جمعیت کثرت گرا و رهبر کاریزماتیک
کثرت گرایی رهبری حزب جمعیت بیشتر نمایشی ضعیف در قبال تغییرات عمده مناسبات سیاسی است که بیشتر نمایان کننده اختلاف ها بوده تا انسجام و حال می ماند حزب اسلامی با حکومتی تهی از مخالفان و انتخابات در راه 
تاریخ انتشار:   ۲۳:۳۳    ۱۳۹۶/۳/۳ کد خبر: 133574 منبع: پرینت

به گزارش شبکه اطلاع رسانی افغانستان (afghanpaper)، بزرگترین حزب افغانستان در فقدان رهبری کاریزماتیک پس از 6 سال با اختلاف های ریشه ای و عمیقی که در درون رهبری آن به وجود آمده است در بازگشت گلبدین حکمیتار سعی دارد که همچنان خود را به عنوان حزبی تاثیرگذار در حکومت و کشور نشان دهد.

همچنان که فعالیت احزاب سیاسی در کشور نهادینه نشده و همواره تعیین کننده قدرت یک قوم در دستان یک چهره و یک رهبر بوده و هست اما بعید است چنین رویکردی در آینده نیز ادامه یابد، احزاب با وجود اختلاف و از هم گسستگی دریافته اند که تاثیر یک حزب قدرتمند بسیار بیشتر از یک رهبر می باشد.

در بسیاری از موارد با ترور و یا تضعیف رهبر چنان ضربه مهلکی به حزب وارد می شود که به سقوط آن می انجامد و یا در مناسات سیاسی نقشی حاشیه ای دارد به مانند حزب جنبش اسلامی که با اتهام جنرال دوستم و مسایل پیرامون آن هم درگیر با اختلاف های درونی شد و هم در فقدان جانشینی شایسته برای وی به مانند مقام معاون اولی تنها نامی از این حزب باقی مانده است.

حزب جمعیت اسلامی اقدام به افزایش شورای رهبری 9 نفره خود به 64 تن کرد تا بتواند با کثرت گرایی در انتخابات آینده حضوری ماثرتر داشته باشد اما نکته قابل تامل، جالی خالی عبدالله عبدالله و امرالله صالح در میان شورای پرتعداد رهبری است.

هرچند این اقدام حزب جمعیت در واکنش به بازگشت رهبر پرقدرت و محبوب حزب اسلامی افغانستان به کابل می باشد؛ حضور حکمتیار با مشروعیت سیاسی و اجتماعی که از حکومت وحدت ملی کسب کرده است می تواند دوران طلایی برای حزب اسلامی رقم بزند، زیرا از گذشته در کشور وجود یک رهبر کاریزماتیک می تواند یک حزب را احیا و ترور آن به نابودی آن بیانجامد.

پس از ترور برهان الدین ربانی، حزب جمعیت طی 6 سال گذشته نتوانست رهبری به قدرت وی بر این حزب بگمارد و در فقدان رهبری تبدیل به حزبی چند تیکه و صداهای متعدد شد، اختلاف ها در این حزب به جایی رسید که عطا محمد آشکارا به نقد تند از رییس اجرایی پرداخت و دیگر رهبران این حزب نیز در مقابل معامله والی بلخ با ارگ صف کشیدند.

حال که مهم ترین چهره برخاسته از حزب جمعیت در قدرت به همان مقام تشریفاتی خود دلبسته است و حتی در میان جمع بزرگ رهبری جایی ندارد، نمی توان امید چندانی به قدرت گرفتن دوباره این حزب و تبدیل شدن به وزنه سیاسی مهم در کشور داشت اما می ماند حزب اسلامی که از خاکستر خود دگر باره جان خواهد گرفت.

حکمتیار هم نفوذ بالایی در میان قوم پشتون دارد و هم رهبری بزرگ برای حزب اسلامی است و با چنین امتیاز هایی بعید است که حزب جمعیت با رویکرد ضعیف در فقدان رهبری به رقیبی سرسخت برای این حزب بدل شود.

از سوی دیگر، هرچند حکمیتار پیشینه ای به تاریکی رهبران طالب در افغانستان دارد و منفور جامعه جهانی است اما برای قوم پشتون یک رهبر قدرتمند و در چشم اشرف غنی متحدی استراتژیک برای محکم کردن پایه های قدرت تمرکزگرا و قبیله ای حکومت می باشد.

حزب جمعیت طی سال های گذشته بسیار ضعیف عمل کرد و با وجود نبود رقیبی جدی بر سر راه چنان به کمترین امتیاز و مقام ها مشغول شدند که زمینه را برای سقوط خود هموار کرده و تنها نظاره گر ورود دشمن دیرینه خود به کابل بودند.

اگرچه حزب اسلامی نیز طی بیست سال انزوا به چند دسته تقسیم شد و برخی از رهبران آن به بالاترین رده های حکومتی رسیدند اما حکمتیار با وجود شامل شدن در حکومت راهی دشوار برای متحد کردن حزب خود در پیش دارد هرچند بسیار پیش تر از رقبای خود به مانند حزب جنبش و جمعیت در سیاست ایستاده است.

حزب اسلامی افغانستان اعلام کرده بود که در حال سازماندهی برای انتخابات پارلمانی، شورای ولسوالی ها و نهایتا انتخابات ریاست جمهوری می باشد و حال می ماند حزب جنبش که در نزول رهبر خود بیشتر حکم حاشیه نشین را دارد و حزب جمعیت در اختلاف های درونی و آشکار حتی ناتوان از تعیین رهبر برای بقا در آینده است.

و آخرین اقدام حزب جمعیت با کثرت گرایی بیشتر نمایشی ضعیف در قبال تغییرات عمده مناسبات سیاسی کشور است که بیشتر نمایان کننده اختلاف ها بوده تا انسجام و حال می ماند حزب اسلامی با حکومتی تهی از مقام های مخالف و انتخابات در راه.

کد (18)


این خبر را به اشتراک بگذارید
تگ ها:
حزب جمعیت
ربانی
نظرات بینندگان:

>>>   برادران جمعیت باید بپذیرند که در شرایط فعلی پر کردن خلای مرحوم استاد ربانی اصلآ ناممکن و خیال است
زیرا عملکرد های بزرگان جمعیت نشان میدهد که هر یک ایشان خو درا مستحق مقام رهبری میدانند مثلآ
صلاح الدین میپندارد که وارث اصلی مقام رهبری باید من باشم
برادران مسعود میگویند اگر در رهبری جمعیت غیر از فامیل ما کسی دیگر باشد توهین به قهرمان ملی است
عبدالله که عملآ به نمایندگی جمعیت در راس قدرت دولتی است میگوید منم
قانونی، بسم الله، اسماعیل خان ، حکیمی ومنصور و چند تن دیگر همچنان در مجالس خصوصی خود را سزاوار رهبری میدانند
عطا محمد نور که هم زر دارد و هم زور، حتی اگر استاد ربانی دو باره زنده شود به صفت رهبر قبولش نمیکند و سالهای سال است که تاج رهبری را به سر کرده.
سیدعبدالغفور

>>>   یک بار دیگر باید تاکید کرد دنبال جلسات و آمدن کدام یاغی و حرفهای واهی نباید گشت. اصل مسایل چگونگی تقسیم قدرت و ثروت که به دست حکومت غنی است. هیچ چیزی ارجحیت ندارد جز دنبال کردن کارهایی که حکومت در عرصه های مختلف به سر می رساند. جلسات فلان حزب و یا تشکیل شورای چندین نفری و یا قهر و ناز این یا آن سیاستمدار با یکدیگر، جز مصروف ساختن مردم مصرف دیگری ندارد. اصل ماجراها از این قبیل است که چگونه زمین، ثروت، حقوق مردم غصب می شود و به شرکتهای نازدانه قومی داده می شود و چگونه وکیلان جوزۀ شمالی مردم را فراموش کرده و در خدمت کمپنینها قرار می گیرند.
به این خبر که فی متر زمین را در شرق کابل به شرکت الکوزی به قیمت 167 افغانی فروخته اند

>>>   گلبذین خان گفته بود که امدنش به کابل سراسر افغانستان ارام میشود اما دیده میشود برعکس امدنش بکابل اتش جنگ بخصوص در ساحه که حزب اسلامی تاثیر داشت شعله ورشده اگر چنین امدن چنین پیمامد ها داشته باشد حال مازار است.م.ا.کابل

>>>   کیها هستند نام آنان را تذکر دهید؟

>>>   عبدلله از جمعيت بيرون انداخته شد و كار رياست اجراييه كه هويت ما را معامله كرد تمام شد.
تبريك

>>>   چند تن دیګر در لست دزدان اضافه شد و بس

>>>   چقدر بهتر بود تا ذوات را به اسم اصلی و مبارک شان معرفی میشد
رتبه های رسمی را اینجا مورد استعمال نه بود .بهر حال مبارک میگوییم
م.ش.ف کابل

>>>   اینها یک چیز را پنهان مینمایند وان این که اسم این حزب {حزب جمعیت}است ویا جمعیت اسلامی در اوان جهاد ومقاومت چیزی بنام حزب جمعیت نمی شناختیم وحزبی را که استاد ربانی بنا نهاده بودجمعیت اسلامی نام داشت که وافعا یک حزب اسلامی وجهادی بود وتعدادزیاد مردمان مومن دران عضویت وفعالیت داشتند واین حزب جمعیت حزب دوران جهاد ومقاومت نیست یک حزبی تازه تشکیل وسوا ازان حزب استاد ربانی شهید میباشد اینها که پسوند {اسلامی }را از حزب استاد ربانی حذف نموده اند حق شان است زیرا با این کلمه ای مقدس خارجی ها حساسیت دارند واگر اسلامی را که حذف هم نکرده باشند با قرار گرفتن رهبران جاهل وفاقد از دانش الهی واسلامی وبعضا قرار گرفتن عناصر غیر مومن وفاقد ایمان چون مسعود خلیلی واقای مراد وضعیف الایمانهای چون قانونی واحمد ضیا درست این حزب هم به جمهوری اسلامی کرزی واشرف غنی میماند که ریس جمهور جمهوری اسلامیش نماز جنازه را نمی داند بهر حال عده ای بیشماری از اعضای سابق جمعیت واکثریت شورای سابق اجرایه ای جمعیت چون نورالله عماد وانجنیر ایوب ومولوی صدیق چکری وداکتر صاحب نقیب و...درین حزب حضور ندارند ازین رو در نزد بیشترین اعضای جمعیت این حزب فاقد ارزش بوده واین تشکیلات جدید هم به اندازه ای نا متجانس ومتشتت است که شاید بیش از یک ویا دوجلسه بیشتر دوام نیاورد زیرا یک کرسی و۶۲ ... وهر کدام هم کم از ۵ سیر نیست وهرکه در صدر قرار گیردما بقی راه خودرا ازان جدا مینماینداگر صلاح الدین امریکای کانادای وانگلیسی در راس قرار گیرداز همان روز ضیا مسعود وقانونی واسماعیل خان را درین تشکیل نمی بینی وهمین طور دیگران که هریک به امید رهبریت امده اند وهریک خودرا مستحق تر از دیگران میدانندحال که اینها همه زیر یک چتر جمع شده اند در خواب وخیال صدارت امده اند به زودی این تن عریان میگردد واین نماد تخریب میشوداز خاندان مارشال بزرگ واحمد مسعود درین تشکیل دیده نمیشوند که خود جفا کاری وبی بنیادی این مجمعه رانشان میدهداز اقوام ترکمن تنها کریم خدام واز اوزبک ها هم مولوی عبدالعزیز واز پشتونها نیز یکی دونفر بیش درین لیست دیده نمیشوند در حالیکه هنگام تشکیل دو ثلث اعضای شورای اجرایه را برادران پشتون تشکیل میدادند
تبنگ چی

>>>   نتیجه مذاکرات استاد عطا به نمایندگی از جمعیت با حکومت وحدت ملی چی شد؟ دست آورد هایش را چی زمانی جشن میگیرند؟؟

>>>   هیچ امکان ندارد که بزرگان قطار اول از یک نفر بیعت کنند و دور یکتن جم شوند هرکدام رهبر اند و باید قبول کنیم یگانه حزبی که بی سر پوش برای همیش میباشد جمعیت است
مثلآ صلاح الدین بخاطر پدرش میگوید منم
برادران مسعود میگویند یگانه وارث مقاومت ما هستیم و حقا که رهبری جمعیت از ما است
داکتر عبدالله را گرچه هیچ کدام خوش ندارد لیکن او هم نفر اول است
اسماعیل خان میداند که حتی بعد از مرگش دعا گوی هم در جمعیت ندارد در هر مجلس حاضر میشود و با هر کدام سر شور میدهد
قانونی، بسم الله خان ، امرالله صالح و یکتعداد دیگر با سرمایه های بدون حساب هریک خودرا هر کاره جمعیت میدنند و به کسی تن نمیدهند
از عطا محمد نور پرسان نکنید ولا اگر غیر از خودش را به رهبری جمعیت احد من الناس را قبول کند حتی اگر استاد ربانی زنده شود.
سیدعبدالغفور
>>>   رهبران نیستند بلکه تیکه داران استند. این چگونه رهبرانند که نه هدفف دارند نه منشور و فقط دنبال پست هستند؟ چرا تا هنوز قادر به برگزاری یک نشست سراسری نشدند؟

>>>   از این که جمعیت از ابتدادر تیر رس خارجی ها وهدف اساسی انها قرار داشت تعدادی زیادی از سخن وران وچیز فهم های که در گذشته ها ازین خوان نان خورده بودند راه خودرا ازین کاروان جدا وبه خود احزاب جدید درست نمودند تا از کید دشمن در امان باشندچون قانونی ومسعودین {ضیا واحمد ولی}و... ما بقی چون صلاح واسماعیل خان میخواهند میراث ببرند وملت عزیز انها را بنا بر استحقاق های قبلی ارج دهند وگروه از جوانها که تاهنوز شکار جدیدی ها نشده وبه رهبر وقاید ملی وفا دار مانده اند سرگردان وحیران در تکاپوو تحیربسر می برند اگر بگویم که این تنظیم جهادی وبزرگ را خانه تکانی نمودهومتلاشی ساخته اند گزاف نگفته ایم در نهایت اجانب اگر این گروه را به رسمیت هم بشناسند با حذف پیوند اسلامی ان قبول دارند زیرا حضرات قنونی وعبدالله وضیا خان واحمد ولی به این پسوند نه ایمان دارند ونه هم از بکار بردن این کلمه از روی مصلحت علاقه میگیرند تنها عیاری که صادقانه واز روی اخلاص امید وار است جمعیت اسلامی راازین گرداب ومهلکه نجات دهد اقای نور وهمراهان اندکه معلوم نیست تلاش های شان مثمر ثمر واقع خواهد شد ویاخیر؟ والله الموفق المعین
شیخ علی بلخابی سرپلی

>>>   این رهبران از خدا بترسند و بگذارند که یک کلان در راس اینها قرار گیرد و سپس در انتخابات گپ اول داشته باشند.
در انتخابات هر رهبر جمعیت که نفر دوم یعنی معاون اول یک ریس جمهور (نوکر امریکا) باشد نه تنها بنده حتی میلیون ها نفر دیگر نیز به انها رای نخواهند داد. ما میخواهیم حرف اول بزنیم نه دوم و سوم.
با احترام
شاهین شمالی>>>   یکی از دوستان پیام مانده که غیر جمعیتی ها حق ندارند در مورد این حزب با اقتدار گپ بزنند . پرسش ازش این است که اگر ما حق نداریم در مورد این حزب با اقتدار گپ بزنیم پس جمعیت چه حق دارد ، از ما نمایندگی کند و تمام حق ما را در اختیار و انحصار داشته باشد ؟

>>>   به نظربنده خدا اینها را درراه حق وجوکات اسلام ورهبری جورنمید." خانزاده"

>>>   اگر حزب جمعیت بتوانند اتحاد و هم فکری را میان اعضای خود بوجود بیاورد به یقین که هیچ حزب دیگری توانایی رقابت با جمعیت را نخواهد داشت. اگر انتخابات در یک فضای دموکراتیک بر گزار شود حزب پیروز جمعیت است . شخصیت های که از حزب جمعیت نماینده گی میکنند همیشه رای از ملت خود گرفته اند هیچ گدام وابستگی بیرونی نداشته اند.حزب اسلامی وابستگی به پاکستان دارد طی سال هاست که میخواهد با میله تفنگ صاحب قدرت شود.
چرا رسانه ها میخواهند به گونه قوم تاجک یعنی فارسی زبان ها را به گونه سبک جلوه بدهند و فاصله میان رهبران و مردم ایجاد کنند قوم پشتون رهبران شان قصر ها ساخته اند در حالیکه مردم قندهار و هلمند نان خوردن ندارند همه مهاجر شده اند به کشور های خارجی
.

>>>   نویسنده گرامی:
از تحلیل تان خوشم آمد. اما میخواهم چند نکته را صادقانه در رابطه با تفاوت ها بین جمعیت و حزب اسلامی خدمت شما به عرض برسانم.
۱- از جمعیت اسلامی متأسفانه که یک جمعیت قومی جور شده است، در حالیکه حزب اسلامی دیروز و امروز یک حزب فراقومی بوده و میباشد.
۲- جمعیت به فقدان رهبری کاریزماتیک گرفتار بوده و قرار فرموده شما در حزب اسلامی این معظله وجود ندارد.
۳- شورای رهبری جمعیت در طول هفده سال اخیر صاحب سرمایه های قارونی شده اند، این افراد بخاطر حفظ سرمایه های و موقف های سیاسی خود هرگز حاضر نخواهند شد که رهبری یکدیگر شانرا بپذیرند. بدون شک که در حزب اسلامی هم افراد انگشت شماری سرمایه دار شده اند ولی اکثریت افراد و خصوصاً کدر رهبری این حزب هنوز به این مرض مهلک گرفتار نشده است.
پیشنهاد من به برادران جمعیت اینست اگر واقعاًخود را بانیان نهضت اسلامی میدانند، باید از شعار های قومی فاصله بگیرند، و استاد سیاف که سالهای سال در کنار شما بود، به صفت رهبر این حزب برگزیده شود که موصوف هم یک شخصیت کاریزماتیک بوده و به یقین که با این عمل جمعیت ثابت خواهد کرد که این جمعیت، جمعیتی فرا قومی است.
حسیب از آلمان

>>>   به نظر من عبدالله عبدالله بهترین گزینه برای جمعیت است ،سخت اشتباه کردند. او را در لست رهبری جا نداده اند ،اعضای رهبری جدید همه سرمایه داران بزرگ اند. ودرمقابل منافع شخصی خود. از همه چیز میگزرند ،چون این آدمها در طول سالهای ۲۰۰۱وا۲۰۰۱۷ در حزب خویش هیچ نوع نوآوری نکردندو. فقط وفقط در پر کردن کیسه های خود شدند وبدست آوردن قدرت زیادتر وفعلا که قدر از ایشان نسبتآ دور شده واز آمدن حکمتیار در کابل سراسیمه اند خودرا بر هر در ودیوار میزنند. تا باشد بقای خود را ازدیا ببخشند .
عبدالله ریحان

>>>   اول جمعیت حزب نیست بلکه جمع شدن گروهی از مافیا است که در چور و دزدی منافع مشترک دارند.
دوم این جمع شدن ها هیچ نتیجه یی نخواهد داشت چون با ریش و پشم نمیشود به میدان سیاست امروزی رفت.
سوم هرگاه منافع یکی ازین آقایان به خطر بیفتد دوباره از هم خواهند پاشید.
اگر اینها واقعن میخواهند حزبی تشکیل دهند باید همه تاجکان را بدون تبعیض در گرد خود جمع کرده با یک ایدیولوژی و مرامنامه و با سپردن کار به اهل کار و طرز دید روشنفکرانه به میدان آیند. و حزب را از انحصار پنجشیری، پروانی و کاپیسایی بکشند.

>>>   اگربه دقت ارزیابی شود مقاومت ضد طالبانی درمقابل اشغال سیاه تحت قیادت مسعود برزگ مورد احترام مردم است ومشروعیت خودرا درآیند سیاسی کشور دارد نه تنظم ها قبلی زیرا یک یخش بزرگ از تشکیل طالبان مذدور از احزاب (حزب اسلا می ؛ جمیعت آسلامی؛ اتحاد اسلامی, حزب اسلامی مو لوی خالص حرکت اسلامی مولوی محمد نبی )گردیده که ملت طالبا ن را به مثابه وحشیان قرن وجنایت کاران مزدورمیشناسند نمونه بارز آن اشترک آقا ی قطب الدین هلال معاون حزب اسلامی در انتخاب کذشته بود که کمترین رای داشت چه پیر چه اعصای پیر گلبدین وهمه این قماشها درنزدمردم مردو د ود فن خاک شده
نجرابی


مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است



پربیننده ترین اخبار 48 ساعت گذشته
کليه حقوق محفوظ ميباشد.
نقل مطالب با ذکر منبع (شبکه اطلاع رسانی افغانستان) بلامانع است