تاریخ انتشار: ۱۱:۳۸ ۱۳۹۵/۹/۱۴ | کد خبر: 125097 | منبع: | پرینت |
گرایش و اقبال برخی از رسانهها، نسبت به استفاده از خبرهای زرد باعث شده است افکار عمومی نیز متاثر از خبرگزاریها بهچنین موضوعات کماهمیت اقبال و توجه نشان دهند. این موضوع بهشدت میتواند افکار عمومی و فرهنگ سیاسی جامعه را آسیبپذیر کند، تا جاییکه از موضوعات اساسی و حیاتی سیاسی جامعه، غافل شده و به مسایل حاشیهای کمارزش توجه کنند.
رسانههایی که به خبرهای زرد به لحاظ بار هیجانی و جذابیت خبریشان توجه بیشتری نشان میدهند در واقعیت برخلاف رسالت خبری خویش عمل میکنند.
خبر زرد، لقمهای شیرین است که به راحتی هضم میشود بههمین دلیل بطور طبیعی مخاطبین بیشتری را مجذوب و درگیر خود میکند. بر خلاف خبرهای زرد، خبرهای حرفهای به مسایل مهم و پیچیده می پردازد اما نیاز به دقت، بررسی و معلومات اولی دارد. از همینرو تهیه و تولید خبرهای حرفهای نیز دشوارتر و نیازمند خبرنگاران حرفهایتر و با معلوماتتر میباشد.
خبرهای حرفهای ممکن است برای عموم مخاطبان جذابیت لازم را نداشته باشد، به همین دلیل رسانههای غیر مسلکی که تنها بدنبال اقبال افکار عمومی میباشند انگیزه بیشتری برای پیدا کردن و سوژه قرار دادن چنین خبرهایی دارند.
نصیر احمد ترکی
>>> پیامی برای روشنفکران وطن!
شور و حال روشنفکران وطن در تماشای فوتبال بنده را کاملا متعجب ساخته، فقط نمیدانم ملت ما به کدام سو روان هست واقعیت ملتی هستیم که حافظه تاریخی نداریم و این حق ماست که جامعه ما این گونه باشد.
یک روز رونالدو و مسی به حال این ملت ما و این روشنفکران و جامعه مدنی ما که در غرق در خون هستند و اشک و ماتم در چشمان مادران و کودکان یتیم سرزمین ما نقش بسته کدام روز پیام و همدردی نکردن و فکر نکنم اصلا اینها در ذهن شان کشور و مردم بنام افغانستان خطور کند.
و بیشتر افغانستان در جهان یک کشور فقیر و مستضعف می شناسند و حتی به عنوان مهاجر هم پذیرش نمیکنند.
بعد جامعه روشنفکر و مدنی افغانستان، چنان شور و شوق در فیسبوک داه انداختند که بیخی برایم تعجب آور هست
پیام من به روشنفکران وطنی این هست که عزیزان، وطن ما در چه حالت اضطرار قرار دارند و محتاج جامعه جهانی هستیم و باید مطیع سفارت آمریکا و جامعه جهانی باشیم که حتی صلاحیت تعیین یک ریس و وزیر را هم دولت ندارد و باید منتظر جواب آنها باشیم.
دولت هنوز دوست و دشمن را برای ملت تعریف نکرده و سیاست خارجی و داخلی دولت هنوز مبهم هست.
بزرگان و سران دولت در کشمکش و زد وبندهای تجارتی خویش هستند.
و فاصله طبقاتی در جامعه بیداد میکند، یک طبقه غرق در عیش و نوش هستند و یک طبقه هم نزدیک به اینها هم چرخه گیر هستند و کسانی هم که نه پول دارند و نه زبان چرب هیزم سوخت هستند، جوانان ما با مدرک ماستری خویش سرگردان و بیکار هستند و در ادارات دولتی فساد به اوج رسیده و از اون بدتر فساد اخلاقی کارمندان دولتی که شرمسار تر از همه چیز هست.
با وجود تمام بدبختی های سرزمین ما اچنان شور و حال انداختیم که گوی ما یکی از کشور های قاره اروپا هستیم.
یک انفجار در فرانسه شد یک ماه مردم اروپا در ماتم بودن ولی ما مسلمان زاده ها و تاریخ پنج هزار ساله روزانه فرزندان وطن ما به خاک و خون کشیده میشه کسی اعتنایی نداره و در شادی خود غرق هست ولی بیخبر از اینکه این تهدید در کمین شما هم هست و فقط باید منتظر باشیم کی در خانه کدام یک ره بزنه و بعد سیاه پوش شویم و بدانیم درد یعنی چی و تسلیت گفتن چه واژه کوچکی هست در برابر این حادثه دلخراش و ناگوار.
با احترام
سعیدی
مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است