دیپلوماسی نان چاشت در ریاست تشریفات وزارت خارجه
تلکس شایعات 
تاریخ انتشار:   ۱۴:۱۶    ۱۳۹۴/۱۲/۲۴ کد خبر: 113462 منبع: پرینت

آقای ولی منور، رییس تشریفات وزارت امور خارجه (گویا خواهر زاده زلمی خلیل زاد) که بعد از سپری نمودن یک دوره جنجالی سفارت در قطر و ختم وظیفه بعد از سروصداهای حیف و میل و سوءاستفاده از بودجه سفارت، دوره نقاهت را با پرسه زنی در امریکا سپری می کرد، از برکت دولتمرد متعهد به خدمت حکومت وحدت ملی، جناب عبدالله در این پست نصب گردید.

وی در اولین اقدام، تشریفات صرف نان طبخ شده در منازل کارمندان را در سالون جلسه های ریاست تشریفات، به جای صرف طعام در طعامخانه عمومی بر اصول مروج پروتوکول افزود. از کارمندان ریاست تشریفات خواست که همه به ترتیب نوبت نان خوشمزه در خانه های شان تهیه نمایند.

این برنامه آغاز شد. هر روز کارمندان به نوبت از روی سیالی و شریکی و تسکین هوای شکم پرست رییس تشریفات، غذاهای متنوع طبخ می کنند. دیگ های نان و ضمایم آنرا، یک عراده موتر لندکروزر و راننده اش موظف است با مصرف تیل دولت، از منازل کارمندان از چهار سمت داخل و خارج شهر کابل به وزارت انتقال دهد و بعد از صرف نان، موتر و راننده دوباره ظروف را از جایی که آورده برمی گرداند.

کارمندی که قرعه نوبت و افتخار تهیه غذا به نامش است، آن روز از امور رسمی معاف بوده و سرگرم ترتیب نان می گردد.

این اصل پروتوکول منشا از آن گرفته که محترم رییس تشریفات که در منزل (امریکا) و هم در حالت تنهایی در کابل از دسترخوان فامیل محروم بوده، دلش از نان بازار گرفته و این عطش را از طریق کارمندان می نشاند. مهم نیست که طبخ نان برای 20_30 نفر کیسه یک ماهه کارمند را تهی و یا بار اضافی را بالای اهل منازل کارمندان تحمیل می کند، کارمندان موافق به این تقاضا، در ازای آن می توانند الطاف آقای منور را جلب و در لیست سفر های خارجی شامل و از پول سفریه 10 چند آنرا در آورند.

این دیپلوماسی برای کارکنان (اجیران) بیچاره هم که از دهلیزها عبور می کنند، دور از مفاد نیست. حداقل با بوی غذاهای متنوع آشنا می شوند و همان گفته مشهور: پیسه دار را کباب و بی پول را بویش، در عمل متحقق می شود.

حتی دو ساعت بعد از صرف طعام، انواع بو های دلپذیر و زننده در اتاق جلسه ها و دهلیزهای تعمیر مرکزی وزارت پراکنده بوده و مشام اتباع خارجی و داخلی را نوازش می دهد.

جالب آنکه افراد جدیدی که در طول ماموریت شان تا حال، از برکت و مزایای همچو اصول پروتوکول و دیپلوماسی مانند: دیپلوماسی پینگ پانگ ، دعوت، گردک و مهمانی و... مستفیذ شده اند، روزبروز به این جمع می پیوندند.

این افتخار در قدم نخست به جناب رییس اجرایی و وزیرخارجه برمی گردد تا به خود آقای منور.

البته این اصل، خود مزایا و زیان هایی دارد که از مستفیذ شوندگان آن در بالا شاره شد، ولی لبه زیان آن متوجه آنانی است که این اصل جدید را مغایر ضوابط اداره و شان خود می دانند و باید به آن مواجه گردند.

مامور وزارت امور خارجه

(این خبر در بخش تلکس شایعات سایت شبکه اطلاع رسانی افغانستان نشر شده است)


این خبر را به اشتراک بگذارید
نظرات بینندگان:

>>>   أصلاً وزير خارجه اداره و شخصيت خوب دارد؟، جناب عالي وقتي كه سفير در تركيه بود ، روز ها طول ميكشيد كه به كمك مادر و ديگر اقاربش يك آشپز بعد از پختن غذاء هاي مختلف بتواند كامياب شود تا براي صلاح الدين جان در تركيه آشپزي نمايد.
قسم بخدا تا وقتي كه زمامداران مثل مردم محل نپوشند، نخورند، و زندگي نمايند، يك وجب هم نه ملت و نه حكومت به پيش بروند.
بد بختانه غرب زده هاي افغان هم خوبي هاي غرب را عمل نميكنند، چون ما افغانها چشم گوشنه و نا ديده هستيم،

>>>   اين شخص فاسد به تمام معناست حتا بخششى دريوران هيئت افغانستان در سفرهاى خارجى را به جيب خود ميزند.

>>>   اینقصه اگر راست باشد؟ جای شرم است.

>>>   همه وقت اینها صرف خوردن میشود به همین خاطر هر قرارداد که با هرکشوری صورت میگیرد افغانستان بجز ضرر مفادی ندیده اینها بجای اینکه سیاست خارجی افغانستان را ترمیم کنند شکم شان برای شان اولویت دارد
ر

>>>   عمر در گذر است باید انسان خوش و لذت ببرد نوش جان اش

>>>   این اصل پروتوکول منشا از آن گرفته که محترم رییس تشریفات که در منزل (امریکا) و هم در حالت تنهایی در کابل از دسترخوان فامیل محروم بوده، دلش از نان بازار گرفته و این عطش را از طریق کارمندان می نشاند. مهم نیست که طبخ نان برای 20_30 نفر کیسه یک ماهه کارمند را تهی و یا بار اضافی را بالای اهل منازل کارمندان تحمیل می کند، کارمندان موافق به این تقاضا، در ازای آن می توانند الطاف آقای منور را جلب و در لیست سفر های خارجی شامل و از پول سفریه 10 چند آنرا در آورند.
ع

>>>   دروزارت خارجه افغانستا ن که مراجعین ان دیپلوماتهای خارجی هستند چنین وضعیت قابل انتظار نبود ولی چون بیکاری است باید مصروفیت داشته باشند .

>>>   نان شب را هم باید به همین قسم مابین مامورین تقسیم کند وبل این مصارف راباید از رئیس جمهور امر بگیرند و.از پول وزارت خارجه اجراشود

>>>   من خودم یک دیپلومات هستم ولی اگر من در ان ریاست میبودم قبول نمی کردم گرچه گشنه و نادیده هم میگفتن مرا بخاطریکه خلاف قانون است

>>>   باور کنید ازخنده گرده کفک شدم ..من یک شعری برای بی کفایتی خلیل زاد گفته ام ..و اینجا باز هم مینویسم
که بردارزاده بی کفایتش نیز بخواند ؛
زلمی خلیل زاد رفت او شه چون باد رفت .........نوکر بیگانه شد ,قوم پرستی بالا گرفت
شکم پرستان چون سلاح الدین برانی یا ولی ..خواهر زاده خلیلزاد .و دیگران شان عفت نفس ندارند
و خجالت هم از دزدی هایشان نمی کشند از غنی گرفته تا عبدالله و دیگران .گوسفندانی اند که به چوپان
ضرورت دارند .....

>>>   بـــه ( گرده کفک ......
شــعــر تو قیافه نداره

>>>   إز بيرون برامدن در أين اوضاع امنيتي و غذا كبر نشود كه در اشپزخانه وزارت كه بجز إز مريضي ديگر فايده اي ندارد بهتر است همين طور. اگر واقعا اينًكار إز ابتكارات ولي منور باشد. خدا خيرش بدهد. هم خطر بيرون رفتن كارمندان خود رااز محوطه وزارت و هم مريضي روز مره إز غذا ميكروبي راكه مديريت خدمات اقاي ... به كارمندان ميدهد كم ميكند.
كارمند وزارت

>>>   هر .... كه اين مطلب را نوشته بسيار كم معلومات وًناقص العقل است. غذا قبلا هم پيش إز ولي منور اورده ميشد او صرف هم را دوستانه در يك جا با هم أورد. دوم، ولي منور نه برادر زاده و نه خواهر زاده خليل زاد است. سوم تمام كارمندان اجير تشريفات إز ان غذا مستفيد ميشوند. و أين روند غذا اوردن در تمام ادارات به دليل بي كفايتي و عدم توجه خدمات در غذا روز مره است. آقاي كه أين مضمون را نوشته وجدانن گردنت را در گريبانت كن كه تو در طعام خانه وزارت غذا ميخوري يا بيرون. بشرم.
بهادري كارمند تشريفات
أين نظر ما بوده نه ريس صاحب

>>>   در تشريفات هر كي به دل خود است. و أين حق هر يك است كه به دل خود غذا بخورد به هر شكل كه بخواهد. اگر مرد استي نامت را بنويس. تو مريض بي كار استي سر غذا ديگران وقت كاري ات را صرف ميكني.
كارمند تشريفات قادري

>>>   او .... يك كامند ٣٠ روز بيرون نان بخورد ارزان است يا يك روز ماه ره نان بياورد و ديگر روز ها بي غم. نان خدمات را ديدي يا نه. باز قضاوت كن.
شبانه از تشريفات

>>>   غذا هاي مختلف وجود ندارد. دروغگو هر كس به توانش. بعضي روز ها صف دال يا يك رقم سبزي است. اما شكر كه صحي است وًما را از مريضي غذا خدمات دور نگهميدارد. تو حتما مريض غذائي استي. بشرم.
عظيمي تشريفات
ما خو مردانه اسم خود را مينويسيم

>>>   اي .... هر كس به دل خود ميكند. أين نظر منور نبوده. نان ميكروبي خدمات كشنده است. و منور دزد نيست حتي خودش با ديگران كمك ميكند. دوم مصرف سفر ها وًبخششي مربوط او نميشود.
نورزاد معاون تشريفات

>>>   چه مردم بي عقل. برويد سر گپ هاي مهم بحث كنيد. نان. نوش جان شان. دل شان يك موضوع شخصي است. چه يك نظر خوب. همه با هم كلتور و عنعنه ماست. خدا خير بدهيد منورجان. و كارمندان از غذا هاي كثيف بيرون و اشپزخانه خدمات ....دور كردي.

>>>   بلی هر کس آزاد است نان بخور د اما نه با مصرف سوخت و استهلاک وسایط دولت . دوستانی که از آبروی ریخته رئیس شان مذبو حانه دفاع کردند ، دین خود را ادا کردند تا نشودارباب خیر و خیراتش را از ایشان دریغ کند، اما وجداناً باید سر در گریبان کنند.
اشرف از کابل

>>>   تعداد زیاد ارکین و مامورین دولت ما ذکر و فکر شان همین نفس و شکم پرستی است. درین حال چگونه به شکم گرسنه و دستر خوان مردم متوجه شوند. ببینید آنان به وضوح از شکم پرستی و هوای نفسانی شان دفاع میکنند. رئیس و وزیر باید آنچه را بخورد که مامور پائینرتبه و مستخدمین شان در محل صرف طعام استفاده میکتتد، خوب است یا خراب.واقعاً جای اندیشه و نگرانی است که از همچو اراکین و مامورین تن پرور و نفسانی و این دیپلوماسی ها ملت بیچاره چه حاصلی داشته باشد؟
سید طارق
کارمند دولت


مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است



پربیننده ترین اخبار 48 ساعت گذشته
کليه حقوق محفوظ ميباشد.
نقل مطالب با ذکر منبع (شبکه اطلاع رسانی افغانستان) بلامانع است