عزل احمد ضیا مسعود، نتیجه نزدیکی «ریاست‌ جمهوری» و «ریاست اجرایی» است. دو نیم سال طول کشید تا غنی و عبدالله به این نتیجه برسند که تلاش برای سبوتاژ و حذف دیگری، تلاشی‌ است بی‌ حاصل و عبث.

عبدالله و غنی که هر دو از روی ناچاری به‌ حکومت «شراکتی» زیر نام وحدت ملی تن دادند، از همان آغاز نگاه خصمانه‌ ای به‌ هم داشتند و هر دو به‌ جای تقویت گرایش‌ های مثبت، رویکرد تقابل در پیش گرفتند. غنی، در فردای روز مراسم تحلیف و ایجاد ریاست اجرایی، طی مراسم باشکوه دیگری، ضیا مسعود را نماینده فوق‌ العاده خود تعیین کرد.

غنی با این کار یک هدف داشت: رقیب‌ تراشی و بدیل‌ سازی برای عبدالله و ریاست اجرایی. حقیقت این است که اشرف‌ غنی که خود را برنده انتخابات می‌ دانست، طی دو سال گذشته، بیشترین انرژی و وقت خود را صرف سبوتاژ ریاست اجرایی کرد. ارگ غنی هم در داخل افغانستان و هم در بیرون از افغانستان، تلاش کردند تا دنیا را قناعت دهند که ریاست اجرایی موازی با ریاست‌ جمهوری، مُخل اوضاع است و هیچ نقش مثبتی نمی‌ تواند در حکومتداری داشته باشد.

ایجاد نمایندگی فوق‎ ‌العاده با تشکیلات عرض و طویل، یکی از آن تلاش‌ ها بود. ارگ اما تنها به احمد ضیا اکتفا نکرد و درب دیگر رهبران حوزه‌ مقاومت (عمدتا تاجیک‌ تبار) را دق‌ الباب کردند و از آنها با دادن وعده‌ های چرب و نرم، خواستند تا در حکومت سهیم شوند. یونس قانونی، امرالله صالح، عطامحمد نور، امیر اسماعیل خان و تعداد دیگر از کسانی بودند که مکررا از سوی ارگ با آنها تماس گرفته شده بود.

این تلاش‌ ها صرفا به‌ جهت تضعیف جایگاه عبدالله به ‎‌پیش می‌ رفت. در بعد خارجی هم، آقای غنی تلاش‌های زیادی را انجام داد تا جایگاه عبدالله و ریاست اجرایی را در ساختار نظام، یک چیز زاید ثابت کند. اما آنچه که آقای غنی نمی‌ خواست آن را بداند، واقعیت عینی جامعه و ضرورت تمرکز زدایی از قدرت بود.

چیزی که جامعه‌ جهانی زودتر به‌ ضرورت آن پی برده است. به‌ ثمر ننشستن این تلاش‌ ها در بعد داخلی و خارجی و به‌ خامت‌ گراییدن اوضاع که داشت از کنترول خارج می‌ شد، ارگ را به این نتیجه رساند که بدون همکاری ریاست اجرایی، وضعیت بیشتر از پیش از کنترول خارج می‌ شود. واقعیت این است که ریاست اجرایی هر چند شاید کار مهمی را از پیش نبرده باشد، اما قطعا یک بخش بزرگی از آرای مردم در این نهاد تراکم یافته است.

اگر توافقنامه سیاسی را مبنا قرار دهیم، ریاست همان جایگاهی را دارد که ریاست‌ جمهوری دارد. این موضوع هر چند در داخل تلاش می‌ شود کتمان شود، اما حقیقت این است که دنیا حکومت وحدت ملی را با همین ساختار و حتی با همین دو چهره به‌ رسمیت می‌ شناسند. با روی کارآمدن اداره جدید در آمریکا، آخرین امید ارگ برای سبوتاژ و حذف ریاست‌ اجرایی از بین رفت.

مشاور ارشد امنیتی آقای ترامپ، پس از ملاقات با غنی در ارگ، برای ملاقات با عبدالله راهی ریاست اجرایی می‌ شود و این پیام واضح اداره جدید ایالات متحده را نشان می‌ دهد که آنها از همین ساختار با همین دو چهره، حمایت می‌ کنند. طی دو سال گذشته، بیشترین رهبران جهان در سفر به افغانستان، با هر دو رهبر با عین تشریفات و در عین سطح، بحث و تبادل نظر کردند و در جلسات مهم بین‌المللی نیز، به‌ شکل برابر به‌ نمایندگی از حکومت دعوت نموده‌ اند.

ارگ دیگر پذیرفته است که دنیا به ریاست اجرایی همان حیثیت و جایگاه را قایل است که برای ریاست‌ جمهوری قایل هستند و تلاش برای مخدوش‌ کردن و سبوتاژ، تلاش بی‌ پاسخ است. آقای غنی به این نتیجه رسیده است که دیگر نباید در این جهت هزینه بپردازد. پست نمایندگی فوق ‎العاده، یکی از آن هزینه‌ های اضافی بود که باید لغو می‌ شد.

اکنون از هر زمان بیشتری، شانس با عبدالله و ریاست اجرایی است تا با استفاده از فرصت پیش‌ آمده و دیدگاه مساعد متحدین افغانستان، نهاد ریاست اجرایی را به‌ شکل قانونی به نهاد نخست‌ وزیری تبدیل کند. شرایط برای کار هم در داخل و هم در خارج بیشتر از هر زمانی آماده است.

فقط کمی درایت و تلاش سیاسی می‌ خواهد تا برای همیشه به انحصار و تمرکز قدرت نقطه پایان گذاشته شود و زمینه برای حکومتداری و عرضه خدمات بهتر مساعد گردد.

حسیب معترف

>>>   تو از ای فیشن شو توقوع تحرک را داری. بیکاره ترین انسان روی دنیا همین مدل لباس است

>>>   موجودیت عبدالله در پهلوی غنی هنوز برای بسیاری ها قا بل فهم نیست اینها دوشاخه از یک نخل اند برای فریب مردم.
م.ا.کابل

>>>   محمد اکرام اندیشمند
کسانی که عقلانیت سیاسی ندارند، در سیاست، فاقد داعیه و فاقد برنامه و دید استراتژیک هستند، از سیاست کنار بروند. این، به سود شان است و به منفعت مردمی است که در پشت سر آن ها سرگردان و درمانده می گردند و عمر خود را عبث می گذرانند.

>>>   تو آرام باش این فیشن شورا هم سرش را زیر باش میکند

>>>   هااهاهاه خدایا مردمان بی شرم بی شرم هست به چیزهای زیاد هم شرم نمیشود.
اینجا معترف میګویند هر چند ریاست اجرا کار نکرده اما باز هم خارجی ها به عین حیثیت به او قایل هست. هااهاهاها اعتراف به شرم و ووابستګی.
اګر خارجی ها عین حمایت از عبد الله دارد اګر عبد الله عین موقف قدرت دارد اګر فرقش نیست پس چرا کار نکردد؟؟؟؟44
آیا لازم نیست که خودشان استعفا دهد یا قومش بګویید دیګر مارا خیله خند نکو

>>>   "فقط کمی درایت وتلاش سیاسی" لازم است که گلمرجان هم پشت کلاهش برود بخیر!!

>>>   این پیروزی بزرگ رابرای رئیس صاحب اجرائیه تبریک میگوئیم وعطای گژدم را با الفاظ نسبتا شدید محکوم میکنیم

>>>   به مثل تشله گك رخصت هستي، هر طرفي كه لول ميخوري " آزاد هستي بچيم"

>>>   چرا کاری کند عاقل که بار آرد پشیمانی۰
آیا اینها از داستان "بریک دست قرآن و بر دست دیگر شمشیر" اوغانها خبر نداشتند؟ آیا اینها از تاریخ نه چندان دور این کشور خبر نداشتند؟
آیا این ها نمیداستند که غنی یک متعصب شدید قومی و یک برتری جو و تمامیت خواه قومی است و هیچگاهی در جهت اعاده حقوق حقه مردمان تاجیک و اوزبیک و بقیه غیر پشتونها کشور حاضر نخواهد شد؟
با کوچی معامله سیاسی کردید نتیجه آنرا دیدید۰ باهم دریک تیم وارد مرحله دوم شدید و نتیجه اعتماد بر کوچی را دیدید۰ خوب شد!
جنبش روشنی و برادران هزاره را هم این فاشیست ها قسمی کوبیدند که آقای "قانون پوه" دانش صیییب از جایش تکان هم نخورد۰
بشرمید و برای آینده تان یاد بگیرید۰ پوقانه های استفاده شده۰

>>>   عزل احمد ضیا مسعود تیکدار، بی سواد کار نیک شده است

>>>   چو ن احمد ضیا دید که ع یک شخص ترسو ویزدل است از همین سیب همرای وی اعتلا ف نکرد

>>>   احمد ضیا کدام عقلانیت سیاسی ندارند، در سیاست محض بی سواد ایست و فاقد برنامه و دید استراتژیک ایست . ،

مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است