از آنجایی که رییس جمهور گفته است که مردم بامیان روی شانه هایم جا دارد؛ لازم است تعدادی روی شانه های رییس جمهور بنشینند.

همه مردم بامیان که در قسمت شانه ها جا نمی شوند، از طرفی احتمال شکستن استخوان شانه و قبرغه و برهم خوردن اسکلت همایونی رییس جمهور هم می رود به همین خاطر فقط یک بامیانی با وزن خالص نیاز است روی شانه رییس جمهور قرار بگیرد و یا اینکه حدود هزار شانه از بودجه مصرفی ریاست جمهوری خریداری کنند که روزانه مردم را روی شانه ها بالا و پایین کنند اما در این قسمت برای سفر رییس جمهور یک کودک خردسال بامیانی نیاز است تا روی شانه رییس جمهور قرار بگیرد و فکر کند رییس جمهور او را می برد جاجا و برایش لواشک و پفک می خرد.

حالا همه مردم بامیان خوشحال هستند که رییس جمهور شانه داشت که آنها را بالا کرد، سرور دانش هم نگران بود که تا کابل رسیدن، شانه رییس جمهور بی شانه نشود در غیر آن مجبور است خودش شانه هایش را بدهد به رییس جمهور؛ والی بامیان هم تا زور داشت از شدت خوشی چشمانش را بست و یکسره چک چک کرد تا جاییکه رییس جمهور به کابل رسید و زنگ زد به طاهر زهیر که ما فعلا در ریاست جمهوری هستیم؛ چک چک کردن را بس کن و برو سرور دانش را نجات بده که ما حالا کابل هستیم و مردم سر شانه های معاون دوم ما سه روز است که پِشپو(پِشپو نوعی رقص محلی در بامیان) می کنند.

مهدی ثاقب

>>>   اینهم دختر سرور داتنش شاید باشد یا از خلیلی ومحقق !

>>>   درود بر رئیس جمهور.

>>>   وای وای از این نوع عوام فریبی مردم هوشیار شده است فریب تورا نمی خورد

>>>   هرچند اینده خدمت دولت را به مردم بیشتر مشخص میکند
ولی ما مردم هزاره قدر دان زحمات رئیس جمهور هستیم .هرکس بر علیه ایشان صحبت کند یا ....احمق است یا از مردم بخیل تاجیک است که از حسادت میکفد.
ما مطالبات خود را بصورت مدنی خواهانیم واز همه میخواهیم مطابق قانون خواسته خود را مطالبه نمایند .

>>>   گرچند بحث های قومی وقبیله ای در افغانستان مضر به پیشرفت ودامن زدن به امنیت افغانستان است، ولکن عرض بنده بر تمام مردم افغا نستان این است که فریب سیاست مداران افغا نستان را نخورید، مخصوصا عده ای خاصی را که برای رسیدن وحفظ قدرت ازهرگونه سو استفاده از اقوام افغا نستان دریغ نمی ورزند ، تاریخ نه چندان دور افغانستان گواه این مطلب، بعد از پیروزی مجاهدین در افغانستان در سال های1370 باوجود اشتبا هات زیاد گزشته تقریبا اغلب احزاب با هم توافق کردند اما بعضی از سران احزاب که در راس آن گلبدین خان بود شروع کردن به شعار های تخریبی یادم است که این شعر هزارگی را زمزمه می کرد 《اوغو ازره براره دشمون شرای نزاره 》این شعار از یگ جهت ظاهر زیبای داشت مثلا اتحات دو قوم پشتون وهراره را نشان می داد اما از طرف دیگر نفاق را در بین دیگر اقوام ایجاد کرد' گلبدین خان از خامی و سادگی دو نفر از سیاست مداران دیگر بابه مزاری ودوستوم خان هم استفاده کرد کار افغانستان در جای رساند که همه دیدیم وراکت اندازی ها را در کابل که خاطره تلخ آن تا زنده هستیم فرا موش نمی شود'

>>>   این دختر بی چاره تر سیده ....

>>>   اگراین تزریق یک مخدردربدنه جامعه هزاره باشد که سهم مهلکی است اگر نباشد بایددرعمل دید هزاره هارا درقدرت اجرایی وتصمیم گیری شریک میکند یانمیکند ویابه حذف فزیکی شان اقدام میکنندبااین کارای ریاکارانه.بااحترام

>>>   ای اشرف غنی یک مکارخیلی زیرک است فریب میدهد متوجه باشید
محمدی ازهرات

مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است