آيا فقط مردم بايد كشته شوند؟
اگر وضعيت همين است كه در طول پانزده سال و بيشتر از آن بوده است، به چه دليلی بايد مردم مظلوم كشور همانند دوم اسد در چوك شهدای دهمزنگ كشته شوند؟ 
تاریخ انتشار:   ۲۰:۰۸    ۱۳۹۵/۵/۶ کد خبر: 118731 منبع: پرینت

در تظاهرات دوم اسد و جنبش‌دادخواهی و حق‌طلبی مردم كه منجر به كشته شدن بيش از هشتاد نفر و زخمی گرديدن بيش از دوصد نفر از مردم مظلوم و هردم شهيد كشور گرديد؛ چرا رهبران حزبی و مذهبی و مردمی و جهادی و نمايندگان مجلس و وزيران كابينه و طلاب علوم حوزه‌های دينی و روحانيون و امامان مساجد مربوط به تظاهر‌كنندگان حضور نداشتند؟ و آن‌طوريكه ديده می‌شد در جمع‌آور‌ی كشته‌ها و زخمی‌ها يك نفر عمامه بسر و چپن‌پوش و نيكتايی زده و خوانين و ارباب و تكيه‌داران و امامان مساجد ديده نمی‌شد.
آنهایی كه به خاطر رهبری و بزرگی و رياست كه در هر برهه از تاريخ كشور مردم هزاران كشته را به حمايت انها تقديم كرده‌اند.

سؤال اين ا‌ست كه آيا اين دادخواهی معقول و منطقی نبوده است؟ چرا كه آنها فكر می‌كردند آنها دولتی را كه انتخاب نموده‌اند را نبايد با راهپيمايی اعتراضی خود تضعيف نمايند؟ و يا اينكه می‌خواستند كه حق‌خواهی بايد صورت گيرد؛ اما با تفاهم و مذاكره چنين حقی ايفا گردد، و يا اگر آنها شركت می‌كردند می‌دانستند كه احتمال خطر در حول و حواشی اين حركت وجود دارد و كشته خواهند شد؟ احياناً و يا اختلافات قومی سبب شده تا اين راهپيمايی را منحصر به قومی دانسته‌اند كه خود جزء آن قوم نبوده‌اند؟

اين سؤالات در ناحيهٔ مقامات و اشخاص فوق به ذهن هر كس احياناً خطور می‌كند و اما چرا مردم و دانشجويان كه بيشترين اشخاص تظاهرات را تشكيل می‌دادند با خود نيانديشدند و تابع احساسات رهبران جنبش گرديدند و چنين خلايی را ناديده گرفتند كه چگونه مردم بی سر و سامان و جوان های ناپخته و دختران احساساتی برای چندمين‌ بار با حركتی بدون نتيجه به خيابان‌ها ريخته و در نهايت كشته بدهند؟

اگر اين سؤال ها درست باشد؛ آيا وظيفهٔ نهادهای دولتی و بزرگان و رهبران و پارلمان‌های كشورچيست؟ آيا آنها بايد بنشينند و كشمكش‌های جناح‌ها و تشكل‌های حاشيه‌ای و جريان‌ساز كشور را به بهانهٔ حق اعتراض و دموكراسی در كشور توسط هر كس تماشا نمايند؟ همانگونه كه شوراهای علما كشور در طول بيش از ده سال ترورها و انفجارها و كشتارها را در كوچه و خيابان‌های كشور به تماشا نشستند و به اعدام های صحرایی و سنگ‌سارها و كشتن زنها و تجاوزها و خشونت‌ها و رشوت‌خواری‌ها و ده‌ها منكر ديگر، صدای خود را بلند نكردند.

اگر وضعيت همين است كه در طول پانزده سال و بيشتر از آن بوده است، به چه دليلی بايد مردم مظلوم كشور همانند دوم اسد در چوك شهدای دهمزنگ كشته شوند؟
و آنگاه مردم بر طبق عادت خويش هر روز كشته‌ها را جمع و خيابان‌ها را پاك و برای شهدای مظلوم و ملت فقيری كه از كشته شدن و سر انجام حركت خود هيچ خبری ندارند، عزاداری كرده و آنگاه ریيس جمهور بر طبق عادت پيام نوشته شده قبلی را كه به مناسبت شهيدان ديگر نوشته شده بود، را تكرار نمايد و با تعیين كميسيونی حادثه را مختومه اعلان نمايد. آيا اين حركت و حوادث در كشور تكراری و عادتی نشده است؟ ديگر نمی‌شود كه چنين حركت ها و عادتی را به نحو ديگری رقم زد؟

مصباح هراتی


این خبر را به اشتراک بگذارید
نظرات بینندگان:

>>>   حرفهای آقای مباح هراتی کاملا درست است
جاغوری

>>>   در تظاهرات عدالت خواهی جنبش روشنایی کسانی اشتراک داشتند که به مراتب از یک دگر مقام والای داشتند و از نگاه فضیلت و برتری علم و دانش بسیار اعلی بودند کسانیکه جان شان را از دست داد به مراتب بالاتر و والاتر از کسانی بودند که فعلا زنده است کسانی نبوند که نا آگاهانه و احساساتی در این جنبش اشتراک نموده باشد. سوال در این جا این است که تظاهرات را مردم دانسته انجام میدهد ؟و یا نا دانسته ؟مردم میداند که دگر تحمل این همه تعصب تحقیر و توهین را ندارد نا دانسته ها هیچ وقت مظاهره نمیکنند و میگوید که ما ضعیف هستیم و در امور دولت داری نمیدانیم . هر آنکس که این جنبش و این شهدای راه آزادی و عدالت را نا آگاهانه و ناقص میداند در اصل به خون شهدا و به عدالت و انسانیت باورمند نیست شما میدانید در طول 15 سال است که مردم روز به روز بیچاره شده و ملیون ها فرزند این سرزمین از بیکاری به مشکلات های گونه گون مبتلا گردیده و به هزاران جوان این سرزمین توسط نهنگ های مدیترانه بلعیده شد یک روز شنیدید که کرزی غنی و دگران کاسه لیسان شان کوجکترین خم به ابرو بیاورد و در فکر تغیر راه و روش شان در سیاست دو گانه و حکومت داری خانوادگی شان شده باشد ملیون ها طفل روزانه در خاک و خون میتپند و از کوچکترین امتیازات زندگی خود بر خوردار نیستند. نمیدانم کسانی که در شبکه های اجتماعی متن نوشته میکند نمیدانم چقدر از زندگی کسانی که در دور ترین نقطه افغانستان با آن همه مشکلات طاقت فرسا زندگی میکنند . درین صورت وظیفه که است که صدای عدالت خواهی بلند کند اگر این مردم صدای عدالت خواهی بلند نکند پس چه کند ؟ این فرزندان هستند که این همه بی عدالتی را تجربه کرده اند و دگر خاموش نیستند.


مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است



پربیننده ترین اخبار 48 ساعت گذشته
کليه حقوق محفوظ ميباشد.
نقل مطالب با ذکر منبع (شبکه اطلاع رسانی افغانستان) بلامانع است