یکم: به تعبیر شاعر" آشتی میوۀ شیرین خدا است" و در بیان قرآنی و کلام ربانی «صلح نیکو کاری و خیر» تلقی می شود. حافظ شیرازی هم همین رامی گوید:"درخت دوستی بنشان که کام دل به بار آرد" نظریه پردازان سیاسی عرصۀ صلح و جنگ همچنان جنگ را برای صلح توجیه می کنند. اما، جنگ به باور غالب دانایان، دشمن اخلاقیات بشراست. از هرحیثی که نگاه کنیم صلح اهم همه مهم ها در جهت رشد مادی و معنوی جامعه پنداشته می شود. آنچه که گفتم ایده آل هستند. اما، واقعیت چیز دیگری است.

دوم: مسالۀ صلح و جنگ افغانستان دو بعدی است. یکی درونی و دیگری بیرونی. فتکورهای بیرونی جنگ تحلیل و بر رسی جداگانه می طلب. آنچکه برای من اهمیت دارد عوامل و زمینه های داخلی جنگ است؛ چون عوامل داخلی زمینۀ بروز مداخلۀ بیرونی را مساعد می کند. به تعبیر عوام«کِرم چوب از خود چوب» یا گفته اند:«بلندترین قعله ها از درون فتح می شود» بدین جهت فتکورهای بیرونی جنگ وابسته به فکتورهای داخلی است.

سوم: فتکورهای عموی جنگ دریک جامعه عبارت اند از: تکثر تباری، فرهنگی و زبانی، مذهبی، منابع و منافع مالی، فقر اقتصادی، فقر معرفتی و تضاد های ایدیولوژیکی. این فکتورها به صورت بالفعل و بالقوه همین حالا انسان افغانستانی را در میدان های نبرد به جان همه انداخته است. چیزی نیست که انکار شود.

چهارم: باتوجه به آنچه که در شماره های یکم و دوم تذکر دادم گمان می کنم پیوستن حکمتیاربه حکومت افغانستان شاید کمترین تاثیری در استقرار صلح و ثبات در کشور نداشته باشد. از سوی دیگر ایدیولوژی و ادبیات سیاسی حکمتیار ادبیات و ایدیولوژی صلح جویانه نیست. این را از سر هیچ غرض و مرضی نمی گویم؛ به حیث یک شهروند همیشه برنامه ها و گفته های احزاب و سیاسیون افغانستان را دنبال می کنم، سخنرانی ها و نوشته های گلبدالدین حکمتیار را نیز پی هم در زیر نظر داشته ام. ادبیات حکمتیار به لحاظ مذهبی ادبیات نفرت و ستیزه جویی است؛ او به عنوان یک سنی مذهب اخوانی همواره در سخنرانی هایش علیۀ پیروان مذهب شیعه نفرت بیرون داده است. ادبیات او (حکمتیار) به لحاظ تباری، ادبیات جنگ و اضمحلال است. از جایگاه یک پشتون کمتر توانسته است برتری طلبی قومی اش را پنهان کند؛ به تکرار مکرر دیگران را اقلیت ها و غلام و جاسوس اجنبی تلقی کرده است.

آمدن چنین آدمی شاید در ظاهر و کوتاه مدت صلح جویانه باشد و برای چند روزی تفنگ داران او سینه ای را نشگافند ولی در دراز مدت آنچه را که بیشتر می کند نفرت و کینه ی قومی و مذهبی است؛ چون از حکمتیار در این سن و سال امید تغییر اندیشه و باور خیال باطل است. بنابراین، گمان می کنم شماری انتظار دارند از دهن مار عسل بخورند-که حاصل نمی شود!

هموطن

>>>   بواقیت همینطور است امان راکت پرانی بود که به رادیوی بی بی سی گوفت که شهنواز تنی سابقه ده سالی حزب اسلامی را دارد

>>>   اخبار قهرمان ها
۱ـ از ۳ محل اقامت گلبیدین راکتیار یکی آن در پنجشیر است به گفته گلبیدینی ها که ۱۳ هزار گلبیدینی از پنجشیر دارند
۲ ـ حاجی الماس ناقل بچه و اقبال صافی ناقل بچه در جلسه حزب اسلامی به نمایندگی مردم شمالی آماده کردن یکصد هزار پرچم اوغانستان و سی هزار جوانان شمالی را برای پذیرایی گلبیدین راکتیار وعده کردن.
۳ـ داکتر عبدالله هم در فراغ نان خوردن با گلبیدین مانند عاشقان میسوزد و هر روز فیشن میکند و نمک آب میخورد.
۴ـ حمایت استادعطا هم از آمدن راکتیار نشان میدهد که برای دعوت گلبیدین راکتیار جنایتکار قابلی و چپن مزاری را برای تحفه دادن آماده و تیار مانده.
انتظار خبر های بعدی باشید

>>>   چیزی که بسیار جالب است این است که کسان از نام حزب اسلامی گلبدین وبه نمایندگی سخن می زنند که در رژیم گذشته وحال در سمت های وزیر وکیل و... کار کرده اند ومی کنند ودر صحنه سیاسی کشور حضور داشتند. من نمی دانم که با آمدن گلبدین در اینها چه تحول رخ خواهد داد. واز طرف دیگر حزب اسلامی تا حال هم حضور پررنگ(با این جمعیت ) در دولت داشته است ، توافق جدید ودادن امتیاز به چه مفهوم است؟!
شاید تنها جای رهبر شان خالی است که می خواهند پر کنند. رهبر هم به کمتر از جایگاه اول قانع نیست. منتطر بمانیم تا روی بازی بیشتر روشن شود.هرچند قاعده بازی این جماعت تا حال هم پوشیده نیست. تنها بازی گران طرف مقابل شان دچار گنجی وجواب آلودگی هستند.

>>>   نمي فهمم چطور شد كه پاكستان اجازه داد كه آقاي حكمتيار به جمع دولت بپوندد
حتمأ زير كاسه نيم ماسه ميباشد خداوند خير اي ملت را پيش كنه

>>>   ماده اول تفاهم صلح با حكمتيار بايد اين مى بود كه: "توافق مشروط به آمدن خود حكمتيار امضا شود". چون از علايم و نشانه ها بر مى آيد كه اين قرار دادِ صلح تنها دار و دسته حكمتيار را شامل مى شود و بر حضور خودش تاكيد نشده.
فكر كنم شائعات «نبود» حكمتيار كم كم به واقعيت تبديل مى شود.

>>>   اعتراف باداران امریکایی غولبدین راکتیار: «گلبدین ساخته و پرداخته سی.آی.ای است»

>>>   تفاهمنامه صلح با شخص يا حزب؟
اگر رژيم پشتونيزم بخواهد مردم را فريب دهند كور خوانده اند، در صورت كه در يك و نيم دهه گذشته همه اعضاى جنايتكار حزب اسلامى در پُست هاى كليدى شامل دولت بود از فاروق ورك دُزد با مكاتب خيالى اش تا سباوون، جمعه، كريم خرم، ارغنديوال، خان محمد و.... پس صلح با كى؟ با زن و دختران كلب الدين؟

>>>   قصاب كابل ؛
تروريست بين المللى ؛
قاتل هزاران شهروند ؛
جنايتكار جنگى ؛
جنگ سالار بدنام و ....
اين ها عناوين معتبر ترين روزنامه هاى بين المللى در باره توافق حكومت وحدت ملى با آقاى حكمتيار بود.
معتبر ترين روزنامه هاى بين المللى و شبكه هاى خبرى جهان ؛ حافظه اى تاريخى ما را بياد ما آوردند !

>>>   حالا به ظهور پیوست

بوی خون کشته گان آید همی آید همی
یاد راکت های تان آید همی آید همی

جاده های کابل و یاد به خون غلتیده گان
پیش چشمم ناگهان آید همی آید همی

عاصی !ای مرد سخن ای اقتدار پارسی
قاتل ات شادی کنان آید همی آید همی

وحشت در دست ها و مرگ در زیر بغل
سر قطار کاروان آید همی آید همی

بغض بگرفته گلوی خسته ی خورشید را
کین شیاد قرطبان آید همی آید همی

عده ی خوشحال و رنگ پاسداری در جبین
عده ی خجلت نشان آید همی آید همی

مرگ بر قومی که می شیند تماشا می کند
قاتل بی رحم شان آید همی آید همی

زیاد میخواهم درین آیینه رسوایش کنم
شرم مان از دیگران آید همی آید همی

حیرت 2میزان 1395 مزارشریف

>>>   من چندین تن از طالب ها و یا مخالف ها را در شهر هرات می شناسم که تعداد زیادی از مردم و نیروهای امنیتی را کشتند و بعدن توسط چهارتا چارکلاه از طریق شورای صلح و یا ریش سفید ها به پروسه صلح پیوستند و الان بر اریکه قدرت نشسته اند و دارند به خود به قول معروف هراتی ها عشق میکنند این چنین سیاست های در واقع دارد تضمین به تروریست ها میدهد که هر زمانیکه خواستید میتوانید با گرفتن امتیازها واپس به زندگی عادی روی بیاورید .
پس تطبیق
قانون و ایجاد عدالت یعنی چی؟

>>>   همان داستان «مارادونا و قدوس» یاد تان است؟
حالا همان قصه است، حکمتیار را رها کنید،

>>>   باندهای تفنگدار که مربوط به مافیای دولتی و غیر دولتی اند، کدام روز سینه های مردم بی گناه و بی دفاعی این وطن را نه شکافته است که با امدن حکمتیار شکافته نشوند. این تمام تفنگسالاران غیر مسئول که بیشتر از ده هزار مسلح اند و هر روز جز دزدی، قتل، بی ناموسی، اخطاف ، غصب دارایی مرد و دولت دیگر وظیفه ای ندارند با کدام حق وحقوق اینها فعالیت می کنند که یکی از انها بنام حکمتیار بیرون است و وطن ارام است و انی ادم بیاید و طنم نارام میشود. فکر بکنید چقدر توانستید که شر و فساد 15 ساله را فرهنگ ادمی یاد دهید.
سپاس

>>>   بله باید خاینین بترسند چون حکمتیار خاین به وطن نبوده است و برای همه خاینین مانند ماری است که به دور تان چرخیده و شما را از میان برخواهد داشت بترسید بترسید و از خیانت و فساد دست بردارید چون حکمتیار مرد خیانت ، فساد و معامله ګری نیست

مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است