رییس جمهور به اندونیزیا رسید
 
تاریخ انتشار:   ۱۳:۲۵    ۱۳۹۶/۱/۱۶ کد خبر: 131307 منبع: پرینت

رییس‎جمهور افغانستان پس از سفر به استرالیا، امروز چهارشنبه (۱۶حمل) به جاکارتا پایتخت اندونیزیا رسید.

ریاست جمهوری با نشر یک خبر نامه گفته است که آقای غنی در میدان هوایی بین المللی پردناکوسوما حلیم، توسط وزیر مهماندار، والی جاکارتا، قوماندان پولیس شهر، قوماندان نظامی شهر جاکارتا، سکرتر امنیتی رییس جمهور اندونیزیا، قوماندان میدان هوایی نظامی حلیم، سفیر اندونیزیا در کابل، سفیر افغانستان در اندونیزیا و شماری از دیپلومات های افغانستان مورد استقبال قرار گرفته است.

قرار است در این سفر، آقای غنی با رییس جمهور، معاون رییس جمهور، رییس مجلس سنا و شماری از بازرگانان آن کشور درباره تحکیم و گسترش روابط میان دو کشور گفتگو کند.

رییس جمهور همچنین با مسوولین مراکز اسلامی اندونیزیا از مسجد استقلال نیز دیدار خواهد کرد.

خبرنامه می افزاید که قرار است توافقنامه‌های همکاری میان افغانستان و اندونیزیا در بخش‌های آموزش و پرورش، زراعت، احصاییه، اصلاحات اداری و خدمات ملکی، ساینس، تکنولوژی و تحصیلات عالی امضا شود.

کد (26)


این خبر را به اشتراک بگذارید
تگ ها:
رییس جمهور
اندونیزیا
نظرات بینندگان:

>>>   آيا در متن موافقتنامه ديورند مدت اعتبار ذكر شده است ؟
نه
بخش دوم
حقايق موافقتنامه ديورند آنسوى ديوار افراط و تفريط و موج سوارى هاى فاشيستى و پوپوليستى از عصر اميرعبدالرحمن خان تا امروز
در متن موافقتنامه ديورند راجع به مدت اعتبار موافقتنامه هيچ ذكرى بميان نيامده است .
اين موضوع كه برخى ها صد سال را ذكر كرده اند يك تصور غير حقوقى و فاقد وجاهت قانونى مى باشد.
اين موافقتنامه نشان مى دهد كه امير عبدالرحمن خان با رضايت تمام و كامل بخش هاى از سرزمين هاى را كه مى توانسته است داشته باشد در برابر شش لك روپيه فروخته است و برايش هژده لك روپيه ارزش بيشترى نسبت به سرزمين داشته است .
توجه نماييد به ماده هفتم موافقتنامه .
جانب بريتانيا تلويحاً نوشته است ، از انجا كه امير حسن نيت داشته و با رضايت تمام مذاكره كرده است و اين حاتم بخشى را نموده است حالا شايسته اى دريافت شش لك روپيه به اضافه دوازده لك سابق مى باشد.
ادامه دارد ......
رونوشت از متن معتبر موافقتنامه ديورند :

Durand Line Agreement November 12, 1893
-----------------------
Agreement between Amir Abdur Rahman Khan, G. C. S. I., and Sir Henry Mortimer Durand, K. C. I. E., C. S. I.
Whereas certain questions have arisen regarding the frontier of Afghanistan on the side of India, and whereas both His Highness the Amir and the Government of India are desirous of settling these questions by friendly understanding, and of fixing the limit of their respective spheres of influence, so that for the future there may be no difference of opinion on the subject between the allied Governments, it is hereby agreed as follows:
1. The eastern and southern frontier of his Highness’s dominions, from Wakhan to the Persian border, shall follow the line shown in the map attached to this agreement. �
2. The Government of India will at no time exercise interference in the territories lying beyond this line on the side of Afghanistan, and His Highness the Amir will at no time exercise interference in the territories lying beyond this line on the side of India. �
3. The British Government thus agrees to His Highness the Amir retaining Asmar and the valley above it, as far as Chanak. His Highness agrees, on the other hand, that he will at no time exercise interference in Swat, Bajaur, or Chitral, including the Arnawai or Bashgal valley. The British Government also agrees to leave to His Highness the Birmal tract as shown in the detailed map already given to his Highness, who relinquishes his claim to the rest of the Waziri country and Dawar. His Highness also relinquishes his claim to Chageh. �
4. The frontier line will hereafter be laid down in detail and demarcated, wherever this may be practicable and desirable, by joint British and Afghan commissioners, whose object will be to arrive by mutual understanding at a boundary which shall adhere with the greatest possible exactness to the line shown in the map attached to this agreement, having due regard to the existing local rights of villages adjoining the frontier. �
5. With reference to the question of Chaman, the Amir withdraws his objection to the new British cantonment and concedes to the British Governmeni the rights purchased by him in the Sirkai Tilerai water. At this part of the frontier the line will be drawn as follows: �From the crest of the Khwaja Amran range near the Psha Kotal, which remains in British territory, the line will run in such a direction as to leave Murgha Chaman and the Sharobo spring to Afghanistan, and to pass half-way between the New Chaman Fort and the Afghan outpost known locally as Lashkar Dand. The line will then pass half-way between the railway station and the hill known as the Mian Baldak, and, turning south-wards, will rejoin the Khwaja Amran range, leaving the Gwasha Post in British territory, and the road to Shorawak to the �
west and south of Gwasha in Afghanistan. The British Government will not exercise any interference within half a mile of the road.
6. The above articles of' agreement are regarded by the Government of India and His Highness the Amir of Afghanistan as a full and satisfactory settlement of all the principal differences of opinion which have arisen between them in regard to the frontier; and both the Government of India and His Highness the Amir undertake that any differences of detail, such as those which will have to be considered hereafter by the officers appointed to demarcate the boundary line, shall be settled in a friendly spirit, so as to remove for the future as far as possible all causes of doubt and misunderstanding between the two Governments. �
7. Being fully satisfied of His Highness’s goodwill to the British Government, and wishing to see Afghanistan independent and strong, the Government of India will raise no objection to the purchase and import by His Highness of munitions of war, and they will themselves grant him some help in this respect. Further, in order to mark their sense of the friendly spirit in which His Highness the Amir has entered into these negotiations, the Government of India undertake to increase by the sum of six lakhs of rupees a year the subsidy of twelve lakhs now granted to His Highness. �H. M. Durand, Amir Abdur Rahman Khan. �Kabul, November 12, 1893.

>>>   تحقیر شدن یعنی اینکه رئیس جمهورت کاسه گدایی به دست 17 سال است که کشور به کشور میگردد. یعنی اینکه پاسپورت ات بی ارزش ترین پاسپورت دنیاست. درصد فقر بالاتر از 40 درصد است. درآمد ماهیانه اکثر خانواده های کشورت کمتر از 50 دالر است. فقیرترین و گرسنه ترین کشور آسیا هستی. رتبه اول تولید مواد مخدر و رتبه دوم فساد اداری را داری. کوچه ها و سرک های پایتخت ات بوی گه میدهد. این ها باعث میشود یک استرالیایی اول انسان افغانی را تحقیر کند وسپس از روی ترحم به او 240 میلیون دالر کمک کند. ولی یک انسانی افغانی با پررویی فکر میکند که من حق ام را از استرالیا گرفتم. و آنها مجبورند به من کمک کنند: پس با غرور کاسه گدایی خود را پر کرده و به کشور بر میگردد.

وقتی یک پلیس استرالیایی می بیند که مردمی فقط بخاطر انجام وظیفه اش از او تشکر میکنند, به او گل میدهند این یعنی بزرگواری و احترام به یک انسان. و به همین خاطر است که در مقابل کودک زانو میزند و خود را هم سطح کودک میکند. چرا که میداند که وظیفه اش نیست ولی باز هم به فکر تو بوده است: matter to you, care for you……
این کار در نظر یک پلیس استرالیایی کاری بزرگوارانه و انسانی است و در نظر یک انسانی افغانی تحقیر شدن معنی میدهد. معیارهای ما هنوز بدوی و قبیلوی هستند. باید هر کاری را در کانتکس آن بررسی کرد. شاید پلیس کابل ارزش گل دادن را نفهمد وگرنه رئیس پلیس کابل بعد از حادثه دهمزنگ باید از شرم دست کم استعفا میکرد. ولی احتمالا پلیس و رئیس پلیس کابل گل دادن تظاهرات کننده گان در دهمزنگ را خوار و کوچک بودن آنها تفسیر کرده باشند.
ولی من فکر میکنم که پلیس استرالیایی بعد از گرفتن گل شاید اگر لازم میشد برای حفظ امنیت جان خویش را هم میداد, چرا که گل دادن را نه تحقیر شدن که کرامت و بزرگواری انسانی تفسیر میکند. ما مردم تحقیر شده افغانستان تمام دنیا را سرچپه و با عینک افغانی خود نگاه میکنیم...مدام به فکر این هستیم که دیگران در مورد ما چه فکر میکنند ولی حتی نمی توانیم ذره ای از دید دیگران به موضوع نگاه کنیم.
پلیس استرالیایی کار میکند ومالیات میدهد. از پول مالیات پلیس استرالیایی بدون اینکه نظرش را بپرسند به اشرف غنی خیرات داده میشود. و پلیس استرالیایی میداند که به احتمال زیاد این خیرات که از پول او و بقیه استرالیایی هاست به مردم غریب نمی رسد بلکه توسط مافیای افغانی و تیم رئیس جمهور افغانستان دزدی میشود.
کودک افغان بدون اینکه وظیفه داشته باشد گل خریده و به پلیس هدیه میکند و به رسم ادب از او تشکر میکند, در حالیکه خودش و والدین اش میدانند وظیفه ندارند این کار را انجام بدهند.
حالا به نظر تو این پلیس استرالیایی به کودک به چشم تحقیر نگاه میکند یا به اشرف غنی؟؟
داکتر حسین اعتمادی

>>>   عجب ادمهای مهمی برای استقبال از غنی امده بوده اند قومندان میدان هوایی جاکارتا


مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است



پربیننده ترین اخبار 48 ساعت گذشته
کليه حقوق محفوظ ميباشد.
نقل مطالب با ذکر منبع (شبکه اطلاع رسانی افغانستان) بلامانع است