امرالله صالح گفته است که من از تبار آرش هستم و آرش کمانگیر مامور شد تا بخشی از مرزهای کشورش را با پرتاب تیر تعیین کند، او چنان با عشق، عطش، احساس و تمام وجود تیرش را پرتاب کرد که با آن تیر قلب اش نیز از سینه بیرون شد.

حالا نمی دانم نظر خود آرش کمانگیر در مورد اظهارات اخیر امرالله صالح چیست چون تا جایی که در اساطیر آمده است آرش کمانگیر یک تیری را برای مشخص شدن مرزهای ایران و توران پرتاب کرد که این تیر هم رفت و رفت تا پس از یک شبانه روز بدون خواب و خوراک افتاد داخل رود جیحون و آمو دریا؛ همین می شود که پیکر آرش هم پاره پاره می شود و برای حفظ این سرزمین می میرد...

احتمال می رود که امرالله صالح هم بگوید که من هم یک آرش هستم و تیری در کمان می گذارم و خداگفته پرتاب می کنم طرف باجور و مهمند و لندی کوتل تا مرز مشخص شود و از طرفی روح آرش کمانگیر هم در آن دنیا شاد می شود که عجب نوادگانی داریم که تیر زدن یادشان نرفته است. ولی خب این موضوعات مسخره بازی که نیست؛

مثلا در یک زمانی خود عبدالرحمان خان با اجازه خودش یک تیری در کمان پرتاب کرد و تیر هم افتاد مستقیم در هند بریتانیوی؛ هندی ها هم تیر را بوسیدند و یک قرارداد نوشتند که این چند هزار کیلومتر خاک مال ماست؛ کمان هم مال همین آقای دیورند خدا شرمانده بود؛ بعد از یکصد و بیست و چند سال تلاش هایی برای گرفتن خاک صورت گرفت ولی ما شاهد پرپر شدن چند تا از گل هایی هستیم که برای مشخص شدن سرزمین شان تیر زدند اما تیرشان افتاد وسط دریای کابل...

در کنار این موضوعات؛ آرش کمانگیر بخاطر این فداکاری پیکرش پاره پاره شد و در تمام سرزمین ایران اجزا وجودش منتشر شد در حالیکه امرالله صالح نام خدا کیف و کوک و تر و تازه نشسته و یک چوکی زیبا و رومانتیک حکومتی را اشغال کرده است و هر روز با یک دستمال سبز دور بند دستش خاطرات صد قسمتی تام و جری را می نویسد...

از طرف دیگر هم ما چند هزار اسم و تخلصی به نام آرش در کشورمان داریم که اتفاقا از فامیل های نزدیک آرش کمانگیر هستند و فعلا در خانه کرایه ای زندگی می کنند و بسیاری از اینها تیر دارند کمان ندارند و یا کمان دارند تیر ندارند در غیر آن مرزها را که چه حتی حاضرند روی مشخص شدن کهکشان راه شیری هم خدمتی انجام دهند.

اما باور کنید نمی گذارند اینها را؛ تا بخواهند تیری را پرتاب کنند یک موجود ناشناخته ای پیدا می شود و خودش را روی زمین و هوا منفجر می کند و آنها را تبدیل می کند به یک مرحوم که به دیار باقی تشریف ببرند.

به هر صورت امرالله صالح هم اگر می خواهد آرش کمانگیر باشد در ابتدا یک کمان اصل پیدا کند که ساخت چین نباشد، بعد تیری درست کند که تیر بدل پاکستانی نباشد و زمانی هم که تیر را از کمان خارج کرد مطمئن باشد که از آنطرف مرز تیر را دوباره به طرف خودش پرتاب نکنند که ایشان بدون نتیجه پیکر شریفش مفت و رایگان پاره پاره نشود که این حکومت حوصله پینه کاری و بخیه سازی ندارد.

مهدی ثاقب

>>>   در زمان آرش دالر نبود که او چند ملیون دالر پول اپراتیفی را باخود به خانه میبرد؟

>>>   شايد كه در اخير بعد از پرتاب تير پيكر حارش پاره پاره شده ولي هر پارچه اش تقلبي خواهد بود
فايق

>>>   کسی که درپاکستان دال خورده باشدانقدربازوی قوی ندارد که تیرش به هدف برسد احتیاط کنی که خودرازخمی نسازی که شفاخانه هم تا هنوزترمیم نسده که خدای ناخواسته ضایع نشوید

مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است