رهبران وحدت ملی گاهی چنان برآشفته می شوند که با فریاد یکدیگر را بی قانون و نالایق می خوانند و یا آنقدر صمیمی که فقط به خوردن چای و گپ دوستانه بسنده می کنند، حال دولت با فریاد اداره می شود یا چای و خنده.

به گزارش شبکه اطلاع رسانی افغانستان (afghanpaper)، در چند روز گذشته بارها در رسانه ها می بینیم و می شنویم که از دیدار رییس جمهور و رییس اجرایی به عنوان گفتگو در فضای صمیمی تعبیر می شود و عکس ها نشان از آرامش و همدلی میان غنی و عبدالله است.

این در حالی است که طی دو هفته گذشته فضای سیاسی کشور با نقدها و پاسخ های تند میان رییس اجرایی و رییس جمهور تیره تر و به زندگی عادی مردم کشیده شد و در این مدت ولایت های ناامن، ناامن تر، کابل خون بارتر و مردم بی جاتر شدند.

هرچند که کشور بیش از قبل رو به ناامنی می رود اما دیدارهای رهبران حکومت وحدت ملی در صمیمیت کامل و بی حاصل برگزار می شود، که نه دردی از مردم دوا می کند و نه از دولت.

دفتر ریاست اجرایی اعلام کرده است که رهبران حکومت وحدت ملی در این ملاقات روی مسائل مهم سیاسی کشور با روحیه مثبت بحث و رییس جمهور بر استحکام پایه های حکومت وحدت ملی تاکید کرده است.

رهبران حکومت وحدت ملی در این نشست توافق نمودند تا طی نشست های مشترک در هفته آینده با جدیدت و تمرکز بیشتر در خصوص عملی شدن توافقنامه سیاسی گفتگو کنند.

بازی از آنجا آغاز شد که عبدالله برای کسب امتیاز و جذب دوباره حامیان خود دست به انتقاد زد و غنیِ بی اعتنا، سرانجام پی برد با گفتگوی رودرو چند صباحی می شود اوضاع را آرام کرد.

در بحران و صلح میان رهبران وحدت ملی، مناطقی از ولایت های قندوز، هلمند، تخار و ... چندین بار سقوط کرد و ناامن تر شد، راه ها مسدود، مردم بی جا، طالبان قدرتمند تر از قبل و در تازه ترین اتفاق دانشگاه کابل مورد هجوم افراد مسلح قرار گرفت.

هر چند که مدت هاست همه می دانند، هر اتفاقی که در افغانستان بیفتد سرچشمه اش در پاکستان است، پاکستانی که مأمنی امن برای رهبران در تبعید طالبان و آموزشگاهی مجهز برای نیروهای آنان است.

نگاه واقع بینانه به اوضاع کشور نشان می دهد که اکنون، افغانستان نه بدون اشرف غنی و نه عبدالله می تواند همین امنیت نسبی را نیز داشته باشد بلکه راه برای مخالفان هموارتر می شود، بهترین روش این است که دولتمردان با تمرکز بر همکاری دوجانبه و تعیین چارچوب زمانی برای تطبیق توافق نامه سیاسی تلاش کنند تا آرامش به فضای سیاسی بازگردد و همه توان و نیروی خود را برای تامین امنیت مردم بگذارند، روش های معقول برای حل بحران کشور.

بحرانی که نتیجه بی توجهی سران حکومتی است که قبل از به دست گرفتن قدرت سیاسی تا توانسته اند وعده دادند و پس از تکیه بر قدرت همان شدند که کرزی بود.

این دیدارها زمانی می تواند چاره باشد که غنی و عبدالله نتیجه مثبت را در همکاری دوجانبه در دولت ببینند نه سرپوشی برای اختلافات و امتیاز گرفتن از هم.

کد (18)

>>>   ع میتواند برای اینکه تیمش دوباره اورا همراهی کنند بعد از دیدار با غ سرش را مصنوعی خون آلود کند وبگویداین کار غ است گپ ما به دست ویخن کشید وغ توسط سنگ بالای من انداخت کرد، وقتی او خنده میکند ومیگوید چای خوردیم تیمش فکر میکنند او درغیاب با غ یکی است

>>>   او مردم هوشیار شوید توطع است بالای شما. چرا جوانان خودرا قربانی حکومت فاشیست قبیله ایی میکنید..

>>>   از باویم هم شنیده بودم فارسی زبان ها را دائم به عسکری در نقاط دور و کثیف میفرستادن در زمان ظاهر و نادر ، حتی تعداد زیادی در دوره عسکری بخاطر مریضی و نبود امکانات درمانی و بهداشتی میمردن ، این ظلم صدها سال هست بر سر ما

>>>   هر قوم و مردمی به «الگو ها» نیاز دارند و این الگو ها می توانند در بخش ها و زمینه های مختلف فکری و عملی باشند و در بسا موارد، حتمی و مهم نیست که این الگو ها از قوم و تبار خود شان باشد!
کلکانی در زمان معینی با اندیشه ها و برداشت های خودش قیام و یک نظام تکقومی یکنیم صد ساله را سرنگون کرد که قدرت و حاکمیت را میراث قومی خود می دانند! کلکانی تاجیک ها را پس از حدود یکهزار سال در راس قدرت آورد، اما به علل گوناگونی (و عمدتا همین معیار قومی) به زودی سرنگون ساخته شد...
بدخشی در دوران دیگری «رسالت فکری» خود را ادا کرد و بانی «تفکر ملی» گردید؛ آنچه او بنام «مسئله ملی» مطرح کرد، امروز به امواج سهمگینی در سرتاسر کشور مبدل شده است... مسعود تاریخ را دگرگون ساخت و «الگوی مقاومت» گردید... استاد ربانی «سقاوی دوم» نام نهاده شد و به همین علت و معیار کنار زده شد... امروز تمام تلاش ها و برنامه های قبیله سالاران برای جلوگیری از سقاوی سوم/چهارم یا تکرار سقاوی هاست!
شخصیت های دیگری چون باعث، مجید کلکانی و آهنگرپور ها همه الگو های کار و پیکار مردم ما اند، همانطور که مزاری الگوی هزاره ها، دوستم الگوی ازبیک ها و طرزی، مومند، امین و یون ها الگوی پشتون ها اند...
الگو ها نقش بزرگی در سرنوشت مردم دارند!

>>>   جنوب یا کشتار گاه جوانان شمال وشمالی ما بار ها وسالها گفتیم که مردم باعزت شمال وشمالی لطفا جوانان تان را بدستان خود به کشتار گاه ها در جنوب کشور روان نکنید جنوب میداند و مردمان اش اگر جنگ میکنند یا صلح باز هم میگویم که مردم با عزت ازاده و مجاهد شمال و شمالی لطفا فرزندان جوان جود را به کشتار گاه ها روان نکنید یکتعداد بخاطر چوکی های شرم اور شان بالای فرزندان شما تجارت مینمایند شما مردم با عزت نباید دیگر به فرزندان خود اجازه دهید تا هدف تیر دشمنان قرار بگیرنذ

>>>   تا چه وقت باید خاموش باشیم و جوانان ما دسته دسته کشته شوند و ما فقط همین قدر بگوییم چپ باشید که وحدت ملی ضرر میبیند
کدام وحدت ملی
کدام برادری
کدام همدلی
بگزارید و کار نمایی دتا جوانان شمال وشمالی جنوب را رها کنند دشمن ما معلوم دار است
زمانیکه جنوب را طالب گرفت شمال خود بخود از ما است جنگ بین دو دشمن دیرینه رخ میدهد چهار تا مزدور پیتزه فروش و بی دین بالای ما حاکمیت نمیکنند
لطف به جوانان توصیه نمایید تا بخاطر لقمه نانی طرف جنوب نروند
هر بزرگ کلان قومندان وکیل ووزیر که جوانان وطنم را تشویق به رفتن در سنچر های جنوب مینماید قاتل خاین پست ومزدور دشمنان ما هستند

>>>   عطف خوانش بزرگان تیم اصلاحات وهمگرایی !
سیاست ابزار سحر آمیز وشطرنجی بازی های دراماتیک است نه صداقت . راستی .درستی وعمل گرایی بل ترفند .تفنن . فریب . چال .نیرنگ بمثابه فن های کارا غلبه بر قیب طراحی میگردد.
نادر غدار بمثابه هیولای قبیله دوزخی تاریخ در کتاب آسمانی مهر کرد اما برسم سیاست وآهین دیپلوماتیک شاه حبیب الله ویارانش را مغلوب کرد .
اشرپ غنی احمدزی بینی خود وافغانستان را بنام تقلبات گوسفندی مانند کرزی برید لازم بود محاکمه میشدآنهم زیر نظارت سازمان ملل متحد ...
اما با پادر میانی جانکری به توصیه خلیلزاد وجلالی انتخابات برده را تیم اصلاحات وهمگرایی که حمایت ریشه دار ملیونی داشتند واگذار کرد به تیم بازنده حال مدعی است که مذاکرات .گفتگو ها برای تطبیق توافقنامه سیاسی ادامه دارد ...
آقای داکتر عبدالله میدانم هنوز هم ازسیاست درک همه جانبه نداری وبار دیگر در دام نیرنگ های فرززندان نادر غدار قرآن خور گیر افتاده ای .
آزموده را آزمودن خطاست داکتر صاحب شمیه کن فقط التماتوم وضربالعجل 24 ساعته یا 48 ساعته تعین کن وسکشن ها وسکتور های اجرائیوی را نیز مشخص کن ورنه باز عقب نخود سیاه روانت کرده این بار ندامت بخشودنی نیست .
در فن سیاست اشتباه نخست بخشدیده میشود اما تکرار اشتباه گناه نابخشودنیست ...

>>>   داکتر صاحب عبدالله بس است تسامح و بردباری !!!!
اینجا پشتونستان نیست تاجیک ستیزی و فارسی ستیزی باید متوقف شود ، نگزارید خاینین مستبد برما ظلم رواه دارند ، ما بخاطر موجودیت شما در نظام سیاسی کشور سکوت کردیم اما اگر بیشتر از این ادامه یابد مجبور میشویم در مقابل نظام ایستاده شویم که خود مان آنرا ساختیم .

>>>   وزارت معارف وتحصیلات عالی باید تاریخ افغانستان رااصلاح کنند سایر کشورها مانند ایران ویونان ودانشنامه ویکی پدیااختیارشان که درهمان گمراهی سابق ادامه میدهند یا آنها هم تاریخ شانرااصلاح میکنند، جناب قبله عالم رئیس صاحب جمهور ما ارشاد فرمودند که هجوم اسکندر به افغانستان شش سده پیش از میلاد واقع شده تاریخ نگاران ما که تاحال نوشته بودند حمله اسکندر در ابتدای سده چهارم پیش از میلاد واو در سال 329 پیش ازمیلاد به کوهدامن رسیده بود، حالا باید تاریخدانان اکادمی علوم این تاریخ رابه 529 اصلاح کنندکه شش سده پیش از میلاد شود
گیلگمش

>>>   من طرفدار متن نویسنده استم خوب است به دیده مثبت ببینیم تامنفی.

>>>   گلمرجان خوش لباس با چند جوره دریشی ونکتای قیمتی به موضوع سیاست نه خودش ونه هم تیم ناکارش تمرکوز فکری وعقلانی دارد تنها درنمایشهای باتیم تفنگدارش درقصرسپیدارذهنیت مردم عوام رامخشوش تخریش میدارد(ملت دلیروشجاع این فوتومودل ارزش نیم پیاله چای راهم ندارد که بایش صرف کرد)

>>>   بعضی اوقات برای سرگرم ساختن سیاست مداران یگان افسانه و یا سناریوی بکار است تا انها را مصروف ان بسازند تا اینکه به مسایل مهم بین اللملی و یا هم مداخلات اشکار خارجی مصروف نه شوند . اغای غنی و عبدالله هردو توسط سفارت امریکا با ریموت کنترول میشوند این دلقک بازی های عبد الله و این ناز های اشرف غنی فقط افکار عامه افغانها را از مسایل مهم سیاسی چون مداخله امریکا در افغانستان و اهداف دراز مدت ان بدور نگهمیدارد . و در سیاست یک ئالیسی است بنام توجه اذهان عامه از مسایل بزرگ به کوچک که در مواقع بحران ها از ان استفاده میشود و این دقیق همان سناریوی است که امریکا براه انداخته است .

>>>   کلکانی را الگو بگبیریم ؟؟؟ ما دزد نیستیم که اورا الگو بگیریم چرا یک انسان باسواد با دانش با تقوارا الگو نگیریم ، او الگوی انگریز هابودچند روزی برای برگرداندن نادر از او استفاده کردند بعد سرش رازیر بالش کردند

>>>   هرچه که باشد این صدا صدای من است من یک هزاره هستم و غیر پشتونم فرقی نمی کند مافارسی زبانها اگر هوشیار نباشیم طی یک مراحل سیستماتیک از صحنه سیاست حذف خواهیم شد من از عبدالله میخواهم به توافقنامه ابتدای حکومت که همانا رسیدن به صدراعظمی افغانستان میباشد باید تا اخرین لحظه با غنی مجادله نماید این درست نیست که پشتونها بخواهند تنها در افغانستان حاکم باشند هرکه فارس است باید از حقوق شهروندی که در همه امور مملکت از ان برخوردار است باید دفاع کند نگذارید این فاشیست های قبیله ای مارا به شهروندان درجه دو و سه مملکت تبدیل کنند

>>>   دراين شكى نيست كه در هـژده سال پسين اگر رهبرى خردمند سرنوشت تاجيكان را عهده دار ميبود نه تنها سرنوشت تاجيكان متغير ميبود بلكه خلق تاجيك منحيث نيروى فعال براى تحقق عدالت سرنوشت كشور را تغير مى داد. متاسفانه سردمداران بنام نماينده خلق تاجيك در ميان حفظ قدرت و جايگاه سياسى از يك طرف و حفظ مردم و جايگاه اجتماعى از طرف ديگر شله خود را خورده پرده خود را كردند . اما اين ملت ما است كه با مبارزه پيگير و با الگو قرار دادن قهرمانان تاريخى و تمدن انسان ساز خراسان و به ويژه الگو سازى جهاد و مقاومت و رهبران پسين شان به ويژه شهيد ربانى و امر صاحب مسعود قهرمان ملى كشور ، لحن، روش و نواى مبارزه را تغير دادند كه شواهد نشان دهنده ان است كه اين مبارزه طلبى خلق تاجيك توانسته اعتماد به نفس را به بزرگان اين قوم برگرداند و انهارا در موقعيتى واكنش هاى عملى و انتخاب يا مردم و منافع دراز مدت كشور وَيَا قدرت و منافع شخصى شان قرار دهد. بناً تداوم مبارزه مدنى ما توام بافشار نرم در شرايط فعلى يك امر حياتى بشمار ميرود!

>>>   غني عبدالله را فريب مي دهد :
چرا عبدالله به تنهايي شوقي ديدار و صحبت باغني است ؟ چرا عبدالله باتني چند از همكاران كاردان تيمش باجمعي ازهمكاران غني ديدارنمي كند ؟ تا با تبادل نظر و تفاهم بين دوتيم و توافق جمعي كارمملكت رابه پيش برند و خلق الله هم بدانند كه بين دو تيم فريب و نيرنگي در كارنيست بلكه غني ، عبد الله و همكاران شان خير مردم و مملكت را مد نظر دارند نه چيز ديگر را

>>>   بجواب دوست ام باید گفت که الگو ها کد در سرنوشت کشور ومردم نقش دارند باید یک الگوی خوب بادرایت با دانش وبا تدبیرو دور از تعصبات قومی وزبانی و سمتی باشد نه اینکه مانند عبدارحمن خان ونادر خان امین فاشیست گروه مزدور طالبان و ملا کرزی و ملا غنی قومگرا زبان اندیش باشد و به تگ قومی تگ اندیش زبانی فکر کنند که این فکر فاشیستی شان باعث ان میگردد که در کار حکومتداری شان ناکام و تفرقه قومی وزبانی را بیشتر سازند پس چه بهتر تا بجای قومگرایی و قوم فکری به مردم اندیشی بدون در نظر داشت قوم وزبان ان فکر شود واشخاص صادق بمردم و کشور و کارکن عدالتخواه را ولو از هر قوم وزبان در این کشور باشد توجه شود تا در راس کار قرار گیرند و خدمتگذار جامعه شان گردند .

>>>   کرزی خوب خوب بود

>>>   باید بجای حبیب لله کلکانی حبیب استالفی را الگو بکیریم

مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است