اراده جدی برای تامین صلح و ثبات نه از سوی دولت افغانستان و نه از سوی کشورهایی که به ظاهر دوست افغانستان ارزیابی می شوند، وجود ندارد | ||||
تاریخ انتشار: ۱۷:۲۶ ۱۳۹۴/۱۲/۱۴ | کد خبر: 112926 | منبع: | پرینت |
با بحث های زیادی پیرامون صلح و نظرهای آگاهان و نخبه های سیاسی و حتی مردم، همه به این باور رسیده اند که مذاکرات صلح به نتیجه نمی رسد و افغانستان بازهم به صلح نمی رسد. این فقط دولت است که همچنان فریاد می زند ما به صلح نزدیک هستیم. صلحی که نه آتش بسی در مقدمه آن است و نه نشانه ای دارد. نشانه های آن تا به حال افزایش جنگ بوده است و خبر قدرت گرفتن دیگر گروه های تروریستی داعش و القاعده. حالا با این وجود، چرا سران حکومت همچنان دم از صلح می زنند؟ آیا واقعا اراده ای در این حکومت برای ایجاد چنین پدیده ای وجود دارد؟
داکتر لطیف نظری استاد دانشگاه در برنامه «باخبر» گفت: این نشست ها به جای اینکه با یک استراتژی مشخص و یک راهبرد دایمی دنبال شود، بیشتر پوششی بر ضعف سیاست خارجی افغانستان و شکست سیاست خارجی افغانستان در برابر پاکستان صورت می گیرد. به همین جهت است که وزارت خارجه افغانستان تلاش می کند که ضعف سیاست خارجی ما را تا حدودی پوشش دهد. افزون بر آن تناقضی وجود دارد و این است که مشخص نیست که آیا شورای عالی صلح باید آن را به پیش ببرد یا وزارت خارجه افغانستان؟
وی ادامه داد: هنوز سازو کار و مکانیزم مذاکره با طالبان و همینطور نوع دیپلماسی که باید افغانستان با پاکستان دنبال کند، مشخص نیست. به همین جهت این مذاکرات سودمند ارزیابی نمی شود.
داکتر نظری، مذاکرات صلح را نوعی وقت کشی از سوی چهارجانب آن می داند و می گوید: در مذاکرات صلح، تلاش می شود یک نوع وقت کشی صورت بگیرد تا اینکه فصل جنگی فرا برسد درآن زمان چالش های بسیار جدی و جدیدی فراراه دولت افغانستان قرار می گیرد. این تلاش ها را هم قدرت هایی که منافع متعارضی در افغانستان دنبال می کنند، انجام می دهند. حتی روسها هیچ نوع اظهار علاقه مندی به پیشرفت روند صلح از خود ابراز نکرده اند. چرا که آنها گمان می کنند که آمریکایی ها می خواهند بازی جدیدی را در منطقه به راه اندازند. به همین جهت چینی ها هم بیشتر نظاره گر هستند ومماشات می کنند. در این میان مشکل حکومت افغانستان این است که ساختار تدوین صلح و برگزاری مذاکره با طالبان ندارد و چند نفر محدود برای سیاست افغانستان و برای پروسه صلح برنامه ریزی می کنند.
استاد دانشگاه، با انتقاد از عملکرد ضعیف افغانستان در مذاکرات صلح، بیان داشت: تا به حال پاکستان دست برتر در تعامل خود با افغانستان داشته است چرا که نفوذ استخباراتی شدیدی در افغانستان دارد و ضعف و ناکارآمدی که دولت افغانستان از خودنشان داده، سبب شده که افکار عمومی با دولت افغانستان همسویی و همراهی نداشته باشد. به همین جهت دولت افغانستان بیشتر بازنده مذاکرات بوده است.
داکتر نظری، نقش شورای عالی صلح، را نقشی بی ثمر می داند و می گوید: شورای عالی صلح در مذاکرات صلح مشارکت داده نشد. البته اگر مشارکت هم داده می شد به هیچ عنوان حرفی برای گفتن و کاری برای انجام دادن نداشت. این شورا بیشتر برای حق السکوت برای کسانی ایجاد شده است که از دایره قدرت بیرون مانده بودند.
وی، دولت افغانستان را یکی از عوامل تقویت افراطی گری می داند و می گوید: اراده جدی برای تامین صلح و ثبات نه از سوی دولت افغانستان و نه از سوی کشورهایی که به ظاهر دوست افغانستان ارزیابی می شوند، وجود ندارد. نقش دولت ها در گسترش افراطی گری یکی از معقوله های بسیار مهم و اساسی می باشد. دولتی که نتواند با فقر مبارزه کند، دولتی که نتواند عدالت اجتماعی را به وجود آورد و تبعض های ساختاری را از بین ببرد و روز به روز دامنه بی سوادی گسترش پیدا کند، خود به خود می تواند تولید کننده افراطی گری باشد. دولت افغانستان به این دلیل که در این محورها برنامه ای ندارد، خود یکی از متغیرهای تاثیرگذار در تقویت افراطی گری می باشد.
داکتر نظری، با بیان اینکه آینده ای بسیار روشن و امیدوار کننده در انتظار افغانستان نیست، گفت: افغانستان نتوانسته است خواستهای خود را به صورت شفاف مطرح کند. اگر قرار بوده که خواستها مطرح شود، باید جنگ متوقف می شد ونباید امتیاز یک جانبه به طالبان داده می شد. امروزه ما شاهد هستیم که بخش هایی از افغانستان به صورت رسمی به طالبان داده شده است. وقتی این حکومت بخش هایی از کشور را چه با مشورت خارجی ها، چه با درایت ناقص خود، به دشمن می سپرد مشخص است که آرام آرام به سمت تجزیه افغانستان و شبکه ای شدن ساختار قدرت حرکت می کند. این کار زمینه مداخلات خارجی ها را در امورد داخلی بیشتر می کند و به نفع منافع ملی و یکپارچگی افغانستان نیست.
کد (30)
>>> روحانيان دربارى و اعلاميه مهمل ، موهوم و درهم ريخته و آشفته!؟
ديروز كاخ سپيدار و امروز ارگ رياست جمهورى مهماندار يك جمعى بودند كه رسانه هاى رسمى از آنان به عنوان( شوراى علما )ياد مى نمايند .
اين نهاد بعد از نهاد شوراى عالى صلح دومين نهاد غيرقانونى در كشور مى باشد .
امروز اعلاميه ى اين جمع را در ارگ رياست جمهورى گوش دادم ، متأسفانه ترمينالوجى كاربردى اعلاميه ى آنان نه از گفتمان دينى متأثر بود و نه از گفتمان استراتيژيك سياسى بهره داشت .
مثلأ،در اعلاميه ى آنان از
"مخالفين سياسى"
"مخالفين مسلح"
"جهات در گير جنگ"
استفاده شده بود، و اين بدان معنى است كه يك تفكر خاص هم شوراى عالى صلح و هم شوراى علما را مديريت مى كند .
ما كجا هستيم ؟
چرا از واژه هاى ؛
تروريست ، طالب ، انتحارى و دشمن ...استفاده نكرده اند؟
نتيجه :
ارگ رياست جمهورى گفتمان سياسى ورسمى را در همه ى زمينه ها و ابعاد مديريت مى كند .
پس ما كجا هستيم ؟
>>> ...
عبدالحى خراسانى در اين مورد مى نويسد:
اين خزعبلات حتى ارزش نقد را هم ندارد، اما مجبور شدم به حرمت خون تمام شهداء از عصر مقاومت تا امروز نيروهاى امنيتى و نظامى كشور؛
اين فرزندان صديق وطن كه جان بركف نهاده و از شرف و عزت و خاك و خون و حريم وطن در برابر مشت مزدور و تروريست و تبهكار (طالبان ) جانانه دفاع كرده اند و مى كنند، تذكرى به رئيس نهاد غير قانونى و فاقد مشروعيت بنام (شوراى عالى صلح افغانستان ) داده باشم.
حضرت پير سيد احمد گيلانى
الف
حضرتعالى حائز شأن حقوقى و حقيقى يى نيستيد كه فتواى (جايز) بودن و نبودن نبرد را با باند تروريست و تبهكار طالب صادر بفرماهيد !
و همچنان صلاحيت سنجش و معيار( مفيد) بودن يا نبودن جنگ با طالب را هم نداريد .
يعنى شما نه داراى اجتهاد و شأن فتوا هستيد و نه مسؤليت نظامى و امنيتى داشته ايد تا مفاد و ضرر جنگ را ارزيابى كنيد.
ب
جملهء حضرتعالى بصورت ماضى بيان شده است ، شما فرموده ايد :
" جنگ با طالبان را نه مفید و نه جایز میدانستم"
از چه وقت ؟
از عصر مقاومت تا امروز ؟
تروريست هاايكه حريم مسجد و مدرسه و خانه و شفاخانه را نمى شناسند؛
بر كودك و پير و جوان و زن و مرد رحم نمى آورند ؛
خون و مال و ناموس مسلمان و شهروند را حرمت نمى نهند؛
تأسيسات عمومى را تخريب مى كنند و بيت المال را به تاراج مى برند ؛
قانون را به رسميت نمى شناسند ؛
و....
نبرد با آنها جايز نيست ؟
ج
فرق حضرتعالى با اصحاب كهف دراين است كه آنها به قولى سيصد سال خواب بودند و از گذر زمان و تحول جامعه خبر نداشتند، اما حضرتعالى در عصر انفجار اطلاعات و رسانه ها نمى دانيد در پيرامونتان چه خبراست؟
شما در مصاحبه خود فرموده ايد :
" اكثر طالبان (يعنى همين قاتلين و تروريست ها )پيروان طريقه ى شما هستند"
من از شما مى پرسم :
آيا شما طريقتى را از عصر عطار نيشابورى تا امروز سراغ داريد ، كه كمر به قتل و غارت و تجاوز برداشته باشند ؟
لعنت خداوند بر طريقتى باد كه خون و مال و ناموس و امنيت شهروندان را مباح مى داند و به آن عمل مى كند .
اين طريقت شيطان است و شما هم از آن توبه كنيد !
اما من به شما مى گويم، كه :
"آن سبو بشكست و آن پيمانه ريخت "
طالب آن شهروند صاف و ساده پنجاه سال پيش نيست كه با گوسفندى به در خانه ى شما مى آمد و درب بهشت را از دهليز منزل شما جستجو مى نمود ...!
د
من اين قبا را برتن مبارك حضرتعالى بيش از حد گشاد مى بينم و بهتر است براى پرهيز و اجتناب از مصداق ،
" خسر الدنيا والآخرة "
از اين مصيبت عظيم خود را رها كنيد.
عجالتاً به همين مقدار بسنده مى كنم .
مصلحت نيست كه از پرده بيرون افتد راز
ورنه درمجلس رندان خبرى نيست كه نيست
>>> شما داکتر نی بلکه یک پینه دوز هستید اګر داکتر میبودید خود را این قدر سبک جلوه نمیدادید و در این ساید. خودرا ریشخند نمیساختید.
>>> کل سرنوشت مان به این تعویز نویسهای آی اس آی گره خورده است. راست گفتید حالا سرباز بیچاره افغانستان در برابر کی می جنگد؟
>>> از ما ایرانی ها امنیت و پیشرفت و اتحاد را یاد بگیرید. افاغنه هنوز به بلوغ نرسیده. اعتماد بیش از حد به خارجی ها می کنند. سرمایه انسانی و ملی خود را کمتر توجه دارند.
ایرانی از زاهدان.
مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است