مسلح‌ سازی شمال، دفاع خودی یا تفرقه‌ محلی
آمریکا با پلان مسلح‌ سازی می‌ خواهد تجربه‌ ی عراق را در افغانستان تطبیق دهد. از یکسو آمریکا ساختارهای اردوی عراق را مانند افغانستان، شکننده و ضعیف شکل داد تا اینکه زمینه‌ را برای داعش فراهم نموده و این کشور را درگیر اختلافات قومی و مذهبی ساخت 
تاریخ انتشار:   ۱۱:۰۷    ۱۳۹۵/۸/۱ کد خبر: 122843 منبع: پرینت

صدها تن در ولایت فاریاب در یک همایش بزرگ مردمی به حمایت از عبدالرشید دوستم، معاون اول ریاست جمهوری و نیروهای امنیتی کشور، مسلح شدند. این باشندگان می‌ گویند: به علت ناامنی و افزایش فعالیت‌ های مخالفین دولت دسته‌ های خیزش مردمی را ساخته‌ اند و در کنار نیروهای امنیتی،‌ می‌ ایستند.
زنان جوزجانی نیز برای دفاع از خود و در حمایت از فرزندانشان سلاح برداشته اند.

علاوه بر عبدالرشید دوستم؛ عطا محمد نور والی بلخ، محمد محقق معاون دوم رییس اجرایی، ظاهر قدیر معاون پارلمان از کسانی هستند که چندی قبل بصورت عملی در میان مردم سلاح توزیع می‌ نمودند.
پس از افزایش ناامنی‌ها در نقاط مختلف افغانستان به‌ خصوص در ولایت‌ های شمالی و ناتوانی نیروهای امنیتی در مهار مخالفان، در مناطقی از کشور بصورت منظم سلاح در میان مردم توزیع شده است تا در مقابل حملات مخالفان از خود دفاع نمایند.

مسلح‌ سازی اقوام و مناطق به این معنی است که دولت توانایی مقابله با ناامنی‌ها را ندارد و افغانستان را به‌ سمت جنگ‌ های داخلی و تفرقه‌ های قومی و درگیری‌ های محلی می‌ برد در حالیکه دولت افغانستان مسلح‌ سازی اقوام و مناطق به‌ خصوص در ولایت‌های شمالی را تحت نام خیزش مردمی توجیه می‌ کند.
چنانچه در این اواخر جنرال دوستم به سمت ولایات شمالی رفته است تا در مقابل گروه های مسلح مبارزه نماید اما وی برای مقابله با این گروه‌ ها، اقوام و مناطق را مسلح ساخته که باعث ایجاد حساسیت‌ های قومی شده و این زمینه‌ را مساعد ساخته تا مردم برای دفاع از جان و قوم خود دست به سلاح ببرند و این مساله باعث ایجاد درگیری‌ های قومی در آن مناطق گردیده است.

ناگفته نباید گذاشت، با وجودی‌ که از آوان حکومت موقت به این طرف، امریکا برای دولت افغانستان وعده‌ی بوجود آوردن نیروی امنیتی قوی با تجهیزات مدرن 350000 هزاری نفری را می‌ دهد؛ ولی در عمل دیده می‌ شود که نیروی هایی که امریکا به میان آورده یک نیروی ضعیف با ساختارهای شکننده و به شدت وابسته به امریکا می‌ باشد. از سویی دیگر، نیروهای امنیتی افغانستان فاقد دید استراتژیک و انگیزه بوده که هیچ تعریفی از دوست و دشمن ندارند و مشروعیت نبردهایشان در میدان‌ های جنگی به شدت زیر سوال می‌ باشد زیرا این نیروها در صف کفار ایستاده اند و بر ضد مسلمانان افغانستان جنگ امریکایی را به پیش می‌ برند. باوجود این وعده‌ ها، آمریکا در عمل بیشتر از این‌ که ساختارهای نیروهای امنیتی را تقویت نماید، همواره تلاش نموده تا ملیشه سازی نماید.

چنانچه، آمریکا چند سال قبل پولیس محلی (اربکی) را به هدف مقابله با ناامنی‌ها و گروه‌های مسلح به میان آورد و حالا از طرح مقاومت محلی و مسلح‌ سازی اقوام و مناطق علیه مخالفین مسلح حمایت می‌ کند که به خوبی پرده از دو رویی و منافقت امریکا بر می‌ دارد.
آمریکا با پلان مسلح‌ سازی می‌ خواهد تجربه‌ ی عراق را در افغانستان به معرض تطبیق قرار دهد. طوری‌ که از یکسو آمریکا ساختارهای اردوی عراق را مانند اردوی افغانستان، شکننده و ضعیف شکل داده بود که توانایی دفاع از مردم را نداشتند و در یک سردرگمی بسر می‌بردند تا اینکه زمینه‌ را فراهم ساختند تا داعش مناطق زیادی از عراق را تصرف کند و این کشور را درگیر اختلافات قومی و مذهبی ساخته و مردم را تشنه‌ی خون یکدیگر سازند.

پلان مسلح‌ سازی اقوام و مناطق در افغانستان طرح جدیدی است که استعمار به بهانه مبارزه با ناامنی‌‌ ها، سران قومی و مقامات بلند رتبه دولتی را تشویق می‌ کند تا اقوام و مناطق شان را مسلح سازند.
بدون شک، مسلح‌ سازی باعث شدت یافتن درگیری‌ های قومی و محلی، آزار و اذیت مردم، توسعه ناامنی‌‌ها، اختلافات فرقه‌ای و تقسیم مناطق به واحدهای کوچکتر می‌‌ شود. افزون بر این، این طور اقدامات تشنج برانگیز و مسلح‌سازی به‌ حتم مناطق دیگر افغانستان را تهدید نموده و آن‌ ها نیز دست به سلاح و مسلح‌ سازی مناطق شان خواهند زد و با این حرکت‌‌ ها افغانستان بار دیگر درگیر اختلافات و صف‌بندی‌‌ های جدید گروهی و سمتی خواهد گردید.
این حالت فضای مناسبی را برای تطبیق پلان‌ های جدید امریکا مساعد ساخته که بصورت وسیع‌ از این خشونت‌‌ ها و مسلح‌ سازی سود خواهند برد؛ ولی مردم عام و مظلوم این مناطق هیزم سوخت این جنگ تباه‌ کن و تفرقه انداز خواهند شد.

در نهایت، از آنجایی‌ که افغانستان منحیث یک وسیله برای تحقق اهداف استراتژیک امریکا می‌ باشد، بنا مسلح‌ سازی اقوام و مناطق، زمینه‌ی مساعد را می‌سازد تا امریکا با بهره‌ برداری از این فضا، اهداف استراتژیک و منطقوی‌ اش را نشانه گیرد. چنانچه گسترش جنگ به آسیای میانه و سرحدات چین و تهدید غیر مستقیم روسیه و چین توسط گروه‌ های مسلح و امتیازگیری از جمهوریت‌ های آسیای میانه از مهم ‎ترین این اهداف می‌ باشد. از این‌ رو، مردم افغانستان بوضاحت پلان جدید استعمار را درک نموده و تلاش می کنند تا امور شان را خود به دوش گرفته و نگذارند بیشتر از این از آن‌ها منحیث هیزم سوخت جنگ‌ های نیابتی و استخباراتی استفاده صورت گیرد. آن‌ها اسلام را منحیث معیار عمل و حلال همه‌ ی مشکلات و بدبختی‌ های شان بپندارند و به دساتیر آن در همه بخش‌ های زندگی اعم از سیاست، اقتصاد، اجتماع و فرهنگ چنگ بزنند.

مصدق سهاک


این خبر را به اشتراک بگذارید
نظرات بینندگان:

>>>   آقای سهاک!
شما اشتباه میکنید. کشور های خارجی به افغانستان کمک میکنند تا مردم افغانستان در امن و امنیت زندگی کنند. کشور های خارجی فقط دعای مردم افغانستان را ضرورت دارند که در روز قیامت به درد شان بخورد، این بیچاره ها دیگر هیچ چیز از افغانستان نمیخواهند!!!

>>>   تفرقه محلی است به دستوربیگانگان ونه دفاع خودی

>>>   خیزش گران مردمی باید بر علیه طالب طلب ارگ خیزش کنند
در زمانیکه جنرال دوستم مصروف جنگ در غورماچ بودند صد ها نفر مرد و حتا زنان در حمایت از جنرال دوستم تحت نام خیزش های مردمی مسلح شدند. اما شگفت آور اینست که این خیزش گران مردمی در زیر عکس بزرگ دوستم و غنی احمدزی شعار مرگ به طالبان و زنده باد دوستم و غنی سر دادند. این در حالیست که جنگ در شمال از جمله در فاریاب و قندوز مطابق به سناریوی غنی، اتمر و کرزی و کشور های حامی آنها به پیش میرود.
به باور من اگر واقعا در افغانستان خیزش های خود جوش مردمی وجود می داشت حکومت تروریست پروری غنی ، اتمر و کرزی هرگز نمی توانستند از یک طرف غمخوار طالبان باشند و از طرف دیگر غمخوار مردم.
رسالت هر خیزش مردمی اینست که یخ ارگ را بگیرند که یا با تروریست ها باشند و یا با مردم. و به یکبارگی به بازی دوگانه ارگ خاتمه داده خود شان ابتکار عمل را در دست بگیرند و از جان، مال و ناموس خویش دفاع کنند.
مسلح شدن مردم در فاریاب و جوزجان اگر خیزش مردمی هستند باید به جنگ موش و گربه ارگ خاتمه دهند و در برابر جنرال دوستم این پرسش را قرار بدهند که رابطه خود با ارگ را روشن سازد که ارگ با کی است با طالبان و یا خیزش های ضد طالبان؟
اگر این خیزش های محلی بدون آگاهی سیاسی صرف رسالت خویش را در شخصیت پرستی و محل گرایی و تصفیه حسابات قومی و تنظیمی جستجو کنند، به باور من چندان تفاوتی با ملیشه سازی های ۴ دهه اخیر افغانستان ندارد و عواقب آن به همگان معلوم است.

>>>   سر نخ از نزد مردم و خیزش های مردمی گم شده .
این چگونه خیزش مردمی است که زیرعکس های (غنی ناتو ) پدر اصلی طالبان شعار مرگ به طالب سر داده میشود ، الیته در تمام ولایات شمال کشور ؟؟؟؟؟؟

>>>   اين خيزش ها همش براي شكستن روحيه جمعيت و غير مستقيم راه صاف كردن براي نيرو هاي تازه طالب براي سال اينده است

>>>   هرقریه بایدمسلح باشد وهرخانه بایدسلاح داشتهباشد تاازامنیتوناموسخوددفاعکندوالادرسمت شمالمردم فارسیوان باقینخواهدماند همانطورکهقندوز باتوطعه ودست به دست شدن پشتون سازی شدومردم فارسیوان ازترس طالبان فارسیوان کش واستخدام شده اشرفغنی وکرزی آواره داخلوخارجشدند خانه های شان سوخته وخودقتل عام شدند اشرفغنی وعید اله سرمردم را گرم نموده تاطرح پشتونسازی درافغانستانکاملگردد بااحترام


مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است



پربیننده ترین اخبار 48 ساعت گذشته
کليه حقوق محفوظ ميباشد.
نقل مطالب با ذکر منبع (شبکه اطلاع رسانی افغانستان) بلامانع است