزاری باختر ازسوی دولت و خبرگزاریهای صدای افغان و پژواک که از مطرح ترین رسانه های غیرچاپی خصوصی هستند درافغانستان مشغول فعالیت می باشند.
|