شاه امان الله خان نقش مهمی در استقلال افغانستان نداشت.

شاهرگ تقی خان امیر کبیر را زدند، اتاترک ادعاهای خود را بر کرسی نشاند و ترکیه نوین را ساخت اما این شاه در روسپی خانه های ایتالیا جان سپرد.

می گویند چون آدم صلح جو بود نمی خواست نیرو جمع کند و وارد جنگ شود اما صدیق رهپو طرزی از خانواده ایشان می گوید: بعد از شکست به دربار اتاترک رفت و از او کمک خواست که دوباره پادشاه شود اما اتاترک گفت: دگر نادرخان را به رسمیت شناخته ایم. بهتر است به ایتالیا برگردی و بقیه عمر خود را همانجا سپری کنی.

حالا یک قهرمان ملی به من نشان بدهید که در سرزمین بیگانه مرده باشد. مگر قهرمانان جهان مثل ارنستو چگوارا یا نورمن بیبیسون سویدنی که در کنار صدر ما و در راهپیمایی طولانی جان اش را برای آزادی زحمتکشان از دست داد. سرداران بزرگ همچون چگوارا، احمدشاه مسعود، عمرمختار و لومومبا اینگونه می میرند اما بعضی از مدعیان سوراخ دعا گم کرده اند و از هر کسی قهرمان می سازند و جاده ها افتتاح می کنند. اینها باج دادن های غیرمستقیم است درعین خودخواهی و ادعا.

من اگر بودم نام آن خیابان را خیابان مولانای خسته می گذاشتم یا ابو عبید جوزجانی.

لطیف پدرام

>>>   تهمت زدن وتخریب کردن هم اگر دروغ متوسط یا دروغ نزدیک به حقیقت استعمال گردد ممکن قابل باور باشد نه اینگونه دروغ شاخدار:: (( این شاه در روسپی خانه های ایتالیا جان سپرد.))
اگر این جمله برای ظاهر شاه استعمال میشد قابل باور بود، دختر امان الله خان میگوید ما ه ر ورز جز شلغم برای خوردن چیزی نداشتیم وقیمت یک کیلو گوشت را نداشتیم که خریداری کنیم پدرم مرا به یک پرورشگاه خیریه در سویدن تسلیم کرده بود. برای ظاهر شاه نامه نوشت که مقدارزمین کمی که دارند فروش وپولش رابه او روان کنند تا بتواند زندگی عادی داشته باشد اما شاه و درباریانش این کار را نکردند ،
گیلگمش

>>>   راست میگوید امان الله خــــان بــــد بود شاه شجـــاع خوب ! داود خـــــان بـــد بود ، ظـــــاهــر شاه خوب! نجیب بد بود کرزی خوب !
ما خائنین را خوب میگوئیم خادمان را بد >

>>>   در همین سایت نوشته اند:
(امان الله در زمان پادشاهی اش مانند نادر و ظاهر خان ثروت زیادی نداشت. گفته می شود خانه و مقدار زمینی در کابل که از پدرش به ارث برده و زندگی چندان مرفعی مانند سایر شاهان افغانستان نداشته است.
گفته می شود او درتبعید به ایتالیا زندگی بسیار معمولی و حتی فقیرانۀ داشته و هرچه از ظاهر خان و خانواده شاهی در کابل خواهش نموده، تا خانه و باغ خان اش را بفروشند و پولش را برایش روان کنند تا او بتواند زندگی نسبتآ آرامی داشته باشد، ولی ظاهرخان حاضر نشد پول شخصی خانواده امان الله خان را به او و خانواده اش به ایتالیا بفرستد.
از خاطرات تلخ هندیه دختر امان الله خان شدت فقر خانواده بیشتر در سال های جنگ جهانی و سال های بعد بوده است. به گفته هندیه خوراک ما در آن زمان تنها شلغم بود و گوشت درک نداشت و اگر پیدا می شد بسیار گران بود و ما توان خرید آنرا نداشتیم. پدرم من و خواهرم ناجیه برای اینکه دچار سوء تغذیه نشویم و از رشد جسمی عقب نمانم، به یک موسسه خیریه به سوییس فرستاد (که از طرف کلیسا سرپرستی می شد و در آنجا از اطفال بی سرپرست حمایت می شد) در آنجا برای ما غذای بهتری داده می شد. ما گاهی سه ماه و گاهی هم تا دوسال در آن موسسه خیریه زندگی می کردیم.

>>>   این آقا به بیماری سادیزم مخصوصآ سادیزم سیاسی مصاب است .
سعیدی نجار اصفهان

>>>   بلی نقش مهم در استقلال افغانستان را ربانی داشت که سال ها در زیر خانه های قطعه سیصد وپانزده خیرخانه سپری کرد و یخن اش یک کیلو شرک ګرفته بود.

>>>   آيا امروز به راستي روز استقلايت كشوري به نام اوغانستان است؟؟؟
آيا از زمانيكه ما كشوري به نام اوغانستان داريم مستقل بوده؟؟؟

>>>   رفیق عزیز لطیف پدرام!
آرزو مندم شاد و تندرست و روان درست باشی . از خواندن نوشته ات در باره اینکه عبدالله در صحبت با سران تیم انتخاباتی اش در واقع هیج جیز نکفت برای اینکه اندیشه نداشت و ندارد؛ تکان خورده و نگران شده بودم ولی با خواندن این نوشته ات بسیار پریشان شدم که نکند رفیق ما را چیزی شده است!
فرموده ای امان الله نقش آنجنانی در استقلال افغانستان نداشت و بعد به افواهات و بلاخره طرز مردن او پرداخته ای و در اثبات اینکه او در استقلال افغانستان نقش نداشت هیج استدلال نکرده و سند و ثبوت نیاورده ای.
آیا خرف زدن که از اندیشه بر میخیزد همینطوری است؟
به خیالم که خود :
گل بودی کلاب شدی!
انگور بودی شراب شدی!!!

>>>   مغز متفکر نمی داند استقلال سیاسی پیوند عمیق با استقلال اقتصادی دارد و این دجال هایی که استقلال سیاسی نام نهاد یک قرن پیش را جشن می گیرند، اوج حقارت برده هایی را به نمایش می گدارد که هنوز سنگینی زنجیرهای اسارت اقتصادی و قلاده های زرینی که امریکا بر گردن شان افگنده احساس نمی کنند و درنیافته اند که اگر یک روز ارباب سدۀ ۲۱ آب و دانه لاشخوران ارگ و کاخ سپیدار را قطع کند، معنای استقلال را خواهند فهمید.
استقلال واقعی به معنای استقلال ملت است، و بدون استقلال اقتصادی، استقلال سیاسی کشور هیچ معنا و مفهومی پیدا نمی کند.

استقلال " برای انسان چه در شکل فرد و چه یک ملت ، به معنای آزاد بودن از سلطه و اسارت تحمیلی فرد یا گروه و یا ملتی دیگر است، زیر سلطه اجباری دیگری بودن و بر سرنوشت خویش حاکم نبودن نوعی بردگی است . برای انسان و یا ملت اسیر، فرقی نمی کند که سلطه چشم آبی باشد یا سیاه چشم، انگلیس باشد یا امریکایی یا روسی و پاکستانی، هموطن او باشد یا بيگانه. به زبان ساده تر چنین فرد یا ملتی با هیچ معیاری استقلال ندارد .

>>>   اين مسعود كه خون هموطنان بيگنايش را ريخت و افغانستان را به ويرانه تبديل كردو اين همه معلول معيوب و يتيم ساخت در كنار اسم چگوارا گذاشتيد؟
بسيار بي عدالتيست!
١٠ نفر در تاريخ دنيا به عنوان ظالم گذشته كه ظلم شان قابل وصف در زبان نيست
مثال يكيش داراكولا از كشور روماني بوده كه هر كسي را بدش ميامده يا خوشش
شاهرگ گردنش را با دندان پاره ميكرده.
مسعود را در كنار اين ظالمين بگذاريد نه قهرمانان چون بي عدالتي ميشه.
مولوي سبحان قل از لندن.

>>>   این پاکستانی الاصل که بنام مولوی سبحان قل چرندیات پخش کرده اصلا وردکی است همان وردک که نه درزمان نجیب ونه حالا تابعیت حکومترا قبول کرد فقط هرچه پاکستان بگوید همان کند انجیر جرمنی را که برای فعال ساختن برق به وردک میرود اختطاف میکنند وقتل شاهراه کابل قندهار را به دستور پاکستانید ها می بندند وار موتر های مسافرین غنیمت میگرند

>>>   من هیچ نفهمیدم که این امان الله خان را چرا بنام غازی یاد میکنند. آیاد پای کدام انگلیس را خون کرده است. آیا یک روز هم در جهاد ملت افغانستان در مقابل انگلیس ها اشتراک کرده است.
با احترام
مرد عیار

>>>   بگذارید این تازه نفس ها و تازه به دوران رسیده ها هرچیزی بگویند. بگویند اما این را باید قبول و باور کنند که%90 ملت افغانستان قبول داشتند همچنان دارند و حتی به اسم امان الله خان افتخار می کنند. وآن های که چنین مردی بزرگ را و زحمات اش را و وفادار بودنش را دست کم میگیرند لعنت خدا بر آنها
تاجیک مهاجر))

>>>   به نویسنده 11
چون تو نباید بفهمی نمی توانید بفهمی تو . فهمیدن چنین شخصی بزرگ ونامدار درکشور ما.کاری هر . ادم بیسواد نافهم نیست .بلی واضح و روشن است که اما ن الله خان با اجنبی ها جنگید و شکست شان داد.و رتبه غازی را درآن زمان سران قوم وبزرگان افغانستان به وی اهداء نمودند. بعدآ توسط ملا های مرتجع و جاسوس انگلیسی که یکی از این خبیث ها به اسم .ملأ لنگ که در آن زمان پیش نماز در مسجد پلی خشتی کابل بود و بعداز آشکار شدن چهره کثیف وخاينش پا به فرار گذاشت درآن زمان آنهای که به تحریک ملا های مرتجع علیه شاه قرار گرفته بودند احساس پشیمانی و افسردگی میکردند

مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است