تاریخ انتشار: ۱۱:۴۳ ۱۳۹۶/۳/۲۸ | کد خبر: 134699 | منبع: | پرینت |
غنایمی که عادلانه توزیع نشد.
پس از سقوط رژیم طالبان، اقلیتی از مجاهدین و مقاومتگران به یکبارگی به ثروتهای هنگفت دست یافتند. البته رسیدن به رفاه و آسایش، حق هر شهروند است به ویژه شهروندی که مجاهد هم باشد.
قاعدتاً کسی که در راه میهن و ارزشهای ملی، سختیها را تحمل میکند، بیشتر از دیگران حق دارد برخورداری از نعمات و غنائم را تجربه کند. اما اینکه برخلاف اقلیت بهشدت برخوردار، بخش بزرگی از مقاومتگران، در حاشیه ماندند و بهکلی یا تا حدود زیادی از غنائم محروم و بیبهره گشتند، آفت ریشهبراندازی بود که جریان مقاومت به آن مبتلا شد.
خانوادۀ ما هم - همانند هزاران خانوادۀ دیگر- جزو آن بخش از مجاهدین و مقاومتگران بودند که در عین حالی که نقشی فعال و غیر قابل انکار در جهاد و مقاومت ایفا کرده بودند، محرومیت کشیدند و با «قوت لایموت» و زندگی حد اقلی کنار آمدند. در حالی که اگر قرار بود غنائم به صورت عادلانه توزیع شود، سهم این خانواده به هیچ صورت کمتر از سهمِ مثلاً سارنوال محمود دقیق مشهور به آمر پنجشیر نبود که اینک صاحب میلیونها دالر شده و مالک شهرک آریاست. طبق شنیدگیها، محمود دقیق در سال 1362 خورشیدی به جبهۀ پنجشیر پیوسته بود.
برای کسی که آشنایی اندکی با تاریخ داشته باشد، این اتفاقها قابل هضم و درک و پیشبینی است. از گذشتهها گفته اند که انقلابها فرزندان صادقش را میبلعد. معمولاً هر انقلابی که مراحل دشوار اولیهاش را طی میکند، سنگینی بارش بر دوش افراد مخلص و پاکباز است، اما همینکه نشانههای پیروزی در افق نمایان شد، فرصتطلبان از راه میرسند و حتا گاهی قادر میشوند که انقلابیهای اصیل نخستین را از صحنه کنار بزنند.
ظاهراً کلانها و تصمیمگیرندگان اصلی جبهۀ مقاومت تصمیم گرفته بوده اند که مفاخر موهوم را به محرومین و در حاشیهماندهها ببخشند و لذات نقد زندگی را به خود اختصاص دهند. تلک اذا قسمة ضيزى.
گاهی وقتی به این مسأله فکر میکنم، این شعر معروف وحشی بافقی یادم میآید:
این غوچ شاخکج که زند شاخ، از آن من
غوغای جنگ غوچ و تماشا از آن تو
این استر چموش لگدزن ازآن من
آن گربهٔ مصاحب بابا از آن تو
از صحن خانه تا به لب بام از آن من
از بام خانه تا به ثریا از آن تو
مهران موحد
>>> غنایم (چور وچپاول ) کاماز ها -افسوترها - 302های ملی بس ودارایی های عامه رایک گروهک انجام دادوبعد رهبران همین گروهک دالرامریکا را گرفته وبه شانه های خودسوار داخل کشور نمودند
>>> زمانی که ما به قدرت رسیدیم اگر اشتباه نکنم شنیده بودم نزدیک به ۳۰۰ و یا ۴۰۰ درست به خاطر نمی اورم که چه تعداد هواپیما به دست طالبان افتاد و شایدم بیشتر. زمانی که رڙیم طالبان در حال سقوط بود بیشتر هواپیما ها را به پاکستان بردند و انجا با مقامات پاکستان معامله شد . من جزئیات بیشتری از این معامله نمیدانم .
حبیب الله یوسف زی
>>> دزد های شمالی بهترین نتیجه را از جهاد گرفتند ، زمانیکه در حکومت نجیب مردم کابل دچار قحطی بودند وکاروان های مواد غذائی از مسیرشمالی به کابل می آمدند دزدان شمالی قطارهارا حریق واز بوجی های آرد و گندم برای خود موضع میساختند دران سال ها دل شانرا از دزدی وراهزنی یخ ساختند ، چی سال های طلائی بود !!!
>>> "غنایم"؟؟ (داراییهای شخصی و عامه مسلمانان"را در سال 1371 سران مجاهدین
و قوماندانان جهادی و از انجمله محمود دقیق "آمر پنجشیر" چور کرد.
>>> مقاومتګرا یعنی چی چرا نمیګوید یک مشت پنچرمین. و سقو که از نام مجاهد استفاده کرد و تمام کابل را چور نمود از پنچرمینی به وزارتها رسیدند مقاومتګرا کسی هستند که روس را شکست داد و دان امریکا را به خاک مالیده روان است. به کدام غیرت و انسانیت از مقامتګرا سخن به زبان میاورید. دزدان سقوی و وطنفروشان حرفوی بګوید.
>>> بخدا ای بخاطر رفاه و آسایش جهاد کرده بوده است.
مه تا بحال فکر میکردم که ای بخاطر خدا و وطن جهاد کرده است.
خیر باشد.
بعضی ها بخاطر گرفتن نه زن،دین جدید می آورند و بعضی ها نیز بخاطر رفاه و آسایش جهاد میکنند.
مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است