اطلاق واژه افغان بر اقوام غیر پشتون نادرست است
 
تاریخ انتشار:   ۱۲:۳۱    ۱۳۹۶/۱/۱۲ کد خبر: 131139 منبع: پرینت

از مدت ها بدینسو در پیوند با واژه های "افغان" يا "اوغان" در افغانستان و از همه زيادتر در بين روشنفكران، كشمكش های لفظی و قلمی زيادی به ميان آمده است. در اين هيچ شكی موجود نيست كه در داخل افغانستان يا خراسان كلمه "افغان" حيثيت ملی به خود نگرفته است.

اما اگر در اين مورد يک تحقيق بی غرض و همه جانبه صورت بگيرد، من باور دارم كه از آن نتايج دلخواهی بدست می آيد. واقعيت امر اين است كه همين حالا در داخل افغانستان غير پشتون ها به پشتون ها "افغان" يا "اوغان" مي گويند اما اگر از يک پشتون پرسيده شود كه تو كی هستی خواه ناخواه در جواب مي گويد كه من يک پشتونم.

يعنی بطور طبيعی خود را پشتون مي گويند نه افغان و از اين معلوم مي شود كه اطلاق كلمه "افغان" به پشتون ها سخنی متكی بر دلايل سياسی می باشد. برای روشن كردن همه جانبه اين مساله بهتر آن است كه موضوع را از جانب ديگران پی بگيريم و بشنويم؛

در كتابی به نام افغان ها و در عنوان فصل سوم كتاب كه (سابقه تاريخی و ريشه پختون - افغان) می باشد و در اين كتاب درباره (افغان) چنين آمده است: (درآثار كهن شرقي "پختون" هميشه بنام افغان ناميده شده است اما تعدادی از علمای غربی به اين عقيده اند كه سابقه كلمه "پختون" نسبت به كلمه "افغان" طولانی تر است).

در همين كتاب آورده می شود كه بطور عمومی پختانه خود را پختانه گفته اند ولی ديگر باشندگان افغانستان و مردم بيرون از افغانستان ايشان را به نام افغان ها ياد نموده اند. همچنان در اشعار و نوشته های مربوط به خود پختونها به "پختون" افغان گفته اند اما تعدادی از شعرا و نويسندگان مانند آخوند درويزه و خوشحال خان ختک "پختون" و "افغان" را به طور مترادف به كار برده اند و در جایی ديگر می نويسند: از اوايل قرن نوزدهم به اينطرف اكثر نويسندگان و مستشرقين غربی كلمه افغان را به طور خاص و به معنی قوم مترادف با كلمه "پختون" دانسته اند.

در فرهنگ های لغت و سایر منابع تاریخی چنین آمده است:
واژه «افغان» در فرهنگ های فارسی دری اغلب با معانی فریاد، زاری، فغان، شور، ناله، غوغا، بانگ، فریاد از درد یا مصیبتی، نوحه و... آمده است که در شعر شاعران پیشین زبان فارسی نیز به همین معانی به کار رفته است.

در این سروده که از خاقانی شروانی است، واژه «افغان» به مفهوم «شور و غوغا» به کار رفته است:
در طواف کعبه ی جان ساکنان عرش را/
چون حلی دلبران در رقص و افغان دیده اند

نظامی گنجوی« افغان» را به معنی«فریاد» به کار برده است:
کزان پیش کافغان بر آرد خروس/
بر آرد ز لشکرگه آواز کوس

مولانا جلال الدین محمد بلخی در غزلی در دیوان شمس واژه «افغان» را به معنی« ناله و فغان» به کار برده است:
گویاترم ز بلبل اما ز رشک عام/
مهریست بر دهانم و افغانم آرزوست

واژه « افغان» در پهلوی مفاهیم بالا برای نامیدن قبیله ای «پشتون» نیز به کار رفته است که شاعران پیشین فارسی گو اشاراتی درباره آن داشته اند:
من ایدر بمانم نیابم براه/
نیابم به افغان و لاچین سپاه
فردوسی
نشسته در آن دشت بسیار کوچ/
ز افغان و لاچین و کرد و بلوچ
فردوسی
سعدیا روز ازل حسن به ترکان دادند/
عقل و دانش همه با مردم ایران دادند
عشوه و ناز و کرشمه همه با مردم هند/
خری و احمقی و جهل به افغان دادند
سعدی(آنندراج)

کاربرد واژه « افغان» به مفهوم « پشتون» در کتاب هایی همچون « حدودالعالم»، « تاریخ یمینی» و « تاریخ بیهقی» نیز آمده است. به عقیده برخی ها هنگامی که بخت نصر این ملت (پشتون ها) را زیر فشار اسارت گرفت آنان از درد و اندوه زیاد آه و فغان می کردند که از همان آوان به این نام یاد می شوند.

در دایره المعارف آریانا آمده است:
« واژه های «افغان» و «پشتون» در افغانستان در اغلب موارد به گونه مترادف به کار رفته اند. به تدریج نویسندگان دیگر نیز این اسم را ثبت و ضبط کردند و بر دایره ی نفوذش افزوده شد تا جایی که در قرن دهم هجری نام قسمت بزرگی از قبايل پشتون اين منطقه شد و تمام قبايل ابدالی آن را در برگرفت. در قرن دوازدهم اسم تمام قبایل پشتانه ی «افغانستان» اعم از ابدالی و غلجایی گردید.

استوارت الفنستون در مورد تاریخ افغانان نوشته اشت: «در روزگاری درازی پیش از این افغانان در کوه های غور می زیسته اند و ظاهرا آنان در روزگار پیشین در کوه های سلیمان نیز ماوا گزیده بودند. کوه های سلیمان تمام کوه های جنوبی افغانستان را در بر می گیرد. بر اساس روایت تاریخ فرشته آنان در سده نهم در کوه های شمال شرقی جاگزیده بودند. بر اساس همین منبع در آن روزگار این ملت از رعایای سلسله عرب سامانیان شمرده می شدند.

در یکی از چاپ هایی دایره المعارف بریتانیا آمده است که «بیلو» پدر بلوچ ها، «ازبیک» پدر ازبیک ها و «افغانا» یا « افغانه» سه برادر بودند. در افسانه دیگری آمده است که افغان ها از بقایای یکی از ده قبیله یهود هستند که «فلسطین » نامی در زمان «بخت النصر» آنان را از فلسطین به افغانستان رانده است. بر اساس این عقیده آنان از دودمان افغان پسر «ارمیا» یا «برکیا» پسر «ساوول» پادشاه اسراییل اند و همه تاریخ های این ملت از میثاق های یهود، از ابراهیم تا روزگار اسارت آغاز می گردد.

و در افسانه ای دیگری آنان از نسل «قیس» معرفی شده اند.

تاریخ فرشته آنان را «قبطی» و از نژاد فرعون می داند:

«وقتی حضرت موسی علیه السلام بر آن کافر غالب گشت بسیاری از قبطیان توبه کرده به دین موسی متحلی گردیدند و جماعتی از ایشان که در دوستی فرعون صلب بودند از کمال جهل اختیار اسلام نکرده خود را جلا وطن نمودند و به هندوستان آمده در کوه سلیمان ساکن شدند و قبایل ایشان زیاد شده موسوم به افغان گردیدند.

فرهاد آرینفر


این خبر را به اشتراک بگذارید
تگ ها:
واژه افغان
پشتون
نظرات بینندگان:

>>>   فزهاد آریانفر !مشکلات کم است که تو بیشتر دامن میزنی؟ حالا وقت این حرفها نیست اول جنگ ختم شود بعداین موضوعات کوچک
ر

>>>   نام افغانستان باید دزدستان باشد تا همه اقوام را دربرگیرد

>>>   مردم کابل هرات برای رعیت بودن خلق شده اند، مردم قندهار برای حکومت کردن وحکومت بنیاد گذاشتن ، مردم شمالی برای چورکان غصب اختلاس دزدی ، مردم پکتیا خوست برای نظامی وقوماندانی ، مردم بامیان غور بادغیس برای اطاعت بی چون وچرا، هلمند وارزگان برای تریاک وچرس ، ننگرهار برای تجارت وکلدار، نورستان وکنر برای رفتن به پاکستان ومولوی شدن، پنجشیر برای پُ گری وکچه گی ،

>>>   سلام. به مسا يل مليت و اقوام نبايد دامن زِد أفغانستان خانه مشترك همه اقوام ساكن أفغانستان است

>>>   اگر يك پشتون «افغان» حتا از روى احساسات هم پشتونستان خواهى كند، قابل درك است ، واما وقتى يك تاجيك، هزاره و ازبيك ، داغتر از افغان ها براى سرحد شكنى گلو پاره كنند، نمى شود آنرا درك كرد، اين گله نمى توانند عواقب خطرناك آنرا به غير پشتون ها درك كنند، براى يك لحظه فرض كنيد ، پشتونستان هم جز خاك فعلى افغانستان شد ، سرزمين كه اكثريت پشتونها «افغان» در آن زيست دارند ، در اين صورت غير پشتون ها ديگر نه در سياست اكثريت خواهند بود و نه هم در محاسبه ، آنگاه چه خواهد شد !!!! مگر اين كه جوالى گرى اكثريت را كنيد، گزينه ديگر نداريد و يا اين كه جدا شويد و كشور ديگر براى تان نام گذارى كنيد.

>>>   ظهور زامیاد
من تمام دیدگاه‌ها پای سخنِ آقای پدرام را خواندم. در میان این جمع یک افغان( پشتون) با منطق ندیدم. اصلن اینان نه دانش دارند و انسانیت را می‌دانند. من نمی دانم چرا در 260 سال هنوز از انسانیت چیزی یاد نگرفته‌اند.
آقایان!
بروید کتاب بخوانید، تاریخ بخوانید ببینید کی هستید! بجای این همه فریاد بی‌جا و احمقانه کمی منطقی باشید. تاریخ کشور را بخوانید، اگر تاریخ نمی‌خوانید اندکی تفکر کنید!
در نهایت از شما جمع که اصلن نه منطق را می‌پذیرید و نه هم تاریخ و انسانیت را، هیچ چیز درست نمی‌شود. وقتی از تاریخ خود چیزی نمی‌دانید، روده درازی نکنید. این همه سخن بی‌جا و نادرست و من در آوردی که نه عقل می‌پذیرد و نه تاریخ این سرزمین.
دیورند خط رسمی میان دو کشور است و سند رسمی این خط در سازمان ملل است. هیچ کسی حق ندارد که خط دیورند را قبول نکند، چون دست شما نیست. در دنیا یک نهاد به نام سازمان ملل است که اسناد مرزی و... میان کشورها در آنجا ثبت می باشد. اگر می توانید بروید دعوا باز کنید، براساس سند موجود شما را کسی دو پل نمی‌خورد.
چون دیورند خط رسمی میان افغانستان و پاکستان شناخته شده است، و این یک حقیقت انکار ناپذیر است.

>>>   دوستان گرامی با گذاشتن تصویر پدرام در پروفایل هایتان از این بزرگمرد تاریخ پشتیبانی کنید.

>>>   به نظر شما كه جمله بالا را تَر تسب دادهايد چى فكر ميكنيد

>>>   نام افغان یک افتخار است انگلیس خود اقرار میکنند که با ٩۲ مملکت جنگیدند و اکثریت را مستعمره خود ساختند اما ملت غیور افغان با انتهای شهامت از خاک خود دفاع نمود.نمیدانم تا چه حد پدرام ها و منهرف ها در آن دخیل بودند.

>>>   واژه افغان یک واژه جعلی وتحمیلی بوده که بیانگر همه اقوام شده نمیتواند وبه یک قوم خاص است شاهان قبیله بخاطر کتمان حقایق هویت دیگر اقوام را زیر پوشش قرار داده اند هیچگاه ازدیگراقوام
نماینده گی کرده نمیتواند.ویک واژه تحمیلی قوم خاص است.بااحترام داکتر عبید الله.

>>>   هر كى از افغانستان است افغان است . من خودم إز هفت بشت كابلى هستم وبه أفغان بودنم افتخار مى كنم .

>>>   هرکس ازافغانستان است افغان است زنده باد افغانستان ، زنده باد افغان مرگ بردشمنان هردویش هرکس درینباره هرچی کوشش کند که افغان خوب نیست این ارمان رابگورخواهد برد تایکنفرافغان است زنده افغانستان است نابود باد دشمنانش

>>>   افغانی چه؟
بدخشانی

>>>   تاجیکان عزیز ،یکی از بهترین سلاحها و ابزارها در رویاروی با بدخواهان و دشمنان ، سواد اندوزی و دیگری پاسداشت زبان مادری و دور داشتشن آن زبان از واژگان تحمیلی و گپ نزدن به زبان دیگری تا حد ممکن است.
بهرام از ایران


مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است



پربیننده ترین اخبار 48 ساعت گذشته
کليه حقوق محفوظ ميباشد.
نقل مطالب با ذکر منبع (شبکه اطلاع رسانی افغانستان) بلامانع است