تصمیم دارم یک جابجایی کوچک در قومیت ها بوجود بیاورم، مثل دو تیم فوتبال که در نیمه دوم میدان را تغییر می دهند و دوباره بازی را شروع می کنند.

فکر کنید لطیف پدرام در خوست به دنیا بیاید، کمال ناصر اصولی در بدخشان متولد شود، اسماعیل یون هم زادگاهش پنچشیر باشد و امرالله صالح هم در لغمان چشم به جهان باز کند.

بعد اینها وقتی بزرگ شدند فکر می کنید لطیف پدرام باز هم داعیه دفاع از فارسی زبانان و تاجیک ها را خواهد داشت یا اینکه کمال ناصر اصولی به چند میلیون اتباع همین کشور بگوید از کشور ما خارج شوید؛ شاید آنوقت لطیف پدارم که حالا مثلا از خوست است با روش های جامعه شناسی و کمی نمک فلسفه و اندکی هم مرچ و مثاله علم منطق بگوید که بر اساس نظریه های مرحوم پروفیسور بالتازا به همه دستور بدهد که از کشور ما بیرون شوند.

کمال ناصر اصولی هم که مثلا از بدخشان است در جواب بگوید که ما زور زدیم 5 هزارسال تاریخ را پشت سر گذارندیم حالا تو می آیی ما را بیرون می کنی بدبخت، بیچاره؛ بیسواد... امرالله صالح که حالا از لغمان است بیرق افغانستان را دور خودش بپیچاند و بگوید ما هستیم که شما هستید ما نباشیم تمام اقوام غیر از ما را آب با خودش می برد.

در کشورهای مختلف؛ پس ما هستیم که شما عمل دم و بازدم را انجام می دهید و اسماعیل یون که حالا از پنچشیر است در مقاله شمارۀ 567 بنویسد که من زمانی همراه کرزی صاحب گفتم که یک تیر و کمان بده که سرحدات را تعیین کنم اما گوش نکرد، بعدها فهمیدم که تیر و کمان را کرزی به ملا عمر داده بود و ملا عمر به ملا رسول و از پیش ملا رسول ملا هیبت آخوند ربوده و در نهایت به دست ملا یعقوب داده اند اما در پیشاور گم کرده است.

یعنی می خواهم ساده بگویم این آدمهایی که برای شما مثال آوردم، باور کنید هیچ چیزی ندارند غیر از تعصب در راستای منافع خودشان؛ یعنی متعصب ترین پشتون می شود متعصب ترین تاجیک و فاشیست ترین چهره فارسی زبان می شود نژاد پرست ترین پشتو زبان؛ به همین سادگی؛ معادله سختی هم نیست.

خواستید در مورد جابجایی در دیگر چهره ها هم می توانید امتحان کنید حالا چون اینها تاجیک هستند باید تاجیک گونه بیاندیشد چون پشتون هستند حتما در همان راه و مسیر حرف بزنند و هیاهو کند؛ این آدمها را فقط کمی جابجا کنید چیزی عوض نمی شود فقط چهره ها ماسک ها و نقاب های دیگری از تعصب را به چهره هایشان نصب می کنند و با این تفاوت که موقعیت تباری و منطقه ای تغییر جهت داده می شود.

مهدی ثاقب

>>>   از بلوچ ها هیچ خبری نیست؟
چقدر مردم بیغیرت هستند. آنها را در سه مملکت تقسیم کردند، اما هیچ حرفی از زبان شان نمی برآید که : بلوچ ها لر و بر و لویدیز یو دی.
فکر میکنم که از بس که در قاچاق مصروف اند، بیخی دیگه گپ ها یاد شان رفته است.

>>>   یا فرض کنیم کرزی حبیب الله سقاو باشد وحبیب الله سقاو لاز قندهار باشد حالا کی دزد میشودکرزی یا سقاو ؟؟ هرکس گفت جایزه دازد
ر

>>>   قلم تان توانا باد، آقای مهدی ثاقب! همین طور است که می نویسید.
اینهم یک سناریوی فرضی تجزیۀ دلخواه پدرام ها و یون ها برای افغانستان که در بسأ کشور ها یک واقیعت تاریخی بوده است:
1. در صورت تجزیه باید تمام اقوام افغانستان از نگاه قومیت به کوچ اجباری وادار شوند، تا هر قوم در منطقۀ مربوط به قوم خودش برود. تمام زمین هاو خانه های خود را به جا بگذارند و فقط اموال منقول خود را با خود ببرند. در این میان تاجک ها که از شمال تا جنوب و از شرق تا غرب افغانستان مقیم اند، به شمال افغانستان کوچ داده شوند. تمام هزاره ها به مرکز و تمام پشتون ها به جنوب و شرق. در این حالت سرنوشت ملیون ها فامیل های مختلط از اقوام مختلف افغانستان چه می شود؟ آیا پدر تاجک یا پدر پشتون باید از زن و اولاد های شان جدا شوند؟ سرنوشت آلمان شرق و آلمان غرب و همچنان کوریای شمالی و جنوبی را هر یک شما خوب خبر دارید.
2. مناطق را از کدام لحاظ تقسیم بندی می کنید؟ از لحاظ خط کشی جغرافیائی یا از نگاه معادن طبیعی، زمین های زراعتی و آب های مربوط آن و یا از نگاه اکثریت قومی مقیم آن منطقه؟
تصور می کنید که یکی از این اقوام همۀ این ذخائر را به قوم دیگر واگذار خواهد شد؟
تجزیۀ سودان به لحاظ خط کشی جغرافیائی صورت گرفت، که تا حال جنگ بالای ذخیره های نفت در این کشور دوام دارد و میلیون ها نفر در بین دو سنگ آسیا (شمال و جنوب) دارند آرد می شوند.
3. مناطق مرکزی افغانستان برای صادرات و واردات مواد مورد ضرورت شان باید از مرز ها بگذرند. آیا باید در هر مرز به خاطر اجناس مورد ضرورت خود به کشور همسایه مالیه بپردازد؟ در بین کشور ها مالیه دادن مروج است.
4. گیریم که مناطق هزاره نشین با تاجک ها و ازبک ها و غیره با شمال یگجا می شوند. آیا تصور می کنید، که جنگسالاران شمال به جنگسالاران هزاره سهمی در دولت آن کشور خواهند داد و یا ذخائر طبیعی و زمین های زراعتی را بین خود عادلانه تقسیم
خواهند کرد؟
این فقط چهار سناریوی تجزیه فرضی افغانستان بود که اینجا ترسیم کردم. بقیه را خود تان بهتر تصور کنید.زمانیکه این همه جنگسالاران زمام مناطق خود را به دست گرفتند، بعد راه گریز از یک ولایت به ولایت دیگر وجود نخواهد داشت. آیا اقوام که با دشمنی از همدیگر جدا شده اند، مرز های خود را بروی اقوام دیگر باز خواهند گذاشت؟ طیاره و میدان های هوائی در هر منطقه هم نداریم که از مسیر هوا از محاصرۀ اقتصادی همسیاۀ تان رهائی یابید.
هنوز هم دیر نیست، یک کمی از عقل خداداد تان استفاده کنید و نه از شعار های فریبندۀ این جنگسالاران و قاتلین 65 هزار کابلی.

>>>   بخدا قسم كه يگانه فخر همه افغانها و يا افغانستانيها همانا اسلام عزيز است در غير آن اگر مسلمان نميبوديم ، فرق ما و حيوانات وحشي نميشد.

>>>   تجربه نشان داده است که انتخابات.مزاکرات وتفاهم همرای فاشیزم فایده نداره وبه نتیجه هم نمیرسد

>>>   اگر دیورندرا قبول ندارید باید قبرعبدالرحمن را ویران کنید نه توهیین بدیگران

>>>   پدرام
پدرام بسيار يك فكر وسيع و جامع دارد حتي در اولين فرصت به قوم پشتون ما رسيدگي خواهد كرد، شما مطمئن باشيد كه اگر پدرام ريس جمهور شد مردم پشتون از بدبختي نجات خواهد يافت، براي بقاي قدرت خودش هم كه شده اي مردم را با سواد و متمدن ميسازد كه دگه هيچ بيسوادي به دول مزدوران تيكه دار پشتون نرقصد و در بدبختي رنج زندگي نكنند.
هر بدبختي كه انسان ميكشد از بي سوادي است، خير شر خود را انسان بي سواد نميداند. راه بيرون رفت از مشكلات را يك بي سواد پيدا كرده نميتواند.

>>>   ما این تهدید‌ها را جدی میگیریم و به جناب پدرام صاحب وعده میسپاریم که سر جان در خدمت هستیم، بفرماید چی‌ کنیم؟.

>>>   فعلا مبارزه برضد پشتونها روان است هرکس میداند وخواهشمندم زیاد مسایل قومی رادامن نزنید شاباس که بزیان همه ماوشما است

مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است