کنفرانس کابل یا مرکز کشاکشها ، رقابت ها و یا منافع متقابل ؟
ارگ نشینان کابل که بنام افغانستان و مردم افغانستان در این معامله بزرگ می نشینند ، چه میخواهند بدست بیاورند و در بدل آن چه از دست می دهند و چه تعهد هایی می بندند؟ 
تاریخ انتشار:   ۱۷:۴۰    ۱۳۸۹/۴/۲۶ کد خبر: 12282 منبع: پرینت

عکسی ازسی ویک سال پیش از امروز

http://files.afghanpaper.com/pics/201007/201007171155472107.jpg

برزژنسکی رسما مداخله عساکرو نظامیان پاکستانی در امور افغانستان و تاسیس و رهبری نیروهای نیابتی شان را برای سطح بین المللی به نمایش گذاشت. اما امروز آن تفنگ ها و آن نیروهای نظامی پاکستان و آی اس آی و جنگ و القاعده و طالبان و... محصول کی ها اند و جهان را به کجا کشانده اند ؟

بایست بخاطر بسپاریم  که بعد از کنفرانسهای :

کنفرانس پاریس، جون/ژوئن ۲۰۰۸ ارائه برنامه ۵ ساله باز سازی و تعهد ده میلیارد دلار

کنفرانس لندن روز ۲۸جنوری 2010  و با شرکت نمایندگان حدود ۷۰ کشور جهان برگزار شد. مذاکره با طالبان در این کنفرانس جایگاه خاص داشت و " تصور می‌شد که موضوع اصلی در کنفرانس لندن با دو نگرش متفاوت میان «سیاستمداران افغانی» و «جامعه بین‌المللی» نوسان دارد.سوال عمده این بود که آیا رفتارهای سیاسی در افغانستان بر رشد دموکراسی و جامعه‌ مدنی و حکومتداری خوب و حقوق بشر و رعایت کنوانسیون‌های بین‌المللی اتکا داشته باشد یا بر رعایت سنت‌های افغانی و خواسته‌های طالبان و کنار آمدن با تمام پیشنهاداتی که از طرف این گروه مطرح می‌شود؟ ".) بی بی سی کنفرانس لندن در 28 جنوری (ژانویه) 2010 هشتمین کنفرانس عمده بین المللی بود که طرح مذاکره با طالبان وحذف نامهای رهبران طالبان از لیست سیاه ملل متحد در آن کنفرانس در شش ماه پیش صحبت شد. کنفرانس لندن تعهداتی را هم از سوی دولت افغانستان وجامعه جهانی توام با نگرانی هایی بدنبال داشت و اینک :  

کنفرانس کابل

یا مرکز کشاکشها ، رقابت ها و یا منافع متقابل ؟

 قرار است که اینبار افغانستان در کابل  پایتخت خود مهمترین وبزرگترین کنفرانس بین المللی  یا جهانی را که در ذات خود در افغانستان  بیسابقه است در 29 سرطان  1389 و یا  20 جولای سال روان ، به ثبت تاریخ در قرن بیست ویک برساند.

در این کنفرانس ازآقای بان کی مون رییس ملل متحد تا خانم هیلاری کلینتون وزیر خارجه ایالات متحده امریکا وسی و نه وزير خارجه ، پانزده معين و نمايندگان دوازده سازمان معتبر ‌بين المللي از هفتاد کشور اروپایی و امریکایی و آسیایی و... شرکت خواهند کرد.

این کنفرانس با نام افغانستان وجهان گره خورده وهنگامی که این کنفرانس دایر می گردد ، بحران مالی ، انرژی - تغذیه - محیط زیست وهمچنان تغییرات جوی به شکل بی سابقه اش از کران تاکران  روی زمین قابل دید و درک بوده و زمامداران اصلی جهان به ادامه انباشت سرمایه همواره بی رحم تر، متجاوز تر و منهدم کننده تر پیش می روند و از 500 تا 5000 کنسرن های چند ملیتی مجموعه عملکرد های اقتصادی و همچنان عملکرد های سیاسی جهان را کنترول می کنند و بیشتر از شش میلیارد انسان در روی کره زمین در میانه ای مرحله ای از هرج و مرج جهانی قرار گرفته اند که تا هنوز پایان این مرحله ای هرج و مرج معلوم نبوده و به چشم نمی خورد.

ما در دورانی شاهد برگزاری سیمینارکابل می باشیم که بیشتر از یک میلیارد انسان بیکار بوده و بیشتر از سه میلیارد انسان در خط فقر و میلیونها انسانها در زیرخط فقر در روی کره زمین زندگی می نمایند. مریضی های رنگارنگ و بی خانمانی و بی سرنوشتی در بزرگترین و کوچکترین شهرهای همه قاره ها گرده انسانها را می فشارد.

 این کنفرانس روزی در کابل دایر می گردد که :

بیکاری، گرسنگی ، مریضی ، بی خانمانی، فرار از خانه وکاشانه ، زندگی در غربت و برگشت به وطن و صدها سرگردانی و فقر استخوان سوز، اعتیاد به مواد مخدر و کشت و خرید و فروش مواد مخدر با شلاق فساد رنگارنگ اداری و حاکمیت مافیایی گوناگون و کشتار انسانها در هر کوی و برزن افغانستان بویژه کابل از دور و نزدیک نمایان بوده و ثروت و غنا در یک قطب وبی نوایی و فقر در قطب دیگر همه روزه بیشتر جلوه گر می گردد و انواع گوناگون تفرقه و تبعیض در هر ولایت و دهکده و روستا و شهر دامن زده می شود.

 این کنفرانس در شرایطی دایر می گردد که بی امنیتی را در هر گوشه و کنار مملکت می توان با گوشت و پوست خود لمس کرد.در هنگام این برگزاری کنفرانس کابل و از کنفرانس بن یا پیترز برگ در جرمنی تا هنوز هم شیرازه اقتصاد روستایی و صنعتی از سالها بدینسو پاشیده بوده و گنج اندوزان در بانکهای خورد و بزرگ از میلیونها دالر و پوند و اویرویی که در افغانستان سرازیر شده به گنج اندوزی مشغول اند و یا میلیاردها دالر نقدی و فیزیکی را رسما از افغانستان به خارج بویژه در کشور های خلیج انتقال می دهند و شیپور رسوایی این دزدی آشکار به گوش عام و خاص رسیده و می رسد.

ولی در سراسر افغانستان بویژه در کابل هزاران کودک و مرد و زن در همین گرمی تابستان گرسنه وتشنه در روی سرک ها  دست به گدایی ، موتر شویی ، بوت رنگی و اسپندی گری از بام تا شام مشغول بوده ویا مصروف فروش ساجق و سایر مواد تاریخ تیر شده اند.

این کنفرانس در شرایطی دایر می گردد که اگر چهار قرص نان را در روی سرک یا جاده پل باغ عمومی کابل در فاصله یکهزار متری ارگ آقای حامد کرزی و جای نشست وزرا و کابینه اش یا در صد متری هوتل کابل سرینا و یا پنجاه متری وزارت عدلیه و یا صد متری وزارت فرهنگ و اطلاعات و یا در ده متری بلدیه و یا شهرداری و یا در سی متری وزارت مالیه و یا معادن و صنایع  و یا وزارت معارف و یا خارجه و یا داخله و یا چهل متری افغانستان بانک یا بانک ملی ، بخواهی به بینوایان بدهی ، به یک بارگی صد ها مرد و زن و کودک گرسنه به سر و رویت می ریزند تا یک لقمه نان را بدست بیاورند و از تو عذر و زاری کنان یک لقمه نان می خواهند و دست هایت را می بوسند.

 این کنفرانس در شرایطی در کابل دایر میگردد که محیط زیست در سراسر افغانستان مورد ظلم وستم وبهره کشی قرارگرفته و به تمام معنی از همه جوانب انسانها را به انواع امراض دچار ساخته و از گند وکثافات گوناگون انسانها تنفس می کنند و بوی و تعفن درشهر ها بیشتر از هر وقتی مشمئز کننده ترگردیده است. 

این کنفرانس وقتی دایر می گردد که تمام فساد اداری و انواع گندیدگی ها را تو گویی در میان دریای کابل به نمایش گذاشته باشند ، از سر وریش مرداری می بارد.

این کنفرانس در وقت و زمانی دایر می گردد که دشمنان زنان در سراسر افغانستان دست بدست هم داده و سر بریدن و گردن بریدن زنان جز برنامه جنایت کاران زن ستیز بوده و رفتن دختران را به مکاتب و دانشگاه و کار ممنوع اعلان کرده اند.

این کنفرانس در زمان و هنگامی در شهر کابل دایر می گردد که یک گروه منزوی و معلوم الحال تمام حق حیات و زندگی و گفتار و نوشتار و آزادی های مدنی و حقوق بشر را مانند نوروز باستانی می خواهند حرام و ممنوع ساخته و دمار از روزگار مردم بکشند.در زمان برپایی این کنفرانس شبح طالبان در سراسر کشور به گشت و گذار بوده و همه نگران اند که آیا طالبان را بازهم در کابل و سراسر کشور رسما بر زندگی مردم مستولی می گردانند و با همرایی آقای کرزی و یارانش دمار از روزگار مردم می کشند و بازهم با ملیشه سازی و اربکی سازی بنام قوای کمکی پولیس ، خواب را از چشمان مردم می ربایند و طالبان با تفنگ و چماق مشغول امر و نهی از منکر می گردند و از این نوع نگرانی ها و ده ها نگرانی دیگر . 

این کنفرانس هنگامی دایر می گردد که افغانستان در مجموع جامعه مصرفی گردیده و انواع مواد مصرفی و تاریخ گذشته و تیر شده در افغانستان به مصرف می رسد.

این کنفرانس در زمانی دایر می گردد که در افغانستان به ویژه در کابل : از دسترخوان تا تخم مرغ و پنیر و نان و شیر و چای و قهوه و یاگوشت و پیاز و میوه و تکه ها و پارچه ها برای ساختن لباس و پوشیدنی و... از چادر سر تا پوشانیدن ستر عورت و حتی ایزار بند و کاغذ تشناب و یا سگرت و قطی نصوار از بیرون مرزها وارد می گردد و مواد مصرفی از پاکستان تا تاجیکستان ، از هند تا برازیل ، از ترکیه تا تهران ، از پاریس تا لندن و ویانا و اسکندناویا ، از آسیا تا افریقا و امریکا از بام تا شام در روی دسترخوان یا سفره هر خانواده دارا و نادار ، گدا و نا گدا حضور زنده و قابل دید و رویت دارد.این کنفرانس زمانی در کابل دایر می گردد که نه رییس جمهور و نه و زرایش و نه هیچ کدام شان برای یک دقیقه هم در مجامع عمومی و بازار- بازاری که خود طرفدار آزادی بازار و نیولیبرالیسم اند ، جرئت گشت وگذار و یا گپ زدن با مردم را ندارند و همه جا با محافظین و یاورها و یا بادیگارد های شان گشت و گذار در موترهای ضد گلوله می نمایند.

 این کنفرانس در کابل زمانی دایر می گردد که در کنار همه بحران ها ، بحران بی اعتمادی را مانند اینکه خرمن ای ازارزن را پاشیده باشند ، در سراسر جامعه عمدا می پاشند و دامن می زنند.

در یک کلام: این کنفرانس در کابل زمانی دایر می گردد که : تفرقه بیانداز و حکومت کن شعار اصلی کسانیست که در اریکه قدرت لم داده اند.این کنفرانس در زمانی در کابل دایر می گردد که : در روی خواسته ها و اهداف اصلی و حقیقی ایالات متحده امریکا ، اروپا ، جاپان و متحدین جهانی و منطقوی و همسایه های افغانستان پرده ساتری از پرنیان انداخته اند. 

اگر من پرده را اندکی میدرم، امید وارم تراش و خراش اش چندان باعث آزار ممثلین یا اکتورهای خورد و بزرگ این بازی بزرگ نوین جهانی نگردد.

طراحان اصلی یا پالیسی میکران در سناریوی اصلی کنفرانس کابل هریک سناریوهای جداگانه و منافع جداگانه ای دارند و ممثلین شان در کنفرانس کابل نیز از بام تا شام و در روی و در پشت صحنه با مجموع مشاورین رنگارنگ و حاضر و غایب شان در گفت وشنود خواهند بود تا هریکی از همدیگر اندکی سبقت جسته و یا نفع بیشتر را برای نسل خود و نسل های بعدی شان کمایی کنند.

گپ اصلی در مورد داد و گرفت و یا داد و ستد در قرن بیست و یکم در دوران گلوبالیسم و یا جهانی سازی است.

اگر کشور های بزرگ صنعتی یا گروه هشت را در شمال با گروه بیست اندکی به شکلی اصلی جدا از همدیگر مطالعه می نمایم ، به نظرم می رسد که : در ظاهر قضیه میان ایالات متحده امریکا و اروپا و جاپان همه در یک صف تقریبا واحد قرار داشته ، اما در هر خیز و جست ممثلین یا اکتور ها جدایی میان شان برجسته تر شده و شرنگ شرنگ تکان واژه ها  و جمله های سیاسی، نظامی ، اقتصادی وفرهنگی ای رنگارنگ ای شان جرس کنان بگوش  خواهد رسید.

در ایالات متحده اروپا هنوز استراتیژی کلی زبیگنیو بریژنسکی از اعتبار بی سابقه برخوردار است.

من قصد ندارم تا شما را با خواندن و نوشتن و اقتباس بخش های کتابهایی بنام " گراند چیس بورد " یا تخته شطرنج وی و یا کتابهای دیگرش و یا استراتیژِی اساسیZbigniew Brzezinski    the  grand chessboard--grand strategy   بریژنسکی در این نبشته تند نویسی خودم آزار بدهم .

همچنان مانند برِژنسکی خط گذار دیگری در ایالت متحده امریکا کهThe Clash of Civilization and Remaking of political World order  سامویل ها نتیکتون و" چالش تمدن ها " است و همه شما یقینا با طرح ها و نوشته هایش آشنایی دارید از اینرواهداف کلی ایالات متحده امریکا در سطح جهانی روشن است و در افغانستان نیز در معاهده استراتیژیک میان کابل و واشنگتن نوشته شده است که نمی خواهم شما را در این مورد نیز درد سر بدهم .

 در اروپا میان المان و فرانسه همسویی های در" اروپای کهن " دیده می شود و در قاره یا بریتانیای کبیر هم تمایل جدایی از خط چرچیل و یکه تازی در برابر ایالات متحده به مشاهده می رسد و این جدایی از واشنگتن به مفهوم نزدیکی به فرانسه والمان نیست. در کشورهای اسکندناوی و هالند هم گپ های دیگری شنیده می شود که نشانه ای از یک صف واحد را نشان نمی دهد. همان طوری که ازکانادا موسیقی دیگری در کنار گوش ها نواخته می گردد.

گروه شانگهای بویژه هند- روسیه و چین با طرح های خودشان در این کنسرت بین المللی در کابل شرکت می نمایند.

چند گروه کوچک از بالکان را هم خواستار شرکت دادن در کوهپایه های هندوکش گردانیده اند.

جمهوری اسلامی ایران از کنفرانس اسلامی با شیپور احمدی نژاد در حال نواختن آهنگی خود است و حرکات و سکنات چنان جالب دارد که به شکل و عرف غیر دیپلوماتیک زلمی رسول وزیر خارجه افغانستان را در تهران فرا می خوانند تا  با منوچهر متکی صحبت نموده و خواسته های تهران را به گوشش پف کنند و اینکه به نیابت تهران کی ها تا حال گپ زده اند ، من نمی خواهم در اینجا وارد بحث شوم.

در سعودی هم خادمین حرمین شرفین مشکل بحث در باره اسراییل و نوار غزه را برای بعد از کنفرانس کابل موکول کرده اند و تلاشهایی زیاد و بی همتا دارند تا جریان طالبان را به نفع خود شان تجزیه نمایند و با داشتن روابط چند جانبه با القاعده و طالبان ، بخشهای از طالبان را بازهم رسما در حاکمیت کابل شریک سازند و اینکه نام چند نفر طالب و حزب اسلامی از لیست سیاه ملل متحد پاک خواهد گردید تا کرزی و یارانش در پاکستان و سعودی خود را راحت تر احساس نمایند، این را خواهیم دید ولی نمی توانیم فراموش نماییم که  ازهمین حالا اختلافا ت تهران و جده می خواهد به در و دیوار کنفرانس کابل سایه بیافگند.

جمهوری اسلامی پاکستان در اینجا با چند کارت یا قطعه بازی می کند و بیشتر از همه منتظر است تا دیگران سهم شیر و گرگ را ببرند و ممثلین یا اکتورهای سیاست در پاکستان به سهم اصلی خود یا سهم شغال و روباه در این مسلخ اندیشه ها و انسانها راضی نیستند. هرچند پاکستان پیشروی داشته و منافع بیشتر خود را در کنفرانس بیان دارد و تامین نماید به همان اندازه تحریکات هند بیشتر خواهد شد و یکبار دیگر اختلافات ایران و سعودی و پاکستان و هند شدت بیشتر خواهد یافت و به نیابت شان انواع گوناگون گپ ها در رسانه ها و کوچه ها و دشت و دمن راه خواهد یافت.

 به هرپیمانه ای که اکتورها و یا ممثلین هند پیشروی داشته باشند ، بیشتر از آن اکتورها و یا ممثلین چین هم در کنفرانس کابل و در بیرون از خود واکنش نشان خواهند داد و با تقویه موقف پاکستان هرگز پیش روی پاکستان را با بازی به سر نوشت تبت و ترکستان چینایی از چشم دور نخواهند داشت. نمی توان چشم های خود را پت کرد و ندید که ایالات متحده امریکا چگونه میان درزهای موجود فکری منافع هند و چین فانه گذاری می کند و این درزها را بزرگتر ساخته تا حتی پیمان شانگهای را نیز به شکل بی سابقه اش از هم دیگر بپاشانند و یگانه "ابرقدرت " بودن خود را به اثبات برساند.

 امریکایی ها که خود را جز" جهان عیسوی" می دانند و در میان شان روس ها را ارتدکس می گویند ، با چینایی ها که گویا پیروان و" بازماندگان کنفوسیوس" اند ، با جاپانی ها که عاشق بودیسم اند و هندی های برهمن و پیروان هندوئیسم و بابه ناک در زیر یک سقف  با چند زعیم و رهبری که خود را نماینده یک هزار و چهارصد میلیون انسان مسلمان دنیا  بویژه مسلمانان هردم شهید افغانستان جا می زنند ، در این کنفرانس کابل باهم می نشینند.

 در کنفرانس کابل به شکل غیر مستقیم منافع اسراییل و فلسطین هم اگر مورد بحث و فحث قرار نخواهد گیرد ،  اما منافع اسراییل و فلسطین مد نظر خواهد بود و به یقین که درد شقیقه را از قبرغه ها می کشند.

در ظاهرامر پیروان لایسیسم ، سکولاریسم و مدرنیسم اعم از کنفوسیونیسم و بودیسم و برهمنیسم و هندوئیسم در یک سو و گویا انسانهایی " از قرن سیزدهم "  بگفته وزرای لندنی  با بنیادگراها که از طیف های گوناگون اخوانیسم تا سلفیسم و طالبانیسم را در صف خود نهفته دارند و در کنار شان پیروان چهار طریقه و چهارده خانواده صوفی ایسم و مدرنیست های شرمندوک و خجول وطنی هم کم نیستند ، در سون دیگردر زیر یک سقف می نشینند.

پان اتلانتیست ها ، پان اسلامیست ها و پان ترکیست ها و پان ایرانیست ها و... از هفتاد کشور دنیا و انسانهایی از پنج قاره با کسانی که خود را میراث خواران برحق امپراطوری مغلهای هند و بابر می دانند و کابل را پایتخت بهاری شان در عمق استراتیژی چوهدری های پنجاب می شمرند ، همه زیر یک سقف می نشینند. 

آیا میتوان گفت که :

جنگ هفتاد و دوملت همه را عذر بنه

چون ندیدند حقیقت ، ره افسانه زدند 

اما همین اکنون هاتف بگوشم زمزمه میکند که :

ای دل غمدیده حالت به شود دل بد مکن

وین سر شوریده باز آید بسامان غم مخور

هان مشو نومید چون واقف نئی از سر غیب

باشد اندر پرده بازی های پنهان غم مخور

ای دل ار سیل فنا بنیاد هستی برکند

چون ترا نوح است کشتیبان ز طوفان غم مخور

گرچه منزل بسی خطرناکست و مقصد نا پدید

هیچ راهی نیست که آنرا نیست پایان غم مخور

حافظا در کنج فقر وخلوت شبهای تار

تا بود وردت دعا و درس قران غم مخور  

اما ، از هزار سال است که طبل جنگ صلیبی را نواخته اند و تا هنوز کشمکش در باره یورشلیم و بیت المقدس و فلسطین حل نشده است و کماکان این تلاش را نام دیگر نهاده اند. 

از زمانیکه پاپ اوربن دوم در 1095 میلادی برای افروختن جنگ صلیبی از ایتالیا وارد فرانسه گردید ، از همان زمان تاحالا خونین ترین جنگ ها برای دفاع از امپراطوری ها گاهی زیر بیرق صلیب مقدس یا زیر بیرق هلال جریان داشته و در میدان مصر و سوریه و فلسطین نه امروز صلاح الدین ایوبی وجود دارد و نه کسانی که بتوانند مشکل فلسطین را در خود فلسطین حل کنند بلکه افغانستان را کشور پسا منازعه دانسته و با یک "پوست کونفلکت گفتن" پوست از جان مردم ما می کشند و کابل و افغانستان را میدان باجگیری های خود می سازند. 

عده ای در کاخهای مرمرین و غرق در عیش نوش لمیده اند اما دعوای فلسطین را در افغانستان می خواهند حل نمایند.

عده ای مشکل کشمیر را در کابل حل می کنند وعده ای هم درد تبت و آسیایی میانه را از گرده های فرزندان کوهپایه های هندوکش می کشند.

هر یکی بخاطر آرمان ها و منافع خود دلبری می کند.

دولت کابل و کارگذارانی که خواهان شریک ساختن طالبان و گروه گگ حکمتیار در قدرت سیاسی رسمی اند ، در بیخ گوش خود برچه آی اس آی و زمامداران پاکستان را می بینند و مردم را دعوت به انقیاد می کنند و از این کنفرانس نیز مشروعیت می طلبند! همانطوری که از " جرگه صلح" قطعنامه مشروعیت نا مشروع خود را خواستند بدست بیاورند.

اینکه چه می خواهند بدست بیاورند ، پنهان نیست و اما اینکه چه می توانند بدست بیاورند ، این موضوع در حاله ابهام قرار دارد.

 پرواضح و مبرهن که ارگ نشینان می خواهند چیزی بدست بیاورند ، اما در دنیای داد و ستد سیاسی و اقتصادی و سرمایه بطور کلی باید پرسید که در بدل آنچه می خواهند بدست بیاورند ، چه را بازهم از دست می دهند ؟

چون در داد و ستد ، گرفتن یک طرف معامله است و پرداختن طرف دیگر .

 ارگ نشینان کابل که بنام افغانستان و مردم افغانستان در این معامله بزرگ می نشینند ، چه میخواهند بدست بیاورند و در بدل آن چه از دست می دهند و چه تعهد هایی می بندند؟

آیا در بین کسانی که دل به اریکه قدرت خوش کرده اند ، این سوال مطرح خواهد شد که در بازی بزرگ درقرن نزده میان امپراتوری روس و انگلیس تا چه حد از طول وعرض و بلندی وکوها وکوهتل های افغانستان بریده شد و سر انجام چگونه در قصر چهلستون میان عبد الرحمن فرزند افضل خان با دیورند معامله ای صورت گرفت و استبداد کماکان بیداد کرد و امروز از حامد کرزی گرفته تا اشرف غنی احمد زی و دیگران زبان های انگلیسی ، اردو ، عربی ، فرانسوی ، روسی و جرمنی را کم تر از زبان مادری خود نمی دانند ، اما آیا فهمیدن زبان دیگران به مفهوم فهمیدن بار ومنافع و آنچه در متن کلام و زبا ن شان نهفته است ، خواهد بود و می باشد ؟

اگر یک امیرعبد الرحمن جفای بزرگی به مردم افغانستان و دو طرف خط دیورند و گرداگرد افغانستان کرد و 1893 تا حال جنجال اش به دو طرف خط دیورند و منطقه ادامه دارد ، مسولیت جمعی حامد کرزی و اشرف غنی احمد زی و یاران شان در کابینه و بیرون در پیشگاه تاریخ چه خواهد بود و چه روزگاری بالای مردم هر دم شهید افغانستان باز خواهد آمد ؟

 شرکت کنندگان در سیمینار کابل به نمایندگی از کشورها وقاره ها و فرهنگ ها و منافع  دور و نزدیک خود از اروپا و امریکا و جاپان و هند و چین و روسیه و... سخن می گویند و در پشت سر شان نه شمشیر و تلوار بلکه پیمان اتلانتیک شمالی و صد ها پایگاه نظامی و یا پیمان شانگهای و صد ها کشتی های سر دریایی و زیر دریایی و انواع سلاح های مهیب و ذروی و کیمیاوی و هایدروجنی و بانکهای جهانی و وآسیایی و صندوق ها و وال استریت ها و...

 و ترت و فرت هایی وجود دارد ، که با خون میلیون ها انسان پدیده آمده اند ، اما در زرادخانه فکری ارگ نشینان و وزرای افغانستان چه قرار دارد ؟

توانایی دید شان تا چند فرسخ است ؟ 

آیا می خواهند دنیای مدرن را در قرن بیست ویکم تابع منافع پیش مدرن ساخته و برای ادامه حیات سیاسی شان تار و پود افکار قبیلوی را رنگ و روغن مدرن بزنند و از تمام مردم افغانستان می خواهند تا خود را صد سال دیگر فدای منافع افکار پیش مدرن بسازند ؟

 پیش روی چشمانم می بینم که دو زن را در طی چند روز پیش از کنفرانس کابل در بدخشان از جایی که  فوزیه کوفی وکیل ای پارلمان می آید ، سنگسار می کنند و در گوشه دیگر در کرخ هری جایی که گوهر شاد بیگم داشت و زادگاه رنگین دادفر سپنتا وزیر کابینه ای حامد کرزی است ، سر دو زن را می برند و حتی کودکی هفت ساله را به جرم جاسوسی در هلمند  می کشند. با تمام خون آشامی ها و جنایت های جنایت کاران حرفوی باید سر به آستان خون آشامان و پاسداران ای جهالت و جنایت و قباحت و شرارت و فساد نسایید ، بلکه بایست از منافع کوتاه مدت و دراز مدت مردم حمایت و دفاع کرد.

هریکی از این کنفرانس کابل توقع یا توقعاتی دارد من نیز نظرم را بطور ناتراش و ناخراش بیان می دارم. 

به همین ترتیب همه انسانهایی قرن بیست و یکم که از کشورهای صنعتی و رو به توسعه و رو به انکشاف می آیند ، با منطق و خرد مدرن کار دارند و در گوشه مغز خود هرکدام شان با خرد ناب کانت ها و فلاسفه از افلاطون تا ها برماس به سنجش می پردازند.

 دیدگاه های مختلف در مورد چگونگی رفتن و بیرون شدن شان از کنفرانس کابل وجود دارد.

انگیزه های شرکت در کنفرانس کابل با نتایجی که حاصل می کنند، متفاوت خواهد بود و این واضح است زیرا منافع همه یکسان و اشتهای همه برابر نیست. اما اگر قهر نشوید می توان گفت که این کنفرانس می تواند نشانه ای برای پیدا شدن ای نقطه عطفی در تقسیم مجدد جهان بعد از فروپاشی دیوار برلین بشمار آید. همه کسانی که خود را در" جنگ سوم جهانی" برنده می دانند ، جنگی که سرد بود و کرخت بود و گرمی اش فقط در خون های ریخته شده یک ونیم میلیون انسان افغانستان باید احساس می شد و دریای خون جاری می گردید و به نیابت بزرگترین کشورها و قدرت های جهانی و منطقوی خون بیچاره ترین وغریب ترین انسان های مومن و مسلمان کشور من ریخته می شد. جنگ نیابتی که در یک طرف لشکری را بنام مجاهد مسلح می ساختند و در طرف دیگر بنام " انقلابی" و ادامه دهنده انقلاب برگشت ناپذیر ثور!

جنگی که دریک طرف آن : یک گروه برای حفظ منافع و " سرحدات جنوب " اش هزاران نفر را در افغانستان مسلح ساخته بود و دیگری بخاطر منافع اش نقاب دفاع از اسلام را به چهره اش کشیده بود.

از سی سال به اینسو این جدال به آهنگ های مختلف و زیر و بم با سر و بی سر به گوشم می رسد.

از طرف دولت مداران کابل گفته می شود که : تدارک همه جانبه امنیتی از طرف نیروهایی افغانی و غیر افغانی برای برگزاری این سیمینار گرفته شده و خواهد شد و اشرف غنی احمد زی طراح آجندا و مهندس سیمنار از جانب ارگ نشینان است که می توان طرح اش را در اخبار باختر خواند.

در وقت برگزاری خواهیم دید که آیا نماینده های با مسوولیت از هفتاد کشور بزرگ و خورد دنیا یا کمتر از آن در کابل به زیر یک سقف خواهند نشست و در مورد ادامه گپ ها و فیصله های سیمنار لندن و " جرگه مشورتی صلح " در کابل صحبت ها را بسویی پیش خواهند برد که منافع دراز مدت ، میان مدت و کوتاه مدت شرکت کنندگان سیمینار را در افغانستان بالای دولت افغانستان تامین خواهند کرد و یا اینکه کشاکشها و رقابت های جهانی و منطقوی بازهم منافع ملی و تاریخی افغانستان را زیر شعاع قرار خواهد داد ؟

آیا همه آنهایی که خود را متمدن می گویند ، در این کنفرانس یکبار دیگر طالبان و گروه گگ حکمتیار را برگرده مردم ما رسما سوار خواهند نمود و بعدا اشکال مختلف بحران و کشاکش ها و رقابت ها را دامن خواهند زد ؟

من پیش از اینکه  این تند نویسی را بپایان برسانم ، به سخنان داهیانه آنتونیو گرامشی می اندیشم ..

" من بد بینم بدلیل عقل و ادراک ، اما خوشبینم بدلیل قصد و اراده "

من هنوز در افغانستان نیروی عظیمی از انسانها را می بینم که تسلیم هوا وهوس طالبانیسم و گروهک حکمتیار و یارانش نمی شوند و هرگز نمی خواهند تا افغانستان صوبه پنجم پاکستان گردد.

انهایی که نگذاشتند تا افغانستان جمهوری شانزدهم شوروی و یا یکی از اقمارش گردد ، به یقین که هرگز نخواهند گذاشت تا افغانستان و مردمش را بسوی اسارت دایمی سوق بدهند. 

باقی سمندر

سرطان 1389


این خبر را به اشتراک بگذارید
نظرات بینندگان:

>>>   بلی! هم وطن عزیزم جناب سمندر ! چه زیبا و رسا نوشتی . چه منطقی و بجا گفتنی ! جریان از همین قرار است که شما بگونه ی فشرده تر فرمودید. با درد و دریغ فراوان که مردم هردم شهید افغانستان هیچگاه رهبران دلسوز و انسان صفت و وطنپرست را نصیب نشدند که نشدند. نصیب شان هیمشه نوکر ها و چاکر ها و میهن فروش ها و قاتلان و قوم بازان و . . . بوده است . اکنون که معادن این سر زمین به ارزش تریلیون دالر شناخته شده، اولاد وطن باید منتظر مصیبت های ناشی از رقابت های دزدان منطقه و جهان باشد. و این دزدان منطقه و جهان غرض غارت سرمایه های طبیعی مردم ما، مسلمان به گلبدین ها و ملاعمرها و کرزی ها و ربانی ها و صبغت الله ها و امثالهم نیاز دارند. نتیجه ی کنفرانس کابل هم همان طور که شما گفتید، از قبل معلوم و هویداست . " سالیکه نیکوست از بهارش پیداست "

>>>   آفرین
بسیار زیبا نوشتی و بجا
انقدر کامل است که نمی شود چیزی بدان افزود
موفق باشید
میترا دانشجوی علوم سیاسی تهران

>>>   امروز چهل کشور دنیا در افغانستان نرو نظامی دارد چهل میلیارد دالر ظرف 9 سال در افغانستان کمک شده ک دولت 4میلیاردش هاذیر است حساب بدهد 36 مبلباردش کجا شد هزرها هم ک اخران از قدرت برون انداخته شد.تاجیک ها هم نوبتش رسیده تا جای خودرا به سییاف بدهد بد نوبت اوزبکها.مهم تر از همه ذمذمه خروخی نیروهای جارخی از افغانستان. خوب درینصورت افغانیستان چه اینده دارد.خوب همه میداند تباهی سیاهی جنگ خون ریزی .سوال کدوم ترح با سیاست میتواند جلوی این فاجعه را بیگیرد .من یگراهل دارم ک این میتواند .این سرتان را درمان کند.تجزیه افغانستان مانند یگسلاوی سابق که هرقوم برای خودش حکومت و کشور مستقیل داشته باشه.این طرح هم سود دارد هم ذیان .ولی سودش باعص نجاد مردوم بیچاره که سال ها جنگ خونرزیرا دیده که هیج امید به اینده نداره.دوم اقلان 3 مناتق ارام شده ومردومش در سلح وامید به اینده زندگی میکند.ونیروهای خرجی هم با خبالی راحت از این مناتق متوند بر گردد بکشور شان .بعد میماند مناتق بشتونها اول این مربود است به بشتونهاست چرقم حکومت میخاد.من مطمئنم دیگر نه انتهری میشه ونه ابروی نروهاخارجی موره.ابرومندانه میتواند از اقغانیستان خارج شود.ان تنها راهی هل افغانستان است. غیر ازین راه حل راهی دیگری وجود ندارد

>>>   برادر بزرگوار آقای سمندر سلام !
گل گفتی ودر سفتی موضوعیراکه تحت عنوان کنفرانس کابل یا مرکز کشاکشها و رقابتها نوشتی خیلیها جامع و درحقیقت واقعیت را انعکاس داده ای امیدوارم دوستان دیگری نیز از طریق این سایت نظرات خوب خویش را اظهار نمایدتا اذهان عامه روشن گردد

>>>   آقاي سمندر عزيز، درد ها را چه زيبا بيان كردي. باز هم منتظر نوشته هاي خوبت هستم.
موفق باشي
ترنم از هرات

>>>   خوانندگان عزیز!
در این روز های قبل از کنفرانس بین المللی کابل در همه نقاط شهر کابل کار به شدت جریان دارد تا یک بار دیگر آقای کرزی به چشم جهانیان خاک بپاشد که گویا کار ها به شدت جریان دارد.
همچنان که در زمان انتخاب ریاست جمهوری اش چنین بود. اما به مجردی که کنفرانس کابل ختم شد باز همان خرک است و همان درک. همان آش هست و همان کاسه.
لهذا چنین شخص عوامفریب باید افشا و رسوا شود تا عبرتی برای دیگران گردد.
اما شما جوانان عزیز باید این موضوع را به رسانه های بین المللی و به زبان انگلیسی و غیره افشا و بر ملا سازید تا جهانیان ار عمق فاجعه آگاهی پیدا کند و را های بهتری را برای نو سازی افغانستان جستجو نماید. جوانان عزیز دین خود را ادا کنید. و رژیم ......ملی آقای کرزی را برای جهانیان افشا کنید.

>>>   میتراجان قندولک شما بسیار خوب نوشتید آفرین رئیس حقوق بشر آینده افغانستان هستید.
خواهرک تان ثریا مسکو

>>>   جناب آقای سمندر بسیار زیاد گفتی ما همیشه کوشش کنیم تا بطور بسیار خلاصه وجان موضوع را به مردم کشور باید پیش کش کنیم زیرا زیاد گفتن حوصله میخواهد.

>>>   سلام عليكم
برادر محترم سمندر، همه فرموده هایتان بجاست مگر یک مسئله فراموش تان نشود که سنگسار کردن از جمله حدود اسلامی است، خدا کند مقصد شما سنگسار طالبانی باشد و الی از جمله مرتدین محسوب خواهی شد.
کوهی

>>>   ازبرادر گرامی وصاحب قلم جناب سمندر نمیدانم بکدامین زبان وعبارت تشکر وسپاس گفت.چه زیبا وکامل نوشتی من شک ندارم که حرفهای شما حرفهای دل تمامی فرزندان غیور وشجاع وطن است که دلش برای آبادانی افغانستان میطبد.
علی محمد از مشهد.

>>>   سلام به همه هموطنان عزیز وگرامی
بخواندن جملات شما ،
خوشحالم که خود را تنها اساس نمیکنم.
از تک تک واژه هایتان قوت قلب گرفته و در راهی که برگزیده ام، استوار تر میگردم.
دوست داشته باشیم وطن خود را، مادر مشترک مان را.
نگذاریم تا مادر مان را بازهم درنده خویان پاره پاره تر سازند.
بکوشیم تا راه های علاج دردهای بی درمان خود را بیابیم.
نبشته های من تلاشی نا چیز در این راه است.
این جای خشنودی است که بوسیله افغان پبپر یا شبکه خبر رسانه ها باهم ارتباط داریم. امیید وارم تا دست اندرکاران شبکه همییشه نیرومند واستوار باشند.
کامگار باشید.

باقی سمندر

>>>   مبارک مبارک
چی عجب که شما هم بلاخره حرف خوب وبد را تشخیص نمودید
من هم از اظهار نظر بیننده های این ویب سایت خوشحال شدم
که آهسته آهسته چشمان باز میگردد
مهینار


مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است



پربیننده ترین اخبار 48 ساعت گذشته
کليه حقوق محفوظ ميباشد.
نقل مطالب با ذکر منبع (شبکه اطلاع رسانی افغانستان) بلامانع است