از هنگام تشکیل و پایه ریزی حزب جمعیت اسلامی بعنوان صدای واحد و یگانه ی تاجیک تبارها تاکنون قریب به 45 سال می گذرد ولی دیرزمانی است که این حزب دیگر وجهه و وقار پیشین خود را از دست داده است و با اتخاذ تصامیم غلط سران خود، روزبروز منزوی تر و محدودتر می گردد.

افراد برجسته و سرشناسی همچون برهان الدین ربانی، احمدشاه مسعود، محمد قسیم فهیم، سید نور الله عماد، داکتر عبدالله، اسماعیل خان، محمد یونس قانونی و... که روزگاری نقشی برجسته و اساسی در تحرکات، تصمیمات و جابجایی های حکومتی داشتند این روزها یا در گور خفته اند یا زنده به گور شده اند!

باید اذعان کرد که مصروف شدن برخی سران شاخص این حزب به ایتلاف ها و احزاب ناآشنا و موقتی همچون تغییر و امید، افغانستان نوین و امثالهم که هرگز قدرت و نفوذ جمعیت اسلامی را نیافتند؛ نه تنها موجب توسعه و تحکیم تاجیک تبارها نشد بلکه رفته رفته بنیان های حزب اولیه و اصلی را نیز سست کرد.

هم اکنون نیز به ظاهر، امر الله صالح، عبدالله، صلاح الدین ربانی، عطامحمد نور، یونس قانونی، اسماعیل خان، ادیب فهیم، احمد ضیا و احمد ولی مسعود در این حزب عضویت داشته و از این آدرس موضع گیری می نمایند اما نمی توان کتمان کرد که چه بروز مقتدرترین حزب افغانستان آمده است؟

انتصاب وزرا و والی ها در حکومت وحدت ملی، جابجایی ها در ارگ ریاست جمهوری، ورود و اضافه شدن حزب اسلامی به دیگر احزاب پشتون تبار و نام آشنای افغانستان و رخنه ی نفاق و تفرقه درمیان سران و افراد برجسته ی قوم تاجیک همه و همه منجر به احساس خطر و انزوای حزب جمعیت اسلامی شده است.

با این تفاسیر باید اذعان کرد که مصروف شدن رهبران این قوم بزرگ و روزگاری قدرتمند و متنفذ افغانستان تحت تبار تاجیک به امور کم اهمیت و درجه چند و نیز زدوبندها و معامله گری ها، راه را برای عده ای متعصب و مزدور پشتون تبار باز گذاشت تا نبض سیاست خارجی، اقتصاد ملی و اوضاع امنیتی را در دست بگیرند.

بنابراین آنچه بیش از همه ضرورت دارد و حایز اهمیت می نماید میدان دان به نسل جدیدی از افراد نخبه و تحصیل کرده و باانگیزه ی تاجیک برای ورود به حزب جمعیت اسلامی و سخن گفتن از تریبون این حزب برجسته ی این قوم برجسته باشد وگرنه احتمال قریب به یقین، گلبدین حکمتیار تیغ برنده ای بر گلوی تاجیک ها خواهد بود و ریشه جمعیت اسلامی را خواهد خشکانید.

کد (8)

>>>   سلام علیکم برای تمام خوانندگان محترم!
همه و همه از الف تا یا از تمام اقوام در این سی سال اخیر البته که قاتلین ملت هستند...
نمیدانم از کی یا کدام شخص گله کنیم چون ما افغان ها خود را مسلمان میگویم اما پیرو اسلام عزیز اصلا نیستم کشور اسلامی و مردم مسلمان به نام هستیم. اولا در اسلام عزیز تضات و برتری وجود ندارد چون اسلام دین برادری برابری عدالت است.
جناب ها لطفا برایم یک رهبر را بگوید که احداقل 30 ‰ عدالت اسلامی داشته باشد. ثانیا کدام رهبر قومی شما برای مردم خود خدمت کرده که همه ما و شما از راه الله متعال دوری کرده به حرف های شیطان صفتانه انها روان هستیم. اگر خایین است تمام اینها احداقل در همین 30 سال اخیر که ما به چشم سر دیدیم خایین، جانی قاتل، هستند ههمرخته شده خاریجی ها هستند. اگر از عدالت واقعی اسلامی حرف میزنیم پس همه این ها باید محکمه شوند حتی از قبر هایشان بیرون انداخته شوند اما دور از راه اسلام شده همه ما مرده پرست و قوم پرست گردیدیم. شما لطف کنید در کجا قران امده که اگر یک انسان 1 نفر را یا 20 نفر 10000 نفر را قسدا به قتل رسانده الله پاک میبخشد پس قاتل قاتل است اگر یکی را به قتل برسانی یا هزار نفر را برای قاتل قساس و اتش ابدی تعین شده است.
پس برادران بیاید اول خود را نفس خود را پاک بسازیم بعدا دیگران را. در این مملکت دوزد هم میگوید دوزد صاحب خانه هم میگوید دوزد پس بدان که ذات پاک الله العظم از ظاهر و باطن ما باخبر است. اولین و مقدسترین جهاد فی نفس است بعدا جهاد فی سبیل الله نه چوروچپاول کردن بیت المال بنام غنیمت شمرده دوران جهاد شرم است به همه رهبران دوز که همه مردم مسلمان ما را به گمراهی کشاندن بنام اسلام ، انشاءالله که ذره ذره حساب خواهی داد از شخص خودم گرفته تا رهبر که بنام جهاد به سوی فساد روان است.
اگر ما خود را به راه قران پاک شریعت واقعی سلامی و عدالت خداوندی برابر کنیم هیچ شیطان داخلی و یا خارجی بنام کمونیست، جهادی، طالب دین یا داعش بنام اسلام عزیز یا ازادی های غربی از ما استفاده کنند. هنوز هم در توبه الله العظم برای همه ما باز است بیاید قبل از مردن خود ایمان خود را تسلیم ابلیس نکنیم بیاید یکدیگر را مانند برادر مسلمان در اغوش گرفته وطن خود اولاد های اینده این وطن را از شرفساد و ابلیس های انسان صفت دور نمایم . بیاید درس تعلیم خود را مطابق علم قران پاک عملی کنیم تا هردو جهان را نصیب خود بسازیم.
هنوز هم وقت است خود را از رهبران، دوستان شیطان صفت مارا بخاطر منافع شخصی خود غرق گناه میسازد
دوری کنیم با خدا باشیم که خداوند هرگز بنده با ایمان خود را در تاریکی و تنهای رها نمیکند.
حرف ها بسار است اگر از جنایت خیانت فتل و قتال حرف بزنیم هیچ رهبر و قدرت مند را بدون گناه نخواهی دید.
به امید ایمان کامل هدایت براه حق انشاءالله که همه ما مانند یک برادر و خواهر مسلمان بدون تعبیض خوف خطر از یکدیگر زیر یک سقف زندگی کنیم انشاءالله و تعالی.
با احترام.
قیس

>>>   نه تنها حکمتیار بلکه هر فرد افغانسنان مکلف است که. ریشه های این دزدان حرفوی را خشک نماید همین چپاولګران مسلکی هستند که باعث ویرانی مملکت شدند و بدون دزدی دیګر هیچ هدف ندارند.
بلوچ.

>>>   حالا وقت تيغ وشمشير كذشته ويك نفر هم نمى تواند با يك تيغ همه را بكشد .خودم از كابل ميباشم تا جايكه من اطلاع دارم أكثر أعضاى حزب اسلامى درى زبانها بودند واستند نميدانم منظور نويسنده كدام تاجك هاست .

>>>   این یک توطئه از طرف دشمنان حزب اسلامی وجمعیت اسلامی که کویا حکمتیار تیخ برنده به جمعیت اسلامی است این دو حزب در سابق در اثر مداخلات کمونستان چه از شعله ای ها وخلقیها وپرچم ها اختلافات داشتند اما حالا آنها هوشیار وبیداری سیاسی زیادتر کسب کرده اند ودیگر دشمنان شان نمیتواند آنهایت را به هم و از هم دور سازد، هردو حزب جوانان نغبه تحصیل کرده دارند وهر دسیسه دشمن فکری خود را در نطفه خنثی میکند ودر این شکی نیست که این دو حزب جوانان مسلمان از اقوام مختلف تاجک وپشتون وحتی ازبک وبرادران هزاره در خود دارند تفرقه سمتی ولسانی کار کسانی است که به اسلام عزیز ایمان راسخ ندارند و حزب اسلامی یک حزب فراقومی از اقوام مختلف افغانستان را دارا است این نوشته یک توطئه در حق این احزاب است باید آنها بیدار و هوشیار باشند .
عبدالله ریحان

>>>   گلبدین حکمتیار نه تنها تیغ برنده برگلوی تاجیک تبار بل برگلوی تمام ملیت های غیر پشتون وپشتون های غریب وبیچاره ایکه سالهاست فریب این جنایتکار را خورده اند ودر طی این 30 سال اخیر به امید رسیدن بیک زندگی نسبتا آرام وبدون جنگ وخونریزی گزرانده اند سردمداران کشور که انسان نماهای بیش نیستند بجز خیال جیب های شان وپر کردن بانکهای دیگر چرتی بسر ندارند و اینبار هم توانستند با فریب وخدعه کمک های خارجی راجذب نمایند که باهم همان آش است وهمان کاسه پولدار ها پولدارتر میشوند وغریب ها غریب تر.

>>>   کدام اقتدار؟؟؟؟؟!!!!

>>>   تاجیک جان خواب دیدی خیر باشد.

>>>   بسیار کار نیک ومبارکی است.

>>>   تاجیکها بدون حمايت هزاره ها هیچ قدرتی ندارند؟

>>>   تاجیکها توهم زده شده اند.

>>>   تاجیکها ی عزیز همی که سرتان در تنتان هست خدای خود را شکر کنید .

>>>   عبدالله جان خود را نگاه کند خدا را شکر کند.

>>>   تاجیکها تا حال هم بیشتر از حد خود سهم دارند واز سرشان هم زیاد است.

>>>   تاجیکها بهتر است پایشان را اندازه گلیمشان دراز کند. همی قدر هم از سرتان زیاد است.

>>>   حکمتیارتیغ برنده برای تاجکها نیست بلکه تیغ برنده برای خائینین ودزد ها میباشد حزب اسلامی مربوط یک قوم نیست بلکه مربوط تمام افغانستان است باید گفت که پنج یا شش نفربه هیچ صورت تعین کننده سرنوشت افغانستان شده نمیتواند

>>>   اگر تیغ عالم بجنبد زجای
نه بردرگی تانخواهد خدای
برای تضعیف ونابودی جوانان بادرک ومومن جمعیت از سالیان متمادی بدینسو نقشه های فراوان کشیده اند تا شوددرین صف رخنه وارد نموده مزدوران بی دین خودرا به لباس دین واسلام بالای ملت غیور ومجاهد این سامان تحمیل نمایند ولی هربار که برنامه ای برای اجحاف این جنبش اصیل اسلامی گرفته اندبهتر از پیش وقوی تر از اول درخشیده است اگر گروه عظیم از قوماندان ها وسردمداران این حرکت را ترور نمودند همچوانجنیر صاحب جان محمد خان کنری وطارق خان لغمان و ذبیح الله خان شهید و اکثریت شهیدهای پلچرخی وقاضی صاحب اسلام الدین خان وهمه همرا ه هانشان و.. یک سر موی از حدت وشدت وقوت این تنظیم نتوانستند بکاهند واگرمسعود وربانیش را به شهادت رسانیدند باز جمعیت قوی وقویتر شد وانشا الله این حرکت وزین ومقاوم درین دیار باقی خواهد ماند
اما خطرناکترین دسیسه ای شیطانی انها این است که عناصر بی دین وضعیف الایمان وبی تفاوت را در صف حهاد گران جمعیت جا داده وانها را به مناصب عالی ومقام های رفیع از ادرس این منظمه ای اسلامی رسانیده اند تا روزی مفکوره وعقاید پیروان این جنبش اسلامی را تغییر دهند وتعداد انها کم هم نیست یک روزگاری از ادرس جمعیت به منصب های وزارت داخله ومعاونیت اول ریاست جمهوری و قصر های چنار وسپیدار وسایر وزارت خانه ها راه یافته اند ولی جمعیتی ها ان همه را میشناسند وهیچ گاه انها را از زمره ای خود محسوب نکرده ایشان را گروه های نفوذی بیش نمیدانند وخود راه روشن وشعار {رضای خداوند هدف واعلای کلمه حقراه وشهادت درین مسیر از بلندترینارمان های ماست} وراه خودرا از میان کوره راه های جعلی ومخترق پیدانموده وازین تلاطم امواج ظالمانه عبور خواهد کرد
حکمتیار بلای تازه بجان جمعیت نیست او وشرق وغرب وپیروان شان از سالهای متمادی فقط بخاطر ازبین بردن جمعیت کار میکنند وقتی حکمتیار کار ارای خودرا از دست داد برای نابودی جمعیت طالب ساختند وداعش جور کردند وهمه کمونیست های وطن فروش رامنظم نمودهدر برابر انها بسیج کردند وتمام تکنوکرات های شرق وغرب همه رادریک صف اراستند!!!ولی لله الحمد هنوز دوسه جمعیتی در گوشه وکنار نفس میکشند ونمیگذارند این اواز رسا وحق طلبانه خاموش گردد
دوست داران جمعیت باید بدانند که این حزب اسلامی به قوم ومنطقه وگروه خاص تغلق نداشته این یکی دیگر از توطیه های دشمن است که میخواهد بدین وسیله میان پیروان جمعیت تفرقه ایجاد نموده به اهداف نادرست وشوم خود برسندیک روزگاری اکثریت شورای رهبری جمعیت از برادران پشتون بودند وهنوز هم فرزندان وهمفکران شان این حزب را که مربوط به خودشان است رها نکرده اندوهمچنان در برادران اوزبک وترکمن گروه غفیر درین تنظیم بودند وهستند وخواهند بود{یریدون لیطفیوانورالله بافواه‌هم‌والله متم نوره ولو کره الکافرون}خلا صه ای کلام وفشرده ای مطلب این که جمعیت غیر قابل تجزیه وجدای ناپذیر است ومال هیچ گروه وقوم خاصی نیست وجمعیت از جمعیتی ها است
یکی از جمعیتی های ولایت سرپل

>>>   البته احزاب متعلق به هزاره ها نیزهمچنین است.
ع

>>>   بدین معنی که حزب جمیعت فقط مدافع صدای واحد تاجکها بوده وبس یعنی دیگرمسؤلیتی نداشته ؟

>>>   درود! جناب نویسنده: در نخست باید پایه گذاران این حزب را که تاجیک ها ویا کسانی دیگری هم بودند ؛ بدان و بعد انحصارگرایی نمایید!

>>>   در شهر کورها یک چشم پادشاه است.
حالا در کشور خرابه افغانستان جمعیت اقدار دارد!!!!!!!!!

>>>   سهم بیشتر میخواهید بروید تاجیکستان.

>>>   برادران حزبی وجمیعت حرفی راکه می خواهید به مردم برسانید بالای حرفتان فکر کنید ‌‌وصد درصد متیقین باشید ودر راستیش تردید نه داشته باشیدآنچه بر زبان میرانید وآنچه را که می نویسید ازبین نمی رود در طبیعت ثبت می شود در کتابها برای آینده گان باقی می ماند راستی وراستگوی کاری شایسته وانسانی است .حرکتی اسلامی سال 1348 در پوهنتون کابل آغاز شد توسط جوانان مسلمان وبه مشوره وتشویق پوهاند غلام محمد نیازی مولوی حبیب الرحمن استاد توانا برهاندین ربانی استاذ شهرانی .......ودر بخش جوانان حبیب الر خود نجرابی ربانی عطیش
عبد الرحیم نیازی سیف الدین ین نصرتیار اسةاذ جمعه خان ادیب نورستانی داکتر محمد عمر بدخشی .دلجوی حسینی،سی د................وگلبدین از حزب خلق سال ۱۳۴۹ داخل این جریان شد وبنام جوانان مسلمان یاد میشد

>>>   شما سادگی نکنید راکتیار چه باشد که تیخ برنده به تاجک ها باشد او همیشه و پسر ناخلفش در این روز ها به دست بوسی ما امده ولی همیشه نامردانه عمل کردند گر چه ما اعتماد نداریم ولی سر گلو وملو امشاالله که خبر هم نیستم شمایان مطمین باشید

>>> حزب و جمعیت فقط اختلافات صلیقوی داشته. اعضای هردو حزب بانیان نهضت بزرگ اسلامی هستند. انشاالله به یاری خداوند آن روز دور نیست که حزب و جمعیت با هم متحد شوند و همه نژادپرستان چپ و مزدوران چین و روس رو سیاه شوند.
شریف

>>>   هزاره ها، تاجیک ها، ازبیک ها، ترکمن ها، و غیره باید بدانند که درین معادله تمامیت خواهی پشتونها هر کدام آنها جدا جدا بازنده هستند۰ این نکته حیاتی است که تمام قوم های غیر پشتون باید خصومت های مختلف گذشته بین هم را کنار بگذارند و باید سخت باهم متحد شوند تا بتواند برضد تمامیت خواهی پشتون ایستادگی کنند۰

>>>   تو سهم بیشتر میخوائی برو به خیبر پختونخوا پاکستان، جائی که اصلن تعلق دارید۰

>>>   این وطن خانه همه ملت افغانستان است هیچگاه هیچکس خود را بیگانه فکر نکند همه ما وشما برادران هستیم کوشش کنید اسلام عزیز را سرمشق خود قرار دهید از سخنان بویناک که از آن احساس نفاق و شقاق را به ارمغان می‌آورد دوری کنید .
عبدالله ریحان

>>>   بجواب بلوچ
همین هابودند که سرسختانه مبارزه نمودند وتوتحصیل کردی وګرنه تاهنوز هم مصروف کلینری درملی بس های پاکستان ویاهم ګارسون دریکی ازهوتل های اروپا وامریکابودی

>>>   خدا کند بعداز اینقدر سال ها درگیری بچه های نازنین مردم واین مملکت را بخاطر منافع شخصی خودشان به کشتن دادن.امیدوارم که از سری خری شیطان بیایند پاین

>>>   مقاله نویس غلط ننویس گلبدین حکمتیار رهبر حزب اسلامی بیشتر در بین اقوام تاجک نفوذ دارد و بعداَ در بین مردم ازبک هم نفوذ قابل ملاحظه ای دارد و حزب اسلامی متعلق به قوم پشتون نیست. افغانستان شمول است . این دست های بیگانه ها است . که یک رهبر ملی را وابسته به یک قوم معرفی مینماید تا باشد که محبوبیت او دربین مردم کاسته شود . امریکایی ها یک سیاه پوست را که شصت سال قبل غلام سفید پوستان بودند بادار و پادشاه خود ساختند. چرا در بین ما پشتون ازبک تاچک هزاره میگوید .
وسلام محمود از افغانستان

>>>   در نگاه بنده، هر آن کسی که از داعیه برحق تاجیکها حمایت می کند، پشتیبانی اش ستودنیست ؛
چه چپی پنداریش و چه راستی ؛
امروز در افغانستان تحزب سیاسی یک امر رنگ باخته است ؛
بخواهی یا نه، مردم ما جبراً به تعصب قومی و زبانی کشانده شده است ؛
هرکسی که گرزی بدست گرفته، بر فرق دشمنت می کوبد، درخور ستایش و آفرین است !

>>>   ما تاجکان هیچ وحدت نداریم هویت تاجک بودن را تاحال درک نکردند مردم کابل اکثر شان تاجک است انقدر که به پشتون ها سه قات میشوند به یک بدخشی و یک پنجشیری نمیشوند چون انقدر زیر تاثیر قدرت و چوکی مقام رفتن که هیچ به خود نمی اندیشند خودرا نابود فکر میکنند اگر متوجه شده باشین عقب مانده ترین مردم کابل است اکثر شان دوکاندار و کسبه کار اند پس این همه عقب مانی ها از سرکوب شدن مردم است که خودرا حقیر مشمارند مردم کابل تنها بخاطر کابلی بودن و یک شهر با تمدن میبالند دگرا بنظر شان عقب مانده و بیسواد اند ولی پشتون از کوچی گرفته تا شاه شان از فرد فرد خود حمایت میکنند کوشش کردند در طول تاریخ تا از هیچ خود نام های بزرگ بر خود کمایی کونند تا دیگر اقوام را ناچیز و بی هویت و بی همه چیز جلوه دهند این عمل پشتون تا امروز ادامه دارد این پراگندگی و پارچه ساختن دولت های قبلی باعث شده که بر یکدگر هیچ اعتنایی نداشته باشند و هرکدام فقط بر شخص خود کار کند حتا برخودشان هم موقع داده نشده چه رسد بر همه تجکان این پراگندگی یک رهبر مدبر بادانش شرایط مساعد کار دارد تا باهم نزدیک شده از هویت خود حمایت کنند ولی چنین رهبری نداریم وحدت هم نداریم فقط همه مثل دوره های قبل خوده ناچیز حساب کرده جراات رهبری را ندارند تنها چسپیدن در پهلوی دگراره خوب بلد اند

>>>   افسوس كه ما از تجارب گذشته درس نگرفته ايم .
ما كوشش كرديم كه در منطقه و محل خود باقى بيمانيم ، بطور ميثال يك تاجيك كابلى هيچوقت بخاطر يك تبار پروانى، باميانى، بدخشانى، تالقانى، هراتى، شبر غانى، غور، لوگر، پكتيا، و استان هاى ديگر كه تاجيكان زندگى منمايد احساس همبستگى تبارى نمايد و همچنان در استان هاى كه نامبرده شد چنين عكس العمل را نيز در مقابل كابل و يديگر دارند .
من مدت زياد را در اين را زحمت كشيدم و تقريباً مدت چهل سال با همتبارانم در تمام جريان هاى سياسى گفته ام كه بايد ما يك هسته سرتاسرى را داشته باشيم ، ولى در انوقت از همه اولتر از طرف همتباران خود مورد نكوهش قرار ميگرفتم تا ديگران .
اما در اين راه مبارزه طولانى و اراده استوار در كار است تا ما در يك محور جمع شويم و در ميدان مبارزه عدالت خواهى مانند ديگران حضور پيدا كنيم.

>>>   در اين روز ها سخن از گفتگوى درون تاجيكى است ، اين آرزوى قشنگ و زيباى است ، اگر منظور از اين فراخوان معطوف به همين هاى باشد كه ما مى شناسيم، باشند ، مشكل اساسى اين است كه اكثريت اينها از خود تعريف تاجيك نمى دهند ، اينها يا اخوانى هاى ديروز اند و يا مجاهدين ديروز كه باورى به تبار و تمدن فرهنگى ندارند براى اينها نشستن با حكمتيار خيلى ساده است تا نشستن با يك روشنفكر غير اخوانى ، طيف ديگر اين نخبگان متعلق به انديشه هاى چپى اند كه هنوز به انديشه هاى جهان وطنى مى انديشند و يك عده ى ديگر از جبر روزگار گاهى از كرزى معذرت مى خواهند و گاهى هم از غنى و يا تلاش مى كنند از يك پشتون هم اوغانتر باشند.
بدبختى تاجيكان اين است تا اكنون هيچ سياست مدار تاجيك جز پدرام شفاف و آشكارا جرئت بيان اقتدار تاجيكان را نداشته است و حتا اكثرن كوشيده اند كه چنين حرف هاى را به لب نياورند تا به عشق يك طرفه شان صدمه نزند. هم اكنون دو غير تاجيك از تاجيكان در حاكميت نماينده گى مى كنند ، و تاجيكان صداى رسمى در حاكميت ندارند. نسل جوان تاجيكتبار در اين ميان نمى دانند از خود چه تعريفى ارايه دهند و ميان اين گروه هاى بى برنامه، پراگنده اند و از پوتانسيل كاراى سياسى برخوردار نيستند ، اگر حركات هم وجود دارد احساسى و واكنشى اند تا هدف مند. تاجيكان در يك قلم مردمان پراگنده ى اند كه زيادتر يا بدخشى اند يا پنجشيرى و يا هم هراتى و يا مزارى و .......اند تا تاجيك . تاجيكان نياز دارند تا سايه هاى محلى خود را عبور كنند و به ارزش ء بنام «تاجيك » باور مند شوند. براى گفتگو يك محور ارزشى مهم است ، تا تاجيكان چه سياسى و چه غير سياسى مكاتيب طلاق زا را رها نكنند و در محور « دانشگاه تاجيكى» گرد نيايند، بعيد به نظر مى رسد تا در سياست پارتينر قابل اعتماد جلوه كنند و نقش رهبرى را به دوش گيرند.

>>>   هی هی خود رانگاه کن که گلویت با این تیغ پاره نشود باین اندازه وارخطائی چی فائیده

>>>   تو سهم بیشتر میخوائی برو به خیبر پختونخوا پاکستان، جائی که اصلن تعلق دارید۰

مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است