کشور اقلیت ها و رویای بزرگ یک قوم
کشوری که حتی یک قومیت آن نیمی از جمعیت افغانستان را تشکیل نمی دهد در انحصار سنتی قومی آلوده به جنگ گسترده و نزاع های کهنه شده که یک ملت را قربانی رسیدن به یک رویا کرده است 
تاریخ انتشار:   ۱۰:۵۰    ۱۳۹۶/۴/۱۹ کد خبر: 135680 منبع: پرینت

به گزارش شبکه اطلاع رسانی افغانستان (afghanpaper)،افغانستان به عنوان یک کشور مهم استراتژیک در داخل با پیچیدگی های مختلفی دسته و پنجه نرم می کند که از دل اجتماع چند دسته و اختلاف های قومیتی نشات می گیرد، سرزمینی که حتی یک قومیت آن نیمی از جمعیت را تشکیل نمی دهد بر اساس قوانین انحصاری اداره می شود که خلاصه شده در دستان رهبران قوم پشتون می باشد.

این در حالی است که طی چهاردهه تغییرات گسترده اوضاع اجتماعی و سیاسی در جنگ همه گیر، اقوام دیگر از چنان سطح از مشارکت در قدرت و آگاهی برخوردار شده اند که تاب تحمل سلطه یک قوم را نداشته و اختلاف ها چنان ریشه دوانده که ناامنی جز زندگی گریزناپذیر هر باشنده افغانستان شده است.

بحران عمیق هویتی که افغانستان با آن روبه روست از دلایل اصلی تداوم جنگ و فضای هرج و مرج کشور می باشد زیرا هیچ یک از رهبران در پی کنارگذاشتن اختلاف ها و متحد شدن نیستند و اختلاف ها چنان کهنه که بی اعتمادی در میان قومیت ها حرف اول را می زند.

سطح گسترده بی اعتمادی در میان قومیت ها با توجه به رویدادهای گذشته اجتناب ناپذیر است اما رسیدین به درجه ای که به جنگ داخلی انجامید و افغانستان را به میدان نبرد بدل کرد ریشه در منفعت جویی های کشورهای منطقه و جهان دارد.

چهاردهه جنگ دلیلی شد بر هرج و مرج های داخلی و سودجویی های خارجی، کشوری چون پاکستان به بهانه خط دیورند دست به مداخله های سیاسی در کشور می زند و پناهگاه امن تروریستان می باشد و از سوی دیگر امریکا به بهانه نابودی با طالبان به افغانستان لشکرکشی کرد تا در منطقه به پایگاه های دایمی دست یابد در حالی که رقبای واشنگتن همچون روسیه، ایران و چین تاب تحمل حضور نظامی آن را ندارد.

برهمین اساسی هر یک از جریان های خارجی با جلب توجه طرف های درگیر در افغانستان و تمایل به یک قومیت در پی رسیدن به اهداف خود می باشند در حالی که این روند منجر به ریشه ای شدن اختلاف های قومی شده و جنگ را بدل به مدام کرده است.

امریکا که طی یک و نیم دهه همچو یک مستعمره با افغانستان برخورد کرده از حامیان اصلی رهبران پشتون برای حکومت بر کشور است که منجر به شکل گرفتن قدرتی انحصاری و خلاصه شده در یک قوم شد در حالی که قومیت های دیگر طی سال های گذشته نقش تعیین کننده ای در سیاست ایفا کرده اند و خواهان مشارکت در قدرت هستند.

پیچیدگی که از درون شکل گرفته و نمود خارجی پیدا کرده است سبب شکل گیری افراط گری و بروز خشونت های گسترده در افغانستان شد تا جایی که نیمی از خاک کشور در سلطه طالبان و نیمی دیگر یا در حاکمیت دولت و یا در تهدید مخالفان مسلح می باشد.

یک نسل افغانستان در شرایط جنگ به دنیا آمده و با خشونت خو گرفته اند که نشان می دهد تا چه میزان نزاع ها کهنه شده و پیچیدگی آن سبب دور شدن هرچه بیشتر امنیت و به عبارتی صلح می شود.

قوم های رانده شده پاکستان از یک سو و تلاش برای ملحق کردن طالبان به صلح که همان حکومت است، تلاش برای افزایش جمعیت پشتون ها در افغانستان از سوی راس حکومت می باشد تا از جانب دیگر قدرت این قومیت را در برابر موج مخالفت ها افزون کند.

اما نه تنها این رویکرد طی دهه ها به سرانجام نرسید بلکه سبب بروز اختلاف های عمیق قومیتی و ایجاد فضا برای دخالت های خارجی شد تا انجا که امید برای با ثبات شدن افغانستان حداقل در کوتاه مدت محال شود و نزاع پاکستان و هند بر سر کشمیر و رقیب کشی های امریکا، روسیه و ایران در ناامنی های افغانستان نمود پیدا کند.

بماند که عامل اصلی جنگ همان رهبران متعصب و سلطه جوی قومی می باشد که یک ملت را قربانی یک خواست می کنند: پشتونیزم شدن افغانستان.

کد (18)


این خبر را به اشتراک بگذارید
تگ ها:
قوم
حکومت
نظرات بینندگان:

>>>   بیا نفوذ شماری بکنید . .
% 30 پشتون
37% تاجیک
11% هزاره گی
7 % اوزبیک
12 % بقیه اقوام
این دقیق است

>>>   از دید من مهاجر کسی است که به زبان من می نگارند و سخن می گویند . چون هر مهاجر در هر کشوری اروپایی سفر کند . ناچار اند به زبان همان کشور سخن گویند .
samad

>>>   در حاليكه در اين سر ز مين تا جيك ها تنها ٧٠٠٠ سال نوروز تجليل مى كنند و هزاران سال. ز با ن و فر هنك فار سى بالاى تان حكو مت كرده و مى كنند
و نيا كا نت را ز با ن تا جيك ها با سو اد سا خته و مسلملن سا خته اند shams

>>>   تحميل نمودن نام قومي يك قوم بالاي قوم ديگر ؛ آنهم در قرن بيست ويك؛ عمل فوق العاده احمقانه و عقبگرايانه است. شما فرض كنيد كه يكنفر بزبان خود بگويد ؛ نام من احمد است، اما دو نفر جاهل لجوج به او بگويد نخير؛ تو احمد نيستي، نام اصلي تو محمود است. اين چقدر كار سخيف و رذيلانه است؟ بناء توصيهء من به اين آقايون آنست : بگذاريد افراد يك جامعه را كه خودشان ؛ نام و هويت قومي، خانواده گي ومذهبي خودرا آزادانه تعريف كنند. چه كسي ازين حقيقت مسلم تاريخي منكر ميشود كه پشتونها، در سه زبان سه نام مختلف دارند. فارسها آنها را افغان گفته اند، هندي ها آنها را پتان صدا زده اند و خود پشتونها خودرا پختون يا پشتون گفته اند. درست همانند نام : جرمن در زبان انگليسي و آلمان در زبان فرانسوي و ( دوچ) در زبان خودشان. كجاي اين موضوع آنقدر پيچيده وغامض است كه آقاي روغ به فلسفه بافي رو اورده است؟ به اميد روزيكه عقل سليم غالب شود
kamgar

>>>   آیا می دانستید که حکومت بدست پشتون های نژاد پرست است

>>>   Hakimi
اشرف غنى احمد زى
شبيه دزدى هست كه : بسته بزرگ دزدى شده را زير بغل دارد وبلند فرياد ميزند كه دزد ، دزد ....
تا ذهنيت ديگران را منحرف نما يد
غنى فراموش كرده است كه اين نيرنگ خريدار ندارد ولى با پررويى عوام فريبانه ، درپى تطبيق پست ترين سياست قبيله بر كتله بزرگ اين كشور ميباشد

>>>   (جوانمردی وعطوفت خلوصانه اقوام تاجک ازبک هزاره با برادر پشتون در روزهای دشوار تاریخ )
- وقتی انگریزها بهتر دیدند بجای امیر دوست محمد خان شاه شجاع رابه تخت بنشانند ولشکر انگریزبعد از ننگرهار وغزنی تابه دروازه های کابل رسید امیرمی خواست در دروازه های کابل به مقاومت بپردازد: امیر درمقابل لشکر خود ایستاد وآخرین التماس خودرا بیان کرد امیر با چشمان اشک آلود گفت:
شما سیزده سال نمک مرا خوردید هیچ چیز دیگر بمن ندهید فقط یک التفات کنید وحق آن نمک را
بمن پس بدهید که درین مدت طولانی طی مهربانی خود بشما داده وشمارا نگهداشته ام فقط بمن توانائی ببخشید تاباشرف وافتخار بمیرم در پهلوی برادر وزیر اکبر خان بایستید که قهرمان نامی تان است و آن توانائی رابه وی بدهید تابایک حمله نهائی خودرا برعلیه سواره نظام این سگهای بیگانه فرنگی اجرا نماید، امیر انتظار داشت که حالا بگویند زنده باد امیر ! هیچ صدائی برنخواست سکوت مرگبار حکمفرما شد !
امیر بعد با نومیدی بزرگ به جنگجویان خویش اجازه داد تابیعت خود باوی را ترک کنند آنها براه خود رفتند وبه شاه شجاع پیوستند، امیر افسرده وغمگین راه هندوکش در پیش گرفت وقتی خسته ودلگیر از کوه به شمال پائین آمد خوشی زیاد برایش دست داد چون گروه ازبک ها به استقبال امیر آمدند وپشتبانی عام وتام خودرا از او اعلان کردند بعد تر تعداد از اقوام هزاره از بامیان وغوربند نزد او آمدند امیر دوباره جان گرفت! امیر قبلا اعضای فامیلش رابه بامیان نزدیک بند امیر فرستاده بود
- دران روزهای دشوار وسرنوشت ساز که تعدادی افراد ابن الوقت وپوسته فروش ستون های قدرت مسعودرا تشکیل میدادند وشایعات مختلف برای مسعود میرسید که تمام پوسته ها الی دوراهی بگرام قبلا فروخته شده اگر دیر بجنبی زنده اسیر طالب میشوی ، با این گیرودار بازهم مسعودبه فکرئ مرحوم داکتر نجیب که در پناگاه ملل متحد درکابل محصور بود وبرایش پیام فرستاد تا راهی پنجشیر شود ومهمان آنان باشد ، اما نجیب منتظراینکه طالبان می ایند واورا صدراعظم خویش میسازند!!!
- زمانیکه حکومت مشروع و صاحب استقلال امیر امان الله به اثر توطئه انگریز به سقوط مواجه شد وحبیب اللهِ تاجک تبار بر اورنگ قدرت نشست نمایندگانی را نزد مردم هزاره فرستاد تا با او بیعت وحکومتش را برسمیت بشناسند اما مردم حق شناس هزاره به امید برگشت حکومت امانی اورا نپذیرفتند که این پیشامد به قیمت جان مرحوم کاتب تمام شد ،
- زمانیکه عبدالرحمن خان از بخارا برگشت میران بدخشی ازبک ها تاجک ها بودند که در شمال کمر اورا بستند در کوه دامن وپروان مردم به سپاهش پیوستند
- وقتی دوست محمد خان ووزیر اکبرخان درشمال در آماده گی برای قیام برضد انگریز وشاه شجاع بودند میهن دوستان داوطلب مخصوصا کوهستانی ها وپنجشیری ها که در قسمت شمال کابل زندگی داشتند حرکات شاه شجاع وانگلیس را گذارش داده میدادند (بشیراحمد ذکریا)
- زمانیکه کودتای خونین ثور واقع شد درگرماگرم کودتا کارمل تاجک تبار خواهش داشت داود خا ن کشته نشوداما امین ناامین ومخصوصا سلیمان لایق گفته بود: ( دا فــرعــون ووژنی )
ر

>>>   جناب تحرير كننده مضمون كوشش كنيد قوم ها وملئت ها را بأهم نزديك كنيد

>>>   أين حقيقيت را بايد أقليت ها قبول كنند كه افغان ها در أفغانستان أكثريت مطلق هستند!! تا كه رهبران خود فروخته أقليت ها دست إز خود فردوشى نزنند و أين واقيعت را نبذيرند. أفغانستان جنان خواهد بود!!! مسعود، ربانى، و ديكر ... همه بايد در قبر محكمه شوند!! زنده باد أفغانستان !!!

>>>   Shamsuddin Shams
از 560 دانشجوی که برای ماستری و دوکتورا هم اکنون در جاپان درس میخوانند یک تن آنان ازبیک نیست و جالب تر اینکه یک تاجیک از شمال کشور نیز حضور ندارد.
اقای غنی از عدالت قومی حرف میزند.

>>>   لطفا نگاه تان را اصلاح کنید!!
توجه لطفا بخوانید:بنده با انتقاد فراوانی که از دولت موجود دارم حرف های رئس جمهور محترم را بسیار دقیق میدانم و نظرم به شخص ایسان مثبت است. سخنان رئیس بیان گر این است که ایشان مشکلات جامعه افغانستان را خوب درک نموده است. چه بگویم جامعه ما از ده هایی قبل و یا از قرن های گذشته در میان مردم ما و حکومت رابطه منفی و غیر عادلانه و نبود حاکم بوده مردم ما با اینکه کمی به سوادشان افزوده شده باز هم منفی نگر و نگاه غیر واقیت گونه دارند و مسایل و مصالح کشور را خوب درک نمی کنند.شما مردم عزیزم کشورم بدانید تمام کشورهای عمده جهان از جمله همسایگان ما به کشور ما به عنوان یک لقمه آماده شده می بینند نمی خواهند کشور ما آرامش ببیند چون اگرافغانستان آرامش یابد کالاهای که در هیچ کشور جهان جای ندارد به کشورما میاید این همسایه ما در مورد ما نگاه پلیدانه دارند. در کل تلاش کنیم نگاه خود را اصلاح کنیم اعتماد به یکدیگر داشته باشیم اعتماد به بیگاه هلاکت و نابودی ما و جامعه ما را در پی دارد ما باید به یکدیگر اعتماد کنیم ما از سر زمین تمدن کهن و غنی افغانستان عزیز هستیم باید با نگاه درست خانه خودافغانستان را درست کنیم ما میتوانیم ای بزرگوران ای دوستان دلم خون است از دست همسایه های پلید!!
رضاورس بامیانی

>>>   نویسنده محترم احترام و عزت همه اقوام را خداوند پا برجا داشته باشد از نوشته بوی تعصب وتبیض آشکارا دیده میشود توهین به هر قومی ولو کوچک هم باشد در اسلام عزیز جرم شناخته میشود فلهذا متوجه نوشته های تان باشید دیگر کوشش نکنید اقوام افغانستان را بنام پشتون وتاجک وازبک به هم اندازید همه اقوام افغانستان مردمان نیک وخوب اند مگر در بین اقوام افغانستان انسانهای تفرقه انداز ومخرز پیدا میشود که یکی از این شاهزاده ها خودت هستی ،من خودم یکی دری زبانان کابلی هستم که در کابل زندگی کرده ولی هیچکاهی تعصب وتبیض در وجود. شیرمر ان کابلی نیست
عبدالله ریحان

>>>   نویسنده محترم
تلاش کنونی حکومت عکس العمل به انحصار دستگاه سیاسی حکومت توسط شورای نظار و همقطاران آن هاست. طی شانزده سال گذشته قاتلان، غارتگران و جنایتکاران غیر پشتون قدرت دولتی و پایگاه های اقتصادی را انحصار کردند که خود سبب به سر رسیدن حوصله مردم گردید. عدالت در آن است که یا هیچ یک از جنایتکاران جنگی در سیاست راه نداشته باشند یا جنایتکاران پشتون نیز مانند دوستمی ها، جمیعتی ها و وحدتی ها حق اشتراک در زنده گی سیاسی کشور را شان را پیدا کنند.

>>>   اگر مهاجرت اقوام در نظر گرفته شود، پسینه ترین باشنده شدگان خراسان پشتونها اند. حضور شان در شمال کشور و کابلستان که مسالۀ دیروزی است و همه به یاد دارند. در جنوب کشور نیز اینها باشنده های اصلی نیستند. اگر به راستی مسالۀ پیشینۀ حضور در این کشور را دامن می زنند، بازنده خود شان اند. سرزمین اصلی پشتونها اطراف کوههای سلیمان است، نه آنچه امروز افغانستان نام گرفته است jabar

>>>   بهترین راه حل فقط جدائی از این بدوی های نیمه انسان و نیمه .....است۰ فقط تجزیه در مسیر اوغان و غیر اوغانها۰

>>>   شمالی دزد زار باه به ماچی
همه دزد هایش عیار باشه به ماچی
شب ها در دزدی وروزهابه چوکی
امریکائیها انتظار باشه به ماچی

>>>   دلیل شکست ائتلاف اقوام غیر
پشتون را میتوان در همین کامنت ها یافت.!!!!!!!!!!!!!

>>>   برای رساندن حقایق تلخ به گوش کسان مجبور می شوید بار ملامت دوستان را نیز بکشید. بگذار ملامت مان کنند. حقیقت همین است که اینجا حکومت اوغانی می خواهند قایم کنند. تاجیک خار چشم و خارگلوی شان است. پس باید گفت. باید گفت و باید با وضاحت و تلخی هرچه تمام گفت

>>>   Temo
او مردم تاجیک اوزبیک هزاره
باخبر باشید همیشه حاکم های افغانستان دوکار کرده
یا معامله کرده فروخته
یا به پقابل خطرناک نزدیک شده
باید غیر پشتون ها احتیاط کنند که مفت کشته نشوند بخاطر قبیله های فاشیست معامله گر
اگر پشتون ها جنگ میکنند
خود شان میفهمند و جنگ شان

>>>   مه میګم دست تان خلاص ده ای سه صد سال چیزی ازدستت تان نیامد بازهم نمیایید

>>>   افغان ها عرب تبارند و تمایلات فاشیستی دارند و شیوه شان مانند مردم ایرلند است خود را مهربان و خیر خواه جا می زنند در حالی که از همه بیشتر به دنبال قدرتند خداوند شر این دیوان را کم کند

>>>   حکومت سه صد ساله ات را که شکستاندیم و به یک بی نظمی مسخره خنده آور برای کل جهان تبدیل کردیم بقیه کارت را هم انجام خواهیم داد.
درین سه صد سال که تو پایگاه محکم نیافتی در سه هزار سال دیگر هم نمیافی. چون تو لیاقت، اهلیت،و فرهنگ آنرا نداری.
دلت جمع باشد، تو با فرهنگ وحشیاته و ضعیفی که داری خود از داخل فرو میپاشی.

>>>   درجوی که آب رفته بازهم میرود

>>>   تمام ارزگان و یک قسمت عمده زابل، هلمند، غزنی، وردک، قندهار، و نیمروز هزاره نشین و تاجک نشین بودند که توسط سفاک عبدالرحمن خان نسل کشی شدند و فرار داده شدند و زمین آنها به پشتون ها داده شد۰ زیادترین وحشت کشتار و ظلم را هزاره ها دیدند۰ در دوران های بعدی تا امروز در شمال، غرب، و مناطق مرکزی زمین های درجه اول زراعتی به ناقلین پشتون داده شد و در آنجا جابجا شدند در حالیکه مردمان اصلی آنجا ها همه بی زمین و در فقر بودند و هستند۰

>>>   باید گفت که همیشه افراد ناتوان دشنام میدهد .


مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است



پربیننده ترین اخبار 48 ساعت گذشته
کليه حقوق محفوظ ميباشد.
نقل مطالب با ذکر منبع (شبکه اطلاع رسانی افغانستان) بلامانع است