جمعیت اسلامی در انزوای رهبری
 
تاریخ انتشار:   ۱۸:۵۵    ۱۳۹۶/۳/۱۵ کد خبر: 134153 منبع: پرینت

با شنیدن سخنان جناب والی بلخ و رییس اجرایی جمعیت آقای نور، جمعیت اسلامی که متوازن قدرت جهادی ها با حزب اسلامی گلبدین در دوره جهاد و مقاومت بود، سخت در بحران و انزوای رهبری قرار گرفته است که حتی رییس اجرایی جمعیت شرم می دارد نام رهبر و رییس جمعیت را در سخنرانی خود بگیرد.

نبود رهبری و چند شاخه شدن این حزب به رقیب اساسی اش گلبدین میدان یکه تازی را بیشتر فراهم نموده است تا پایه های قدرت پشتونوالی را استحکام ببخشد.
برادران مسعود دیگر آن پوقانه های پف شده گذشته نه چندان دور نیستند که بتوانند پرستیژ احمدشاه مسعود را درین حزب سیاسی احیا کنند و حزب جمعیت با گزینش صلاح الدین ربانی ترسو، بی کفایت چنان در خم و پیچ مبارزه سیاسی - اجتماعی گیر مانده که نمی داند چگونه مبارزه اسلامی را با مبارزه مدنی و سیاسی برابر نماید و وفق دهد.

رهبری و رهبران جمعیت روی سلیقه ها، شناخت ها، روابط و ضوابط شخصی انتصاب شده اند که تنها در اندوختن سرمایه با دیگر مجاهدین فی سبیل الله رقابت می نمایند نه در تحکیم پایه های سیاسی و مردمی جمعیت.
رهبران جمعیت نسبت نداشتن دانش مبارزه سیاسی و شناخت از سیاست روز ، توانایی پیدا نکردند و نتوانستند توازن قدرت سیاسی کشور را منحیث الترناتیف قدرت سیاسی پیشکش جامعه اوغانی نمایند.

جمعیت اسلامی نسبت غفلت سیاسی و غرور بی پایه پیروزی گویا جهاد اسلامی، کادر های نیمه سیاسی شده با پایه نیمه مردمی خود را درین چند سال در بازی های سیاسی از دست دادند و دیگر نتوانستند آن خالیگاه نداشتن کادری باسواد سیاسی را پر نمایند که این پروسه جریان دارد.

امروز راستگرا های میانه رو جمعیت اسلامی مانند چپی های بعد کوتاه پلنوم ۱۸ ح.د.خ.ا.در انزوای رهبری قرار گرفته اند که شناخت دوست و دشمن از پیش شان گم گشته است. غیر اوغان هایی که در دو روند سیاسی چپ و راست با هم متشکل شده بودند و متشکل شده اند، پیرو سنت های قبیله وی پیش از تاریخ نیستند که بتوانند با گذشتن از خط سرخ تعین شده درین دو مسیر، مانند قبایل پیرو سنت قبیله وی با هم کنار بیآیند و سرخط مبارزه سیاسی آینده را با گزینش یک فرد تعین نمایند و همه سر به خط فرمان او نهند.

اگر رهبران جمعیت اسلامی با این شیوه مبارزه سیاسی امروز خود که آنرا پیش گرفته اند پیش بروند ، دور نخواهد بود آن روز که مانند چپی های غیر اوغان در گوشه های غربت و مهاجرت بخسپند، با این تفاوت که چپی ها تاکسی رانی و پیزا رسانی می کنند و راستی ها با سرمایه های دزدی کرده خود شرکت های تجارتی بسازند.

منصور بدری


این خبر را به اشتراک بگذارید
تگ ها:
حزب جمعیت
نظرات بینندگان:

>>>   چرا اتمر صاحب همین انتحاری هارا به پاکستان نمی فرستد؟؟

>>>   به نظر کن شاید قصه جمعت مفت شود
واین کار هم از دست ع که هم در میخ
می زند و هم در نها ل اگر جمعت یک رهبر درست می داشت به این اندازه
ضیف نمی شد

>>>   یک شا هد عینی گفت که این مو تر پر از بم از سفا رت امریکا بیرون شد و بعد از 15 دقیقه بعد صدای دلخراش را شیندم

>>>   منصور بدری خود یکی از دلقک های گلبدنی می باشد که به جز نفاق و فتنه کاری ندارد. منافقین حقیقت را نفهمیده و بی خریطه فیر میکنند. جمعیت اسلامی رسماً اعلان کردند که حزب جمعیت اسلامی را یک شورای موقعت پیش می برد. که بهترین گزینه دیمکراسی و تصامیم پایه دار استوار به تصامیم و فکر همه افراد شورا است.اما گلبیدن با پسر خود هم در کار های خیر و ناخیر مصلحت انجام نمی دهد. حالا قرن 21 است کمی کله ات را باز کن و ببین کدام شیوه بهتر است.

>>>   هر خجالتى و ناكامى كه نصيب جبى ها و به اصطلاح ستمى هاى به مسلك شود از بزدلى و خاينانه رفتار خودشان باز جفنك و خرافات در باره افغان ها ميكويند و مى نويسند!!! مردم متعصب و بد بخت هضميت اين را ندارند كه در اين مملكت عقليت هستند مى سوزند مثلى مار تو بيج مى خورند!!! زنده باد افغانستان و افغان هاى افغان دوست!!!

>>>   برادرمحترم منصوربدری!تحلیل شما در این مقاله کوتاه اما همه جانبه بودکه از مشکلات امروزی حزب بنام جمیعت اسلامی که از یکتعداد چهره هایی متعصب چکه چور وخودخواه تشکیل شده است یاد کردید.
بااحترام اکه سخی از سرپل

>>>   چرا کمنتها نیستند!!!!!!!!!!
جمعیت الخبایث با این وندبازان تجربه شده اش در حال جان کندن است از ریگ گل جور نمیشه! جمعیت خزب سگبازان<قماربازان<ودزدان است !

>>>   Ali Faiq
دقيقا يك سال قبل از امروز⭕️

عبدالله عبدالله در لباس محمد گل مومند تمدن گريز!
--------------------------------------

براي عبدالله عبدالله مُخنث و- سخن گويان چك چكي و معامله گرشان، مشاورين كم سواد شان و حواريون متملق شان- بگويد كه مردم ما از تيغ طالب كشيده ميشوند، زمين ما به كوچي ها داده ميشود، هويت ما مسخ ميشود، زبان ما حقارت ميشود، تاريخ ماجعل ميشود، دين ما افغانيزه ميشود، فرهنگ ما تاراج ميشود، قدرت ما به ارازيل و اوباش داده ميشود، اقتصاد ما خانداني ميشود، دادخواهان ما در خاك و خون لوليده ميشوند، عدالتخواهان ما سلاخي ميشوند، مسافران ما در راه ها دريده ميشوند، جوانان ما به اعتياد روي مياورند، بانوان ما سنگسار ميشوند، رهبران ما انتحار ميشوند، همسنگران ما ترور ميشوند، روشنفكران ما اهانت ميشوند،دانشجويان ما سرگردان اند، فارغين ما بي روزگاراند، متخصصين ما فرار ميكنند و مادران ما در سوگ جگر گوشه هايشان نشسته اند.شما براي چي خلق شده ايد؟ براي ماس مالي؟ براي لگند برداري؟ براي معامله؟ براي سكوت مرگ بار؟ براي خوشگذراني؟ براي خنثي سازي؟ براي دوباره زنده كردن تاريخ كُشنده هوتكي ها و يا غلزايي ها؟ براي استنساخ هويت افغاني ؟ براي احياي روح خبيثه محمد گل مومند؟ پس براي چي آخر!!! ياد تان است كه برايتان گفته بودم كه شما براي رهبري ساخته نشده ايد و شما ممكن يك پزشگ چشم خوب باشيد!

صادقانه بگويم، مردم ما از حركات اريبويك و كوبايي و بي برنامه گي شما كاملاً خسته شده اند و لازم هم نيست هر كس كج كلايي كند. لهذا، لطفا دست تان را از سر مردم ما برداريد! زيرا شما از مردم و مردم از شما ديگر نيست!

>>>   چرا تیشه بر ریشهٔ‌ خویشتن میزنند ؟
این سخنان آقای نور چه معنا که گفته است " در میا‌‌ن ما هم اشخاصی‌ مانند یون و حتی بد تر از یون وجود دارند که آنهارا اجازهٔ نزدیک شدن به دور خود ندهید .
پ ن‌‌ . شما یکنفر از متنفذین تاجیک را برای من نشان دهید که یک در صد از خباثت و فاشیستی یون در وی دیده شود .

>>>   دولت اگاه بأشد كه نسل فرزانه اي در راه است كه اشتباهات نسل من ونسل پيشتر از من راتكرار نمي كند دولت بايد بداند كه اين نسل ميداند كه چه بخواهد ، لذاء با إعطاي پست ها ودادن رشوه انهارا مزدور كرده نمي توانيد لطفن به خواستهاي انها تمكين كتيد.

>>>   همین‌اکنون...
تو يك كلمه دانشگاه را قبول نداري، اما از من ميخواهي سلطه سه صد ساله ي تو را قبول بكنم. اين ظالمانه است.

>>>   نویسنده قوم ستیز صدقه نام بدر و منصور شوی. افراد مثل شما که تخم تفرقه کشت میکنید، نه به ملت رحم دارید و نه هم از روز بازپرس ترس. جمعیتی ها از راه خدا عدول کردند، پول و مقام آنها را قومپرستان ساخته که فقط در فکر خود هستند وبس. برخلاف باوجود چسپ های ناروای شما حزب اسلامی به تعهداتش پابند و افغانستان شمول میباشد.
حسیب

>>>   جميعت حزب نه بلكه شركت سهلمي است
دو روز اين غربي ها نباشند اينها مثل كرمهاي گور يكي ديگر شان را ميخورند.

>>>   به راستی جمعیت درحال متلاشی است که به زودی به تاریخ خواهد پیوست بااین روش که فعلا درپیش رودارند, اما این غیرقابل انکار است که جمعیت حزب قول پیکر افغانستان بود ودرصورت رهبری هدف مند, منطقی وبروزسازی آن فعلا هم جایگاه خاص خوده دارد آما افسوس که مهره های نا کارا که اصلا چال سیاسی امروزی را نمیدانند وچال میروند وشاید به زودی به چال خود کیش مات شوند.
غوری

>>>   اگر در خانه كَس است يك حرف بس است !
ديد شما نسبت به وزارت خارجه بيش از حد خوشبينانه است و هميشه برادران تاجيك ما از موضع بالاتر مانند : فلان موقف تحفه يا خيرات كسي نيست بلكه نقش پررنگ جمعيت در سرنوشت كشور و قدرت مردم است سخن ميگويند ولي اگر به اصل موضوع مراجعه كنيم همين جناب وزير خارجه را همين حكومت غني كه برايش تحفه نداده بود طَي يك استيضاح صوري وي را توسط پارلمان سبكدوش نمود كه نفس پروسه يك پروسه قانوني ورسمي بود از تباني هايش بگذريم ، همين عطامحمد نور را طَي يك مذاكره با ارگ باغهاي سرخ و سبز را نشان داده از موقعيت و جايگاهش فرو كشاند تا جايي كه فعلا آقاي نور مخالف حكومت ( اجراييه و رياست جمهوري است ) همين احمد ضيا مسعود را طَي يك امضاي رييس جمهور اعزاز شد و با يك امضاي رييس جمهور از كرسي به زير كشيده شد ، موارد فوق را به جهت اينكه كمي موضوع برايتان روشن شود كه رياست جمهوري و تيم حاكم و اطرافيانش به سادگي با جمعيت گيم را بازي نموده و در چند مرحله ناك أوت نموده و مينمايد . در آخرين مورد ديديم كه در سلسله انفجاراتي كه بين اجتماع سران جمعيت صورت گرفت شاهد از بين بردن و حدف فيزيكي سران جمعيت بوديم . نتيجه اينكه استعفا از سمت وزارتي كه يك بار سلب صلاحيت هم شده در جلسه صلح بين المللي با ميزباني افغانستان يگانه راه رسوايي تيم فاشيست حاكم بود و با اين حركت بهتر بود سران جمعيت به مردم خويش باز ميگشت . از سوي ديگر وضعيت اوزبيك ها نيز از دوستم گرفته تا قشر عظيم اوزبيك همچنان مردم هزاره با داشتن سرنوشتي مشترك ( جداي چند نفر شريك در قدرت )در قبال تيم حاكم منجر به يك همگرايي عظيم ميشد به شرط آنكه بهره مثبت را براي مردم و منافع آنان رقم ميزد

>>>   بهتر اراکین بلند بایه جمعیتی تلاش نمایند تا رهبری قوی و با درایت را برای خویش انتخاب بکنند که بتوانند بموقع در حالات ضرورت رقابت کند اقایی صلاوالدین به کفش های یک کلکه اش هیچگاه نمی تواند درمقابل کوه های ابدیده ارگ رقابت کند- اقایی عطا بیشتر در فکر سرمایه بلاک شده خویش درامارت است دیگران را هم ایشان قبول ندارد بس وضعبت بیشتر از این شده نمی تواند
قیام


مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است



پربیننده ترین اخبار 48 ساعت گذشته
کليه حقوق محفوظ ميباشد.
نقل مطالب با ذکر منبع (شبکه اطلاع رسانی افغانستان) بلامانع است