حکومت به خواست مشروع معترضان رسیدگی کند
 
تاریخ انتشار:   ۱۰:۴۹    ۱۳۹۶/۳/۱۵ کد خبر: 134125 منبع: پرینت

استعفای رهبران حکومت وحدت ملی، راه حل بحران کنونی نیست اما حکومت باید به خواسته های مشروع معترضان رسیدگی کند.

زمریالی احدی رییس کمیته سیاسی شورای عالی احزاب جهادی و ملی در یک نشست خبری ضمن محکوم کردن حملات انتحاری خواستار بررسی هرچه سریعتر چگونگی وقوع این حوادث از سوی حکومت شد.

احدی با تاکید براینکه تظاهرات حق مشروع شهروندان کشور است گفته است که کسانیکه در تظاهرات تیراندازی کرده اند باید تحت پیگرد قانونی قرار بگیرند و مجازات شوند و همچنین کسانیکه با سو استفاده از احساسات مردم باعث به خشونت کشیده شدن تظاهرات شده اند نیز باید حکم قانون در موردشان عملی شود.

رییس کمیته سیاسی شورای عالی احزاب جهادی و ملی تصریح کرد که حذف برخی حلقات از نظام راه حل نیست و لازم است تا حکومت با برگزاری اجماع ملی برای برون رفت از وضعیت کنونی کار کند.

موضع گیری احزاب و سیاسیون کشور درحالی صورت می گیرد که تظاهرات کابل همچنان ادامه دارد و دیگر ولایت ها نظیر هرات و مزار شریف نیز تظاهرات خود را در حمایت از معترضان کابل آغاز کرده اند.

کد (26)


این خبر را به اشتراک بگذارید
تگ ها:
شورای احزاب
تظاهرات کابل
نظرات بینندگان:

>>>   حکومت برای احمد ضیا مسعودیک چوکی بدهد

>>>   از برگه عبدل لعلزادAbdul Lalzad

چه باید کرد؟
----------
سرنگونی نظام، دگرگونی نظام و یا تغییر افراد در نظام!
==============================

بحث دلچسب این است که چگونه می توان وضع موجود را تغییر داد؟ یا خواست های جوانان ما در «خیمه مقاومت» چه باشد؟ البته بیشتر سخن بر سر مفاهیم و واژه های است که به کار برده می شود و هر کسی تعبیر خود از این واژه ها را دارد. ولی به صورت عام این سه گزینه در مقابل همه ای ما وجود دارد:

۱. سرنگونی نظام
--------------
وقتی سخن از «سرنگونی نظام» زده می شود، تعداد زیادی آن را مساوی به فروپاشی نظام یعنی متلاشی شدن نیرو های مسلح، پارلمان و قضا و یا ایجاد بحران، هرج و مرج و در نهایت تجزیه و یا استقرار طالبان تصور می کنند. به همین خاطر مخالف آنند…

دلچسب اینکه استعفای غنی - عبدالله را نیز مساوی به ایجاد چنین حالت، بحران و یا تجزیه کشور می دانند. این موضوع از طرف سخنگویان غنی - عبدالله نیز به شدت تبلیغ می شود که گویا فعلا «بدیل دیگری» در کشور به جز از طالبان وجود ندارد و فقط نظام فعلی در وجود همین دو نفر (غنی - عبدالله) حافظ منافع والای مردم و مصالح علیای کشور است. اگر تار موی هر یکی خیانت شود، این کشور را کسی دیگری جمع کرده نمی تواند. در حالیکه در شرایط فعلی، فقط گروه طالبان خواستار این گزینه است و بس!

۲. دگرگونی نظام
--------------
تعدادی هم در مورد «دگرگونی نظام» صحبت می کنند. هدف ایشان این است که ساختار و مناسبات این نظام نادرست است و باید آنرا دگرگون ساخت… یعنی یک ساختار غیرمتمرکز با انتخابی شدن والیان، شهرداران و قوماندان پولیس در هر ولایت…

و رسیدن به این مامول را پس از استعفای غنی - عبدالله از طریق ایجاد یک «حکومت موقت»، «اصلاح قانون اساسی» و آماده نمودن شرایط برای «انتخابات» در جریان یک تا دو سال می دانند. زیرا باور دارند، تا زمانیکه ساختار متمرکز و مناسبات غیرعادلانه قدرت در کشور تغییر نکند، تغییر افراد هیچ دردی را دوا نمی کند!

۳. تغییر افراد در نظام
-----------------
تعدادی هم در پی «تغییر افراد در نظام» موجود اند، بدون اینکه ساختار و مناسبات (قانون اساسی) آن تغییر کند. در این مورد فکر می شود که مشکلات بر سر افراد است، نه ساختار و مناسبات. یعنی اگر به عوض غنی شخص دیگری بیاید، یا به جای عبدالله فرد دیگری باشد، اوضاع خوب می شود. یا با تغییر فرمانده گارنیزیون کابل، وزیر داخله، رئیس امنیت و یا چند وزیر یا والی می توان وضع کشور را اصلاح کرد...

+ + +

به باور من یگانه راه علاج کشور و آنچه جوانان ما باید در پی آن باشند و از جامعه جهانی نیز تقاضا شود، «گزینه دوم» یا «دگرگونی نظام» است (در ضمن اینکه اکثریت نخبگان و صاحب نظران جامعه جهانی نیز با این گزینه موافق اند). یعنی:

* استعفای غنی - عبدالله؛

* ایجاد حکومت موقت (برای یک الی دو سال)؛

* اصلاح قانون اساسی (ساختار غیرمتمرکز: والیان و فرماندهان انتخابی و باصلاحیت)؛

* آماده سازی شرایط برای انتخابات (توزیع شناسنامه، محلات رای گیری، فهرست رای دهندگان و…)؛

* عادی سازی مناسبات با پاکستان (حل مشکلات مرزی، مداخلات هند و… به خاطر قطع صدور طالبان و قطع جنگ)؛

* برگزاری انتخابات…

------------------

انتخـــــــــــــــــــــــــــــاب با شـــــــــــــــــــــــــــــــــماست!

>>>   گپ‌ ما تغیر نظام سه صد ساله است.
لطیف‌پدرام

>>>   پشتونیزم دشمن تروریزم و یا برادر تروریست ها؟
امروز نه تنها اکثریت مردم افغانستان بلکه بسیاری ها در جامعه جهانی نیز به این حقیقت پی برده اند که پشتونیزم و تروریزم برادران و حامیان یک دیگر اند.
چنانچه اخیرا به پیام کاذب همدردی اشرف غنی به مناسبت حادثه تروریستی اخیر در لندن برج یکی از بریتانوی ها چنین نوشت:
لندن به شما ضرورت ندارد. شما باید نجاست خود تانرا در کشور خود تان پاک کنید. بس کنید برادر خطاب کردن تروریستان را!

>>>   پرسش‌هایی که این روزها به ذهن می‌رسد!
- چرا عده‌ای زمانیکه وجهه حکومت نیمه مطلق شان به خطر می‌افتد، به سراغ وحدت ملی می‌آیند؟
- این شمار از افراد چرا زمانی‌که مسئله شهروند درجه یک و درجه دو مطرح می‌شود سکوت اختیار می‌کنند؟
- زمانی‌که رای گوسفندان بر رای انسانها ترجیح داده می‌شود این گرامیان کجا تشریف دارند؟
- زمانیکه رییس جمهوری می‌گوید باید در حملات هوایی نیروهای خارجی و زندانیان موجود در زندان ها، تعادل قومی رعایت گردد چرا اینها اعتراضی ندارند؟
- اینکه تمام نمادهایی که باید ملی باشند همانند سرود ملی، واحد پولی، گذرنامه و ... قومی هستند واقعن جای اعتراض ندارد؟
- چرا قانون و مقررات بالای یک هراتی و یک باشنده ولایت های جنوب یکسان تطبیق نمی‌شود؟
و ...
پ.ن: وحدت ملی یک اصل و آرمان همه ماست اما نه در حد شعار. بسیاری از همین‌هایی که شعار وحدت سر میدهند عامل اصلی عدم شکل گیری ملتی واحد هستند...

بیایید گوسفند نباشیم 


مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است



پربیننده ترین اخبار 48 ساعت گذشته
کليه حقوق محفوظ ميباشد.
نقل مطالب با ذکر منبع (شبکه اطلاع رسانی افغانستان) بلامانع است