نگاهی بر آسیب های فضای مجازی در کشور
مردم همدیگر را به دلیل انزوا و دوری از اجتماع به‌ صورت درست نمی‌ شناسند و یکی‌ یکی دچار بحران هویت خواهند شد و این وضعیت تبدیل به یک انزوای بزرگ اجتماعی می گردد 
تاریخ انتشار:   ۱۱:۴۶    ۱۳۹۵/۱۱/۱۴ کد خبر: 128335 منبع: پرینت

شبکه‌ های اجتماعی چیز خیلی جدیدی نیست، این می‌ تواند دارای قدامتی بسیار دور و درازی از زمان پیدایش انسان ها در روز زمین باشد؛ صرف با این تفاوت که این نوع شبکه‌ ها در سابق حضوری شکل می‌ گرفت اما در عصر جدید با سیستم‌ های مدرن و پیشرفته دیجیتالی.

جان‌ بارنز در سال‌ های 1953 و 1954، در حوزه‌ انسان شناسی که تحقیقی درباره‌ گروه‌ های اجتماعی در بخش از ناروی انجام می داد برای نخستین بار اصطلاح شبکه‌ های اجتماعی را ابداع و در آن برای رابطه بین انسان ها و تحلیل مکانیزم‌ های ارتباطی به‌ کار برد. اما اینکه چگونه باید از این شبکه‌ ها استفاده کرد و در چه مواردی؛ سوالی است که هرکه باید پاسخی قناعت بخشی برایش داشته باشد. در افغانستان اما شیوه استفاده از شبکه‌ های اجتماعی چگونه است؟

در جامعه‌ ی بسته مثل افغانستان که مردم آن تازه چیزی کمتر/ بیشتر از یک دهه با تکنالوژی جدید و به خصوص اینترنت سر و کار دارد می توانیم موارد بسیار زیادی از مزایا، سهولت، اشتباهات و سو استفاده‌ های از این نوع شبکه‌ ها را بیابیم.

فیسبوک، اینستاگرام، وایبر، تویتر و... از جمله شبکه‌ هایی اند که این مردم بیشتر اوقات شان را با آن سپری می‌ کنند و در عین حال شبکه‌ های مخابراتی این کشور هم با ارایه پیشکش‌ های متنوع دهانش را باز نگهداشته و چشم انتظار مردم و سرمایه‌ های آنان بوده و هرچه بیشتر از پیش تشویق می‌ کنند تا اینها بیشتر در بین دیوارهای شیشه‌ ای (آنلاین) زندگی کنند. خوب گلایه هم نیست آنان برای شرکت سرمایه‌ گذاری کرده‌اند و باید حداقل آن پول‌ اش را پس به‌ دست بیاورند؛ اما ما چطور؟

اگر من در اینجا از مزایا و سهولت‌ های فراهم‌ شده توسط شبکه‌ های اجتماعی؛ مثل برقراری ارتباطات از راه آسان، خواندن مقالات و خبرها در هر لحظه و پیدا نمودن هرنوع مواد لازمه دیگر را بپردازم شاید این مقاله خیلی طولانی و همچنان تکرار مکررات باشد؛ فلهذا خوب است بیشتر روی آسیب‌ های آن در اجتماع بنویسم.

مسلما اقشار مختلف از جامعه به‌ ویژه جوانان از جمله طیف وسیعی اند که بیشتر از دیگران با اینترنت سر و کار دارند و اینکه تا چه حد اینها می‌ توانند از این مجرا بهره‌ خوبی ببرند بر می‌ گردد به خود آنان و نحوه‌ی تفکر و عملکردشان؛ اما هستند کاربرانی که آسیب‌ های جدی و تاثیرات از شبکه‌ های اجتماعی را تجربه کرده اند و می‌کنند که در ذیل به آن پرداخته می‌ شود:

1. در سابق وقتی می‌ خواستی کسی را ملاقات کنی، حتما این عمل حضوری انجام می‌ پذیرفت؛ در حالیکه در عصر جدید این کار با استفاده بیش‌ از حد شبکه‌ های اجتماعی، خلاف زمان سابق شده است، حتی اگر نزد بهترین دوست‌ ات هم باشی، او قبل از اینکه بیشتر به صحبت‌ های شما توجه کند روی می‌ آورد به موبایل همراه و استفاده‌ فیسبوک یا امثالهم. که در این زمان شما احساس حقارت نموده و آهسته آهسته از ایشان دل سرد شده تا اینکه این نوع رویکردها منجر به قطع رابطه خواهند شد.

از همینجا است که دیگر مردم همدیگر را به دلیل انزوا و دوری از اجتماع به‌ صورت درست نمی‌ شناسند و یکی‌ یکی دچار بحران هویت خواهند شد و این وضعیت تبدیل به یک انزوای بزرگ اجتماعی می گردد.

2. به‌ اشتراک‌ گذاشتن مطالب غیر مفید و حتی مضر، خبرهای دروغ، تصاویر زننده و حتی مستهجن از سوی کاربران با اسامی مستعار جهت مغشوش‌ نمودن اذهان عامه به‌ منظور مختلف چون سیاسی و غیر سیاسی و انتقام‌ گیری‌ های شخصی در موضع‌ گیری‌ ها به‌ شکلی از اشکال هم می‌ تواند از نمونه‌ هایی باشند که باعث نفاق و کدورت میان مردمان شده و ما این را احساس نمی‌ کنیم. در حالیکه اینگونه موارد در شکل‌ گیری و ترویج سریع شایعات خیلی‌ ها موثر می‌ باشند.

3. افزایش افسردگی و کشتن فرایند خلاقیت هم از جمله مواردی‌ اند که از اثر استفاده بیش‌ از حد شبکه‌ های اجتماعی کاربر را متاثر می‌ سازد و هر کسی‌ که زندگی‌ اش را آفلاین سپری می‌ کند به مراتب دیرتر از کسانی‌ که آنلاین هستند به این نوع امراض دچار خواهد شد.

4. اگر حریم خصوصی‌ ای داشته باشید، بدون‌ شک در صورت آنلاین‌ بودن تان در شبکه‌ های اجتماعی احساس امنیت نخواهید کرد، شاید خیلی‌ ها از این مجرا بیشترین ضربات اقتصادی، غیر اقتصادی را دیده باشند و مجبور به پرداخت پول‌ های هنگفت جهت بازخرید هر آنچه از دست داده‌ است شده باشند.

5. فراموش مسوولیت‌ های اصلی و اساسی در دفتر، بیرون از آن و ایجاد مزاحمت برای دیگران، به‌ ویژه دختران هم یکی از نمونه های استفاده نادرست از این‌ نوع شبکه‌ ها و آسیب‌ رسانیدن به‌ این قشر بزرگ از جامعه می‌ باشد. شاید کمتر بانویی را در افغانستان و پاكستان پیدا توانست که از شر پیام‌ های رکیک و زننده شماری‌ از آقایان در شبکه‌ های اجتماعی در امان مانده باشد.

اکنون مسلما از جمله ایده‌ هایی که در ذهن بیشتر کاربران اجتماعی شکل می‌ گیرد این‌ است که [چار دیواری - اختیاری]، یا اینکه این اکاونت یا حساب کاربری مربوط خودم هست و حریم خصوصی‌ ام را اختیارش دارم و هر آنچه دل صاحب‌ اش بخواهد می‌ کند و هرکه دوستش ندارد انفالو/ انفریند کند و سری به‌ این حساب نزند؛ در حالیکه زندگی در دیوار شیشه‌ ای چنین چیزی را مطلقا ناممکن می‌ سازد. اگر این چار دیواری - اختیاری آفلاین باشد هم خوب، در غیر آنصورت اگر (آنلاین) باشد درست مانند دیوار شیشه‌ ای خواهد بود که هرکسی می‌ تواند ما را از بیرون به نظاره بنشیند.

درست همین باور است که دست این کاربران شبکه‌ های اجتماعی را در اسراف بیش‌ از حد پول و دارایی و غیره موارد ذکر شده فوق باز نگه می دارد.
پس چگونه می‌ توانیم که از این نوع آسیب‌ ها خود را در امان نگهداریم؟

آنچه‌ که در جامعه‌ ما و شما توسط توده‌ ها و مردم عام مورد استقبال قرار می‌ گیرد، رسانه‌ های جمعی رادیو و تلویزیون و در عین‌ حال نهادهای آموزشی و مدنی‌ اند و اینها هستند که در جهت آگاهی‌ دهی برای مردم مسوولیت دارند. هرچند در افغانستان شاید به‌ تعداد هزاران مسجد و منبر وجود دارند لیکن از هیچ‌ کدامش به غیر از قصه‌ ها و سرگذشت امامان و پیامبران چیزی جدیدی دیگر تبارز داده نمی‌ شوند، هزاران مکاتب و نهادهای آموزشی در این کشور خراب‌ شده فعالیت دارند لیکن همه به‌ منظور تجارت‌ های خصوصی دنبال نوعی از بانکنوت‌ ها دندان تیز کرده‌ اند.

هزاران نهاد مدنی وجود دارد لیکن وضعیت اینان هم از نهادهای متذکره بهتر نیستند و هر کدام‌ اش جدا از مسوولیتی که دارند دنبال بانکنوت‌ های داخلی و خارجی سرگردان از این دروازه به آن دروازه می‌ گردند و به همین‌ سان رسانه‌ ها همچنان هرکدام‌ اش را مختص به یک فرد یا یک تیم کرده و عین شکل یک بلندگوی سر چوک صداها، برنامه‌ های که به‌ نفع همان نفر، تیم باشند را به صورت 24 ساعته در چشم و گوش مردم تزریق می‌ کنند.

در حقیقت آنچه که امروزه دامنگیر ما مردم گردیده فرهنگ غلطی است که ناخواسته بین ما نهادینه شده و قبل‌ از اینکه دنبال منفعت باشیم، سرگردان جذابیت‌ هایی که در آن هیچ‌ نوع سودی وجود ندارد هستیم. در نهایت امید می رود که متولیان امور دین، آموزگاران مکاتب، مسوولین نهادهای مدنی و رسانه‌ای بیشتر از پیش اول در جهت غنامندی افکار و برنامه‌ های خودشان و ثانیا در جهت سوق‌ دهی مردم به‌ یک زندگی ایده‌ آل و به‌ دور از هر نوع آفات نقش فوق‌ العاده‌ی را بازی کنند، در غیر آن همان آش و همان کاسه!!!

محمد علی رحمانی


این خبر را به اشتراک بگذارید
نظرات بینندگان:

>>>   من ازین شبکات خاطرات خوش دارم چون ازتلویزیون تا سایررسانه ها احتمال دارد معاش را حلال کنند مگر من با رفیقم یا همشریم درمورد شکم خود یا عاقبت خود و جامعه حرف بزنم راه خودرا جدااز راه ملا درخواهیم یافت . همانطوریکه ملا طی سالها گفت هرکه مکتب رفت کافر میشود ولی مردم فیس پرداخته فرزند خودرا به فاکولته روان میکند . دربازار همگی جنس خودرا اصیل میگوید ولی خریدار هوشیار جنس مطلوب بدست خودرا بدست میآورد اما آدم ساده بعداز چند فریب هوشیار میشود . پس شبکات عمده ترین عامل ارتقای شعوراجتماعی است .
افغان ...

>>>   ضمن عرض سلام و تشکر از نویسنده ی محترم.
ساختار مقاله ی شما اگر به ترتیبی که در ذیل اشاره می شود، نوشته می شد بهتر بود:
- تعریف شبکه ی اجتماعی؛
- تعریف شبکه ی مجازی؛
- تفاوت های شبکه های اجتماعی حقیقی و مجازی؛
- انواع شبکه های اجتماعی مجازی؛
- مزایا و معایب استفاده از شبکه های اجتماعی مجازی.
موفق باشید

>>>   Nawid Parsa
من برای دقت نظر و عمق تحلیل این موضوع از جانب آقای عیار با تحسین فراوان صمیمانه استقبال می نمایم. واقعن ما رئیس جمهوری " رئیس حکومت وحدت ملی " داریم که فاقد فهم ، فرهنگ عمومی و توانایی رهبری کشور ما میباشد. آن قدر... است که اگر تعلیمات اساسی اسلامی و آموزه های تمام ادیان را را کنار بگذاریم این ... تقلب سالار در اسناد بین المللی هم نظری نیانداخته و از نورم های عادی مربوط به اسناد حقوقی بین المللی بی خبر میباشد .

ماده سوم اعلایه جهانی حقوق بشر ، ماده ششم میثاق بین المللی حقوق مدنی و سیاسی و ماده 23 قانون اساسی مااز حق زندگی نام میبرد . طوریکه آقای عیار عالمانه بیان کردند این وجیبه دولت است که حیات ، آزادی و مصئونیت مردم را تامین کند.

در هم چون یک حالت بی تفاوتی مقابل حیات ، ازادی و مصئونیت ملت ، مردم حق دارند برای حق حیات خود این نظام ... رامحکوم نمایند. در کشور مافیا و کانگستر ها امور را بدست دارند یکی در روز روشن با نوک برچه عمل شنیع را بالای یک فرد مسن و معزز انجام میدهد و لالی حمید زی " دوست دیگر... غنی" در روز روشن شخصی را اختطاف و در خانه خود زندانی می نماید. این نوع کانگستریسم در افغانستان زیر نظر حکومت " وحشت ملی " و دیوانه سالار غنی ادامه دارد

>>>   سالهاست نطاقي يك بانو را به نام زرغونه منگل در راديوي آزادي مي شنوم. دختر پشتو زبان است اما در بخش فارسي با لهجه شكسته اي پشتو خبر مي خواند. اين بانو با كج كردن دهن و تغيير زير و بم آوازش، زبان فارسي را به مسخره مي گيرد و با شنيدن آن براي آدم تهوّع دست مي دهد. در يك جمله، يك واژه پشتو، يك واژه انگليسي گاهي هم واژه نا معلوم استفاده مي كند. نمي دانم راديو آزادي با روش فارسي ستيزي چه چيز را مي خواهد ثابت كند و ازين بابت چه مقدار پول به دست ميارند. بي خبر ازينكه نمي دانند زبان بزرگ فارسي با اين پروژه هاي خصمانه و دلقك بازي اصلن خدشه دار نمي شود و كاستي اي به آن افزوده نمي شود."

>>>   آفرین برشما وبرهمه کسانی که متوجه ضررهای شبکه های اجتماعی هستند و بدیگران هم تذکرمی دهند .

>>>   هنوز واقعیت مجازی در افغانستان جنبه همگانی پیدا نکرده است. اگر واقعیت مجازی در میان مردم توسعه پیدا کند،ترک آن شاید برای مردم مشکل تر از ترک مواد مخدره شود.
زیرا در واقعیت مجازی با عینک های سه بعدی مجازی،شما خودتان در داخل واقعیت مجازی غوطه ور شده و برای شما دیگر قابل تفریق نیست که شما در واقعیت عینی فرار دارید و یا مجازی. از سفر های دور دنیا گرفته تا پرواز باطباره و شنا در آب و روابط جنسی با زنان مختلف و خلاصه هر آنچه که در طبیعت وجود دارد،سما در داخل آن غوطه ور شده و فکر میکنید که در یک حقیقت انکار ناپذیر قرار دارید.

>>>   کمی هم فایده دارد؛ آگاهی و پختگی عامه ، تلطیف روان ، ارتباط مهاجری و مسافری ، استفاده ارتباطات ملت ، و ... که برای افغانستان بی فرهنگ و بی اقتصاد و بی سرنوشت فعلی همه چیز است

>>>   آفرین برشما وبرهمه کسانی که متوجه ضررهای شبکه های اجتماعی هستند و بدیگران هم تذکرمی دهند .


مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است



پربیننده ترین اخبار 48 ساعت گذشته
کليه حقوق محفوظ ميباشد.
نقل مطالب با ذکر منبع (شبکه اطلاع رسانی افغانستان) بلامانع است