سیاست ترامپ در افغانستان روشن نیست و با این روشی که زمامداران افغانستان بازی می کنند تا امروز خود را به جایگاهی نرسانده اند که به دستگاه دیپلماسی ترامپ نزدیکی داشته باشند | ||||
تاریخ انتشار: ۱۳:۰۰ ۱۳۹۵/۱۱/۴ | کد خبر: 127695 | منبع: | پرینت |
انتقال قدرت در واشنگتن درحالی به دونالد ترامپ صورت گرفت که جایگاه افغانستان در سیاست خارجی وی در هاله ای از ابهام قرار دارد. هرچند ترامپ در سخنرانی مراسم تحلیف هشدار داد که هراس افگنی را در دنیا نابود خواهد ساخت اما تا کنون سیاست گران دولت ترامپ، درباره سیاست واشنگتن نسبت به کابل وضاحت نداده اند.
به گزارش شبکه اطلاع رسانی افغانستان (afghanpaper)، احمد سعیدی، استاد دانشگاه در برنامه "فراخبر" در ارزیابی صحبت های رییس جمهور آمریکا گفت: ترامپ، رییس جمهوری است که در تاریخ آمریکا از یک بستر شکست خورده در جنگ شرق آسیا و جنگ در آستانه شکست افغانستان سر بلند کرده است و وی بیشتر یک سیاستمدار فصلی، موسمی و زیگراگی است تا استراتژیک.
سعیدی می گوید: ترامپ به خاطر اولین شعارش که آمریکا را نیرومند و دارای اقتصاد قوی می سازد و دیگر پول های آمریکا در جاهایی که مطلوب نیستند مانند: ناتو، اتحادیه اروپا، سوریه، افغانستان و .. مصرف نخواهد شد، به قدرت رسید. ترامپ متوجه است که مردم آمریکا می دانند که دالرهایی که در این قسمت ها صرف شده است دستاوردی جز تعفن و شکست برای سیاست خارجی آمریکا نداشته است.
این استاد دانشگاه، درباره اینکه سیاست ترامپ در قبال جنگ افغانستان چه خواهد بود بیان می کند: ترامپ میراث دار جنگی است که عملا در حال باختن است. آمریکا می تواند دو راه داشته باشد، یا باید با حریف های جدید منطقه ای مانند روسیه و ترکیه که دیروز در جبهه آمریکا بود و امروز در پهلوی روسیه ایستاده است، کنار بیاید و مانند حکومت وحدت ملی، قدرت را پنجاه-پنچاه میان خودشان تقسیم کنند و یا جنگ افغانستان را مانند سوریه و عراق می بازد.
وی افزود: ترامپ میراث دار جنگی است که درطول 16 سال نه تنها امنیت و فساد را بهبود نداد که اعتبار ملی و بین المللی افغانستان را در سطح جهان تنزل داد و در واقع ترامپ، حکومت دوسره ای را که محصول اوباما و جان کری است و در جهان نظیری ندارد!، به ارث برده است.
سعیدی، درباره اشتباه زمامداران در تقرر کادرهای ضعیف و بی تجربه اظهار کرد: امروز در فیس بوک ها دیدیم که سفیری که آقای رییس جمهور در آمریکا گماشته است، از فاصله دور از سرکی که ترامپ عبور می کند، عکاسی می کند و افتخار می کند که از همان سرکی گذشته است که ترامپ هم از آن عبور می کند!
این منتقد سیاسی می گوید: وقتی معاون وزیر خارجه آمریکا به افغانستان می آید، رییس جمهور از وی استقبال و با وی ملاقات می کند اما سفیر ما افتخار می کند که از گوشه ی سرکی که ترامپ عبور کرده، عکس گرفته است و آن را در فیس بوکش منتشر می کند. اینها طفل هستند و سیاست را نمی فهمند. کادرهای معقول، منطقی، دانشمند، فهمیده و با تعصبات قومی و زبانی در این نظام هستند اما مقرر نمی شوند و اشخاصی به این سمت ها می روند که هر بار سیاست خارجی را تکه تکه می کنند!
این استاد دانشگاه، درخصوص بازتاب صحبت های مراسم تحلیف ترامپ در جهان می گوید: تنها روسیه و اسراییل از صحبت های ترامپ پشتیبانی کردند و خوش بین هستند و کشورهای عضو اتحادیه اروپا و حتی دست اندر کاران ناتو از صحبت های ترامپ به تشویش افتادند.
نشست مسکو درباره طالبان و شکست آمریکا در قضایای سوریه و عراق نشان داد که قضایای بین المللی رنگ و روغن دیگری به خود گرفته اند و آمریکا باید با روسیه و رقبای جدید کنار بیاید تا جنگ های بین المللی را یکی پس از دیگری نبازد. به باور من کنار آمدن با روسیه به جای تقابل، در یک تعامل و معامله صورت می گیرد.
وی، درخصوص تاثیر همسویی سیاست های ترامپ و روسیه در امنیت افغانستان معتقد است: این همسویی ها جایگاه روسیه را در افغانستان قوی تر می سازد و دسترسی اش را به آسیای میانه بیشتر می کند و در خصوص امنیت هم باید گفت که سیاست، همان منافع است و اگر روسیه احساس کند، منافعش ملزم به آمدن امنیت در افغانستان است، امنیت خواهد آمد و در غیر آن موضوع به امنیت ربطی نخواهد داشت.
سعیدی می گوید: سیاست ترامپ در افغانستان روشن نیست و با این روشی که زمامداران افغانستان بازی می کنند تا امروز خود را به جایگاهی نرسانده اند که به دستگاه دیپلماسی ترامپ نزدیکی داشته باشند و بتوانند حداقل جایی برای خود پیدا کنند.
این استاد دانشگاه می افزاید: در زمان حکومت جمهوری خواهان در آمریکا، افغانستان چک سفید دریافت می کرد اما روشن است که ترامپ این امتیازات را ادامه نمی دهد و محاسبه هایی خواهد شد و از طرف دیگر ترامپ، حکومت وحدت ملی را محصول اوباما و جان کری می داند و سیاست های وی با رییس جمهور پیشین آمریکا صد در صد در تضاد خواهد بود.
این منتقد سیاسی، در مورد کمک های آمریکا به افغانستان می گوید: آمریکا با سیاست فعلی که سازمان ملل و شورای امنیت را یک اتحادیه ناکارآمد می داند، هزینه های اتحادیه اروپا را مصارف بی جا می شمارد و خرج های پیمان ناتو را جفا به مردم آمریکا می داند، نمی تواند، تروریزمی که جهانی شده، مهار کند و مطمئنا برای کشوری که 30 هزار افسر و سرباز خیالی دارد و در 16 سال، دو میلیو ن معتاد تقدیم کرده و رشد مواد مخدرش را افزایش داده و در سطح ملی و بین المللی شهره به بی کفایتی و فساد شده است، این رییس جمهور تاجر که دالر به دالر و سنت به سنت محاسبه می کند، دیگر خزانه و بودجه ای را برای افغانستان مصرف نمی کند.
وی، درباره اینکه حکومت در روی کار آمدن سیاست جدید در آمریکا چه باید بکند می گوید: سیاست هنر زندگی است. با این سفیران و دیپلمات های بی کفایتی که رییس جمهور از آدرس قوم و خویشی خود وارد کار می کند و می بینیم که حتی یک تعداد از آنها مانند سفیر پاکستان، روسیه و جرمنی، وزارت خارجه کشور را به رسمیت نمی شناسند تا زمان روی کار آمدن این سیاست مدارها به سر منزل مقصود نمی رسیم.
سعیدی افزود: اگر افغانستان در سیاست های خود با حضور ترامپ، تجدید نظر نکند و آگاهانه عمل نکند باخت های گذشته را تکرار می کند.
کد (26)
>>> افغانستان چطور میتواند در سیاست داخلی و خارجی ترامپ ممد واقع شود؟
نظر به سیاست خارجی ترامپ ،گروه های افراطی اسلامی باید نابود شوند، یعنی جنگ مسلحانه در مقابل آنها، در نتیجه تولید سلاح و فرستادن آن به افغانستان و زمینه کار برای امریکایی ها.
اما این سلاح ها مثل دوران جرج بوش و اوباما، مفت و رایگان به دسترس دولت افغانستان قرار نمیگیرد، بلکه دولت افغانستان باید در مقابل آن معادن سنگ های قیمتی را در اختیار کمپنی های امریکایی قراردهد.
این سنگ های قیمتی به امریکا انتقال داده میشود و توسط شرکت بزرگ جواهر سازی که یکی از دختران دونالد ترامپ رهبری آن را به عهده خواهد داشت، به جواهرات تبدیل خواهد شد و در سراسر دنیا بفروش خواهد رسید.
در نتیجه تمام وعده های دونالد ترامپ به حقیقت می پیوندد.
مبارزه علیه تروریزم، فروش سلاح و ادامه کار به کارگران فابریکه های سلاح سازی، تولیدات فابریکه های جواهر سازی و در نتیجه اشغال مردم امریکا درین زمینه و در نهایت با فروش جواهرات ،زمینه پیدا کردن سرمایه برای خودش و فامیل اش.
البته این تنها در بخش افغانستان بود. به همین منوال در تمام قرار داد های دوجانبه با کشور ها، مفاد امریکا و در نتیجه مفاد خویش را در نظر خواهد گرفت و کشور هایی که در آنها پایگاه نظامی امریکا قرار دارند، باید بابت حفاظت خویش توسط امریکا به امریکا پول بدهند و قرار داد هایی مانند قرار دادتجارت آزاد منطقه پاسیفیک را که زیاد تر به نفع چین است لغو خواهد کرد و همچنان قرار داد تجارت آزاد میان کانادا و امریکا و مکزیک را نیز مورد بازنگری قرار خواهد داد.
خلاصه همانطوری که خودش میگوید:(فرست امیریکا)، یعنی در تمام جهات در مرحله اول مفاد امریکا را در نظر خواهد گرفت، به همین منوال رفتار خواهد کرد.
از اخطار های خویش در مقابل مقامات و ادارات و کمپنی های داخلی امریکا شاید صرف نظر کند، اما در مقابل کشور های خارجی سرسختانه عمل خواهد کرد.
>>> شنیدن مسئله توزیع شناسنامههای «کتابچهیی» از زبان سخنگویان ریاست اجرائیه دیگر کارد را به استخوان میرساند.
این درست است که شؤنیزم در سال 2017 هنوز هم خواب حکومت عبدالرحمن خانی میبییند و به بهانه و ترفندهای گوناگون و با وجود هزینه ملیاردها دالر کمک های جامعهی جهانی، نهادینه شدن دموکراسی واقعی را به تعویق میاندازند اما شما (ریاست اجرائیه) که از آدرس مردم و مردمسالاري آنجا تشریف دارید و به اساس همین برنامهها (توزیع شناسنامههای برقی) از مردم رای گرفتید، چرا؟
ما از ریاست اجرائیه انتظار داشتیم که پس از نشر خبر توزیع شناسنامهةای کتابچهیی بلادرنگ موضعگیری میکردند و با پوچ و بیمعنی خواندن این کار، آن را تقبیح و رد میکردند. حرف و حديث هاي وجود دارد كه رياست اجراييه هم با كاروان ضد شناسنامه برقي با ارگ پيوسته و توافق كرده اند تا با استفاده از شناسنامه هاي جعلي قديمي روي تكت مشترك انتخاباتي يك بار ديگر سناريوي مضحك به نام انتخابات را مثل ١٣٩٣ پس از حكومت وحدت به اصطلاح ملي،تكرار كنند.
هارون معترف
>>> همینکه برای سربازانش گفته است شما پیروز میشوید معنی اش ادامه حضور نظامی است
>>> کاشکی این چک ها قطع شود شما شاهد خواهی بود که تمام سیاستمداران تقلبی و گروهی که وابسته به همین چک ها استند خودبخود نابود میشوند بشمول عناصر وابسته به انها. از خداوند ج استدعا بعمل میاوریم که هر چه زودتر این چک های منحوس که بجز تغذیه قاتلین شده را بزودی قطع نماید. آمین.
>>> اگر چک سفید نمیدهد معاش مشاورین رابدهد بس است ما چیز دیگر نمیخواهیم
>>> جیب بارور heeft 2 nieuwe foto's toegevoegd.
اگر بهجای دکتر عبداللهعبدالله بودم!
اگر بهجای رییس اجراییه بودم و حمایت میلیونها و اکثریت قاطع مردم را مثل او در زمان انتخابات میداشتم، این کارها را یا تا امروز انجام میدادم یا شرافتمندانه استعفا میکردم:
۱- در نخستین گام، هرگز به طرح وحدتملی قناعت نمیکردم. یا براساس رای برحق مردم کرسی ریاست جمهوری را میگرفتم و یا تا انتخابات بعدی در اپوزیسیون میماندم و برنامه برای کار محکمتر میساختم و رابطههای خارجی خود را گسترش میدادم.
۲- گیریم زیر فشار افکار عمومی و وضعیت اجتماعی، زهر وحدتملی را نوشیده بودم، در نخستین گام با قاطعیت اعضای کمیسیون انتخابات را که با سرنوشت سیاسی مردم بازی کرده بودند، محاکمه آنان را از پیششرطهای حکومت وحدتملی اعلام میکردم.
۳- طرح ۵۰/۵۰ را با شیوه امروز نه بلکه جدی و شمردهشده تطبیق میکردم. مثل امروز از مهرههای فلترشده ارگ بهنام سهم سیاسی در حکومت دلخوش نمیکردم و در نهادهای سهم خویش، افراد ورزیده و متعهد را استخدام میکردم.
۴- اتوریته ریاست اجراییه را مثل امروز که چیزی جز مشاوردانی نیست، بهمثابه یک نهاد دیگری از قدرت سیاسی حفظ میکردم و از آن بهعنوان یک سکوی کلان سیاسی آدرسی برای کسانی میساختم که سالهای در برابر فکر تروریستی و طالبانی رزمیده بودند.
۵- پروسه توزیع تذکرههای برقی را که مربوط بهوزارت داخله از نهادهای سهم سیاسی خودم بود، هرچه عاجل فرمان میدادم تا کارش را آغاز کند.
۶- بهولایت بلخ سفر میکردم و در نخستین گام با محفلی پرشکوه استاد عطامحمد نور را که میلیونها دالر در کمپاین برای تکت انتخاباتیام مصرف کرده بود بهعنوان والی بلخ فرمان میدادم و از آدرس خود آن را معرفی میکردم.
۷- در برابر هیچیک از عملکردهای انحصارگرایانه ارگ خاموش نمیماندم بلکه با شیوهها و رفتارهای استراتژیک سیاسی نشان میدادم که بهحیث یکی از شریکهای قدرت پنجاهپنجاه زنده هستم و بیتفاوت نه!
۸- پس از دوسال، طرح تغییر نظام سیاسی را که از مادههای تفاهمنامه سیاسی است تطبیق میکردم و یکسانتی هم از این خواست حیاتی عدول نمیکردم.
۹- پراکندگی سیاسی در بین سران مقاومت را با راهکارهای گوناگون از بین میبردم و در نزدیکسازی افکار سیاسی آنان تلاش بیدریغ میکردم.
>>> نه تنها جك سفيد بلكه جك هاى سياه را هم قطع مى كند دلك تان ديكر ازطرف دالر هاى مفت جمع باشد . بعد از اين غنى مجبور است كه كاسه كدايى خود را بطرف جين ويا روس بيش كند ولى متأسفانه كه ازاين ها جيزى حصول نمى شود زيرا كه جينى ها خود شان از كشنكى موش ، بقه ، بشك ، سك ، مادر كيك ها ، كرم هاى معده ، شبش ، وإنسان هاى مرده را مى خورند . رؤسها هم خو يك بار در افغانستان امتحان خود را دادن كه از كشنكى عساكر أن در رآه جلال آباد موتر ها را ايستاد مى كردند بول وأموال مردم را بزور مى كرفتند كشور ما را غارت كردند وكريختند . از انها هم خو جيزى حصول نمى شود . خلاصه كه كاسه غنى خالى مى ماند .
مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است