نوروز مسافری است از سرزمین اسطوره
در کانفرانس افغانستان و آسیای میانه این موضوع از جانب افغانستان مطرح شود، کشورهایی که جزو یک حوزه ی تمدنی هستند نهادی به نام نوروز باستانی را به صورت مشترک ایجاد کنند 
تاریخ انتشار:   ۱۲:۵۱    ۱۳۹۵/۱/۱ کد خبر: 113679 منبع: پرینت

با اینکه تجلیل از نوروز سابقه ی طولانی در افغانستان دارد، در سال های گذشته صدای اعتراض به این آیین سنتی بیشتر شده است. در دوران طالبان، این گروه سعی کردند که از برگزاری این مراسم جلوگیری کنند، بنابراین جشن نوروز در خانه ها محصور شده بود. با فروپاشی گروه طالبان، تجلیل نوروز جان تازه ای گرفت اما صداهای مخالفت همچنان ادامه دارد.

پرتو نادری شاعر و نویسنده گفت: نوروز تنها به افغانستان مربوط نیست بلکه مربوط به حوزه ی تمدنی بزرگی است که افغانستان سهم بزرگی در این حوزه ی تمدنی دارد. از دو منظر می توان به نوروز نگاه کرد. یکی از منظر اسطوره ای و دوم از منظرگاه تاریخی. از منظر اسطوره ای به این معنا که پیش از این که مساله ی تاریخ و کتابت باشد چیزی به نام نوروز وجود داشت. یعنی نوروز مسافری است که از سرزمین های اسطوره به تاریخ پیوسته است. در شاهنامه آمده است که این جشن به دوران جمشید برمی گردد.

وی جشن نوروز را دارای صبغه ی دینی ندانست و افزود: گفته می شود جمشید که از جمله ی پیشدادیان بلخ است، در بخش اسطوره ای شاهنامه نوشته شده تختی داشت که پرواز می کرد و شاه با آن به سیاحت جهان رفته بود. این تخت در آذربایجان رو به مشرق در جایگاه بلندی گذارده شد و شعاع خورشید که بامدادان بر این تخت مرصع و تاج جواهرنشان تابیدن گرفت این روشنایی بیشتر شد و فزونی گرفت. در زبان پلهوی به شاه، شید می گفتند از آن رو نام وی که تا آن روزگار جم بود به جمشید معروف شد. مردم به شاه گفتند که این روز نو است پس آن را جشن بگیریم. در این روز تاکید شده که تن به آب پاکیزه بشویید، لباس های پاکیزه بپوشید و در درگاه خدا سجده کنید. بنابراین نوروز هیچگونه خواستگاه دینی ندارد و عید نیست. این جشن پیش از آن که زرتشت وجود داشته باشد، بوده است و مردم آن را تجلیل می کردند.

نادری از نگاه جامعه شناختی، نوروز را به دوران یکجانشینی انسان ها نسبت داد و گفت: از جایی که مردم از زندگی گله وار به زندگی متمدن روی آوردند و به شخم زدن و بذرافشانی شروع کردند متوجه شدند که فصلی وجود دارد که فصل رویش است. گفته می شود که انسان ها در آن زمان تنها دو فصل را می شناختند. یک فصل که بذرافشانی و دیگری فصلی که برداشت محصول می کردند.

شاعر و نویسنده اظهار داشت: در مقابل جشن نوروز یک جشن دیگر به نام مهرگان است که در اول میزان قرار دارد و در حقیقت جشن برداشت محصول است. جشن نوروز برابر شدن خورشید با برج حمل است یعنی حرکت طبیعی که جشن اعتدال طبیعت است. در دوران زرتشت و اسلام مقداری صبغه ی دینی به آن دادند. از آن رو بعضی فکر می کنند که این جشن از روزگار زرتشتیان مرسوم شده است. برخی نیز آن را از منظر دینی بحث می کنند که اشتباه بزرگی است.

به باور پرتو نادری، کسانی هم هستند که می خواهند فرهنگ زدایی کنند، آن ها باید بدانند ما در این فرهنگ شریک هستیم و باید سهم خود را داشته باشیم. وقتی حوزه ی آریانا مطرح می شود افغانستان جزو همین حوزه است همان طور که تعدادی از کشورهای دیگر نیز جزو همین حوزه است. بعضی ساده انگارانه می گویند که این جشن مربوط به ایرانی ها است پس چرا ما جشن بگیریم در حالی که منظور از ایران دو بخش است. یک قسمت ایران امروزی و بخش دیگر که همان آریانای بزرگی است که کشورهای متعددی را شامل می شود که در آن روزگار متعلق به یک حوزه ی تمدنی بوده است. بنابراین این جشن هم از افغانستان است، هم از تاجیکستان و هم از آذربایجان و ایران است. مطابق آمار بیش از 300 میلیون انسان در جهان نوروز را تجلیل می کند و فعلاً به عنوان جشن جهانی در سازمان ملل متحد پذیرفته شده و یونسکو آن را به عنوان میراث فرهنگی غیرملموس ثبت کرده است.

وی جشن نوروز را بسیار طبیعی دانست و گفت: خداوند فرموده است که من از مرده زنده بوجود می آوردم و زنده را مرده می سازم. بزرگترین قدرت خدا را در فصل نوروز می بینیم. تمام طبیعت در بهار زنده می شوند و به حرکت می آیند. اگر در گذشته ها روی این فرهنگ کارهایی انجام نشده ولی همواره تجلیل می شد و نوروز در تمامی دولت های حاکم در افغانستان روز رخصتی بود حتی در ولسوالی ها مقامات دولتی با مردم این روز را جشن می گرفتند. هرچند بین اقوام مختلف افغانستان در مورد این جشن، تفاوت هایی دیده می شود.

نادری تصریح کرد: افغانستان از لحاظ کارهای فرهنگی متاسفانه تا سالیان درازی دچار کم کاری بوده که یکی از آن ها کارکردن در مورد نوروز بوده است. ایران نسبت به کشور ما در این موضوع بیشتر تحقیق و کارهای نوشتاری و کتاب چاپ کرده است. در افغانستان استاد جاوید در مورد نوروز تحقیقات وسیعی انجام داده است. در سال های اخیر نیز مقاله نویسی در موضوع نوروز بیشتر شده است. یکی از نوشته های وزین و خوب در این مورد از بشیراحمد انصاری بود. اتفاقاً امروز مطلبی از شیخ آصف محسنی در رابطه با نوروز خواندم که بسیار جالب بود.

در مقاله ی بشیر احمد انصاری آمده است که دو روز را یهود و نصارا جشن می گیرند. یک روز وقتی است که حضرت عیسی از قبر زنده شد و به آسمان ها رفت. دیگری روزی است که حضرت موسی قوم بنی اسراییل را از مصر بیرون کشید و آن ها، این روز را جشن می گیرند. این دو روز به نوروز و مهرگان هیچ ارتباطی ندارد و در هیچ کجا تصریح نشده است که جشن نوروز در تضاد با اسلام است.

به باور این نویسنده، تعداد زیادی از افراد در برابر تفکرات غلط در موضوع نوروز مقابله می کنند که هم اکنون تاثیرات خود را در جامعه داشته است. نوروز جشن طبیعت است. فرهنگی که از سرزمین اسطوره آمده و به تاریخ پیوسته است تا زمانی که گردش زمین و خورشید است این جشن نیز ادامه خواهد داشت.

پرتو نادری در پایان پیشنهاد داد: در کانفرانس افغانستان و آسیای میانه این موضوع از جانب افغانستان مطرح شود که کشورهایی که جزو یک حوزه ی تمدنی هستند نهادی به نام نهاد نوروز باستانی را به صورت مشترک ایجاد کنند. رهبری این نهاد به صورت دورانی به کشورهایی که عضو این حوزه هستند داده شود. همچنین در این کشورها نهادهایی به این نام ایجاد شود تا شبکه ای از این نهادها در هر کشور وجود داشته باشد. می توان نمایشگاه ها و بازارهای مشترک نوروز برگزار کرد.

وی در ادامه مکان برگزاری این برنامه ی فرهنگی را نیز مورد توجه قرار داد و افزود: تپه ی پغمان بسیار جای زیبایی است و بهتر آن است که این تپه را به نام نوروز باستان نامگذاری کنند و برنامه های فرهنگی نوروز در جای خوبی که متناسب با نوروز باشد برگزار گردد. همچنین جاده هایی را در سطح کشور و در بلخ به این نام نامیده شود تا آرام آرام در ذهن مردم این جشن بیشتر جای باز کند. هر سال یک یا دو روز حرف زدن و سخنرانی کردن در این موضوع، موثر نیست بلکه باید تحقیقات بیشتری روی این موضوع انجام داد و حتی جوایزی به این مناسبت داده شود. در عین زمان نوروز می تواند نکته ی تفاهم بین کشورهای منطقه و حتی مابین اقوام مختلف باشد. روز اول نوروز از تمام اقوام افغانستان در مزارشریف جمع می شوند و این روز را جشن می گیرند. این جشن بسیار موارد مثبتی مانند دید و بازدید دارد که می توان از آن استفاده کرد.

کد (26)


این خبر را به اشتراک بگذارید
نظرات بینندگان:

>>>   آق آقای پرتو نادری خانه آباد ودرخت قلم تان سبز

>>>   آقای نادری که نوروز را در حوزه فارسی زبانان مسافر اسطوره ای
خوانده معلوم نیست ازکدام نظر مشخص به نوروز نگاه میکند .
اما حقیقت تاریخی اینست که این حوزه های تمدنی که اکنون
چندین کشور را از لحاظ مرزبندی سیاسی در بر میگیرد سرزمین
اصلی نوروز است یعنی این وطن از نوروز است و نوروز وطندار
اصیل این وطن است .ما نوروز را مسافر از راه رسیده نمیدانیم.
نوروز در ترکیه هم دل کرد هاست وهم زبان .
سید حبیب کوشانی

>>>   تخیلات شاعرانه واقعیت های تاریخ را به استعاره و کنایه کشانده نمیتواند نوروز در پیکر تاریخ این حوزه تمدنی یک واقیت است نه
تشبیهات -استعاره و مجاز وغیره صنایع تخیل در شعر .
نادر شهریار هرات

>>>   نوروز نو نیست کهن است چنان کهن که مادر نیک اندیشی
به طبیعت است
خالد یادگاری غور


مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است



پربیننده ترین اخبار 48 ساعت گذشته
کليه حقوق محفوظ ميباشد.
نقل مطالب با ذکر منبع (شبکه اطلاع رسانی افغانستان) بلامانع است