از امام صاحب تا امیر صاحب؟
و اما؛ شرم آور تر از همه، مصؤنیت قضایی برای قاتل، به جای قصاص اسلامی در کشور اسلامی، سخت مرا به اجرای احکام اسلامی مشکوک ساخته است 
تاریخ انتشار:   ۱۱:۲۲    ۱۳۹۵/۷/۴ کد خبر: 121551 منبع: پرینت

نخست قابل یاددهانی می دانم که بهترین دوستان و همدوره های مکتب من ، به ویژه استاد ارجمند و شهیدم جناب عبدالوکیل خان قره باغی که هنوز هم قامت استوار و مردانه اش پیش چشمانم مجسم است، شمولیت حزب اسلامی حکمتیار را داشتند، شاید این نوشتۀ کوتاه، سبب ناراحتی و حتی خشم شان شود، اما چه باید کرد؟ آنکه حقیقت را نمی گوید شیطان گنگ است .

من تاریخ زنده ام ، از امام صاحب الی امارت حزب، همه شرارت ها، به خاک و خون کشیدن ها، راکت پراگنی ها، به یغما بردن دار و ندار ملکیت های عامه به آنطرف مرز، سر به نیست ساختن مهاجرین تازه وارد توسط استخبارات حزب «شفا» در پاکستان ، ایتلاف های با چپ و راست و صد ها جنایت دیگر، در ذهنم حک شده، هرگز از لوح خاطراتم پاک نمی شود، نمی خواهم از این و آن مورخ روایت کنم ، گلبدینی را که خود می شناسم آدمی است مُتعصب، یک دنده، پطرول گونه، رفیق نیمه راه، عهد شکن، ماجرا جو، جنجالی، فرصت طلب، شقاوت پیشه، بیرحم، زن ستیز، عاشق حکمرانی و سکوتش خطرناکتر از فریادش است، او تفاوتی با ابوبکر البغدادی ندارد. ایکاش رهبری این تنظیم دست اشخاص معتدلی چون محمدخان و ارغندیوال بود .

حزب اسلامی با دولت اسلامی، در زمانی معاهدۀ صلح را امضا می کند که روابط افغانستان با هند محکم و با پاکستان تیره و سُست می گردد و نیز زمان فراخوان لوی جرگه (مجلس بزرگان) برای تغییر نظام ریاستی به صداراتی فرا می رسد.

حدس من این است که او برای برقراری توازن قدرت ارگ و برهم زدن نزدیکی افغانستان با هند، هدفمندانه و دستوری وارد میدان می گردد. او همیشه پافشاری داشت تا ظفرمندانه وارد کابل شود، چه معجزه ای در دستگاه آی اس آی رخ داد، که سر افگندانه وارد می شود، ورنه با گذشت این همه سال ها می توانست از چنگ بیگانگان فرار و با سایر رفقای حزبی اش که پُست های بلند دولتی را احراز کرده بودند، یکجا می شد.

با آمدن گلبدین، زخم های ناسور، تازه، جنگ های قومی و تنظیمی شعله ور، عقده ها و دشمنی های گذشته یکی پیهم بروز می کند که در نتیجه سبب عصیان دیگران شده، کشور را به تجزیه سوق خواهند داد و در بلند مدت اقوام افغانستان که چون بوریایی بهم گره خورده اند، بهای سنگینی خواهند پرداخت.

یکی از موادات مندرج توافقنامۀ صلح حکمتیار، پرداخت حقوق ماهوار برای بازماندگان شهدای حزب اسلامی است، سوالی پیدا می شود که آیا بازماندگان مردم مظلومی که توسط حزب اسلامی کشته شده اند، شامل این لطف باد آورده می شوند یا خیر؟
و اما؛ شرم آور تر از همه، مصؤنیت قضایی برای قاتل، به جای قصاص اسلامی در کشور اسلامی، سخت مرا به اجرای احکام اسلامی مشکوک ساخته است.

حالا که چنین توهینی بر خون فرزندان این ملت مظلوم از طرف « سلطان جهان » روا داشته می شود، صد کوه سیاه در بین، بدیل تجزیۀ کشور، ایجاد سیستم فدرالی در کشور است، فدرالیزم در سطح بین المللی یکی از الگو های پیشتاز ساختار سیاسی جوامع کثیرالملیت می باشد، نتایج احیای این سیستم در تقابل به رشد ناسیو نالیزم، شناخت هویت های ملی و سیاسی مردمان بومی می گردد، در سیستم فدرالی هرکس در ولایت خود احساس غرور و نشاط می نماید، رقابت های فرهنگی و اخلاقی بین ولایات خود مختار باعث می شود تا وحدت ملی بنیادین تامین گردد.

هموطنم !
در تاریخ پُر از فراز و نشیب انسانها، لحظات شیرینی فرأ می رسد تا انسان ها قادر شوند سرنوشت ملت خود را در یک لحظۀ حساس تاریخی تا قرن های متمادی رقم بزنند، آرزومندم که چنین شود، نه مثل پنج بار ایتلاف های گذشته، پس بیایید با یک مشت آهنین فریاد فدرالیزم را بلند نماییم.
با تاسف که برخی از گروه های سُلطه طلب، از این اتفاق شیرین برای مقاصد بیگانگان در هراس اند.

تاریخ جریان دارد، هیچ صفحه ای از تاریخ بدون نوشته نمی ماند، دیر یا زود آنروز رسیدنی است، قصابانی که دست شان به خون ملت آغشته شده، در محکمه عالی مردمی به سزای اعمال شان خواهند رسید.

کریمی استالفی


این خبر را به اشتراک بگذارید
نظرات بینندگان:

>>>   کریمی عزیز
تشکر ازمطالبی خوب وبا ارزش شما م بغلانی

>>>   تمام حرف های جناب اقای کریم استالفی را سر تا پا با دقت خواندم چیز های را که در مورد غولبیدین جاسوس حلقه بگوش ای اس ای نوشته حقیقت انکار ناپذیر است ومردم کشور وجهان شاهد جنایات و جاسوسی غولبیدین از سال ۱۳۵۲ زمان حکومت سردار محمد داوود خان تا امروز هستند واین یاد اوری کرده از جنایات غولبیدین راکتیار شمه ای از جنایات انرا باز گو کرده است نه کل جنایات انرا که بدستور ای اس ای در کشور ماانجام داده است .
در مورد ایجاد سیتم فدرالی نظر نیک است چاره دیگر وجود ندارد تا از مشکلات موجود و از قتل و خون ریزی مردم ما جلوگیری شود و پیشرفت وترقی را با ایجاد سیستم فدرالی در کشور میتوان بدست اورد .

>>>   اجرای حکم اسلامی برای بیچارگان است نه برای امثال حکتیار و دیگران.

>>>   افسوس بحال بعضی از هموطنان که میخواهند با اندیشه شخصی خویش ذهن همه هموطنان مارا با خود یکی ساخته ویافته وبافه خود را بالای همه بقبولا نند اما فکر نمیکنند که در جنگ حلوا تقسیم نمیشود. همه ما در کابل بودیم و از تفاهم رهبرن مجاهدین مطلع بودیم که ابتدا جناب مجددی طاحب برای دوماه قدرت را از کمونست ها بگیرد که در این موردجان مجددی صاحب را در تلف کرفته بودند بعدا" استاد ربانی برای مدت شش ماه حکومت نمایند وزمینه را برای انتخابات مساعد بسازند که متاسفانه مدت شش ماه سپری شد ولی از انتخابات هیچ خبری نشد ومختص بخود متعلق دانستهوحمت یار را مجبورا"متوصل جنگ وسلاح کشی نمو دند در رابطه باید گفت که مناطق که در تصرف حکمتیا در ان زمان بود قضاوت شود ودیده شود که بسیار خراب کردیده و یا مناطق که در تصرف برادرانکه تا اکنون در حکومت سهم فعال دارند .به هر صورت در مناطق غربی شهر کابل هم به ویرانه مبدل گردیدهک که ان مناطق در تصرف حزب وحدت به رهبری مزاری بود. از دست سیاف طاحب که حالا خود را مسلمان واقعی میداند ومخالفت خود را با پروسه صلح دولت وحکمتیار صاحب اعلان میدارد ومناطق غربی کابل با یکدست شدن با برادران جمعیت اسلامی غرب کابل را به ویرانه تبدیل نمودن و اکنون مخالفت با حکمتیارا اعلان میکند
خلاصه اینکه این چنین انسانها که از حکمتیار صاحب شکوه و شکایت دارند به نظر عموم مردم افغانستان غلط وبیمعنی میباشد. اگر واقعا" مسلمان میباشند از خداوند خیر خود وخیر ملت واسلام را بخواهند.واینقدر بیهودده سرایی ننمایند وسلام
عبدالله از کابل

>>>   مثلیکه تاحال خائنین درمحکمه محاکمه شده اند.
وبه تو ای استالفی!
ای کاش همچنین قضاوت درحال تمام این خائنین میکردی به شمول آنهایکه هم اکنون دراریکه قدرت هستند.
باتآسف.

>>>   امروز حکمتیار مصئونیت قضایی و خارج شدن از لست سیاه امریکا را میخواهد اما قبلا به آن لست افتخار کرده بود.
شریک سازید و در کمنت بنوسید مرگ بر پاکستان

>>>   حکومت فدرالی یعنی چور وچپاول افراد غریب و بی چاره ،حکومت فدرالی یعنی شمال وجنوب را ازهم جدا کردن و هرکس که قدرت دارد به زعم خود دیگران در تنگناه قرار دادن .
آقای استالفی بسیار زیاد از حد قلم ونوشته گزشته ای فکر کنم خودت از کسانی باشد که در کابل عزیز هزاران جنایت را با پاچه های پر زده آیت کرده ای ومیخواهی خود را نیک نشان دهی ،شرم است به این نویسندگی ات که چنین اظهارات ناسالم میکنی ،امروز در دستگاه دولتی کدام تان آدم درست هستید که انگشت انتقاد را به دیگران میندازد . هرکس که در جنگهای کابل دست داشت باید از نظر اسلامی محکمه اسلامی شود وبخوصو کسانیکه جنگ را در دادند وزمینه جنگ را مساعد کردند و از بمباران کور پیلوتان پرچمی که شما استالیف ها آنها برائت دادید چهاراسیاب چهارده وبگرامی ولوگر بمبارد کرد هیچ چیزی ننوشتید ،بگزارید که صلح در افغانستان بیاد وبا این سخنان پوچ مردم را به وحشت ندازید.
عبدالله ریحان

>>>   چشمت را صدقه من نیز تاریخ زنده یی استم و به عین نظر


مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است



پربیننده ترین اخبار 48 ساعت گذشته
کليه حقوق محفوظ ميباشد.
نقل مطالب با ذکر منبع (شبکه اطلاع رسانی افغانستان) بلامانع است