انعکاس نشست خبری در اعلامیه جنبش روشنایی
 
تاریخ انتشار:   ۱۳:۴۵    ۱۳۹۵/۵/۶ کد خبر: 118724 منبع: پرینت

ملت عدالتخواه افغانستان

چنانچه می دانید، تظاهرات دوم اسد جنبش روشنایی یک حرکت مدنی، عدالتخواهانه و ضد تبعیض و نابرابری سیستماتیک در کشور بود که در مطابقت با قانون اساسی افغانستان، قانون اجتماعات و تظاهرات و براساس هماهنگی با وزارت محترم امور داخله و سایر ارگان های امنیتی برگزار شده بود.
اما با کمال تاسف، این حرکت مدنی و دادخواهانه در اثر بی توجهی نیروهای امنیتی و حمله ددمنشان و دشمنان آزادی و انسانیت به خون کشیده شد. بر اساس آمارهای رسمی، 87 تن از بهترین فرزندان این سرزمین شهید شدند و بیش از 300 تن دیگر مجروح شدند.

افغانستان در تاریخ معاصر خود از خشونت و جنگ های مسلحانه، رنج های بسیاری برده است. جنبش روشنایی که مطالبه اصلی آن تطبیق ماسترپلان برق کشور به عنوان یک پروژه انکشافی ملی و توزیع متوازن و عادلانه ثروت و فرصت های ملی مطابق اصل ششم قانون اساسی است که به انکشاف متوازن تاکید می کند، سنت جدیدی را در تاریخ سیاسی کشور گشود. این جنبش که از دوازدهم ثور 1395 در اعتراض به فیصله ظالمانه حکومت وحدت ملی آغاز شد، با برگزاری همایشهای بزرگ در بیستم ثور، هفتم جوزا و عید روشنایی و نیز برگزاری تظاهرات میلیونی 27 ثور، رسم جدیدی را درتاریخ این کشور باز کرد.

جنبش روشنایی، به وضوح نشان داد که عرق ریزی ها و رنج و زحمت استادان دانشگاه و معلمان مکاتب در 15 سال گذشته بی نتیجه نبوده و نسل تازه ای سر بلند کرده است که می تواند دموکراسی نوپا و مبتنی بر حمایت جامعه جهانی در افغانستان را، به یک دموکراسی واقعی مبتنی بر آگاهی و شعور شهروندان این کشور، تبدیل کند.

جنبش روشنایی امیدی شده است برای میلیونها انسانی که از یک طرف از جنگ و خشونت خسته اند و از طرف دیگر فساد گسترده، بی عدالتی و بی کفایتی زمام داران این کشور کارد را به استخوان شان رسانده است. جنبش روشنایی ثابت کرد که مدنیت، حرکت های مدنی، منطق و استدلال و مطالبه گری و دادخواهی بدون خشونت نیز ممکن است و از این طریق می توان حکومت ها و حکام را پاسخگو کرد و شاهد یک نظام عادل و شکوفایی اقتصادی، فرهنگی و سیاسی بود.

اما با دریغ و درد که حاکمان ناآشنا با حقوق شهروندی، فرهنگ مطالبه گری، و اصول مدنیت و دادخواهی، این امکان و ظرفیت مدنی را درک نتوانستند و بجای آنکه با حمایت و استفاده از این ظرفیت، بنیان های یک نظام مردم سالار را محکم کنند، آن را خطری برای منافع شخصی و فساد گسترده و تاریخ مند خود دیدند و مقابل آن دیوار آهنین کشیدند و اجازه ندادند که موج روشنایی، شعور و آگاهی عمیق شهروندی، به کاخ های سنگی حاکمان برسد و این دخمه های خو گرفته با استبداد، بی رحمی و جمود فکری را روشن کند.

حاکمان فراری از حسابدهی، شفافیت و استدلال و منطق که کشور را در صدر کشورهای فاسد جهان قرار داده اند، با کشیدن حصار کانتینری بدور خود شان نگذاشتند که نسیم ملایم مدنیت، دادخواهی، حسابگیری و اعتراض و انتقاد عاری از خشونت و خون، به ارگ و سپیدار و صدارت و قصر مرمرین برسد و غبار تعصب، جور، بیداد و بزدلی را از هوا و فضای مراکز اقتدار ملی بزداید و آنجا را به محلی برای سیاست ورزی خردمندانه، مردم سالار و مبتنی برقانون و احترام به حقوق شهروندی بدل کند.

حکومت وحدت ملی، با بی اعتنایی به یک مطالبه شهروندی و نیز با بی اعتنایی و بی توجهی به تامین امنیت هزاران انسانی که در مطابقت با قانون و با مجوز رسمی وزارت امور داخله و در مسیرتعیین شده از سوی نهادهای امنیتی به جاده ها آمده بودند، زمینه ساز ترور و خشونت شدند تا به اعتراضات مدنی و منطق و استدلال، نقطه پایان بگذارند و به خیال خام خود، راحت و آرام در لاک چرکین فساد و بیکاره گی زندگی کنند.

لجاجت حکومت در برآورده نکردن یک خواست شهروندی از راه های مدنی، سبب شد، خیلی از جوانان این کشور بخون بغلتند و حالا برای بررسی این فاجعه ملی که خود مسبب آن است، کمیسیون حقیقت یاب تشکیل داده است. حالا سوال اساسی این است که چرا حکومت بلا فاصله بعد از آنکه معترضان میدان شهدای جنبش روشنایی (دهمزنگ سابق) را ترک کردند، بلا فاصله و با دست پاچگی و سراسیمگی خونها را شست و همه نشانه ها و علایمی را که به حقیقت یابی کمک می کرد، از بین برد. حکومت، در یک اقدام عجولانه و نسنجیده دیگر، کمیسیونی را زیرنام کمیسیون حقیقت یاب تشکیل داد که هیچ یک از اعضای آن تخصصی در جرم شناسی و یافتن کلاف های سردرگم چنین حوادثی ندارند. اعضای کمیسیون یا حقوق دان هستند، یا آشنا با مسایل سیاسی کشورهای عربی و یا هم دکتورای محیط زیست دارند و یا دانش آموخته روابط بین الملل اند.

از سوی دیگر اکثر اعضای این کمیسیون کارمندان دولت اند، در حالی که جنبش روشنایی شماری از مقام های بلند رتبه امنیتی را در ارتباط با وقوع این فاجعه المناک دوم اسد مقصر می داند. نکته مهم دیگر این است که هیچ کس به نمایندگی از خانواده های قربانیان در این کمیسیون حضور ندارد.
حالا سوال اساسی این است که آیا اعضای این کمیسیون می توانند بصورت بی طرفانه از کسانی که قدرتمندتر از اعضای این کمیسیون است، تحقیق کنند؟ جواب این سوال منفی است و کمیسیون حقیقت یاب حکومت در این قضیه هم متهم است، هم ثارنوال است و هم قاضی. مسلم است که چنین کمیسیون هیچ اعتباری در نزد شورای عالی مردمی جنبش روشنایی ندارد و جنبش روشنایی تاکید می کند که این قضیه باید بصورت مستقلانه از سوی نهادهای بین المللی و با اشتراک اشخاص خبره و متخصص امور، تحقیق شود.

فاجعه المناک دوم اسد، علاوه بر اینکه ملت افغانستان و خانواده محترم شهدا و مجروحان را در ماتم ملی نشاند، ضربه محکمی به جنبش روشنایی، دموکراسی، مدنیت و دادخواهی مدنی نیز زد و ده ها تن از بهترین فرزندان و نخبگان جامعه را شهید و مجروح ساخت. بعد از این فاجعه سهمگین، رسیدگی به مجروحان، انتقال آنها به بیمارستانهای مجهزتر پایتخت، تشییع و تدفین پیکر مطهر شهدا و برگزاری مراسم فاتحه خوانی و یافتن راه کمک به خانواده های شهدا، در اولویت کاری اعضای جنبش و شورای عالی مردمی قرار گرفت.
با گذشت سه روز از وقوع فاجعه، هنوز چند تن از مجروحان در بخش مراقبت های عاجل شفاخانه ها در حالت وخیم قرار دارند و عده ای از مجروحان برای مداوای کامل باید به خارج از کشور منتقل شوند.

در وضعیتی که اعضای جنبش و شورای عالی مردمی، درگیر رسیدگی به مجروحان و مراسم ترحیم و تدفین بودند، حکومت و حلقه های سیاسی خاصی که جنبش روشنایی را سد راه ادامه معامله گری و دلالی های سیاسی خود می دانند، بصورت وسیعی به دسیسه گری و پخش افترا و شایعات علیه شورای عالی مردمی و اعضای جنبش روشنایی پرداخته اند که لازم می دانیم گزارش مختصری از تمام وقایع را توضیح دهیم تا سیه روی شود هرکه دراو غش باشد.

شماری از چهره های شناخته شده، که در شروع جنبش روشنایی، مطالبه این جنبش را "خط قرمز" خود اعلام کردند و در همین مصلا فریاد زدند که تغییر ماستر پلان، تحقیر کتله کلانی از مردم افغانستان است و این تحقیر را تحمل نخواهند کرد، شروع کردند به پخش اطلاعاتی مبنی بر اینکه گویا حکومت حاضر بوده با جنبش روشنایی مذاکره کند اما اعضای شورای عالی و یا هم شماری از اعضای این شورا تن به مذاکره نداده اند.

ملت عدالتخواه افغانستان،
اعضای شورای عالی مردمی، همواره اصل مذاکره و گفت و گو را قبول داشته و بر آن تاکید کرده است. اما برای شروع یک مذاکره اصولی و جدی و برابر، پیش شرط هایی داشته است. پیش شرط هایی که بتواند هردو طرف را به تحقق یک مذاکره اصولی و نتیجه بخش مطمین کند.
اما حکومت، بجای به شورای عالی مردمی، به آدرس شماری از کسانی که تا قبل از دوم اسد از داعیه جنبش حمایت کرده بودند، مراجعه کرد و چانه زنی بر سر دادن و گرفتن امتیازات سیاسی را شروع نمود. رفت و آمد میان حکومت و آدرسهای سیاسی مشخص تا 48 ساعت مانده به تظاهرات دوم اسد ادامه یافت. سرانجام عصر روز چهار شنبه مورخ 30 سرطان 1395 حکومت پس از رسیدن به یک توافق مقدماتی با میانجیگری آقای خلیلی و افراد او، اعلام کرد که حاضر است هیاتی را به شورای عالی مردمی بفرستد. این هیات به ریاست معصوم استانکزی، رئیس امنیت ملی عصر روز چهار شنبه مورخ 30 سرطان به مسجد رسول اکرم (ص) آمد. در نشستی کوتاه، دو طرف توافق کردند که حکومت طرح مکتوبی را که در آن اصول مذاکره میان دو طرف روشن شده باشد، به شورای عالی مردمی بفرستد.

روز پنجشنبه مورخ 31 سرطان 1395، دو تن از ماموران ارشد امنیتی، طرح مکتوب حکومت را به شورا آوردند. شورا این طرح را ناقص و غیرقابل قبول خواند، زیرا در ماده اول آن تصریح شده بود که دو طرف برسر ظرفیت لین دوشی الی بامیان مذاکره کند.
شورای عالی مردمی با تاکید بر اینکه اعتراض میلیونی مردم برسر مسیر لین 500 کیلو ولت ترکمنستان است نه ظرفیت لین دوشی بامیان، طرح حکومت را رد کرد و طرح خود را با درنظرداشت مصالح ملی و جستجوی راه حل منطقی و عملی با نهایت انعطاف پذیری به جانب حکومت ارایه داد تا باب مذاکره و گفت وگو میان حکومت و شورای عالی مردمی جنبش روشنایی باز شود. در شورای عالی مردمی نیز فیصله شد که اگر حکومت این طرح را نپذیرفت، مجالی برای ادامه گفت و گو نیست. ماموران امنیتی حامل طرح حکومت، قول دادند که تا ساعت هشت صبح روز جمعه، پاسخ حکومت را به شورا بیاورند. روز جمعه طرح حکومت با یک و نیم ساعت تأخیر، ساعت نه و نیم به شورای عالی رسید در حالی که حکومت باز هم نپذیرفته بود که برسر مسیر عبور لین 500 کیلوولت ترکمنستان وارد مذاکره شود.

چنین بود که با لجاجت دولت راه رسیدن به توافق برسر مذاکره بین حکومت و شورای عالی مردمی بسته شد و شورای عالی مردمی در ساعت یازده روز جمعه اول اسد، با اجماع همه اعضا به شمول نمایندگان رسمی حزب های مربوط به آقایان خلیلی و صادق مدبر در شورای عالی مردمی، شکست مذاکرات را در یک کنفرانس خبری اعلام و آمادگی قطعی برای برگزاری تظاهرات را به اطلاع عامه رسانید.

بار دیگر، طرحی که حکومت آن را طرح پیشنهادی شورای عالی مردمی عنوان می کند، نزدیک شام جمعه، نه توسط نمایندگان رسمی حکومت، بلکه توسط آقای سعادتی به شورا آورده شد در حالی که باز هم مسیر «بامیان – میدان – وردک» و «خط برق 500 کیلوولت ترکمنستان» را از متن حذف کرده بود و هیچگونه نشانه ای از اینکه این طرح از سوی حکومت صادر شده و دارای مهر و نشان رسمی حکومت باشد، وجود نداشت. شورای عالی مردمی، این وقت کشی و چانه زنی حکومت را دلیل قطعی بر عدم صداقت حکومت در باز کردن باب مذاکره و گفت و گو دانسته و آن را مردود دانست و آمادگی خود برای برگزاری تظاهرات را اعلام کرد.

روز شنبه 2 اسد، تظاهرات جنبش روشنایی، با نهایت دقت و با برنامه ریزی منظم آغاز شد. از ده مسیری که قبلاً اعلام شده بود، به دلیل تقاضای عبدالرحمان رحیمی، قوماندان امنیه کابل، و گل نبی احمدزی، قوماندان گارنیزیون کابل، از جمله 10 مسیر تعیین شده، تنها مسیر مصلای شهید وحدت ملی تا دهمزنگ در پیش گرفته شد و مسوولان امنیتی نیز با اطمینان تعهد کردند که امنیت و نظم این مسیر را صد در صد تأمین می کنند. تظاهرات جنبش روشنایی، با درنظرداشت همه این تدابیر و اطمینان ها از سوی مقامات امنیتی، با کمال آرامش و نظم ادامه یافت و تا لحظه وقوع فاجعه در ساعت 2:30 بعد از ظهر هیچگونه نشانه ای که مخل نظم و اعتبار مدنی تظاهرات جنبش روشنایی باشد دیده نشد.
بعد از وقوع انفجار فاجعه بار ظهر دوم اسد، که ملت افغانستان را داغدار کرد، شورای عالی مردمی، رسیده گی به مجروحان، تشیع پیکر پاک شهدا، مراسم تدفین و برگزاری فاتحه را در اولویت کاری خود قرار داده و در سه روز گذشته به همین امور مشغول بوده است.

ملت عدالتخواه افغانستان
شورای عالی مردمی جنبش روشنایی ضمن قدردانی و سپاس از حمایت قاطع و خالصانه شخصیت های ملی؛ نهادهای مدنی ملی و بین المللی؛ رسانه های داخلی و خارجی بر مطالبه و داعیه برحق خود مبنی بر تطبیق ماسترپلان برق کشور از مسیر بامیان – میدان – وردک که آرمان شهدای به خون خفته میدان شهدای روشنایی در روز دوم اسد نیز می باشد؛ تأکید می ورزد. اقدامات مشخص و عملی شورای عالی مردمی برای پی گیری این داعیه و ادامه اعتراضات مدنی جنبش روشنایی روز جمعه هشتم اسد که مصادف با روز هفتم شهدای روشنایی است؛ در یک گردهمایی بزرگ ملی برای ملت افغانستان و جامعه جهانی اعلام می شود.

شورای عالی مردمی جنبش روشنایی
6 اسد 1395


این خبر را به اشتراک بگذارید
نظرات بینندگان:

>>>   .....ا بر سر تان همرای شورای تان صد ها فامیل در گلیم غم نشاندی هنوز هم دلتان یخ نشد
نجف علی آسترالیا

>>>   زنده باد جنبش روشن روشنایی ماهمایتد میکنم پیام خون شهدارا بزمین نمیمانم زنده باد عدالت خواهی زنده باد
ا ما ن

>>>   هشدار هشدار هشدار :جنبش روشنایی و جوانان فداکار متوجه سه شخص فاسد و مرموز باشند که اسناد و شواهد وجود دارد که جاسوس حنیف اتمر است و جزئیات تصمیم گیریهای جنبش را به اتمر و امنیت ملی گزارش میدهند. عباس بصیر ، عارف رحمانی و داود ناجی.

>>>   تاكه هركس صىاقت خودرا به افغانستان ثابت نکند وازمزدوری خارجیان خودرا خلاص نکند صدها چنین کشتارها را خواهید دید/باید مانند بشردوست اول ازهرچیزافغانیت خود را هرکس ثابت کند
حسن

>>>   با اظهار تأثر به حادثۀ دهمزنگ و تسلیت برای بازماندگان این حادثه، یک سوال از احمد بهزاد، جعفر مهدوی، عارف رحمانی، ریحانه آزاد، عزیز رویش، داوود ناجی و ذوالفقار امید رهبران این تظاهرات دارم:
اگر هدف این تظاهرات رساندن برق به بامیان بود، حکومت بعد از تظاهرات اول "روشنائی" و گفتوگو ها و جلسات با شما، قراداد رساندن 220 میگاوات برق را از قندوز به بامیان امضأ کرد، بوجۀ مصرف آنرا تصویب و اعلام کرد که کار این پروزه تا 6 ماه آینده تمام خواهد شد. یعنی بامیان تا 6 ماه آینده صاحب برق می شود، که یک تعداد از اعضای رهبری هزاره این توافق را پذیرفتند.
اما اگر هدف این تظاهرات ها محروم ساختن دیگران از مسیر سالنگ از برق است، یا مطرح ساختن خود تان به حیث رهبران جدید قوم هزاره، یا زورآزمائی باحکومت است، پس کجاست، آن عدالت و برابری که شما از آن داد میزنید؟
تذکر: اگر دولت به وعدۀ که به شما ها داده است، پابند نمی بود، در آن صورت می توانستید بعد از 6 ماه این تظاهرات را به راه می انداختید. شاید بدون این قربانی بزرگ جوانان ما.

>>>   عزیز رویش یکی از رهبران این جنبش در مصاحبۀ تلویزیونی گفت، که هدف اصلی برق برای بامیان نیست. برای بامیان 20 کیلوات برق هم کفایت می کند، بلکه هدف ما مبارزه علیۀ تبعیض است.
به نظر من، به شرطیکه به بامیان برق رسانده شود، برای من مسیر انتقال آن مهم نیست که لین برق از کدام راه به بامیان وصل می شود. اینکه دیگران از مسیر سالنگ نیز برق دریافت کنند، هیچ نشانۀ تبعیض را علیۀ مردم هزاره نمی بینم .

>>>   باید این نابرابری سیستماتیک که توسط یک قوم خاص پیش برده میشود درکشور افغانستان ازبین برود مردم باید باور داشته باشند که دولتمردان افغانستان جوابی نداشتن که به مردم بدهند ومردم تقریبا"پیروز این دعوای حقوقی بوده اند.ومیدان را از دولتمردان برنده شده بودند اما بازهم میخواهم بگویم که کاربه جای رسیده که دولت واعضای کابینه حکومت مجبوراند به به مردم جواب بدهند فقط اگرمردم کمک ویاری کنند
این حرف مفت نیست که دولت فوری چهارراه دهمزنگ رابخاطر که مردم دلشان خوش شود بنام چهارراشهدانامگذاری میکند وچرا حق واقعی مردم راکه همانا مسیراصلی پروژه‌ای توتاپ است اجرایی نمیکند فقط آرال بامزاکره وگرنشد وراه مزاکره را قبول نکردند باید از تمام مناطق هزاره جات کفن برتن کرده وپرچم جنبش روشنایی را در دست بگیریم تاجامعه جهانی این دولت را مجبورکند که حق مظلومین را بدهد اگر این دولت مشروع است پس حق خواستن هم جرم نیست مردم هزاره حق خود را
از دولت میخواهد نه داعش دشمنی داعش بامردم راهش جدا است فعلا"مردم از دولت افغانستان حق میخواهند پس مردم بدانند که پشت
هرتاریکی روشنی حتمی است. .ع ع

>>>   دوستان گرامی با خبر دیگر بخواست قدرت خواهان جواب مثبت ارایه نکنید انها باز هم میخواهند که شما را بتاریخ هشتم اسد برای بدست اوردن هدف شوم شان قربانی کنند اگر میخواهید قربانی خواست چند تن قدرت خواه شوید در تظاهرات هشتم اسد شرکت کنید .

>>>   جنبش روشنایی -گزرگاهی به گزشته ای تاریک .
سبحانی میدان وردک

>>>   این جنبش.... را از بیخ وریشه دور نماید. کابل که مرکز است تافعلا هیچ چیز ندارد ولی این مردم بیهوده. خواهان برق تمام افغانستان به خود هستند از لجاجت دست بردار شوید همان الکین برای تان خوب است. به برق چی میکند همه تان را برق خواهد ګرفت. و مانند بقه قاق خواهید شدید.

>>>   مسیر بامیان - میدان وردک طبق ماسترپلان برق کشور است که شرکت معتبر برق جرمنی از هر لحاظ به نفع کل کشور مشخص کرده و واقعآ میتانه باعث فعال شدن زودتر معادن حاجیگک و زغال سنگ بامیان شود و برق حرارتی زیادی از زغال داخلی تولید شده و تسط همین لین منتقل شود
ولی متعصبین قومی صرف عقده های خود را ترجیح میدهند و منافع ملی را در نظر نمیگیرند

>>>   پوز شما بخاک مالیده شدن بهزاد وا
امید جواب دندان شکن خود را از طرف صاحبان افغانستان در یافت کردند بنظر من این کار نه کار داعش است و نه کاری کسی دیگری بلکه این کار کاری پشتون های نشنلست و وطن پرست است هزاره ها اگر می‌خواهد در افغانستان بصورت آرام و برابری و برادری زندگی کند فقط و فقط باید راهی اقای خلیلی را تعقیب کنند و گرنه هیچ وقت روی آرامش امنیت
و ترقی را بخد نخواهد دید هزاره ها باید از گذشته خود درس عبرت بگیرند و قضایایی مزار آبشار و بامیان را که نتیجه چنین لجبازی ها و خودخواهی های بعضی از شما برادران هزاره بود در نظر بگیرید
جوزجانی

>>>   انتقال برق از مسیر از قبل تعیین شده بسیار منطقی و بدون جنجال بود. نه حرف از تبعیض بود ونه اختلاف وجود داشت. دولت به عمد این اختلافات را دامن زد. مسئول این اختلاف آفرینی خود دولت است. رفتار های ناسنجیده و تحقیر آمیز دولت،مردم مرکزی را حساس ساخت. امید وارم که با این رفتار های تبعیض آمیز دولت جنگ داخلی نشود.

>>>   جوزجانی صایب بخدا خوب تخنیک تحریک کردنه یاد داری

>>>   ومکرو ومکرالله والله خیر الماکرون ) این کشمکش ها در اصل نوع شهرت طلبی از سوی کسنی اند که به تازگی میخواهند در راس قرار گیرند (مهدوی ناجی ذوالفقار بهزاد...... واستمرار جاه ومقام از سوی رهبران نام نهاد ( خلیلی مقق .......) ولی دست تقدیر راز هردورا فاش
اسحاق خلیلی نیطاقی .

>>>   اگر مردم افغانستان از کینه و تعصب صرف نظر نمایند باید بدانند که مسیر که در اول برای انتقال لاین برق در نظر گرفته شده نتایج مثبت زیاد دارد 1- انکشاف مناطق مرکزی 2- فراهم شدن شرایط صنعتی شدن کشور از طریق راه اندازی پروژه استخراج معدن آهن حاجی گک 3- اشتغالزای برای تمامی اقوام از هر ولایت که باشند 4 - از همه مهتمر جلب اعتماد هزاره ها که حد اقل از زمان امیر عبدالرحمن به اینطرف مورد ظلم ، بیداد ، تحقیر و اهانت قرار داشته اند به همین دلایل باید همان طرح اولیه تطبیق گردد که به خیر و صلاح کشور و ملت در آن است و سبب وحدت و برادری بین اقوام میشود


مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است



پربیننده ترین اخبار 48 ساعت گذشته
کليه حقوق محفوظ ميباشد.
نقل مطالب با ذکر منبع (شبکه اطلاع رسانی افغانستان) بلامانع است