شخصی بنام انجنیر جان محمد که از توابع کنر بود در بیشاور بدست اقای حکمتیار زجر کشی شده و در دیک اب جوش زنده انداخته شده بود از هر که این حادثه را سوال نمایید بیاد دارد مولوی صاحب جمیل الرحمن که از سنگرداران ان دیار بود ذریعه ای جکم تیار به شهادت رسانیده شد. از این قبیل حوادث بیشمار را بر سر کنری ها اورده است باجمع شدن چهل و یا بنجاه نفر نمی شود کنری ها را ملامت کرد.

اگر قرار باشد که به ایشان لقبی داده شود باید نشان غلامی، حلقه بگوشی را هدیه نمود زیرا او نسبت به همسنگران در این زمینه گوی سبقت را ربوده و این مقام عالی را به درجه ای رفیع واعلی رسانید.

این نکته را هم باید دانست که حزب اسلامی یک حزب افغانی نبوده کاملا شاخه ای از جماعت اسلامی باکستان است و تمام خدمات و ایثارگری ها را برای ان حزب انجام داده است و هم نظر به اظهارات همه رهبران و اقای بیمان یکی از اعضای برجسته ی حزب و از کدر های معروف حزب اسلامی بیشتر از ۶۵ درصد سهم نقدی و سلاح مجاهدین و مهاجرین را به اسم اقای حکمتیار تخصیص داده بعد ان را جماعت اسلامی و ای اس ای بین هم تقسیم می نمودند.

این تقسیم و تخصیص با موافقه ی کمک دهندگان خارجی صورت گرفته از ابتدا نقشه کشیده بودند که بهر صورت بعد از سقوط کمونیست ها باید وارث تاج و تخت انها این جناب باشد.
از همین جهت بسیار کوشیدند تا او را با امین و تنی و نجیب و دوستم و... متحد گردانیده از راه اسان تر به قدرت برسانند ولی بخت یاریش نکرد و خسرالدنیا والاخره گردید کنون که او در تلاش های خارجی ناکام گردیده دیگر نتوانست از راه زور و زر وارد کشور شود بنام صلح و با استفاده از این کلمه ی مقدس وارد صحنه شود اینکه چه اشی را برای ملت بخته است بعدا معلوم خواهد شد.

حاجی نظام الدین از کنر مقیم جرمنی

>>>   اما اولتر از همه ولایات مردم کنراز این نمایش صلح دروغین گلبیدین استقبال کردند

>>>   جناب نظام الدين، بايد قضاياي مهم دقيق نقل قول شود، جان محمد را حكومت پاكستان بجرم جاسوسي حكومت داؤد خان بقتل رساند، البته بدام انداختن توسط گلبدين صورت گرفته بود، و ساليان دراز در بند اي آس اي بود، و زماني در اثر تلاش فاميلش اي آس اي حاضر شد در باره آزادي وي اقدام نمايد بشرطي كه رباني ضمانت او را نمايد، كه متأسفانه استاد اين ضمانت را نكرده بود، و جان محمد كسي بود كه همه اين جنابان ، گلبدين، رباني وغيره را به پشاور آورده بود، و رابط بين بشاور و كابل بود، و اي كاش در آن هجرت باز نميشد و همه در داخل كشته ميشديم ، نه به اين صد گروه منقسم، و بالاخره به خس و كاه مبدل.
. أما حالا هم دير نشده و هر چه زودتر مهاجرين ما دوباره برگردند و در داخل ملك خود با هم تفاهم نمايند، و براي نجات نسل هاي جوان و آينده كار نمايند، در غير ان زنده گي مهاجرت در عصر حاضر خسارات زياد براي آينده ها ببار مياورد، و همين جنگ بنام هاي مختلف دوام ميكند.

مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است