شرف باختگان ... حکومت چند سر از وارونۀ "سخنگوی"ها گرفته تا مسوولين چوکی پرست نظامی و ملکی محلی و مرکزی؛ چرا کتمان حقايق می‌نماييد و آنچه بر قندوز و قندوزيان می‌گذرد رُک و راست نمی‌گوييد. طفره می‌رويد و می‌خواهيد ايز گُم نماييد! از چه هراس داريد؛ از اينکه موقف‌های پر در آمدتان را از دست می‌دهيد!

کوچه به کوچۀ شهر قندوز در آتش ندانم‌کاری‌ها و بی کفايتی‌های شما در آتش جنگ شعله‌ور شده است؛ ده‌ها شهروند بی‌دفاع قندوز مجروح و شهيد شده‌اند. به قول آقای عنايت‌الله خليق: "...جاده‌ها و سجاده‌های ما به خون تر شده است، جنگ در درون خانه‌های ما کشانده شده و مخالفان دولت تفنگ‌های‌شان را روی شانه‌‌های کودکان ما گذاشته و نشانه می‌گیرند. مقام‌های ما هنوز هم با پست کردن عکس‌ها در فیس‌بوک و اظهار نظرهای پرمبالغه، تلاش دارند تا به ما بفهمانند که خیلی شجاع اند."

جنابان رييس شورای امنيت ملی، وزرای دفاع و داخله، رييس عمومی امنيت ملی، آقايون جنرال شهيم و جنرال مراد، جنرال کامه‌وال قوماندان زون پوليس در قندوز، جنرال اکرم قوماندان فرقۀ بيست پامير، جناب عمر خيل والی قندوز، جنرال جنگل‌باغ قوماندان امنيه، جنرال جسيم رييس امنيت ملی و ديگر بزرگان تصميم گيرنده در سطح حکومت مرکزی و محلی قندوز؛ وقتی پاسگاه‌های کمربندی مهم و تا دندان مسلح شما با تجهيزات پيش رفته و آذوقۀ کامل در اطراف شهر قندوز مانند زرخريد، باغ شرکت، بالاحصار، آلچين، چرخاب، خمدان و... پابرجاست، تصرف هشتاد در صدی شهر قندوز توسط مخالفين چه معنی را می‌رساند؛ به جز بی ارادگی، ناهماهنگی و بی مديريتی شماها!

وقتی در دوکيلومتری نبض تصميم‌گيری‌ها و مرکز هماهنگی شما (مقر ولايت، زون پوليس، فرقه، قوماندانی امنيه و رياست امنيت ملی) مخالفين نظام‌تان حضور گرم دارند و شما در تير رس‌شان قرار داريد؛ و مردم نگران امنيت‌شان هستند؛ عمليات نظامی آن‌هم ناکام و بيهوده در ولسوالی‌های با فاصله‌های سی تا هفتاد کيلومتری مانند ارچی، آقتاش، قلعۀ‌زال و امام صاحب چه دردی را دوا می‌کند.

چرا اعتراف نمی‌کنيد که از اثر بی مديريتی و ناهماهنگی‌تان هر آن مردم بيچاره زير پايی ترورستان مزدور (برادران ناراضی و مخالفين سياسی رهبران‌تان) با حمايت عُمال جنايت‌مآب خارجی و داخلی‌شان له می‌شوند و بعدش چندتا سرباز و افسر قهرمان و هردم شهيد کوماندو میايند و با شهادت و رشادت منطقۀ به اين کوچکی را برای هزارها نيروی تا دندان مسلح تحت مديريت بی روح و ناتوان شما بازپس می‌گيرند و شما لاف می‌زنيد که دشمن را محو و نابود کرديد؛ باربار بشرميد! خون تمام سربازان و قدمه‌های پايینی که در نبردهای نابرابر شهيد می‌شوند به دوش شما و به پای شما ختم می‌شود.

دشمن در زير ريش و بيخ گوش‌تان لانه کرده است و مانند موريانه شما را از بين می‌برد، شما با چندتا تصوير فيس‌بوکی و تبليغ بی‌شرمانۀ دروغين‌تان خوش باشيد و کماکان بر گُرده‌های مردم سوار بمانيد، اين مقام‌های کاذب با اينگونه خودکامگی زهرتان باد!

و اگر می‌گوييد که مشکل ما نيست و مديريت جنگ به اختيار ديگران است و نمی‌گذارند تا مناطق تصفيه شود و دشمن قلع و قمع گردد؛ و اگر چيزی به نام شرف، آبرو و حيثيت در شما وجود دارد (که اين معمول را محال می‌بينم)؛ چرا در يک کنفرانس خبری مردانه‌وار استعفا نمی‌دهيد و از اين زند‌گی پست و ننگين خود را نمی‌رهانيد!

و لاجرم به قول داکتر احمد نواز بختيار که: «مردم بايد از اينها (حکومت‌چيان و دولت‌مداران) معذرت بخواهند که چرا هنوز زنده هستند».

رسولي در شهر قندوز

>>>   مناطق ما در اتش ميسوزند وقتى جنگ در حيات خلوط ما است، وقتى هلمندي ها اماده راندن ما به كولاب اند، وقتى ملا عمر و ملا دادالله قهرمان انها اند، وقتى انها برادران كرزى و اتمر اند، وقتى همه همفكر و هم پيمان اند، اين وظيفه ما نيست كه هلمند را دريابيم.
من ميگويم بايد از هلمند بيرون شويم، از قندهار بيرون شويم، از ننگرهار بيرون شويم و بگذاريم همين مردم با همديگر خود انگونه كه ارزو دارند زندگى كنند.
بگذاريد تا صف ها معلوم شود. اگر رزاق، كرزى، لالى، اتمر، باركزى ... با طالب مشكل ندارند چرا از سقوط اين ولايات ما نگران باشيم؟
وقتى انها برادر و خواهر اند و عمك زاده اند چرا ما بايد مزاحمت ايجاد كنيم؟
من ميگويم بياييد به تمام ولايات شمال، به مردم ما، به خانواده ها و جوانان بگوييم نخست به اين حكومت تا صداقت و عدالت پيشه نكرده خدمت نكنيد و اگر شامل ارتش ميشويد از خدمت به ولايات نام برده شده سركشى كنيد .

>>>   من شخصا به این نتیجه رسیده ام که بعد از این مشکل جنوب مشکل ما نیست .
بگذاریم هر کاری که با برادران خود میکنند بکنند انهایکه به دفاع از هلمند ، نیمروز ، فراه و کندهار میجنگند خون شان بالای این مردم بی هویت دین ستیز حیف است .

>>>   این سلسله را باید قطع کرد.
دیروز قیس و امروز عمر حسینی و فردا یک فرزند اصیل دیگر شمالی
متاسفانه ما بهترین های خودرا در برابر نوکران پاکستان که نقاب خودی بر روی دارند از دست می دهیم
محمد عمر حسيني از پريان پنجشير امروز در نبرد رو در رو با مزدوران اجنبي در كندز جام شهادت نوشيد روحش شاد و يادش جاويدان باد از خداوند برايش جنت الفردوس آرزو دارم براي فاميل اين قهرمان صبر جميل آرزو دارم
مجيب ضيا

>>>   شما چه فکر می کنید که احساس و برداشت حامد کرزی از وحشت و جنایت این طالبان افغان طی این شب و روز در شهر قندوز چه باشد که چند روز قبل به تلویزیون بی بی سی گفت:
«طالبان افغان هستند. اگر افغان هستند، یک قوت افغان می آید و یک جایی را می گیرد، ما هم افغان هستیم، پس اگر ما می آییم و یک جایی را می گیریم، ما چه حق داریم؟! اگر ما همه افغان هستیم، پس چرا یک افغان به افغان دیگر می گوید که تو این جا را گرفته نمی توانی!»

>>>   طالب دیروز هم خط قومی داشت و امروز هم دارد
گزارش‌های تازه از شهر و اطراف کندز می‌رسانند،‌ که طالبان با باشنده‌گان کندز برخورد قومی می‌کنند و یک عملیات پاک‌سازی قومی را به راه انداخته اند. یک تن از باشنده‌گان شهر کندز لحظات پیش در تماس تلفونی به من گفت: طالبان کوچه به کوچه‌ی شهر کندز، اقوام غیرپشتون را مورد آزار و اذیت قرار داده فروشگاه‌ها و خانه‌های‌شان را آتش می‌زنند.
طی دو روز گذشته صدها خانواده‌ از ظلم و ستم طالب خانه‌های‌شان را ترک کرده، اموال شان مورد چور و چپاول حامیان طالب قرار گرفته اند.
رضا نوری

>>>   محب و رضا هر دو بايد به ملك هاى بدرى تان يعنى تاجيكستان برويد!!! مكر انها هم شما را قبول نمى كنند!! جون كه دزد استيت!!!

>>>   من با درکی که از توانایی نیروهای امنیتی کشوردارم مطمینم که اگر کندز در ماه ده بار بدست طالبان بیفتد، پس گرفته می شود. اما دست بدست شدن کندز منطقه را از سکنه و فکر ملکی خالی می کند و این خطرناک است. نظامی شدن بستر های اجتماعی و اعتقادی کندز بخشی از سناریویی کلان فرامنطقه یی است. تبدیل شدن شمال افغانستان به وزیرستان! شاید توان تغیر سناریو های کلان را نداشته باشیم اما با شرکای داخلی این بازی می توانیم محسابه کنیم. انانی که به خیال ایجاد توازن قوای قومی در این بازی خونین شرکت می جویند باید ادب شوند تا پا از صحنه بیرون بگزارند

>>>   مردم قندوز از خود دفاع نمائيد، در لاف زدن هم والي تان و هم رئيس شورا ملي از همه پيشتر اند، غيرت كنيد، چند نَفَر طالب در تمام قندوز حضور دارند؟ بيشتر از مردم عوام قندوز؟

>>>   كشور عملن تجزبه شده و اقوام كشور در جزيره هاى جدا جدا افتاده اند. وحدت ملي تنها در ميان سربازانى باقي مانده كه در جنوب و شمال هر روز ناحق كشته مى شوند. جوانان هزاره اكثرن در هواى تحليل اعتراض بروكسيل به سر مى برند، پشتون ها فقط اخبار را تماشا مى كنند و اوزبيك ها هم نگران امنيت فارياب و ميمنه و ... اند. سه روز از ماتم كندوز مى گذرد. زنان و كودكان آواره شدند، شهيد شدند، بي پناه و بى سرپناه شدند. از گرسنه گي ضعف و بى حال اند؛ اما هزاره و اوزبيك و پشتون را مى بينم بى تفاوت تماشا دارند. چندتا نويسنده اوزبيك، پشتون و هزاره در مورد بحران و آفت كندز نوشته كرده اند؟
مگر تجزيه چه طورى است؟
دو سه تا آدم هاي انگشت شمار مستثنا...

>>>   هیچ تشویش نکنید
اسدالله امرخیل والی کندز گفته
افرادی که در کندزکشته میشوند به حکم خدا است اگر در صندوق های آهنین هم پنهان شوند کشته می شوند.
بدون شک، این طور شخصیت نخبه را که سابقه حزب اسلامی هم داشته، جز متفکر دوم جهان اشرف غنی و جلالتمآب عبدالله عبدالله هیچ کس دیگری نمی تواند والی امور یک ولایت درحال بحران مقرر نماید.

>>>   به حدی که سقوط کندز شرم است !
واپس گیری اش افتخارنیست .
سال گذشته دقیق درهمین فصل سال قندز به دست طالبان سقوط کرد . ریس جمهور با تعدادی از مقامات کشور به قندز رفتند وگفتند که قندوز دیگر سقوط نخواهد کرد !اما دقیق پس از یک سال سناریوی قندز تکرار شد .
سال گذشته تعدادی از افراد در شورای امنیت ملی کشور متهم به همکاری با طالبان در قندز شدند ودقیق قندوز سال گذشته درحالی سقوط کرد که شورای امنیت اجازه عملیات به نیروی امنیتی افغانستان را نداده بودند وهمه نیروها را به کابل فرا خوانده بودند وانجامش سقوط قندوز ،چطورچپاور دارایی های عامه، بیجا شدن مردم وتجاوز به دختران دانشگاهی بود . هیأت حقیقت یاب تعین شد که تنها نامش هیات حقیقت یاب بود وآقای صالح وفاورق وردک هردو با تیمی رفتند تا حقیقت یابی کنند که حقیقت یابی کرده نتوانستند ونتیجه کار خود را هم مانند حکومتی ها پنهان کردند .
اما در مورد قندوز چه کسانی مقصر هستند ؟ میگویند وزاری دفاع وداخله وریس های امنیت ملی از امرالله صالح تا نبیل واز وزاری داخله گذشته از بسم الله خان تا حنیف اتمر چون قضیه قندوز از امروز نیست بلکه از سالها پیش برنامه ریزی شده است .
بحث دیگر اینکه شواری امنیت هم تا هنوز وظیفه خود را نمیداند وهر بار در دفاع از یک جناح قرار میگرد،مانند که در دفاع از حامد کرزی قرار گرفت، آقایان که در چوکی های شورای امنیت تکیه زده اید لطفن دو صفحه را در مورد وظیفه خود تان مطالعه کنید وظیفه شما خوش خدمتی برای ریس جمهور پیشین نیست بلکه شما استراژی جنک را تعین کنید، واگر توان تعین استراژی جنگ وصلح را ندارید آبرومندانه کنار بروید که ولسوالی های یکی پس از دیگر سقوط نکند و کارنامه حکومت وحدت ملی را بیشتر ازین سیاه نسازید! مورد دیگر هم اپوزیسیون های استفاده جو هستند لطفن اگر کاری از دست شما به اصطلاح اپوزیسون ها کاری ساخته نیست تنها به گپ زدن دل مردم را خوش نکنید.
کارنامه های شما هم بدتر از حکومت وحدت ملی است.
اما سوال اساسی اینکه آیا قندوز افغانستان نیست ؟ اگر شما مسولین محترم دفاعی وامنتی امنیت از قندوز تا هلمندامنیت را تامین کرده نمیتوانید پس وظیفه شما چه است ؟
اگر توان مدیرت جنگ را در کشور ندارید خیلی آبرومندانه است که استعفا بدهید .
بهرحال شما یک گپ را یاد دارید که قندوز را به گورستان طالبان بدل میکنید حرف که تنها لاف گزافی بیش نبود .
مردم قندوز از شما مسولین امنیتی میپرسند که تا چه زمانی انتظار دارید که ولایت سقوط کند وشما نیرو بفرستید باور کنید یا در دسیسه های کلان تعداد ازشما دست دارید ویا ظرفیت در نهاد های شما اصلا وجود ندارد وگرنه شما نیروی 350 هزار نفری دارید وسالانه 5 ملیارد دار مصرف این نیروها است اما نتیجه این همه مصارف همان جنگ دزدی فساد ودست به دست شدن ولسوالی ها است . شما تواجه داشته باشید به حدی که سقوط قندز جای شرم وخجالتی است برای شما واپس گیری اش افتخار نیست !!!

>>>   تکراراین جنایت هولناک درکندز، نتیجه همان پنهانکاری «گروه ناحقیقت یاب است»!
فکرمیکنم که اینبارهیچ فرد عاقل وبالغ وخصوصآ مردمان باشرف بومی کندز ، هرگزنمیتواند انکارکند وبه هیچ کسی هم پوشیده نمانده است که درعقب این دسیسه وتوطیه های سازمان یافته ، دست به دست شدن شهرکندز چه کسانی قراردارد..... ، ومن مطمئن هستم که هرگزدیگر ضرورتی به راپور کمیسیون بیکاران معلوم الحال فرمایشی زیرنام "هئیت حقیقت یاب " وجودندارد.اگراین گروه به اصطلاح حقیقت یاب « حقیقت » اتفاق افتیده آن جنایت اولی را ازنظرمردم پنهان نمیکردند وبه معامله پناه نمیبردند ، وعاملین اصلی را عاقلانه وباوجدان پاک افشأ میکردند ، باورداشته باشید که ماشاهد چنین فاجعه با این عزمت برای باردوم نمیبودیم.

>>>   استاندار قندز كه نماينده اشرف غنى است مى گويند ، چنين حكم داده است «افراد که در کندز کشته میشود به حکم خدا است اگر در صندوق های آهنین هم پنهان شوند کشته می شوند ».
معناى حرفش به زبان ديگر اين است ؛ شما تاجيكان محكوم به مرگ هستيد ، ما شما را خواهيم كشت ، حتا اگر در صندوق هاى آهنين هم پنهان شويد. خداوند مردمى را اينقدر ذليل و بيچاره نكند كه تن به مرگ داده است اما صدا بلند نمى كند. شايد حق با آقاى استاندار باشد ، مردمان ترسو و جبون بايد چنين سر نوشت داشته باشند . دلم هم به تاجيكان مى سوزد و هم نمى سوزد . بگذار تا كودكان ما ، ما را قوم جبون بخواند .

>>>   فقط همان یک طبقه و همان یک گروه بیفرهنگ است که باعث تمام پسمانی، بد بختی، بد نامی، و تمام کشمکش ها در کشور ما شده اند و باعث درد سر برای همه متباقی شده اند۰
مانع سرشماری همین ها میشوند، انتخابات را همین ها گوسفندی ساختند، تقلب همین ها میکنند، انتحار همین ها میکنند، انفجار همین ها میکنند، زورگوئی همین ها میکنند، نوکری پاکستان را همین ها میکنند، دو دشنام و فحاشی همین ها میکنند، دیگر چه ماند۰

>>>   من به یاوه گویی والی کندوز مینویسم ..اینها همین مفکوره فاشیستی را حتا به کشتن مردم ملکی هم توجیه میکند و به گردن طالبان نمی اندازد و بدون شک حکومت داری ظلمانی سیاه پشتونیسم را به گردن خدا می اندازد که خدا چنین خواست داشته است // پس اینجا کار ابلیس چه شد یعنی ابلیس بیکار ماند که شمارا اغوا وگمراه کرده باشد تا مردم را بد بخت کنید
اواره

>>>   سقوط کندز تحقق یک بخش برنامه سقاوی دوم!
بی پرده باید سخن گفت :
پس پرده سقوط کندز کرزی ، غنی و اتمر و استانکزی و عبدالله حبیبی طالب سابقه داراست .
یکی از برنامه هایی اساسی در مانیفیست فاشیزم قبیله یعنی همان سقاوی دوم بی جا سازی وتحت فشار قرار دادن مردمان بومی مناطق تاجیک نشین است که برای بی جا سازی آنها دست به توطئه و کشتار و سوختن وویران کردن شهر ها بزنند و مردم را از مسکن اصلی شان بی جا سازند و هم چنان جنگ روانی را برای ایجاد ترس و وحشت وجبون سازی مردم دربیرون راه اندازی نمایند.
اظهارات والی کندز بخشی از همین جنگ روانی علیه مردم بومی کندز است .
والی کندز برای تطبیق همین برنامه به کندز فرستاده شده ،والی قبلی صافی یک بخش توطئه را تحقق بخشید و بخش ناتمام را والی فعلی امرخیل تحقق می بخشد.
در ولایت بغلان توطئه مشابه جریان دارد مردم اندراب و تاجیکها برنامه را درک کرده اند و مردم با سلاح برای خنثی سازی توطئه به میدان آمده اند این یکی از راه هایی جلوگیری از تحقق سقاوی دوم است .
برای خنثی سازی این توطئه ای بزرگ علیه ملت و مردم ما درکندز نیز بسیج ومسلح شوند وخود از مناطق شان دفاع کنند.
راه دیگری به جز بسیج مردمی و مقاومت مردمی برای دفاع از کندز وجود ندارد.

>>>   چرا ما حتي غيرت و همت كشتن اينها را نداريم
اينها نبايد زنده دستگير شوند
بايد مثل خانه هاي كندز اتش زده شوند
ترحم به گزگان درنده خيانت به حق گوسفندان است
ترحم به اين جناوران جنايت به حق مردم كندز ميباشد

>>>   ملامت کسانی هستند که بخاطر غنی و عبدالله گلون خود را پاره کردن . امروز در این جرم شریک هستند
بدخشانی

>>>   سقاوی دوم و برنامه سقوط کندوز یکی از برنامه های سقاوی های دوم همین است. سقاوی ها سلاح میفروشند و چیزی آن را سقاوی های بی بندوبار خود توزیع می کنند. سقاوی ها چور و چپاول می کنند ومال مردم را به تاراج می برند. سقاوی ها قاچاق مواد مخدر می کنند و در جنگ مفاد خود را می بینند>
سپاس

مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است