مناطق ماورای خط دیورند، مربوط و متعلق به مردمان آن نواحی است؛ اولویتِ اظهار نظر و تصمیم در باره ای آنسوی خط مرزی، با باشندگان و ساکنان آن دیار که موطن و مأوای شان به شمار می رود، می باشد. اگر همسوی و همراهی مردمان آن دیار با مدعیان افغانستانی وجود نداشته باشد، ادعای افغان ها، زیاده خواهی و سلطه جویانه قلمداد می شود که برای یک کشورِ به وضوح عقب مانده، ضعیف و وابسته، جز شرمساری چیزی دیگری را به ارمغان نخواهد داشت. از سوی دیگر، هر چند دولت مردان پاکستانی به صورت رسمی در باره ی این موضوع اظهار نظر نمیکنند و تنها به یک طنز رسانه ای در این کشور مبدل گشته است، اما این سکوت، خود شیوه ای در سیاست خارجی کشور ها به شمار می رود که موضوعی‌‌‌‌‌‌‌‌‌ را حل شده و بی نیاز از اظهار نظر می دانند. با آن هم اقداماتی را در راستای سیاست های اعمالی شان تعقیب می نمایند؛ از جمله لغوِ خود مختاری برخی قبایل آزاد که اخیراً اتفاق افتاده است.
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
اگر افغان ها ادعای سر زمینی دارند و نه قومی، در این صورت هم برای باشندگان و مردمان آن سوی خط نیز، بحث حفظ خاک و دیار شان برجسته می شود و از این رو نیز چنین ادعایی، با مقاومت مواجه خواهد شد.
برای مثال روسیه با همه توان نظامی و برتری در قدرت خویش، منطقه کریمه را با ساز و کار حقوقیِ همه پرسی به خاک خویش الحاق نمود، یعنی اکثریت مردمان این جزیره، اقدامی را که روسیه روی دست داشت، خواستار بودند.
از جانب دیگر، ادعای سرزمینی با پاکستان، در داخل افغانستان اجماع ملی را با خود به همراه ندارد. اگر گفته می شود که این مسأله، ملی و تصمیم در باره ی آن به ملت تعلق دارد، گزافی بیش نیست. واقعیت امر این است که به موضوع ماورای دیورند، با نگاه قومی نگریسته می شود تا سرزمینی؛ و این، با عنایت به رنگین کمانی اقوام در افغانستان، نه تنها اجماع ملی را برای حمایت به وجود نمی آورد که که مخالفت و مقاومت منفی را نیز با این موضوع خواهیم داشت.

سید باقر محسنی

>>>   چرا دولت افغانستان در مورد خط دیورند سکوت اختيار کرده است؟

اشرف غنی به عنوان حاکم غالب دیورند سکوت اختيار کرده است مانند نذر سکوت راهبان در صومعه کاتولیک سوگند سکوت یاد کرده است. (روزه سکوت)
دولت های کشور با نام حومه "افغان ستان که انگلیس بریتانیا به عنوان یک دولت حائل ایجاد کرد , طرح اش و پدرنام اش مونت استوار الفيستيون است.
بریتانیا این کشور مصنوعی را با تقسیم ایران در سال 1857، ساخت و به سرزمین مادری حمله نظامی کردند و برخی از مناطق ایران را اشغال کردند. خروج نیروهای خود را از مناطق ایران وابسته به آن کرد تاایران دولت افغانستان را به رسميت شناسد. به عبارت دیگر، دولت ایران را مجبور به توافق با تقسیم کشور خود کرد. این جدایی و یا علامت گذاری مرزى با توجه به قوانین بین المللی غیرقانونی است.
این عمل غیر قانونی بریتانیا توسط دولت افغانستان قانونی نامیده می شد، اما نه خط دیورند. در علامت گذاری مرزى خودسرانه بریتانیا در سال1857 خراسان شرق از خراسان غربى تقسیم شد البته مردمان ايرانى با زبان فارسی, زبانهاى سیستان بلوچستان از همديگر جدا شدند ؟

آیا دولت افغانستان تا به حال چه برای مردم افغانستان به ارمغان آورد؟
* جنگ، فقر، بدبختی، بیکاری، اختلاف، درگیری، تعمیق تفاوت های اجتماعی و اقتصادى
* جنگ قدرت سیاسی، تقلب در انتخابات و دستکاری، جعل
* تحقیر، تبعیض، ظلم و ستم شهروندان غیر پشتون
* به نفع گروه های قومی در موقعیت های کلیدی نشستن بیش از حد بسیاری از پشتون

* توسعه زبان پشتو در تضعیف زبان های دیگر و به خصوص در تضعیف زبان فارسی است. زبان فارسی (از سال 1964 تغییر نام به زبان دری) که عملازبان فارسی زبان میانجی همه ساکنان با زبان های مختلف.
* رژیم وعده های زیاد داد عمل بسیار کم

* رژیم به طور مداوم با اغراق و زبان افراطی بحران ها و منازعات بیشتر ایجادکرد .

* رئیس ستاد ارتش وابسته آمریکا و غرب
در پيوند با خط دیورند حرفهاى زد که دولت افغانستان دیورند را به رسمیت نمى شناسد .
مریکا و غرب سکوت نمود زيرا اين شخص نه جمهور ونه وزير است متل است که سگى که زياد غوغو مىکند چک نمى زند

چه چیزی شما به عنوان یک دولت است؟ این دولت وابسته به یک قطره سيروم جامعه بین المللی است. بیش از 10 میلیون پناهنده افغان برای 40 سال در پاکستان و ايران زندگی می کردند و امروز حداقل 3 میلیون در کشورهاى همسايه وجود دارد.

غنى و امثال قلدرى زياد شد

>>>   تبصرۀ جناب نوید پارسا بر مقالۀ هشت رخ و نه گرد ملک ستیز:

"آقای ستیز از آغاز نوشته خود اساس تحلیل خویش را با این گفتار بر یک فرضیه با طل اساس مینهد : " دیورند مشکل حقوقی، سیاسی، اجتماعی و اخلاقی است". در سطح ملل متحد و اورگان قضایی آن بنام " خط دیورند " کدام ادعا و یا موضوع متنازعآً فیه بین افغانستان و پا کستان ثبت نه شده است.

موضوع "حق خود ارادیت مردمان جهان " در رابطه به تعین سر نوشت در مورد مناطقی مانند صحرای غربی ، فلسطین و حتی جنبش کرد ها برای تثبیت هویت شان مطرح میگردد اما در باره " پشتونستان " و دیورند کدام داعیه یی هیچگاه مطرح نبوده است. پا کستان با همین سرحداتش از لحاظ حقوقی - سیاسی مورد تائید همه جهان به شمول افغانستان قرار گرفته است.

آقای ستیز در باره مشروعیت ملی پیشنهاد رفراندوم را برای بمیان آوردن اجماع ملی می نمایدکه این هم غلط و اشتباه است. لطفن به ادبیات سیاسی و اسناد ملل متحد به ویژه دهه شصت سده گذشته مراجعه کنید. این مردمان ایالت پشتونخواه پا کستان است که مسئله حق تعین سرنوشت شان مطرح می باشد " که چنین ادعایی ندارند برخلاف بلوچ ها " و رفراندوم در افغانستان در باره آن سوی سرحد غیر منطقی می باشد.

لابیگری هم برای یک ادعای باطل ساده لوحانه می باشد. بلی اگر یک جنبش قوی برای حق خود ارادیت دران سوی سرحد میبود لابیگریی مطرح شده می توانست اما حالا لابیگری برای چه و برای که صورت گیرد ؟؟؟ باید تحلیل مشخص و عمیق از یک موضوع از جانب یک محقق ارایه شود . این نوع تحلیل های کتابی برای توجیه توسعه طلبی و ادعای تسلط بر مناطق کشور دیگر در زبان حقوقی برای اشخاص IRREDENTIST گفته می شود و آب انداختن به آسیاب شوونیسم میباشد."

>>>   مجسمه دیورند بابا توسط لطیف پدرام شکسته شد ، و مجسمه شکسته خریدار ندارد .

>>>   تفاوت ها بين پاکستان و افغانستان

1- نام پاکستان جنجالى نيست

جمهوری اسلامی پاکستان از ترکیب حروف ایالت‌های زیر به دست آمده‌است:

۱- پ از حرف اول ایالت پنجاب
۲- ا از حرف اول ایالت سرحد شمال غرب (که حالا بنام خیبر پختونخوا مبدل گردیده است)
۳- ک از حرف اول ایالت کشمیر
۴- س از حرف اول ایالت سند
۵- تان از حروف انتهایی ایالت بلوچستان
نام افغانستان جنجالى اس بايک قوم پيوند دارد

2- جمهوری اسلامی پاکستان جمهوری فدرالى است
فدرالى نمودن افغانستان جنجالى

3- پاکستان سيتم پالمانيسم ايالاتى و به پيمانه کشورى دارد
افغانستان رياستى و وقيتکه رييس جمهور که خود وظيفه نخست وزير را انجام مى دهد به پارلمان داخل مى شود مانند يک شاه ويا رييس جمهور يک بيگانه رسم وگذشت مى شود

4- پاکستان کشور مستقل و از ديدگاه اقتصادى توامند در رده بالا قراردارد
افغانستان نتوانست خود را مستقل سازد.
همين شخص بيگانه دست خود را به جيب مى کنند رهبران کوندوسيونريت شده اند که برش پول داده مى شود.

5- تولید ناخالص داخلی
(تخمین ۱۳۸۶ (۲۰۰۷))
مجموع =۴۱۰، ۲۹۵ میلیارد دلار
سرانه ۲۵۹۴ دلار
افغانستان
ولید ناخالص داخلی: (اسمی) ۲۰۱۶ تخمین
مجموع ۱۹.۶۵۴ میلیارد دلار آمریکا
سرانه تولید ناخالص ۶۰۰ دلار آمریکا
و اين هم باپرداخت پول 55 کشور لشکر کشيده جهان در کشور

6 پاکستان کشور توليدى - مصرفى
افغانستان کشور مصرفى - کمکى توليدى

7 پاکستان هسته اى
افغانستان خسته اى

زى خيل و زوى از خواب غفلت خيال پلو بيدارباش

وقتيکه ميدان پشتونستان در پيش آريانا واز شد
جنگ آن با پاکستان حاد شد
ارتش ظاهرخان با داودخان و روس آباد شد
با راهبردى پاکستان ارتش حازشد
نديدى چه گونه ارتش افغانستان تباه شد

>>>   خبر تازه
پشتون های آنسوی دیورند (اقوام افریدی، یوسفزی و ختک) در حمایت از پاکستان بیرق افغانستان را در بازار لندی کوتل به آتش کشیدند.

>>>   Abdul Hai Khurasani
امير حبيب الله خان بعد از درگذشت امير عبدالرحمن خان، موافقتنامه ديورند را با امضاء معاهده جديد مجدداً تأييد و تصديق نمود.
بخش سوم
موافقتنامه ديورند با همه يى شرمسارى اش توسط حاكمان بعد از اميرعبدالرحمن خان با امضاء معاهدات مجدد مورد تأييد و موافقت قرار گرفته است .
كسانى كه مدعى هستند كه اميرعبدالرحمن خان غلط كرده است كه قوم (افغان / پشتون ) را دوپارچه نموده ، حالا از اين حضرات بايد پرسيد كه چرا در زمانيكه حاكمان بعدى اين غلط را تكرار كرده اند لشكر غيور قبيله بكجا وبه چه كارى اندر بوده اند؟
لازم است بدانيد كه دولت هند بريطانوى بعد از درگذشت امير عبدالرحمن خان مبلغ يك ميليون و هشتصد هزار روپيه را متوقف ساخت و همچنان خريد و انتقال اسلحه را از طريق هند بريطانوى اجازه نداد تا اينكه امير حبيب الله خان معاهده كابل را امضاء نمود و بر صحت موافقتنامه ديورند مهر تأييد نهاد.
سرانجام امیر حبیب الله خان، به جای سفر به هند، نماینده حکومت بریتانیایی (سر لویس دَین، وزیر خارجه بریتانیا برای هند) را در کابل پذیرفت و پس از مذاکرات طولانى در تاریخ ۲۱ مارچ ۱۹۰۵ امیر حبیب الله خان در این توافقنامه متعهيد شد که به توافقات قبلی میان امیرعبدالرحمان خان و حکومت انگلیس، از جمله معاهده دیورند پایبند است.
به این ترتیب برای اولین بار معاهده دیورند پس از مرگ عبدالرحمن خان تمدید شد و تا درگذشت امير بر قرار و بردوام ماند.

متن فارسى معاهده با ترجمه اى شادروان علامه عبدالحى حبيبى :
( هو اللّه جل كماله: هز ميجستى ۱ سراج الملة و الدين امير حبيب الله پادشاه خود مختار۲ افغانستان و مربوطات آن۳ را بيكطرف, و آنريبل مسترلوئيس وليم دين , سى, آى سكرتر خارجى و نماينده حكومت عاليه برطانيه بطرف د گر اين
معاهده را بستند:۲ اعليحضرت مذكور موافقه ميكنند: كه اين عهدنامه اصولاً و فرعاً در معاملات داخلى و بيرونى همانطورست, كه
والاحضرت والد ما جد من ضياء الملة و الدين نَو َّرَ اللهُ مَرقَدَه با حكومت عليه برتش كرده بودند, من بر همان معاهده ثابت هستم و خواهم بود, و بهيچ صورت ازان تخلف نخواهم كرد.
عزتمند مستر لوئيس وليم دين موصوف نيز موافقه كردند كه آنچه حكومت عاليه برطانيا, با پدر اعليحضرت سراج الملة�و الدين عنى ضياء الملة و الدين مغفور, در معاملاتِ اندرونى و بيرونى و اصولى و فرعى, عهد نامه كرده بودند, من آنرا منظور كرده و مى نويسم كه حكومت برطانيه بهيچ طور و هيچ وقت ازان موافقه ها و معاهده ها تخل نخواهد كرد. مورخه
۱۴ محرم الحرام ۱۳۲۳هـ ۲۱ مارچ ۱۹۰۵ع.
مهر امير حبيب الله خان امضا: وليم دين فارن سيكرترى صحيح است مهر و دستخط شد نماينده حكومت هند )
ادامه دارد....

متن انگليسى

‏He is God, Extolled be His perfection,
‏His Majesty Siraj-ul-millat-wa-ud-din, Amir Habib Ullah Khan,
‏Independent King of the State of Afghanistan and its Dependencies,
‏cn the one part, and the Honourable Mr. Louis William Dane,
‏C.S.I., Foreign Secretary of the Mighty Government of India
‏and the Representative of the Exalted British Government on the
‏other part.
‏His said Majesty doth hereby agree to this, that in the principles
‏and in the matters of subsidiary importance of the Treaty regarding
‏internal and external affairs, and of the engagements which his
‏ighness my late father, that is, Zia-ul-millataaud-Din, who has ‏found mercy, may God enlighten his tomb! Concluded and acted ‏upon with the Exalted British Government, I also have acted. am ‏acting, and will act upon the same agreement and compact, and ‏I will not contravene them in any dealings or in any promise.
‏The said Honourable Mr. Louis William Dane does hereby agree ‏to this, that as to the very agreement and engagement which
‏the Exalted Bntish Government concluded and acted upon with
‏the noble father of his Majesty Siraj-ul-millatwaud-Din, that is.
‏his Highness Zia-ul-millatwaud-Din, who has found mercy, re-
‏garding internal and external affairs of principle or subsidiary
‏importance, I confirm them and write that they (the British Govern- ‏ment) will not act contrary to those agreements and engagements ‏in any way or at any time,
‏Made on Tuesday, the 14th day of Muharram-ul-haram of the ‏year 1323 H~jri, corresponding to the 21st day of March of the year ‏1905 A.D. (Persian Seal of Amir Habib Ullah Khan.)
‏This is correct. I have sealed and signed.
‏AMIR HABIB ULLAH,
‏LOUIS W. DANE, Foreign Secretary,
‏Representing the Government of India.

متن انگليسى موافقتنامه أر كتاب
Afghanistan by Angus Hamilton
London 1906

>>>   خط دیورند یک خط کثیف که چندین نسل افعانستان خوتش ریخته است نه این دوطرف سرحد بدرد افغانستان نمیخورد چهار نفر کثیف وخاین وبیعقل میگن از ما است باکدام زورتان با کدام زر تان همه تان دست تان به گدایی است خجالت بکشید .
مسافرجبری

>>>   کسانیکه در مورد دیورند ادعایی مرزی دارند!
اول، عبدالرحمن خان را بنام خائن ملی باید بشناسند و در تاریخ افغانستان بنام خائن ملی درج شود، چرا که این وطن فروش در پا سند دیورند امضا کرده است،
دوم، بشمول عبدالرحمن خان تمام پادشاهان و رئیسان جمهور که زعامت افغانستان را داشتن مرز دیورند را قبول کردند مانند امان الله خان، نادر خان، ظاهر خان، نجیب گاو، حبیب الله خان، تیمور خان باید بنام معامله گر و خائن ملی شناخته شوند چون با امکانات نظامی وقت شان ادعایی مرزی با پاکستان نکردند.
سوم، امان الله خان از جمله خائنین درجه اول شناخته و باید درج تاریخ شود که در روز اعلان استقلال افغانستان خط مرزی دیورند را برسمیت شناخت و ادعایی مرزی با انگلیس نکرد.
چهارم، القابی که برای شاهان شهزاده ها رئیسان دولت تا امروز داده شده است دوباره لغو گردد در عوض پیشوند و پسوند خائن و معامله گر برایشان داده شود.
هر آن کسیکه مرز دیورند را قبول ندارد اول باید در قبر عبدالرحمن، امان الله، نادر شاه بشاشد بعد ادعایی نیم خاک پاکستان را کند

>>>   موضوع دیورند ۱۲۵ سال پیش توسط عبدالرحمن وطنفروش جد اشرف غنی حل شده بود.

>>>   ما بنام دیورند چیزی را نمی شناسیم

مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است