روز استقلال افغانستان دقیقا چه روزی است؟
روز واقعی استرداد و استقلال، مانند حلقه‌ ای در بیابانِ حوادث مفقود است و کسی در جستجوی این حلقه گمشده که همانا روز واقعی استقلال کشور از استعمار انگلیس می‌باشد، نیست 
تاریخ انتشار:   ۱۶:۰۷    ۱۳۹۴/۵/۲۸ کد خبر: 101092 منبع: پرینت

روز استقلال افغانستان یا اول قوس1301 است و یا روز اعلام استقلال توسط امان الله خان در میدان مرادخانی است. سیاستمداران و زمامداران به استقلال توجهی نداشته و تنها به پول فکر می کنند. باید به این نکته توجه نموده و استقلال افغانستان را جدی بگیرند.

همه ساله از بیست و هشتم اسد، سالروز استراد استقلال افغانستان از انگلیس در سراسر کشور تجلیل بعمل می آید. طی بیش از 96 سال گذشته از این روز تجلیل بعمل آمده است. این در حالی است که گفته می شود روز واقعی استرداد و استقلال، مانند حلقه‌ ای در بیابانِ حوادث مفقود است و کسی در جستجوی این حلقه گمشده که همانا روز واقعی استقلال کشور از استعمار انگلیس می‌باشد، نیست.

28 اسد هیچ مناسبتی برای استقلال افغانستان ندارد و به مرور زمان تغییر کرده است و توجهی نیز به آن نشده است. با مطالعه و بررسی تاریخ به این نتیجه می رسیم که در تاریخ 23 فوریه یا 4 حوت پادشاهی امان الله خان اعلام شد. در تاریخ 5 حوت امان الله خان در میدان مرادخانی استقلال افغانستان را اعلام کرده است. در تاریخ 9 حوت نصرالله خان پادشاهی امان الله خان را به رسمیت شناخت و در تاریخ 12 حوت امان الله خان خبر پادشاهی خود و استقلال افغانستان را به انگلیس اعلام کرد.

در تاریخ 14مه جنگ با انگلیس آغاز شد و 14 جوزا متارکه جنگ اعلام شده است. 18 آگوست که مطابق با 17 اسد است، معاهده صلح راولپندی امضا شده است و استقلال افغانستان بصورت صد در صد در آن تضمین نشده است اما این مذاکرات ادامه یافته است. 20 ژانویه 1921 مطابق با 30 جدی مذاکره کابل آغاز شده است و در 22 نوامبر1921 مطابق با اول قوس 1301 انگلستان استقلال کامل افغانستان را به رسمیت شناخته است. روز استقلال افغانستان یا اول قوس 1301 است و یا روزی است که امان الله خان استقلال افغانستان را در میدان مرادخانی اعلام کرده است.

در زمان امان الله خان از 9 حوت تجلیل می شد. در زمان نادرخان از 6 جوزا که مطابق با 27 مه است، تجلیل می شد. بعدها از روز 28 اسد به عنوان روز استقلال افغانستان تجلیل شد. هنوز معلوم نیست که 28 اسد چه مناسبتی دارد؟ مورخین و سیاستمداران باید به این نکته توجه نموده و استقلال افغانستان را جدی بگیرند.

استقلال افغانستان خدشه دار است. افغانستان در سال های ابتدایی حضور آمریکا در کشور، به مراتب بیش از زمان حضور روس ها استقلال خود را از دست داد. افغانستان 82 سال زیر فشار سیاست خارجی انگلیس بود. استقلال افغانستان یک اصل است. آزادی با استقلال تفاوت دارد. آزادی شامل آزادی های مدنی هم می شود اما استقلال یعنی خارج شدن از سلطه یک کشور استعمارگر. امان الله خان روزی که نصرالله خان با وی بیعت کرده است را جشن می گرفت و این مساله اهمیت چندانی ندارد. روز استقلال مهم است نه روز بیعت.

نادرخان روز پیروزی خود در تل را جشن می گرفت. البته درمورد این پیروزی تردیدهایی وجود دارد. جنگ استقلال چهار جبهه بوده است. یک جبهه در نورستان و سه جبهه اصلی شامل جبهه خیبر، جبهه جنوبی و جبهه قندهار بوده است. در جبهه جنوبی قهرمان اصلی محمد صدیق خان صاحب زاده است. جنگ اصلی توسط این شخص انجام شده است. در جبهه جنوبی بیش از اینکه نادرخان بجنگد، مردم قومی جنگیدند. قهرمان اصلی در اسپین بولدک محمد یوسف خان است که مقاومت زیادی از خود نشان داده است. کسانی که در این جریان به شهادت رسیدند، قهرمانان اصلی هستند که نامی از این افراد برده نمی شود. در نهایت نقش نادرخان چندان برجسته نیست. در تاریخ 3 مه جنگ در خیبر شروع شده است در حالی که نادرخان 26 مه به تل حمله نموده است و در تاریخ 28 مه انگلیس متارکه را قبول نمود.

در حال حاضر مشکل در استقلال نیست. مشکل در سیاستمداران و زمامداران است که به استقلال توجهی نداشته و تنها به پول فکر می کنند. جنگ اصلی توسط سربازانی که در اسپین بولدک به شهادت رسیدند، انجام یافته است اما حتی نامی از این افراد برده نمی شود.

وقتی مردمی می جنگند، باید صاحب استقلال، حاکمیت ملی، تمامیت ارضی و اراده ملی شوند. سیاست بدون استقلال و استقلال بدون اقتصاد ممکن نیست. اگر مملکتی اقتصاد درستی نداشته باشد، مشکلات متعددی خواهد داشت. بنابراین مساله اقتصادی برای افغانستان بسیار مهم است. متاسفانه ما هنوز از لحاظ اقتصادی روی پای خود نایستاده ایم. پای اقتصادی افغانستان می لنگد و به خود متکی نیست. وقتی استقلال اقتصادی وجود نداشته باشد، استقلال سیاسی ما نیز زیر سوال می رود.

کد (6)


این خبر را به اشتراک بگذارید
نظرات بینندگان:

>>>   یا دیده اید.....آیا شما آنعده از مردم را دیده اید که در وقت نان خوردن لقمه های کلان کلان را هوفس می کشند به هان خود تخته می کنند؟ چه قدر بد معلوم می شود! آنقدر لقمه ی خود را با پنج پنجه کلان می گیرند تو گویی که یک ثانیه بعد خشکسالی می آید، اگر کمی پیشرفت کرده باشند و با قاشوق نان بخورند می بینید که قاشوق خود را هم دو منزله و تا دسته پر می کنند و در حالیکه دهان شان چاک می خورد و چشمانشان کلانتر می شود و زبان خود را به پایان دهان فشار می دهند تا جای باز شود لقمه را در دهان جای می دهند و یک صدای هوفس هم از بینی شان بیرون می شود...آخر چه گپ است، آهسته آهسته... درست است که روز "استغلال" است کمی به خود هم رحم کن....
قطب الدین دهنوی

>>>   جشن هاى ملى هم رنگ و بوى قومى پيدا كرد و مقصر در ان فقط دولت تبعيض نژادى غنى است كه اين ملت تقسيم شده را هر چه بيشتر تقسيم كرده است. او مانع برگزارى جشن هشت ثور شد ، مانع شروع توزيع شناسنامه شد، كابينه تك قومى را ساخت و روز ٢٨ أسد را كه اما و اگر هاى زيادى دارد و تمام مردم به ويژه مردم كابل و شمالى نقش تعيين كننده را در ان داشتند به جشن قبيله يى تبديل نموده است كه كاملاً از نشرات تلويزيون ملى ، عدم اشتراك بقيه اقوام در ان مشخص ومعلوم است و هزاران پرسش در شبكه هاى اجتماعى گواه اين ادعا است. ارگ. با پيش گرفتن تفكر قومى و قبيله يى همان راهى را دارد ميرود كه شاهان مزدور اين سرزمين در ٢٧٠ سال گذشته رفته اند و نتيجه ان نياز به ذكر ندارد. خوشبختانه انچه مشخص است بالا بودن و بالا رفتن سطح اگاهى مليت هاى محروم و مردمان بومى كشور و پى بردن به جعل هاى تاريخى ، يك عمر سياست فريب و تحميل دروغ بر واقعيت ها و اسطوره سازى هاى خيالى با استفاده از قدرت است كه ديگر تشت رسواي قبيله را از بام پايين انداخته و قابل جمع كردن نيست . تحليل گران پيش بينى ميكنند كه كشور به سوى يك تغير و تحول اجتماعى بزرگ به سرعت روان است و مهم تَر انكه شدت عمل فاشيستان براى اعمال سياست هاى فاشيستى شان نتايج برعكس را به دنبال داشته و به سرعت بيدارى ملت افزوده و اين به روند را شتاب بيشتر داده است!

>>>   مرگ نادر شاه باعث جدایی بزرگترین قسمت از خراسان از مام وطن شد.سخن از هرات نیست واقعیتی است از کل افغانستان

>>>   کدام استقلال وآ زادی آیا ما نان داریم آیا ما آب آشامیدنی داریم؟ آیاما خود کفا هستیم؟آیا ما امنیت داخلی داریم؟ آیا ما در طی ۹۶ سال تواناءی آنرا پیدا کرده ایم تا اقلا احتیاجات اولی مردم خود را تهیه کنیم .نفرین بر این استقلال که جنایتکاران قدرت و زمامداران حکومت خیانت ملی بر آن افتخار میکنند و مردم را ازطریق خیال پلو افتخارت می بخشند . ای کاش نامی از استقلال نمی بود اما خود کفا میبودیم و پنج ملیون مهاجر در خارج از کشور و بیست ملیون دزد گرسنه در داخل افغانستان نمیداشتیم .
جانداد

>>>   دوستان عزیز!
اگر به حوادث بعد از اعلان استقلال در افغانستان مرور داشته باشیم معلوم میشود که این اعلان استقلال تنها یک خبر خوش و ویک دست اورد بوده که برای جند روز و چند نفر همان زمان خوش ایند بود است مثل اینکه حال اشرف غنی دم از استقالال بزند و عبدالله خود را سرتاج ازادی و استقلال بداند و یا اینکه مجاهدین خود را قهرمانان برای استقلال افغانستان از دست روسها بداند غ ع و کرزی خویش از عناصر عمده بدست ارنده استقلال بعد از روسها بدانند و انهای که 50 کشور دنیا را برای محو ازادی اوردند و بار دیگر استقلال را به مخاطره انداختند ادعا های خود را در سیمای تاریخ میبینند ولی اگر از از حقیقت نگذریم ما نه استقلال داریم و نه داشتیم و نه استقلال میخواهیم همان اعلان اولی استقلال اولی را که امانالله خان بان پیروزی نسبت داده میشود کدام دست اورد داشتیم که برایش افتخار نمایم وطن ما همیشه نقطه داغ جنگ و درگیری بوده است و همه اختلا فات ازین نقطه شروع گردیده است دیگر کشور باقی نمانده است که اب و نان و نمک افغانستان را برای رسیدن بمنافع کشوری شان چنچشیده اند و و از منابع سرشار طبعی افغانستان استفاده سو کردند و حتی ابرو و عزت مردم را ریختند بدین و عقیده این ملت و به مسحد و مدرسه و مذهب این مردم تجاوز کردند و ناموس ما را بی عزت ساختند این به معنی نبود ازادی واستقلال است این ها همه نشان میدهد که ما تا هنوز نه ازادی داریم و نه استقلال اگر ازادی به معنی ازدای بیان جا معه مدنی و استقلال اقتصاد ی پیشرفت اجتماعی دیگر امورات کشوری باشد که ما این دست اورد ها را در وجود این دیار بی استقلال نمیبینیم و فعالیت های مدنی و اگر ازادی مطرح باشد در حقیقت ما یگانه کشور هستیم که هیج نوع ازادی و استقلال نداریم همه از بالا تا پایین نوکر مزدور هستیم حال امریکا این وطن را اشغال نموده استقلال ما را از ما گرفته است این در عمل احساس و لمس میگردد که فاقد استقلال و ازادی هستیم لهذا برای استقلال باید از نو تصمیم گرفته شود و وطن ما از وجود از بیگانه نجات یابد و خود ما صاحب همه امورات مربوط به کشور و سرنوشت خویش باشیم و اختیار خود و خانه خویش را داشته باشیم این تصمیم کی گرفته میشود و برای این تصمیم چه باید کرد در غیر ان ما نسل موجود در اینده به نزد خداوند و ملت افغانستان خاین و وطن فروش بحساب میرویم چرا که خود ما عامل ریشه کن سازی ازادی و استقلال هستیم و همه چیز خود را در معامله با اجنبی قرار داده ایم
با حترام --ترسندوک


مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است



پربیننده ترین اخبار 48 ساعت گذشته
کليه حقوق محفوظ ميباشد.
نقل مطالب با ذکر منبع (شبکه اطلاع رسانی افغانستان) بلامانع است