شبکه اطلاع رسانی
افغانستان >> اطلاعات عمومی
ولایت کابل
ولایت کابُل که مرکز آن شهر کابل
است
پایتخت کشور افغانستان می
باشد
کابل دارای اماکن تاریخی ، مساجد ، زیارتگاه ها ، باغهای
تاریخی و دروازه های مشهور، شاعرای نامی و نویسنده های بلند پایه میباشد. تاریخ
سیاسی پراز فراز و نشیب کابل همه سیاستمداران جهان را متعجیب نموده است چنانچه کابل
همیشه میدان جنگ ها و تصادفات بوده و تاریخ با افتخار آن فراموش ناشدنی است و
دروازه های آن عبارت از دروازه سفید ، دروازه لاهوری ، دروازه گذرگاه ، دروازه
سردارجانخان میباشد . کوتل های ارغنده و خیر خانه را هم دارا است کابل دارای
ولسوالی ها و علاقه داری های زیادی بوده موسسات و شرکت های بیشماری را میتوان یافت
م
ردم آن غالباً دریزبان
و
مسلمان سنی
هستند. تعدادی از اهل تشیع و هندو و سیکها نیز در این ولایت بویژه در مرکز آن اقامت
دارند. ولایت کابل با ولایات لوگر، وردک، پروان
و
ننگرهار هممرز است.
ولایت کابل
دارای ۴٬۵۵۸ کیلومتر مربع اراضی است و دارای هشت ولسوالی و سه علاقهداری است که قرار ذیل است:
تاریخچه
کابل:
این شهر در دامنهٔ کوه آسمایی و شیر دروازه، به هر دو طرف رود کابل آباد شده و از سطح بحر
(دریا) قریب ششونیم هزار فوت ارتفاع دارد. در زمان قدیم در گرداگرد شهر کابل
دیوارهای استواری موجود بود که ارتباط شهر با نواحی آن با هفت دروازه صورت میگرفت،
امروز هم آثار دیوارهای شهر بر کوه آسمایی و شیردروازه شاهد استحکام سابقهٔ آن است.
کابل شهری تاریخی و بسیار کهن است که
حوادث روزگار رابسیار دیده و چون بر چهارراه تجارتی شرق و شمال و جنوب وغرب واقع
شده، اهمیت تجارتی آن خیلی زیاد است. کابل از حیث قدمت با قدیمیترین شهرهای بلخ و بامیان همسری داشته و در کتاب ریگودا، نام «کیسبها» برای کابل استعمال شده.
تجارت و شهرت بازرگانی کابل در زمانهای خیلی قدیم معروف است، چنانچه در اثنای
حملات اسکندر نیز موقعیت مهم تجارتی خود را داشته و
راههای تجارتی از هر طرف به آن وصل است. در آثار مورخان عهد اسکندر و در جغرافیای بطلمیوس از آن به نام «قابوره» و «اورتوسپاته» یاد شده.
در ادبیات پهلوی، نام این شهر «کابل» قید شدهاست، که نزدیک به تلفظ امروزی آن است.
نام این شهر را «کابول» و «کاوول» و «کاول» نیز گفتهاند. همچنان بعضی مورخین یونان آن را «کابورا» و «کارورا» نیز
گفتهاند. دیوارهای کابل که امروز نیز بقایای آن به سر کوههای شیردروازه
و آسمایی دیده میشود از طرف شاهان کابل بنا شدهبود تا در برابر هجومهای بزرگ
بتوانند مقاومت کنند.
در شاهنامه فردوسی مکرر از کابل و کابلستان نام برده شدهاست. در سال ۸۱ هجری وقتی مسلمانان به شهر حمله کردند شهر را از طرف دهمَزنگ
شگافتند، مسلمانان عرب فاتح شدند و شاه کابل به گردیز رفت، اما تشکیل دولتهای صفاری و طاهری نفوذ عربها را از کشور کم کرده رفت و کابل نیز به دست
حکمرانان محلی اداره میشد.
مقارن ضعف صفاریان از کوهستان شرقی کابل یک قوم دیگر بنای سلطنت را در کابل گذاشت
که سرکردهشان را کالاله میگفتند و تا به عصر غزنویان باقی بودند، تا اینکه در سال ۳۴۴ ه. ق. ضمیمه سلطنت غزنوی شد. کابل در
عهد غزنویان، شهر غزنه بتدریج اهمیت یافت و کابل عقب ماند. در لشکرکشیهای چنگیز کابل نیز دستخوش چور و چپاول گردید.
همچنین معماری و شهرسازی کابل بسیار زیبا و دقیق است و یکی از شهرهائی است که با
وجود آنکه قدیمی است، حساسیت زیادی در شهرسازی آن به کار رفتهاست.
بعد از آن کابل بدست تیمور و حکمداران او بود تا آنکه دولت تیموری هرات قوت گرفت. بعد از سقوط تیموریان، بابر در این جا مستقر گردید و کابل دوباره رونق یافت و تا سال ۹۲۳
پایتخت بود و به تعمیر و آرایش آن پرداخت. بابر به کمک مردم این شهر، هندوستان را
فتح کرد و پایتخت خود را از کابل به آگره نقل داد و کابل مرکز ولایت شد. آرامگاه
این پادشاه هم در همین شهر است.
وقتی که سلطنت به احمدشاه درانی رسید، وی توجه به کابل نمود و خواست آن
را مرکز دولت خود قرار بدهد. چنان برای همین مطلب در سال ۱۱۴۴ امر احداث یک دیوار بزرگ را در شهر
داد. این دیوار در ظرف ۴ ماه آباد گردید.
تیمورشاه پس از تنظیم قندهار در سال ۱۱۹۵ ه. ق. رسماً کابل را پایتخت ساخت و از آن تاریخ تا امروز کابل مرکز و پایتخت افغانستان است.
کابل
یکی ﺍﺯ قدیمیترین شهرهاﯼ ﺩنیاست. ﺩﺭ کتاﺏ مقدﺱ ﻭیدﺍ به ناﻡ کبه ﻭ
ﺩﺭ پاﺭچههاﯼ ﺍﻭستا ﺍﺯ ﺁﻥ به ناﻡ کوبها Kobaha یاﺩ میشوﺩ . نویسندگاﻥ کلاسیک یونانی ﺁﻥ ﺭﺍ کوفن
Kophen یا کوفس Kophfs ﻭ کوﻭﺍ ثبت کرﺩﻩ ﻭ همچناﻥ مرﺩﻡ فاﺭﺱ ﻭ ﺍﺭستو ﺍین شهر ﺭﺍ خوسپس Khoaspes خوﺍندﻩﺍند.
ﺩﺭ قرﻥ هفتم میلاﺩﯼ، یک پژﻭهشگر چینی به ناﻡ شونگ چونگ، ﺩﺭ نبشتههاﯼ خویش مشهوﺭ به هیوﺍﻥ
سانگ ﺍین شهر ﺭﺍ کاﻭفو Kaofu نوشته ﻭ چنین برداشت میکند که ﺩﺭ حقیقت ﺍین شهر ﺯیبا مسما به
ﺩﺭیاﯼ کاﻭفو میباشد که ﺍﺯ قلب ﺁﻥ میگذﺭﺩ، ﻭﯼ میﺍفزﺍید
که
ﺁﺭیاییاﻥ قدیم ﺍﺯ لحاﻅ ﺩینی ﺍهمیتی ﻭیژﻩ به ﺍین شهر ﺩﺍﺩﻩ ﻭ ﺁنرﺍ کوبها ﺍﺭﺩهستانه Kobaha Urddhastana یا محل بلند پایه گفتهﺍند.
کابل
ﺍﺯ ﺩیدگاهی کتاﺏ مهاباراتا هندﻭﺍﻥ، بهشت ﻭ جایگاهی تفکر برﺍﯼ خدﺍﻭندﺍﻥ خوبی بوﺩﻩ ﻭ ﺁنرﺍ
ﺩﺭ سانسکریت به
ناﻡ ﺍﺭﺩهستانه یا عباﺩتگاهی مقدﺱ حفظ کرﺩﻩﺍند.
تاﺭیخ نویساﻥ ﺩﻭﺭﻩ سکندﺭ، کابل ﺭﺍ به ناﻡ ﺍﺭتوسپانه Artospana که هماﻥ ﺍﺭﺩهستانه Urddhastana سانسکریت ﺍست ﺩﺭ تاﺭیخ یونانی قید نموﺩﻩ که پساﻥها (بعدها) ﺩﺭ قرﻥ ﺩﻭم میلاﺩﯼ ﺍین شهر
ﺭﺍ به ناﻡ کابوﺭﺍ
Kabura یا
قلب پاﺭﺍپامیزﺍﺩ نوشتهﺍند. ﺩﺭﺩﻭﺭﺍﻥ
کوشانیاﻥ بزﺭﮒ هنوﺯ هم کابل به ناﻡ کاﻭفو شناخته
میشدﻩ، که ﺁهسته ﺁهسته به
کابوﺭﺍ مسما گرﺩید تا ﺁﻥ ﺯماﻥ که کابل شاهاﻥ ﺍﺯ ﺁﻥ به ناﻡ کابلستاﻥ یاﺩ
کرﺩند. کابلستاﻥ برﺍﯼ چندین قرﻥ پیش ﻭ پس ﺍﺯ ﺩﻭﺭﻩﯼ مسیح، ﺍﺯ بامیاﻥ ﻭ کندهاﺭ ﺩﺭ
ﻏرﺏ تا کوتل بوﻻﻥ ﻭ تماﻡ جنوﺏ ﺭﺍ ﺩﺭ بر میگرفت، که ﺍین خطه ﻭسیع به ﺩﻩ
علاقهداری تقسیم بوﺩﻩ ﻭ شهرهاﯼ کابل، ﻏزنی، بامیاﻥ، ننگرهاﺭ، سوﺍﺕ، پشاﻭﺭ،
ﺍپوکین، بنو ﻭ بولر ﺩﺭ بر میگرفتهاست.
ﺍﺯ تاﺭیخ
یوناﻥ چنین برﺩﺍشت میشوﺩ که
ﺍﺭتوسپانه یا کابل مرکزی عمده ﻭ ﺍصلی ﺩﺭ منطقه
بوﺩﻩ، که پساﻥ ﺩﺭ ﺩﻭﺭﻩﯼ تسلط یوناﻥ، هرﺍﺕ که سکندﺭیهﯼ ﺍفغان بوﺩ جاﯼ ﺁنرﺍ ﺍشغاﻝ
کرﺩ که پسانها (بعدها) شاهزﺍﺩگاﻥ هندﻭساﮎ ﺁنرﺍ باﺭ ﺩیگر ﺍحیا کرﺩند. تا ﺁنکه ﺩﺭ
عصر ﺯنبیلکشاﻩ ﻭ ﺯنبوﺭﮎشاﻩ، لشکر عرﺏ بعد ﺍﺯ فتح برقآساﯼ ترکیه
ﻭ ﺍیرﺍﻥ به ﺩﺭﻭﺍﺯﻩهاﯼ ﺍین شهر کوبی، شاهاﻥ ﻭ کابلیاﻥ برﺍﯼ ﺩفاﻉ، ﺩیوﺍﺭ بزﺭگی به
ناﻡ شیرﺩﺭﻭﺍﺯﻩ ﺩﺭ
ﺩﺭﺍﺯناﯼ کوﻩ آسمایی یا آسهماهی بنا کرﺩند که حکایتهاﯼ ﺁﻥ تا ﺍمرﻭﺯ سینهبهسینه
حفظ گرﺩیدﻩ. تاﺭیخ مصر به ﻭضاحت مینویسد که لشکر بزﺭﮒ ﺍسلاﻡ بعد ﺍﺯ فتح نیم
جهاﻥ ﺩﺭ شیرﺩﺭﻭﺍﺯﻩهاﯼ کابلستاﻥ به مرتبه بیستﻭسه باﺭ شکست مطلق
ﺩید تا ﺁنکه به مرﻭﺭ ﺯماﻥ کابلیاﻥ خوﺩ به ﺩین
ﺍسلاﻡ گرویدند.
کابل ﺩﺭ ﺩﺭﺍﺯناﯼ تاﺭیخ، ﺩﺭ ﺍحساﺱ چکامهسرﺍیاﻥ، ﺩﺭ چشم تمدﻥ، ﺩﺭ قلب ﺁسیا، ﺩﺭ
خاﻃرﻩهاﯼ ﺍشغالگرﺍﻥ ﻭ ﺩﺭ ﺍیماﻥ بسا مرﺩﻡ، شهر
باﺍﺭﺯﺵ ﻭ ﺩﺍﺭندﻩﯼ ﻭیژگیهاﯼ مقدﺱ بوﺩﻩاست. کابل
ﺩﺭ ﻃوﻝ تاﺭیخ بارها ﺯیر تهاجم بیگانه قرﺍﺭ گرفت ﻭ به گشتهاﯼ متماﺩﯼ، ﻭیرﺍﻥ ﻭ ﺁباﺩ
گرﺩید، تا بلاخرﻩ ﺩﺭ ساﻝ ۱۷۷۶ تسلط خاندﺍﻥ ﺩﺭﺍنی ﺩﺭ قلمرﻭ ﺍفغانستاﻥ جاگیر شد ﻭ
تیموﺭشاﻩ پسر احمدشاه ابدالی، مرکز ﺍمپرﺍتوﺭﯼ خوﺩ ﺭﺍ ﺍﺯ قندهار به
کابل ﺍنتقاﻝ ﺩﺍﺩ که پس ﺍﺯ ﺁﻥ کابل تا ﺍمرﻭﺯ به صفت خانهٔ مشترﮎ ﻭ
مرکز یگانهگی تماﻡ ﺍفغانها پابرجا میباشد.
منطقهٔ کابل عبارت از مجموعهئی از وادیهای سرسبز و شاداب و پر نفوس است که ارتفاع
آن از سطح دریا از هزار تا دو هزار گز (۳۳۰۰ تا ۶۵۰۰ فوت ) تفاوت میکند. شهر کابل در میان
این وادیهای حاصلخیز به عرض ۳۴درجه و ۳۰
دقیقهٔ شمالی و طول ۶۹
درجه و ۱۸ دقیقهٔ شرقی در دامنهٔ کوههای
«آسمائی» و «شیردروازه» به ارتفاع شش هزار فوت قرار گرفتهاست. در میان کوه آسمائی
(۶۷۹۰ فوت) و شیر دروازه (۷۱۶۶ فوت) شهر کابل شکل مثلثی را گرفته که
رأس آن بهجانب غربی، جائی که دو کوه با هم بسیار نزدیک میشوند، قرار دارد. بین دو
کوه گذرگاهی است که وادی چهاردهی (نوی کابل) را به کابل قدیم میپیوندد و رودخانهٔ
کابل از آن عبور میکند.
در زمان قدیم اطراف شهر را حصار مستحکمی احاطه میکرد که
بهوسیلهٔ هفت دروازه با خارج ارتباط داشت. تماشای این دیوار اهمیت تاریخی شهر را
بهخوبی مینمایاند. از قله کوه منظرهٔ باشکوه و شاداب وادی، با سلسلهٔ کوههائی که
اطراف آن را احاطه کرده بهنظر میآید. رود کابل از میان آن با پیچ و خم جلب توجه
میکند. شهر کابل که در دو طرف این رودخانه بنا شده محیطی قریب ۸
میل دارد و چون دو طرف آن محدود میشود طبعاً شهر به وسعت خود در طرف شمال و جنوب
شرقی رودخانه افزودهاست.
امروزه محله شیرپور گرانترین محله کابل است که مقامات
دولتی و فرماندهان مسلح در آن برای خود خانه ساختهاند
چندول، کارته سخی، افشار، دشت برچی، تیمنی و قلعه شهاده از مناطق شیعهنشین این شهر
هستند.
بلوچهای کابل در قلعه وکیل بیبی مهرو، وزیرآباد و پغمان زندگی میکنند و به صورت
عموم فارسیزبان
می باشند.
آب و هوای کابل تابع وضع عمومی کشور افغانستان است و چون این کشور تقریباً در وسط
آسیا واقع است پس عرض و طول جغرافیائی و ارتفاع و امتداد کوهها و دوری از دریا همه
از عواملی بشمار میروند که در آب و هوای افغانستان تأثیر دارد. با وضع جغرافیائی
که افغانستان دارد مناطق مختلف آن آب و هوای متنوع دارد و کابل هرچند از دریا بسیار
دور و تابع آب و هوای بری است، معهذا توازن در فصول اربعهٔ آن برقرار است و هر سه
ماه تغییر فصل به صورت منظم پیدا میشود.
فصل بهار از ماه حمل (مارچ، اپریل) آغاز
میشود و تا پایان جوزا (می، جون) منظماً ادامه دارد. در این فصل میتوان آن را فصل
نمو و انبساط خواند. هوا عطرآگین و فضا دلکش میشود و از حیث آب و هوا این سه ماه
برازندهترین و نشاطانگیزترین فصلهای کابل میباشند. از ماه سرطان (جون، جولای)
تا آخر سنبله (اگست، سپتمبر) و موقع تابستان گرمترین ایام کابل بهشمار میرود،
اما گرما نه به اندازهئی است که خستهکننده باشد و مردم را از کار و فعالیت مانع
گردد. در ماه میزان (سپتمبر و اکتبر) خزان آغاز میگردد و تا پایان ماه قوس (نومبر،
دسمبر) ادامه دارد.
خزان فصل برداشتن محصول و جمعآوری میوهاست و کابل از این حیث در این فصل امتیاز
فراوانی دارد و ارزانی در همین موقع میباشد. سه ماه اخیر سال، جدی (دسمبر، جنوری)،
دلو (جنوری) فبروری) و حوت (فبروری، مارچ) فصل زمستان کابل است که سرمای بسیار و
نزول برف تا پایان آن ادامه مییابد.
بر اساس تخمین سازمان ملل متحد، ۹۰
فیصد (درصد) شهر به ویرانه مبدل گشت و بیش از شصتو پنج هزار از اهالی شهر کشته و
دهها هزار تن دیگر زخمی شدند. این جنگ کوچه به کوچه در شهر کابل تا تسخیر شهر
وسیلهٔ طالبان در سال ۱۹۹۶ بلاوقفه ادامه یافت. بعد از فروپاشی حکومت کمونیستی در
افغانستان گروههای رقیب افغان برای تحکیم موقعیت خویش و تصرف پایتخت وارد نبرد شدند که خسارات
زیادی بر جای گذاشت و قسمتهای عمدهٔ شهر بر اثر راکتباران گروههای مختلف آسیب
جدی وارد گردید.
ولسوالی
پغمان
یکی از ولسوالیهای ولایت کابل در افغانستان است. فاصله پغمان از مرکز شهر یعنی چاراهی
پشتونستان ۲۵
کیلومتر است. در باختر کابل واقع شده و دارای دو دره تفریحی و مشهور به نامهای دره
بغمان و دره پشهیی است.
دره بغمان در میان خود دو دره کوچک دارد. نام یکی از آنها دره خوشک و دیگری دره چب
است. دریا کابل از همین دره بغمان سر چشمه میگیرد که در کتابها بنام درهانی
پغمان ذکر شده است. در مرکز پغمان به فاصله ۳ کیلومتر دورتر یک تپه قرار دارد که از آن تپه
به نام تپه پغمان یاد میشود و یک جای تفریگاه است.
نمایی از شهر کابل سال 2007
نمایی از سینمای پامیر در مرکز شهر کابل
|