دولت افغانستان نه ظرفیتی برای سازماندهی منابع تکنوکرات دارد و نه راهکار مستمر برای خودبسندگی ظرفیتهای تکنوکراسی در افغانستان | ||||
تاریخ انتشار: ۱۲:۵۶ ۱۳۹۵/۶/۳۱ | کد خبر: 121394 | منبع: | پرینت |
جایگاه حكمتيار پس از برگشت در کجا است؟ برگشت و ایتلاف حكمتيار با دولت، تورم ساختاري قدرت سياسي را در افغانستان كلانتر ميسازد.
آموزه هاي علوم ادراي و سياسي نشان می دهد دولتي كه اداره عامه را براي 25 میليون شهروند شكل ميدهد، نبايد از 1500 مدير سياسي بيشتر داشته باشد. از سویی هم کارمندان تخصصی یا تکنوکرات دولتی که دارای 25 میلیون باشنده است باید به تناسب ظرفیت و منابع اداره عامه رشد و هماهنگ گردد.
دولت افغانستان نه ظرفیتی برای سازماندهی منابع تکنوکرات دارد و نه راهکار مستمر برای خودبسندگی ظرفیتهای تکنوکراسی در افغانستان. ازدياد بيشتر مديران سياسی نسبت به کادرهای تخصصی، توازن قدرت و منابع را به هم ميزند و سبب بحران سياسي ميشود.
اداره عامه منابع قدرت را در اختيار دارد از اين رو حاكميت در اداره عامه از مهمترين اهداف گروه هاي حاكم سياسي ميباشد. این هدف آماج دو گروه بزرگ حاکم در کشور قرار گرفته است. این گروهها حکومت وحدت ملی را شکل داده اند. ساختارهای دولت افغانستان حتی حوصله پذیرش کمیت مدیران سیاسی این دو گروه را ندارد.
مديران در افغانستان به گروه هاي سياسي ويژه شده اند. جذب گروه هاي جديد و بزرگ سياسي به اين ساختار ها، تورم اداري خلق ميكند و سبب تضادهاي سياسي ميان مدعيان قدرت سياسي ميشود. حالا برای اینکه رییس جمهور گروهی دیگری را به رهبری حکمتیار جذب کند، سمتهای جدیدی را خلق میکند. این رویکرد جایگاه مدیران سیاسی را فراخ گردانیده و مانور برای رشد ساختارهای حرفهای یا تکنوکراسی را تنگ میسازد. اینجا است که مانند همیشه ما بجای زمینهسازی برای کادرهای متخصص، راه را برای حامیان سیاسی دولت فراهمتر میگردانیم. این رویکرد بهنام بیروکراسی متورم نامیده میشود که مانع رشد و توسعه در کشور میشود.
بهترين گزينه براي برگشت حكمتيار مشاركت در دولت نه، بل مشاركت در روند شكل دهي اپوزسيون است.
حکمتیار دارای چند ویژهگی است:
ـ حکمتیار بازیگر مهم جنگ سرد در افغانستان است. اگر وی در نقش اپوزسیون قانونی و غیر مسلح داخل کارزار سیاسی شود، نقش مهمی در فروکش کردن جنگ ایدیولوژیهای دوران جنگ سرد میان افغانها، بازی خواهد کرد.
ـ حکمتیار جنگنده مشهوری است. وی چهار دهه عمرش را جنگیده است. پیوستن وی به روند دموکراسی و انتخابات، پیام مهمی به سایر جنگندگان دارد. این کار به شخصیت وی مشروعیت میبخشد و به روند صلح نیز اعتبار میدهد.
ـ حکمتیار آخرین بازمانده نسل اخوانیزم کلاسیک و در حال انقراض است. برگشت وی به افغانستان پیام جالب به سیاستگران نسل جوان این جنبش و سایر جنبشهای اسلامی دارد. این پیام نشانگر هماهنگی دموکراسی با ساختارهای تجدد طلب سیاسـی _اسلامی را به نمایش میگذارد.
در ساختار اپوزسیون سیاسی، حكمتيار ميتواند يك سياستمدار راستگرای اپوزسيون باشد. وي ميتواند از ميان دولت و شهروندان سربازگيري كند و نيروی بیشتری براي انتخابات منسجم سازد. اگر نيروهاي مليگرا و چپگرا خود را در برابر حكمتيار در چارچوب اپوزسيون منسجم سازند، ما ميتوانيم انتخابات جالبي پيش رو داشته باشيم. اين مردم هستند كه از اين ميان یكي را بر ميگزينند.
مشاركت حكمتيار با دولت كنونی اشتباه جبران ناپذيري براي حزب اسلامي و گناه نابخشودني حكومت وحدت ملي خواهد بود.
ملک ستیز
>>> بسیار آقای ستیز یک جهان ممنون از تبصره پر مفهوم تان حقبین
>>> ای کاش افغان پپر همیشه همچو متون علمی را به نشر برساند. امیدوارم که در بخش نظر سنجی هم افراد نظر دهنده نظرات عاقلانه و عاری از تعصب را پیش کنند. جامعه ما به یک گفتمان منطقی سیاسی اشد ضرورت دارد. از جناب نویسنده ملک ستیز صاحب یک جهان ممنون. من هم با شما کاملا همنظرم. حزب اسلامی میتواند یک اپوزیسیون قوی را تشکیل بدهد، شرکت کردن در امورات یک حکومت ناکام در حالت حاضر خصوصا برای یک جریان سیاسی مثل حزب اسلامی یک اشتباء بزرگی خواهد بود.
به امید یک صلح پایدار در کشور عزیز ما افغانستان
حسیب از آلمان
>>> بسيار نصيحت پدرانه ، كمونيست ها كهنه يا مزدوران فعلي غرب ، ميخواهيد با زهر فشاني، تفرقه بين اسلامگرا ها و مقاومت گران را زياد نمائيد، آب را گل الود نموده، و خود را باز بشكل جديد به حاكميت برسانيد، كه اين أرمان را بگور خواهيد بورد، أنشالله تنظيم هاي اسلامي متحد شده، و جاي برايتان در قدرت نميماند،
>>> کدام دیمکراسی همین دیمکراسی که چند موتر شوی وباقلی فروش از غرب امد و فحشا را در افغانستان رایج نموده اګر دیمکراسی این باشد .... به اینها و باید ګفت که اخوان المسلمین به کمک خدا هیچ وقت از بین نخواهد رفت. اګر ګلبدین از اخوانیزم کلاسیک است به هزاران اخوانیزم نوین و جوان است و به امدن ایشان افزود میشود. ولی مانند شما که دیمکراسی ګفته خودرا بی عزت و وجود خود را در بازار به فروش میرساند هیچ وقت کامیاب نخواهد شد.
>>> موافقت نامه ى كه ميان حكومت دست نشانده و نامشروع غنى ، معامله گران ائتلافى وى و حكمتيار، سر دسته ى گروه جنايت كار حزب اسلامى ، قرار است امضأ شود را چندين بار خواندم ، عصاره ى اساسى اين موافقتامه چيزى جز تبرعه ى جنايات حكمتيار و باند آن نيست، در اين معامله كاملن مشهود است كه مى خواهند حكمتيار را در قدرت حكومتى و به خصوص در دستگاه هاى امنيتى شريك سازند و همه جنايت كاران زندانى اين گروه تروريستى را از زندان ها رها كنند. غنى بدون هدف حكمتيار را چنين دست باز نمى دهد ، هر دو در اين معامله هدف مشترك را تعقيب مى كنند و آن تحكيم حاكميت اقتدار قبيله در سراسر كشور است ، غنى به فردى بى رحم چون حكمتيار براى سركوب حريفان غير پشتون ضرورت دارد و عقب جبهه اش تا حدى تحكيم خواهد شد و حكمتيار هم به غنى ضرورت دارد تا به وسيله ى او خود را به امريكاى ها نزديك سازد تا بتواند در آينده نقش تعين كننده در سياست افغانستان داشته باشد. امريكا در جامعه مذهبى افغانستان براى اهداف بلند خود به تركيب حكمتيار و غنى كه هر دو پشتون تبار اند ، ضرورت دارد، بازيگران اين بازى هر كدام محاسبه هاى خود را دارندو از همديگر نفع خواهند برد و مكمل همديگر خواهند بود. در اين ميان در عدم موجوديت شهيد مسعود و استاد ربانى ميدان براى حكمتيار كاملن هموار است ، حكمتيار با داشتن پشتيبانى غنى، فاشيست هاى پشتون تبار و اخوانى هاى احزاب اسلامى " جمعيت اسلامى، حزب اسلامى " در كوتاه مدت قادر خواهد شد تا نفوذ خود را در مناطق شمال و شمال شرق گسترش دهد و زمينه پيروزى را در آينده ميسر سازد. بازنده گان اساسى قبل از همه تاجيكان خواهند بود.
>>> کانون توطئه ارگ و تحقق سقاوی دوم
گویند: "علاج واقعه قبل از وقوع"
کرزی واحمدزی اعضای همین کانون توطئه اند که از سال 2001 پیوسته تحقق برنامه سقاوی دوم در شمال و مناطق مرکزی کشور را با حیله ها ونیرنگ هایی گوناگون دنبال کرده ا ند .
جنگ زرگری غنی وکرزی ، جنگ زرگری غنی با پاکستانی ها همه وهمه به یک منظور براه انداخته شده ، همانا تحقق سقاوی دوم وجابجایی قبایل پشتون در شمال وبه خصوص درشمال کابل وتشکیل یک کمربند و محاصره ای تاجیک ها توسط نیروهایی قبایلی و جلوگیری از قیام هایی مردمی علیه حاکمیت هایی مزدور قبایلی وخطر سقوط آن ها درکابل می باشد.
غنی و کرزی با همکاری پاکستانی ها و وارد کردن گلبدین درین پروسه می خواهند این برنامه را سریع تر به انجام برسانند.
تا دیروز مسله جابجایی کوچی ها را مطرح نمودند که به واکنش جدی مردم روبرو شده حالا زیر نام عودت کننده همان برنامه را زیر نام وعنوان دیگر وبرای تحقق توطئه های بعدی طراحی و جابجایی ها را مطابق میل شان انجام میدهند.
مردم کوهدامن ، پروان ، کاپیسا و پنجشیر باید بدانند که امروز زیر نام عودت کننده قبایل را جابجا نموده و فردا همین حکومت سلاح هایی مختلف النوع بدسترش شان قرار داده و راه رفت آمد سه ولایت را به کابل قطع و زندگی برای مردم این منطقه به جهنم مبدل می کنند .
هوشدار :
امروز همه مردم کوهدامن ، پروان ، کاپیسا و پنجشیر نیروی مقاومت در برابر تحقق این توطئه علیه مردم ما را تشکیل کنید و از فاجعه فردا که حتی دست درازی به .... مردم ما خواهد بود جلوگیری نماید ما شاهد تجارب تلخ تاریخی دست درازی به ..... مردم در بسیاری از مناطق کشور هستیم و تاریخ را هم نباید فراموش کنیم.
گویند : "علاج واقعه قبل از وقوع
>>> اين انتهاريها در طول تاريخ غلامي جز تربيه شان بوده. و در گوشت و پوست و روح شان وطن فروشي زرق شده. گلبدين صرف بخاطر تقويه پشتونهاي ارگً ميايد. ولي زود تَر باييد. كه اين قوم انتهاري عمر شا ن به آخر رسيده.
>>> چند تا گپ در مورد تسليمى حكمتيار!
نخستين گپ اينكه؛ حكمتيار در حدى نيست كه توافق كند، او زبونانه تسليم مى شود، او به به مردم سرِ تسليم فرود آورده،
دوم اينكه، حكمتيار در انتخابات ٩٣ رسماً از قطب الدين هلال پشتيبانى كرد، كه ما درصدى رأى او را ديديم،
سوم اينكه، وقتى انتخابات به دور دوم رفت، قطب الدين هلال با تيم تحول و تداوم به رهبرى اشرف غنى پيوست، بنابراين تسليمى حكمتيار كدام مسالهء كلان نيست،
چهارم اينكه، به او هيچ پولى، رياستى، وزارتى و يا ديگر امتيازى داده نشده است، او و حزب اش مثل ساير اشخاص و احزاب تحت سيطره قانون در خواهد آمد،
پـــــنجــــم اينكه، تأمين امنيت او بدوش دولت است نه خودش، اين بدين معنى است كه حكمتيار خيلى خُرد مى شود وقتى مى ببيند، كسانى امنيت او را گرفته كه تا ديــــروز عليه او مى جنگيد. اين بزرگى ملت و كوچكى حكمتيار را به نمايش مى گذارد،
ششم و آخر براى آنانى كه ما را از حكمتيار مى ترساند، ما همين اميرِ مزدور تان را خوب سبق داديم و او ما را خوب مى شناسد. ما از مهره هاىِ سوخته و مزدور نه هراسيديم و نه مى هراسيم.
يك بار ديگر ملت پيروز و حكمتيار ذليل شد و ان شإالله در آخرت هم ذليل و نگون بخت خواهد شد.
زنده باد ملت سر بلند و آزادهء ما!
فروردين خراسانى
>>> بهتر است حکمتیار بخورد و استراحت کند. بس است جنگ بس است فتور
اخیر اوهم پیر شده باقیمانده عمر را به یاد خدا باشد .
بگزارد جوانان تنظیم یا حزب را و نسل نو را یا در اپوزیسیون جذب میشوند
یا در رزیم حل میشوند .
مردانه از ملت افغانستان عفو و معذرت بخواهد . ملت جوانمرد هم او را می بخشد و او مانند دیگر هموطن با شرافت و عزت بگزراند .بس است در بدری
و مخفیانه زندگی .
م.ش.ف کابل
>>> نظریه ملک ستیز علمی است .اگر مرد عمل بمیدان براید اینده شگوفان میشود.م.ا.کابل
>>> بچه کاکا اینجانب 10 سال در برابر حکومت کمونیست ها جهاد کرد .ودردهه70 که بعد از سقوط حکومت نجیب وارد شهر شد .چند بار بازبان خودش به خودم می گفت بعضی وقتا در مجالس هم می گفت . من مسلمانی واقعی را واداب و معاشرت ورفتار های انسانی و برخوردشان باهم دیگراحترام گذاشتن به هم دیگری را درشهر های که در دست دولت سقوط کرده آن وقت بود حس و لمس میکنم
>>> نظریه اقای ملک ستیز خیلی عالی ومنطقی وحقیقیت همین است اما عدرک ان از عقل قاصر وکوتاه ای بعضی کسان که عمر شان در ویرانه ها و تفنگ ومرمی سپری گردیده خیلی فاصله دارد بگذارید هر نامی که انها به اقای ملک ستیز این شخصیت علمی میگذارند بگذارند حرف انهاجز اتهام زدن دیگر چیزی را نمی دانند وحرف شان ارزشی هم ندارد تاپه کمونستی را بهر شخصی که به ذوق شان نبود میزنند اما همه دیدند که تفاهمنامه نمایندهحکمتیار با شورای صلح دولت توسط حنیف اتمر پرچمی خادیست مشاور شورای امنیت امضا شد وبیانات هم داد و اقای کریم نماینده حزب گلبدین با فشار دادن وتکان دادن دست حنیف اتمر خوشی زایدالوصفی داشت مردم بحرف های فریب کاران تاریخی دیگر باور ندارند متوجه حرف ها وعمل انها هستند و مطابق عملشان قضاوت میکنند نه به شنیدن حرف های عوام فریبانه شان .
>>> جناب ستیز صاحب سلام
شما در تبصره پرمحتوی حویش فرموده اید که حکمتیار دارای ویزه گیهای خاص است که میتواند در حل یعضی قضایا ممد واقع شود باز در سطر اخر تحریر داشته اید گه یکحا شدن وی گناه نا بخشودنی به دولت و حزب است اگر کمی توضیح بدهید
مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است