تاریخ انتشار: ۱۱:۳۷ ۱۳۹۶/۲/۳۱ | کد خبر: 133418 | منبع: | پرینت |
آدم های تاثیرگذار گاهی به سادگی تاثیر می پذیرند. از خوی و خاصیت دیگران، از رفتار و منش دیگران و از مشورت و همنشینی با دیگران. در اقوال بزرگان به این "خو پذیری" اشارات بسیاری رفته است مانند زیر:
با بدان کم نشین که در مانی / خو پذیر است نفس انسانی
با بدان کم نشین که صحبت بد / گرچه پاکی ترا پلید کند
آدم های سیاسی همیشه بد نبوده اند، حتی قبل از ورود به کار و در وهله نخست جلوس به مسند قدرت دارای نیت نیک و خیراندیشانه نیز بوده اند. طوری که کرزی 2001 محبوب ترین چهره سیاسی و قابل قبول ترین زعیم سیاسی افغانستان بود. نه به خاطر دانش سیاسی اش، نه به خاطر تعلق قومی اش و نه به خاطر وابستگی حزبی اش، بلکه به جهت انعطاف پذیری، مسالمت جویی، مدارا و همدیگر پذیری اش، او را به شکل بی سابقه ای همه مردم افغانستان به استقبال نشستند و دقیقا 2 سال و 6 ماه اول کار او را می توان از طلایی ترین دوره های تاریخ معاصر کشور نام برد.
شعار مسلط روزهای نخستین پس از طالبان تحمل گرایی و همدیگر پذیری بود و کرزی یکی از کسانی بود که در راس همه باید در این خط پیش می رفت و این ممکن نبود جز با دادن و گرفتن امتیازهای معنوی که باعث حضور و دلگرمی اقوام و جریان های سیاسی برای تحکیم نظام نوپا و آینده سیاسی کشور می شد.
اگر آقای کرزی برای کسی به قول خودش لقب قهرمان ملی داده، در عوض لقب بابای ملت گرفته و اگر رتبه مارشالی داده، رنگ بیرق و سرود ملی گرفته که البته بحث سرود ملی به زبان پشتو با ذکر نام اقوام و الله اکبر به نحوی، تقسیم امتیاز برای همه در آن زمان تلقی می شد. اگر آقای کرزی امروز پشیمان است از آنچه که انجام داده، معنایش این است که اول مقتضای آن زمان را فراموش کرده و جایگاه خویش را، دوم اینکه خود به روی کارنامه درست خود خط بطلان می کشد.
فراموش نکنیم که در آن زمان قدرت سیاسی و نظامی کشور دربست به دست دیگران بود نه شخص کرزی و دیگران که به صورت حتی بی رویه و بیشتر از آنچه که ایجاب می کرد، از سر منافع واقعی خویش به نفع همگرایی ملی و به گل روی حامد کرزی گذشتند. حالا هر چه بوده و گذشته به یک سو، چرا حامد کرزی روی دیگران منت می گذارد؟ آیا احمدشاه مسعود بزرگ را لقب قهرمان ملی شایسته نیست و آیا مارشال فهیم حق آن را نداشت تا مارشال مملکت باشد؟
قدرت و نفوذ مارشال فهیم در روزهایی که از آن صحبت می کنم تا آنجا بود که اگر می خواست می توانست به نفع قوم چی که حتی قدرت را در خانواده اش موروثی کند. شاید عده ای این حرف ها را افراط در برداشت تلقی کنند. درحالیکه واقعیت مسلم آن روزها همین بود که نوشته ام.
در صورتی که آقای کرزی خود می داند این القاب به درستی و به جا بکار رفته اند، چیزی را که امروز می گوید حرف دل او نیست، ناشی از خوپذیری است که او با فاصله گرفتن از روزهای نخست کاری اش، با خود بزرگ بینی ناشی از جذبه های قدرت مادی و در سایه همنشینی با افراد و گروهای قبیله گرا و متعصب بوده می تواند. (کاری را که امروز می خواهند در حق حکمتیار بکنند)
کجای تاریخ این کشور سراغ دارید که القاب بزرگ ملی از آدرس یک بزرگ قومی به قوم دیگر اعطا شود و متقابلا زعامت یک شخصیت سیاسی متعلق به قوم دیگر بواسطه همه اقوام با اجماع و رضایت پذیرفته شود؟ این دستاورد بزرگی در جهت ملت سازی بود که در زعامت کرزی اتفاق افتاد.
آدم های بزرگ افکار بزرگ دارند وقتی این افکار قربانی ملحوظات کوچک می شوند، آدم ها نیز از سطوح بالا به پایین تنزیل می کنند. علیرغم همه خلاها و خطاها، کرزی باید کرزی می ماند و اگر می ماند امروز ما اینگونه در تبعیض و تعصب دست و پا نمی زدیم و از شوونیسم و تمامیت خواهی نمی نالیدیم.
شایسته نیست که آقای کرزی برای هدف های کوچک، خود را تا سطح یک مشر قومی سقوط بدهد. من با وجود همه اختلاف نظرها و انتقادها منحیث یک شخصیت موثر در یک مرحله از تاریخ کشور به او احترام قایلم.
برنا صالحی
>>> دزد های شمالی نام مکرزی رابد وحکومتش را ناکام ساختند
>>> اقای صالحی به همه معلوم است که کی از کجا امده و بحث قدرت را اگر بگویم دونفر با لنگی امدند و تمام شما را به کجا رساندند کجای مارشال و کجای قهرمان به مسعود و فهمیم خان دزد بی ماند به زور امریکایی ها امدید و حالی مسعود فهیم ربانی سیاف کرزی خلیلی و بقیه استید اگر نه شما مانند دزد زندگی میکردید
شغنانی
کابل
>>> خانم صالحی شما از لقب ها یاد کردید همه اینها مثل یخ زیر آفتاب آب میشوند.قهرمانان اصلی ملت افغان بود و است نه اشخاص که در دوران تجاوز شوروی هر روز پروتکول جدیدی امضا میکند. آفتاب را نمیتوان به دو انگشت پنهان کرد و انگشت انتقاد را منصفانه به طرف اشخاص دگری هم بلند کنید تا ملت فکر کند که شما ملی فکر میکنید نه ملیتی.
>>> تاریخ قضاوت خوبتر میکند نسبت به روشنفکران لحظه ای حامد کرزی همین حالا در نزد عام مردم محبوبیت دارد کرزی از هر گونه تعصب مبرا است کرزی بود که این کشتی شکسته رااز منجلاب بیرون و به منزل رسانید حالا نوبت کسانی است که قدرت سیاسی را از کرزی بدون هیچ گونه جنگ و جنجال تسلیم شده اند. همه شاهد اند که اختلافات به کجا رسیده است. هم پیمانان دیروز دشمنان امروز اند . تعصبات قومی و سمتی بیداد میکند حکومتداری چگونه است فساد بیداد میکند سال ها وماه پست های حکومتی با سر پرستان اداره میشود ناباوری و عدم اعتماد فراگیر شده است جنگ بیهوده ادامه دارد هنوز یک استراتیژی که به ختم جنگ منجر شود در دست دولتمداران نیست فقط چشم دوخته که به چه تعداد نیروی خارجی برای ختم جنگ به افغانستان می آیند نمیدانند که خارجی ها با ۱۲۰ هزار نیروی نظامی نتوانستند جنگ را خاتمه بدهند با سه هزار و ۲۰ هزار هیچ گاهی قادر به ختم جنگ نیستند. در مورد ختم جنگ نیز کرزی طرح مشخص داشت و گریبان امریکایی ها را گرفته که راه که تو میروی به ترکستان است و با این شیوه نمیتوانید جنگ را در افغانستان خاموش کنید و همیشه برای امریکایی ها میگفت که اگر طرفدار واقعی ختم جنگ هستید بروید از پاکستان مطالبه ختم جنگ را نمایی زیرا منبع جنگ در پاکستان است.
>>> هر چیزی در دهن تان برابر شود میګوید اګر کسی چیزی عادی هم ګفت به شما ظلم شده عجیب نیست؟
مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است