هنوز تعریف مشخصی از تروریزم از جانب جامعه شناسان و دانشمندان علوم سیاسی که بتواند جامع و کامل بوده باشد ارایه نگردیده بلکه هر کسی از دیدگاه خود بر آن پرداخته است. عده ای می گویند ترور طوری که از نامش برمی آید به معنی ایجاد ترس و وحشت بوده که بواسطه نیل به اهداف سیاسی کشتن افراد بیگناه ملکی و یا غیر ملکی به طور غافلگیرانه را شامل گردیده که قتل انسانهای بیگناه خواه به وسیله افراد و باندها و یا گاه توسط دولتها و تشکلها انجام پذیرد همه را در بر می گیرد.

این تعریف به طور عموم شامل هر نوع عملیات دهشت افگنی که منجر به قتل افراد بیگناه ملکی و یا عملیات انتحاری و یا عملیات نظامی دیگر گردد همه را شامل شده خواه این عملیات توسط افراد و باندها و یا توسط دولت ها صورت گیرد همه می توانند مصادیقی از تروریزم به حساب آیند که این تعریف نیز با ملاحظاتی همراه بوده چنانچه بعضا ادعا شده مردمانی که مستقیم زیر ستم و اشغال قرار دارند و همه ی دروازه های مبارزه مشروع برزخ آنها مسدود گردیده است.

چاره ای جز انجام چنین اعمالی ندارند که نباید عملکردشان شامل لیست اعمال تروریستی گردد که این ادعا هم نمی تواند دلایل موجه و قابل قبولی همراه داشته باشد زیرا جنگ باید در میدان جنگ صورت گیرد نه در داخل مناطق مسکونی و حریم خانواده ها، مدارس و چهارراه های عمومی و وسایل ترانسپورت عامه و امثال آنها چرا که چنین اعمالی باعث کشتار ده ها و صدها انسان بی گناه به شمول اطفال و زنان و پیران می گردد و انجام چنین اعمالی از طرف هر جریانی و تحت هر نامی و شعاری که باشد نه مصداقی برای مبارزه حق طلبانه بوده و نه هم از نظر شرع و عقل و وجدان انسانی توجیه پذیری دارد زیرا کشتن انسان های بیگناه بواسطه رسیدن به اهداف سیاسی زیر هر عنوانی که باشد عمل زشت و وحشت زایی بوده که قابل تقبیح و سرزنش است.

سید محمد خیرخواه

مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است