فاصله نوری آقای نور با قانونیت و دمکراسی
 
تاریخ انتشار:   ۱۱:۴۶    ۱۳۹۶/۴/۷ کد خبر: 135132 منبع: پرینت

سخنرانی عطا محمد نور والی بلخ در نماز عید فطر در شهر مزار شریف در نرم ترین تعریف، چیزی نیست جز تف غلیظ و آشکارا بر قانون و بر الفبای اصول و فرهنگ دولتداری، چیزی نیست جز تهدید به حرکت علیه قانون و حاکمیت قانون. چیزی نیست جز تهدید به حرکت علیه دولت و دولتداری. این تهدیدها چنان است که آن را نمی توان از تهدید به بغاوت و شورشگری،‌ تفکیک کرد.

عطامحمد نور با این سخنرانی نشان داد که جنگ سالار باقیمانده است و به میزان سال نوری با فرهنگ دمکراسی و جامعه مدنی فاصله دارد. او نشان داد که یک جنگ سالار تنها با تراشیدن ریش و بر تن کردن دریشی لوکس و حرافی،‌ دمکرات و مدنی شده نمی تواند.

عطا محمد نور به حیث والی و نماینده رییس جمهور و حکومت در ولایت بلخ حق ندارد به مقامات و ارگان های مافوق خود چنین برخوردی بکند. برای کسانی که معنای این گپ را نفهمیدند، مثال آوردم: فرض بکنیم ولسوال ها و مسوولان اداره ها و ارگان های ولایت بلخ با خود آقای نور که والی است چنین سخن بگویند،‌ نتیجه و پیامد آن چه خواهد شد؟!

عاقلان خود پاسخ پرسش بالا را می دانند و اگر بالفرض کسی به خاطر علاقه به عطا محمد نور این را نمی داند، لطفا کمی در آن تعمق نماید. اگر نور به راستی حکومت را بی کفایت و یا هم غیر قانونی می داند و قصد فریبکاری ندارد،‌ در این صورت باید از پست کنونی و کار در حکومت استعفا نموده و سپس از موضع اوپوزسیون در برابر حکومت موضع گیری کند.

واقعیت این است که نیم کابینه متشکل از تیمی است که در انتخابات نور و جمعیت اسلامی افغانستان تحت رهبری وی از آن حمایت می کردند. خود عطامحمد نور والی همین حکومت است. بگذریم از این که به چه تعداد از مقام های دیگر در ارگان های دولتی در کابل و ولایت ها هم حزبی ها و یا هم تنظیمی های او و یا متحدان این حزب یا تنظیم اند.

انتقاد از عطامحمد نور به معنای آن نیست که حکومت کنونی، حکومت مطلوب ممکن است. این حکومت تا آن چه که بتوان آن را مطلوب ممکن تعریف کرد، به فرسخ ها فاصله دارد. این که ما از حالت بحرانی و نامطلوب کنونی چه گونه می توانیم به سوی حالت مطلوب ممکن حرکت کنیم، بحث دراز دامنی است.

به باور من، آن چه در این میان مهم است، این است که ما باید بیماری ها و عوامل آن ها را درست تشخیص کنیم تا نه تنها کسانی را که عامل و موجب مرض اند، ناجی تلقی نکنیم، ‌بلکه همچنان اجازه ندهیم تا آنان در عبا و قبای ناجی مردم را بار دیگر فریب بدهند. چه زیر شعار جهاد باشد،‌ چه زیر نام سمت و محل و تبار و چه هم زیر پرده «حرکت مدنی» و «اعتراض مدنی».

بسیاری از کاربران شبکه های اجتماعی تهدید نور را برای به راه انداختن «حرکات مدنی خطرناک»، ‌به تمسخر گرفتند. نخیر،‌ حوادث نشان داده و ثابت ساختند که شماری از جوانان وابسته به تنظیم سالاران و جنگ سالاران هیچ تفاوتی میان حرکت «مدنی» و «زدنی» قایل نیستند. تلقی آنان از حرکت مدنی چنان بیمار و خشونت زده است که واقعا آن را باید خطرناک تعریف کرد. طبعا اقداماتی که به تحریک تنظیم سالاران و جنگ سالاران به راه افتد،‌ ولو آن را «حرکت مدنی» هم نام بگذارند،‌ خواهی نخواهی خطرناک خواهد بود.

پاسخ من به آنانی که بنابر ملاحظات تباری، وجود جمعیت اسلامی،‌ حزب وحدت و جنبش را گویا به خاطر مخالفت با طالبان و حزب اسلامی لازم می دانند،‌ این است که چنین موضع گیری ها در واقع یک حلقه معیوب را ایجاد کرده است؛ حلقه معیوبی که طالبان و حزب اسلامی نیز از آن سود می برند.

حمید عبیدی


این خبر را به اشتراک بگذارید
تگ ها:
عطامحمد نور
ایتلاف
نظرات بینندگان:

>>>   حرف عطا از موقف ریاست اجرائیه جمعیت است نه والی

>>>   سر نوشت مملكت با بقدرت رسيدن افراد متقلب در قدرت به جهت نامعلوم روان است كه همه چشمهاى بينا آنرا خوبتر ميبينند و بايد ملت دست بكار شود

>>>   یشمااطمینان میدهم که عطا محمد نور هچ کاری کرده نمیتواند به هچ عنوان از پول داری که بدست اورده نمیگذارد.

>>>   دولت طالبان نکتايى پوش و انتحارپرست با ترورست هاى مانند طالبان و حقانى وگلبدين حقانى (همه شان پشتون) صلح مى کند واما اين دولت نامشروع وانتصابى به سوى جامعه مدنى و صلح خواهان تير اندازى مى کند.
هر چيزى کنيد که به رژم دست نشانده که هتاکانه کرامت انسانى وهتک حرمت برسر شهروندان سرزمين رستم را انجام داده چادر مشروعيت بپوشانيد . اين رژيم حکومت و دولت قانونى و دموکراتى وهم مشروع نيست هم از ديدگاه سياسى ودولتدارى, از نگاه اقتصادى و اجتماعى
سرنگون باد دولت
سرفراز باد ملت

>>>   اول بايد نام منحوس اش تغير کند. امپراتورى برتانيه (اتحاديه سلطنتى) توسط مونت استوارت الفيستيون اسکاتلندى ستان وخور و خرم با خنده خورشيد ما را گرفتندى و اين ستان خوش و خندان مارا را کشور فغ ونق و فغان وناله وافغان کردندى. "افغان" به معنى فغ و افغان مردم را بکشيدندى و باران رحمت و نيکوکارى ببندندى. افغان ميهن من همچم چيغستان بسازندى.
برف و باران کم کردندى , جنگلات هرچه بشتر قطع کردندى مردمان بومى آنرا گردن بزندى, هر زمانى پس از گرفتن قدرت شاهان خود چشم کور کردندى رهبران خويش و غير پشتون قتل عام نمودندى خاک کشور به قران طلا و کسيره اى تنگه وپيسه وروپيه وکلدار و دالر بفروختندى, جنگهاى خانمانسوز براه انداختندى و ميهن مارا مرکز ترور و دهشت و قتل عام بکردندى.
حلقه ابليس بايد از ريشه کنده شود

>>>   این یک مقاله است که خلفی ها و گلبدینی ها با آن باورمند اند. ملت ما بیدار شده و با رهبر عزیز شان در حرکت مدنی شرکت خواهند کرد. ثانیآ استاد عطا والی انتخابی مردم شریف مزار است و این چوکی رامثل غنی ندزدیده است . غنی توسط باداران خارجی اش بر فرق ملت شریف ما بزود قبولانده شده. این غنی است که باید از دولت برود و بگذارد مردم حکومت کنند نه تروریستان و طالبان و انتحاری های برامده از ارگ.

>>>   نام اش پيشوند فغان و افغان دارد
نام اش پسوند زى دارد
با کرزى و زى ها هم تبارى دارد
با خيل و قبيله آشنا يى دارد
در اروپا و امريکا بى حجابى دارد
به پندار من بسيار منافقى دارد
هويت ملى فقر فرهنگ است
پایان آواز چنگ است
تنش وکنش و تشنج در هر فرسنگ است
در منجنيق آذر سنگ (سنگ چخماق)است
سنگ در پاى لنگ است
غرور و غيرت ننگ است
هر جا فغ و فغان و افغـا ن سرهنگ است
ستم و زور ملى در لباس پلنگ است
جوى خون در چشمان نهنگ است
قاعده و قانون دنگ است
ملت پرستان منگ است
در گوش شان زنگ است
روى شان از ترس رنگ است
دل شان تنگ است
روش شان بى درنگ است
با هر هويت ديگر در جنگ است
آرامش اش در ويرانى و جنجال و مرگ است
آتش تفرقه با تحميل هويت ملى براى اش برگ است

هويت ميراثى نيست بلکه آموزشى است
هويت همه انسان از برين است
فرهنگ, زبان و هنر و دانش آدم کرد انسان در آموزش
هويت اش والا کرد در ستايش و نيايش
در کرامت انسانى در بشردوستى

هنگام که بحث ها داغ شد
پرسشها مردم از تنبلى هاى دولت حاد شد
وعهده هاى حاکمان زي دار ناکام شد
فرياد و داد و آه و شيون در وطن زياد شد
پيغارها و گله ها از عدم کار وغذا وخانه وعدم آرامش وامنيت دنباله دار شد
آبادى در ميهن انجام نشد
فرارى به وطن داخل نشد
پاسخهاى حاکمان بس ناتمام شد
دروغ هاى شان در سرزمين نهان شد
پايه هاى حکومت فرياد لرزان شد
باداران اصلى وطن فروشان امريکادوست
رسوا شد
حاکمان قبايل زيها زبون و ناتوان شد
باز کار گرفت از "توپ و تانک" قلدرى,
خشن, گردن کلفتى, قلچماقى فغانى
افغاٚن کردند دوباره در بحث مليتى
تا بازگشت کند توجه شهرونداز تنبلى و بى کفايتى سرکارى و دولتى
حکومت شهروند را در زندان کرد
کسانيکه صلحخواه بودند تيرباران کرد
مليتها با فرهنگ هاى پيشيه باستانى را باز خوار کرد
دوباره قوم کوتاه تاريخ را سرتاج کرد
اين را بلاى جان ديگران آزاد کرد
کشور با افغان برباد کرد
فقط با دختران و زنان وجوانان و پسران وديگر شهروندان آباد شود


مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است



پربیننده ترین اخبار 48 ساعت گذشته
کليه حقوق محفوظ ميباشد.
نقل مطالب با ذکر منبع (شبکه اطلاع رسانی افغانستان) بلامانع است