ما روزبروز تازه متوجه می شویم چه نابغه هایی در این کشور داریم که تا حالا خبر نداشتیم؛ مثلا یکی از اینها همین والی قندوز هستند که روزانه بصورت ساعت وار برای تمام افغانستان فکاهی می گوید. بعضی ها پیشنهاد دارند که ایشان را به چین بفرستند تا یک میلیارد آدم از اینهمه مغز استفاده کنند. حالا این جناب والی چه گفته است بحث مفصلی دارد ولی همین قدر گفته می توانیم که ایشان معتقدند قندوز اصلا سقوط نکرده و مطمئن باشید که صحیح و سالم سرجایش است و حالا همه مردم در شهر اتن ملی می کنند و همراه با برادران طالب و مالب شان آهنگ الا شاکوکو جان را زمزمه می کنند و به پس کله یکدیگر تبله می زنند و دیگر خیر خیرتی است.

ولی یک زور دیگر هم زده و از شدت زور یک چند جمله دیگر هم از شکمش صادر شده و کشتار مردم قندوز را در روز روشن به گردن خدا می اندازد و می گوید اینها به حکم خدا کشته می شوند و اگر هم زنده بمانند باید کشته شوند چون خود خدا می خواهد! حالا فکر کن که خدا به این آدم چه بگوید، بد است که در این حالت حضرت اسرافیل را بفرستد پیشش که با لگد بزند به ماتحتش تا تخار و بغلان چند جفتک بزند. یعنی واقعا جالب است که مسی بیاید و به خدا تهمت بزند.

رییس جمهور غنی هم به جای اینکه این والی را برطرف کند ناراحت می شود و می رود شفاخانه وزیر اکبر خان و یک معین زن و چند رییس وزارت صحت عامه را از کار برکنار می کند و سرش یک آب می خورد و با کشیدن نفسی عمیق می گوید: آه که راحت شدم جای چند نفر دیگر هم خالی شد. دیگران هم حیران مانده اند که چرا رییس جمهور فقط شب ها مردم را برکنار می کند. حالا چرا روز برکنار نمی کند؟! مگر این رییس جمهور زن ندارد، مگر خانه ندارد، اصلا این بی بی گل چرا می گذارد رییس جمهور نصف شبی بلند شود و سرش را پایین بیندازد و بی بی گل را در یک قصر بزرگ تنها بگذارد و برود.

در کنار تمام اینها طالبان هم قندوز را گرفتند، هلمند را هم می خواهند بگیرند ولی تا حالا گرفته نشده. چند ولایت دیگر را هم قرار است بگیرند، با این همه بگیر بگیر نه خبری از جنرال دوستم است و نه خبری از استاد عطا که لباس نظامی بپوشند و صد تا عکاس و فیلمبردار را بگویند او بچه عکس بگیر و پرتو به پیسبوک...

جنرال رزاق هم که نام خدا فعلا به کولاب رسیده و منطقه ای به نام شبنم ثریا را تصرف کرده است؛ ملت هم به حکم خدا از بیکاری یا کشته می شوند یا زخمی و اگر کار دیگری نبود می روند در فیسبوک ببینند که حکومت دست کی می چرخد تا چند تا فحش آبدار برای جد و آبادشان نثار کنند و در نهایت ببینند که آیا داکتر عبدالله از بروکسل آمده یا قرار است برای شاپینگ به مارکت های زنجیره ای لندن برای خرید نرم کننده کومه سمت چپ و کِرم ضد چروک و پروک زیر چشم راست شان رفته اند...

مهدی ثاقب

>>>   والا جالب بود آقای ثاقب منتظر طنز های بعدی شما

>>>   ثاقب صاحب قلمت سبز و راهت سفید باد .
افغان

>>>   اینها آدم نیست به این طنزها خبر نیست

>>>   منتظر طنز های بعدی هستیم

مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است