بعداز حادثه خونین روز چهارشنبه هفته گذشته، موجی از نگرانی ها و خشم مردم افغانستان، منجر به تظاهرات گسترده ای در روز جمعه شد که در آن تعداد زیادی از مردم کشته وزخمی شدند.

به گزارش شبکه اطلاع رساني افغانستان(afghanpaper)، داکتر نیلوفر ابراهیمی، عضو مجلس نمایندگان در برنامه «تحول»، معتقد است در فضایی هستیم که به دشمن در حال باج دادن می باشیم و افزود: چرا ما در حال باج دادن به دشمن مان آن هم به قیمت خون مردم مان هستیم. در تظاهراتی که مردم کردند، ما عملا بی نظمی مشهود را در بین ارگان های امنیتی دیدیم. تصاویری که در شبکه های اجتماعی نشر شده است، نشان می دهد که تفنگ به طرف هوا و فضا نیست. بلکه مستقیما به سمت مردم گرفته شده است. تفنگ روبرو به طرف مردم است. شلیک روبرو صورت گرفته است. این عقده بی نهایت پر سران حکومت وحدت ملی را نشان می دهد که برای این کار هدایت دادند. با این کارها اشرف غنی به دشمن ثابت می کند که هیچ ارقی به مردم و طن خود ندارد و دشمن هر کاری که می خواهد در اینجا می تواند انجام دهد.

وی افزود: فراموش نکنیم همین جوانانی که اعتراض کردند و برخی کشته و برخی زخمی شدند، همین جوانان از همین نیروهای امنیتی حمایت می کردند و کردند و خواهند کرد. پس نمی شود گفت که این کشته و زخمی شدن مردم غفلت وظیفه ای است، بلکه برنامه به حدی طراحی شده است که حتی جوانانی که از همان سربازان حمایت می کرد، توسط همین سربازان کشته می شوند. البته هیچ کس نمی تواند بگوید که سرباز خودش و به اجازه خودش فیر کرده است. هر نوع هیات تحقیق هم که تنظیم شود، نمی تواند ثابت کند که سرباز بدون هدایت مقام های بلند فیر کرده باشد. چرا که در تصاویر و ویدیوهایی که نشر شده، این را نشان می دهد. معاونان سه اداره معتبر این مملکت در آنجا حضور داشتند، یا این سه نفر معاونان از سه اداره معتبر، از سه اداره امنیتی هدایت دادند که سربازان فیر کنند یا قوماندان گارنیزون و قوماندان امنیه بودند که اینها باید تحت بازرسی عدلی و قضایی قرار بگیرند. سربازان به هیچ وجه سرخود چنین کاری نمی کنند.

کد (30)

>>>   الله نیل جان خاک ده سر ای کلک کت ای عسکرایش نبودی که کتی دسکولت ده فرقش میدی.
محترمه داکتر ابراهیمی شما واقعآ فکر میکنید که این چهارتا لندغر و سگباز که دور مسعود و پدرام ایستاده خواهان عدالت بوده و نمایندگی از اقارب شهدای دو روز پیش میکردند.

>>>   Mansoor Badry
ماغم خود را به نیرو تبدیل مینماییم.
یاد گلگون کفن های ما گرامی باد.
نام های گل های پرپر شده مارا بخاطر بسپاریم و یاد شان را گرامی داشته و در هر جاییکه استیم به داد خواهی ، خون خواهی و برابری طلبی ادامه بدهیم تا گور استبداد ،جنایت ، ترور ، وحشت ، دهشت ، بربریت و تعصب گوناگون را همه با هم بکنیم و نعش گندیده یی برتری طلبی ، جنایت پیشه گی و استبداد قبایلی را برای همیشه به گورستان تاریخ بسپاریم تا درفش آزادی و آزاده گی را برای همیش به اهتزار داشته باشیم.
۱- شهید سالم ایزدیار(ماستر)
۲- حاجی اجمل (دانشجو مقطع ماستری و وکیل مدافع)
۳- رامش نوری (ماستر و معاون یکی از موسسات تحصیلات عالی)
۴- آرش شهیرپور (ماستر و استاد دانشگاه)
۵- احمد ذکی (ماستر)
۶- احمدی (ماستر)
۷- حمید حامد ( داکتر )
۸- عزیزی صاحب (ماستر)
۹- پادشاه بینا ( لسانس و شاعر )
۱۰- شریف بینا ( لسانس )
۱۱- خوشبین صاحب (لسانس)
۱۲- بهروز صاحب (لسانس)
۱۳- معراج الدین (لسانس)
۱۴- مهندس منیب الله فرهمند(لسانس)

>>>   غنى حكمتيار را به جهانيان پيش كش كرد و از او قهرمان صلح ساخت . به معامله گران تبريك . اين حكومت بايد برود ورنه فاجعه هاى بزرگ در راه است .

>>>   هر روز نفس کشیدن درین حکومت فاجعه است

>>>   اگر در خانه كَس است يك حرف بس است !
ديد شما نسبت به وزارت خارجه بيش از حد خوشبينانه است و هميشه برادران تاجيك ما از موضع بالاتر مانند : فلان موقف تحفه يا خيرات كسي نيست بلكه نقش پررنگ جمعيت در سرنوشت كشور و قدرت مردم است سخن ميگويند ولي اگر به اصل موضوع مراجعه كنيم همين جناب وزير خارجه را همين حكومت غني كه برايش تحفه نداده بود طَي يك استيضاح صوري وي را توسط پارلمان سبكدوش نمود كه نفس پروسه يك پروسه قانوني ورسمي بود از تباني هايش بگذريم ، همين عطامحمد نور را طَي يك مذاكره با ارگ باغهاي سرخ و سبز را نشان داده از موقعيت و جايگاهش فرو كشاند تا جايي كه فعلا آقاي نور مخالف حكومت ( اجراييه و رياست جمهوري است ) همين احمد ضيا مسعود را طَي يك امضاي رييس جمهور اعزاز شد و با يك امضاي رييس جمهور از كرسي به زير كشيده شد ، موارد فوق را به جهت اينكه كمي موضوع برايتان روشن شود كه رياست جمهوري و تيم حاكم و اطرافيانش به سادگي با جمعيت گيم را بازي نموده و در چند مرحله ناك أوت نموده و مينمايد . در آخرين مورد ديديم كه در سلسله انفجاراتي كه بين اجتماع سران جمعيت صورت گرفت شاهد از بين بردن و حدف فيزيكي سران جمعيت بوديم . نتيجه اينكه استعفا از سمت وزارتي كه يك بار سلب صلاحيت هم شده در جلسه صلح بين المللي با ميزباني افغانستان يگانه راه رسوايي تيم فاشيست حاكم بود و با اين حركت بهتر بود سران جمعيت به مردم خويش باز ميگشت . از سوي ديگر وضعيت اوزبيك ها نيز از دوستم گرفته تا قشر عظيم اوزبيك همچنان مردم هزاره با داشتن سرنوشتي مشترك ( جداي چند نفر شريك در قدرت )در قبال تيم حاكم منجر به يك همگرايي عظيم ميشد به شرط آنكه بهره مثبت را براي مردم و منافع آنان رقم ميزد

>>>   یک موضوع قابل یاد آوری در مورد خیمه های تحصن و حمایت از جنبش رستاخیز و تغیر :
تبلیغات ویا گپ های راه اندازی نموده اند که گویا با آمدن این و آن رهبر ویا شخصیت سیاسی به خیمه های تحصن و حمایت از جنبش موقف جنبش پایین آمده ، استقلالیت و خود جوشی اش را از دست داده و بخود رنگ قومی می گیرد .
سوال این جاست که اگر دروازه خیمه ها بروی مردم بسته گردد و به سیاسیون و نماینده و یا رهبران احزاب و جریان های سیاسی اجازه سخنرانی داده نشود پس چطور می توان پروثه حمایت مردمی را گسترش داد.
این تبلیغاتی است که دشمن می خواهد به این بهانه حمایت از جنبش را کم رنگ ساخته و بالاخره به انزوا بکشاند .
از دید من ورود به خیمه ها بروی همه مردم بجز خودکفانی ها و مخربین باز باشد و تریبون در اختیار همه سیاسیون مستقل ، رهبران احزاب ،نماینده های جریان های سیاسی و نیرو های علاقمند به تامین عدالت اجتماعی قرار داده شده و سخنرانی های حمایوی شان را ابراز بدارند .
خود جوشی ، استقلالیت و جلو گیری از قومی گرایی جنبش رستاخیز وتغیر ، مربوط به تصمیم گیری ها ، قاطعیت و پایداری بر اهداف اتخاذ شده ، ادامه و گسترش جنبش تا رسیدن به هدف نهایی می باشد نه محدود ساختن حمایت مردمی .

مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است