در پی سقوط طالبان سفره های متنوع و رنگارنگ قومی در افغانستان پهن شد، بزرگان سیاسی هر قوم مثل بزرگان خانواده ها فرزندان خود را از کودک تا زن و مرد، جوان و پیر بدون تبعیض به دور دسترخوان دست داشته شان جمع کردند تا غذاهای شان را با محبت و لذت صرف کنند. در اوایل پیروزی بزرگترین سفره رنگین، متنوع و لذیذ را جمعیت اسلامی افغانستان به نمایندگی تاجیکان و فارسی زبانان کشور در ارگ کابل پهن کردند که در اطراف آن فرماندهان هندوکش بحیث سکانداران جدیدی قدرت لذت می بردند.

اما دیری نگذشت که این سفره های رنگین به یک سفره فقیرانه، بی مزه و کوچک در کنار دریای پنجشیر برای چند نفر فرمانده شکمبو، محلگرا و کوته فکر تبدیل شد. در نتیجه به جز از چند شکمبو دیگر همه فرزندان فقیر تاجیک چه مجاهد و چه غیر مجاهد از گرسنگی هلاک شدند.

واقعیت این است که نخبگان سکولار پشتون با دستان خالی سفره رنگین فرماندهان هندوکش را در ظرف کمتر از یک دهه از ارگ کابل تا دور ترین نقاط افغانستان چنان برچیدند که اثری از آنها باقی نماند و خود یک سفره رنگین را برای تمام فرزندان چپ و راست، کمونیست، مجاهد و دمکرات و تکنوکرات، انتحاری و انفجاری از ارگ کابل تا پل اتک پهن کرده و یک امپراطوری بی نظیر قدرت، فساد و تعصب برپا کردند.

بزرگان هزاره هم عقب نماندند و در باغ بزرگی به نام هزارستان در محور "بابه مزاری" شان یک سفره مزه دار و متنوع را پهن کرده اند که هیچ فرزند فقیر پسر و دختر شکم گرسنه نمی ماند. ازبیک های عزیز هم سفره بخصوص خود را در شمال در محوری جنرال دوستم پهن کردند. اقوام خورد تر مثل ترکمن ها، نورستانی ها، پشه ای ها، بلوچ ها و حتی هندوها به اندازه توان خود در شهرها، روستاها و یا کوه پایه ها سفره پهن کردند و تمام فرزندان چپ و راست خود را بدور آن بدون تبعیض جمع کردند. پرسش اساسی این است که سکولارهای پشتون چگونه توانستند با دستان خالی سفره رنگین فرماندهان هندوکش را برچینند؟

واقعیت این است که در آستانه شکل گیری دولت کرزی در بن حتی یک نفر قبیله گرا هم در ارگ کابل حضور نداشت. چند ماه بعد چند نفر سکولار به رهبری خلیلزاد حاکم آمریکایی، کرزی و شاه سالخورده و چند میراث خور فرسوده با خیلی دشواری برای خود در داخل ارگ کابل جای پیدا کردند. آنها بوریا برای خوابیدن نداشتند و بر سر سفره غریبانه شان بیشتر از دو سه نوع غذای بی مزه و سرد مثل ساندویچ خشک آمریکایی، مکرونی ایتالیایی و دال پاکستانی پیدا نمی شد.

بهترین چیزی که آنها با خود از دیار غربت آورده بودند، چند بوتل ویسکی، وتکای روسی و این سرخ شیراز ایتالیایی بود که هر لحظه به سرنگونی صاحبان جدید ارگ جام های شان را بلند می کردند اما در گوشه دیگر ارگ ده ها فرمانده پکول پوش و ریش غلو و شکمبوی هندوکش بحیث صاحبان و اربابان جدید ارگ یک سفره خیلی طویل و عریض را با غذاهای رنگین و متنوع افغانستانی، جاینمازها، تفنگ ها، چلم ها، نصوار پل متک و تفدانی ها آراسته بودند و از قدرت شان لذت می بردند اما دود کباب بره، خنده های قهقه و نعره های تکبیر و الله اکبر آنان آتش بر دل و دماغ سکولارهای حسرت زده در گوشه دیگر ارگ می افگند.

دیری نگذشت که صدها روشنفکر طالب پرست، گلبدین پرست و جاسوسان چپ و راست زنده ها و حتی مرده های سیاسی از زیر زمینی های استخبارات آی اس آی، روس، انگلیس و آمریکا و از کنج و کنار جهان بر سر ارگ یورش بردند و به کمک ستون پنجم در داخل ارگ سفره رنگین فرماندهان هندوکش را در طرف کمتر از چند سال از ارگ برچیدند اما فرماندهان بی داعیه هندوکش یک سفره کوچک برای چند فرمانده شکمبو، خودخواه و بی اتفاق در کنار مزار مسعود پهن کردند.

در حال حاضر پشتونیسم یک سفره طویل و عریض امپراطوری فساد، قدرت و تکبر را از ارگ کابل تا اسلام آباد، از ریاض تا انقره و از مسکو تا لندن، واشنگتن و پاریس و برلین پهن کرده اند که چای صبح شان را با خون گرم، نان چاشت شان را با قلب و جگر و شب شان را با کله و پاچه ای فرزندان هندوکش با جشن و شادی صرف می کنند.

پرسش اساسی این است که چگونه یک گروه کوچک سکولار، دیسانتی و مظلوم نما توانستند در ظرف کمتر از یک دهه سفره طویل و عریضی یک نیروی بزرگ را با تمام ساز و برگ نظامی، پایگاه اجتماعی و مذهبی آنان برچینند و بجای آنان یک سفره بی انتهای از فساد و فاشیسم را پهن کردند؟

بزرگترین درس این حکایت این است که یک گروه کوچک مجهز با هنر سیاسی و "نقشه راه" می توانند یک لشکر بزرگ بی داعیه، خودخواه و بی اتفاق را از پا در آورند.

هارون امیرزاده

>>>   بلی هرملت ایکه از آموزه های تاریخی نیاموزده سرنوشت اش چنین است حوداث حبیبا لله ککانی را به بادفراموشی گرفتن بامشواره های جند نفر ملاوظیفه خود ولی خوشیختا نه تحلیل مذکورشامل به نسل در حال زوال تااندازه منطق خودرا دارد
ولی نسل جوان جغرافیه طالب ستیز نسل اکادمیک منخصص وبرتری نبست به نسل سیکو لر ها
وارده شده وسایر هم قماشهاشا ن میباشد این واقعت انکار نا پذیر است باوجود هنرنمای سیاسی در درمدت 15 سال اخیر اکثر قاطبه شا ن از سواد ابتدایه محروم شده چه رسد به سیاست واین فاصله طولانی عقب مانده گی نمیتوانند درچدین دهه جبرا کنند بنا تلاشه یشان منجر به شکست حتمی است
نجــــــــرابی

>>>   نه بزرگان پشتون برای مردم خود سفره رنگین پخش کرده اند و نه بزرگان تاجک و نه هم هزاره و ازبک.
هرکدام شان بخاطر سفره خود و پرکردن جیب های خود،دعوی تکه داری اقوام خود را میکنند.
اگر باور نداری و برو و در میان مردم فقیر و بی بضاعت و گرسنه، از کابل گرفته تا ولایات و نقاط دور دست افغانستان بگرد و ببین که آیا در میان آنها از تمام اقوام وجود دارد و یا نه؟

>>>   کی برایت وظیفه داده که اینقدر پشتونیزم وپشتونیزم میگوئی وچرا؟ همیشه به تفرقه قومی دامن میزنی

>>>   امیرزاده صاحب عزیز!
افغانستان خانه مشترک همه افغان هاشامل ازبیک،هزاره پشتون ،تاجک ،ایماق آویغور،بلوچ پشه ئی ،نورستانی......وغیره بوده تحت درفش واحد درطی قرون متمادی باهم بردار وارزیست وزنده گی داشته اند.
اما ازاثرمداخله اجانب با استخدام اجیران ومزدوران تحت فرمان شان تحت شعار اسلام برضد اسلام باایجاد15 تنظیم درطی بیشتر از چهار دهه تخم نفاق را دربین آن انداخته و شیرازه دولت ووحدت ملی مان را چنان ازهم پاشانیدن که امروز با نواختن دهل خویش به هر رنگی می خواهند اتن را بالا مردم ما راه اندزی نمایند واهداف ومقاصد خویش را طابق پلان مطروحه شان پیش ببرند قلندشا چهاردهی

>>>   بسیار مفکوره ای غلط در سر داری برادر نویسنده. این وطن را برادران جمعیتی شما در مقابل دالر فروخته بودند درس ۲۰۰۱ وامروز مبینی آدم های که صاحب یک بایسکل هم نبودند همه ملیونر هستند.ودر سفارت انگلیس جشن تولد ملکه بریتانیا را تجلیل میکنند و این مردم بیچاره پشتون باید قربانی بدهند تا وطن از نو بسازند.خداوند عدالت را بر قرار خواهد کرد.وأدم های هاین را رسوا. به امید روزی که افغانستان آباد مستقل . و برادری و اخوت و اتحاد و عدالت در بین همه افغان ها. خراسانی

>>>   لشکرکوچک کی است ولشکربزرگ کی است بخیالم زمانه سرچپه شده

>>>   هاهاه...خخخخ
چند موضوع به صفت چلنج قبول کنید او اګر مرد هستید بیاید مقابل شویم و مقایسه کنیم.
۱) سیکولار پشتون را شما تعین کنید و مجاهد و مسلمان طرف شما را هم شما تعین کنید. مقایسه یکجا میکنیم اګر بد ترین سیکولار پشتون به اندازه مجاهد شا شراب یا جاسوسی یا فساد اخلاقی و مالی داشت من از قوم پشتون صرف نظر میکنم و نام خود را تاجک میمانم.
۲) همین حالا که تو زیاد فر و قر میزنی برای محرومیتت هست؟؟؟ نخیر برای پنجاب هست تا فشار واردکند. آیا همین قسم نیست، اګر محروم هستی ګلمرجان چی میکند در ارګ.

>>>   بسیاروارخطا هستی هزاره هم کارش جورشده وفاشیزم دشمنت هم کارش جوراست هی هی واه بجان کسانیکه توغمخوارش هستی اخرش چی خواهد شد هههههههههه

>>>   به این سویه تعصب بدرد کس نمیخورد آفتاب به دوانگشت پت نمیشود هرکس وهرگروه درافغانستان امتحان شانرا داده ومردم خوب میداند کی خوب است وکی بد کی دزد است وکی دزد نیست

>>>   من نمی دانم چرا این قدر مردم منفی گرا هستند در هر هر کشور تحول سیاسی وجود دارد حال امدن حکمتیار رفتن دوستم برکناری چاهر نفر رشوه خور شاید به نفع ملت افغانستان تمام شود به گفته شما انهای که سفره رنگین داشتن برای خود داشتن نه برای قوم خود حال بر چیده شد به امید اینکه اینبار سفره دوستی محبت برای همه اقوام مسلمان افغانستان پهن شود
قوم گرای گرای بین قشر روشن فکر اقوام مختلف کشور وجود ندارد متاسفانه بعضی ..... این کلیمات را به خورد ملت افغانستان می دهند

>>>   بزرگوار هيچ غم نخور صد بار پشتنون ها اين وطن را فروختن معاهده ننگين گدمك توسط پشتنون ها امضا شده دوستى با مكناتن انگليس توسط پشتنونها شده خط ديرند توسط پشتنونها شده احمدشاهدرانى شان پنج بار به هند چى كوه ميخورد كه حمله ميكرد انگليس ها در قلعه شير پور كه حالا (بنام وزير چور مشهور است توهمين پشتنونها اورده شده بود كه بروگرام هاى بزرگ مگرتوسط مرد شريف كابل وولايات سمت شمال سركوب وبينى هاى شان بريده شده وفرار كردن سالهااز سمت پشتنونها در افغانستان تجاوز شده كجا است شرم مثل.... همه شان همين طور است ... قوم..... ترين قوم افغانستان است ٠

مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است