توافقنامه سیاسی، حقه ای برای زیرپا گذاشتن قانون
وجود اشرف غنی را از هر جانب که بسنجیم با قانون اساسی جور در نمی آید. به همین دلیل بهتر است قانون اساسی را به جای خودش بگذاریم و به توافقنامه سیاسی مراجعه کنیم 
تاریخ انتشار:   ۰۸:۵۳    ۱۳۹۶/۴/۲۵ کد خبر: 135902 منبع: پرینت

حلقه انحصار و حلقه تمامیت خواهی، قانون سیاسی و اراده سیاسی رانقض نکردند که بعد، دوباره وقتی در مرحله اجرا قدرت را غصب کردند پس از کودتای تقلب بیایند و در راستای آرزومندی های مردم افغانستان عمل کنند و گام بردارند. اینها برای یک سری اهداف سیاسی، قانون اساسی و اراده سیاسی مردم افغانستان را حرمت نگذاشتند، نقض کردند.

چندی قبل گروه بین المللی بحران از وضعیت سیاسی بخصوص در سطح رهبری حکومت وحدت ملی افغانستان ابراز نگرانی می کند و می گوید که تداوم این وضعیت در واقع گرهی را بر گره می افزاید. حکومت وحدت ملی از بدو تاسیس هرچند با شعارهای تحول و تداوم و اصلاحات و همگرایی آمد، با شعارهای برابری و تساوی آمد، باشعارهایی که هیچ افغان از افغانی برتر نیست و برای منافع ملی کشور کار می کند آمد، اما متاسفانه هر کدام از این شعارها به راهی جز عملی شدن رفت و حالا در افغانستان با مشکلات وسیع امنیتی و فساد روبرو هستیم.

به گزارش شبکه اطلاع رسانی افغانستان (afghanpaper)،آصف آشنا آگاه مسایل سیاسی در برنامه «تحول» گفت: بحث ما یک مقدار بزرگتر ازمسایل مدیریتی ست. مساله بسیار جدی تر است و به این دلیل جدی است که افغانستان حداقل از 1352 که نظام شاهی تغییر می کند از زمان داوود خان و صورت مساله جمهوری می شود حداقل از آن مرحله به این سو در یک مفهوم سیاسی دچار یک گسست کلان شده است. نظام خودکامه و توتالیته در افغانستان متلاشی شده و هنوز به یک ثبات سیاسی در یک گام دوم نرسیدیم و اساس تحولات را در این سالها در منازعه قدرت رقم زده است. و این منازعه قدرت در یک مرحله منجر به یک جنگ داخلی در کابل شده و پایتخت کشور بدل به میدان جنگ علیه همه شده است و میلیون ها انسان هم کشته شده است و کابل هم ویران شده است. سپس طالبان آمدند و پس از طالبان دوباره از کنفرانس بن این منازعه قدرت ادامه یافته، در وضعیت کنونی به دلیل اینکه انتخابات نود و سه به بحران رفت و یک عده ای آمدند به اراده سیاسی مردم افغانستان اهانت کردند و اراده سیاسی مردم افغانستان را احترام نگذاشتند قانون اساسی افغانستان را احترام نگذاشتند، توافقنامه سیاسی آمد، جای قانون سیاسی و اراده سیاسی مردم نشست و در مرحله اجرا دقیقا به همان دلیل و هدفمندی که قانون اساسی دور زده شد و اراده سیاسی مردم افغانستان زیر پا شد، دقیقا به همان دلیل توافقنامه سیاسی هم نقض می شود دور زده میشود و از آن فرار می شود.

وی، اشرف غنی را رییس جمهوری مشروع نمی داند و بیان داشت: توافقنامه سیاسی، یک سقف حداقلی از انتظار مردم افغانستان و در یک شرایط بحرانی به پاس یک مصلحت سیاسی روی کار آمده است. ما یک حکومت مصلحتی هستیم و فراموش نکنیم اشرف غنی پیش از آنکه رییس جمهور باشد و با جمهوریت قابل دفاع باشد بیشتر رییس حکومت وحدت ملی است تا رییس جمهور. اینکه آمده است و خود را فرمانده قوای مسلح می داند و رییس جمهور منتخب می داند بی پایه است. اشرف غنی نه تنها رییس جمهور منتخب نیست بلکه وقتی مباحث اساسی در میان می آید، با جمهوریت صدق نمی کند و ایشان فقط رییس حکومت وحدت ملی است.

آشنا معتقد است، کارهای درست یا نادرست اشرف غنی را باید متناسب با توافقنامه سیاسی سنجید و افزود: وقتی در مورد حکومت وحدت ملی حرف می زنیم و درمورد نارسایی ها حرف می زنیم، هم می آییم به قانون اساسی افغانستان استناد می کنیم و هم می آییم قانون اساسی را نسبت به اشرف غنی و اشرف غنی را نسبت به قانون اساسی در یک کانتکس مطرح می کنیم در حالیکه این دو باهم جور در نمی آید. این حکومت مطابق با قانون اساسی نیست و غنی مرجع حضور و مبنای حضورش، کرسی ریاست جمهوری به عنوان رییس حکومت وحدت ملی، قانون اساسی نیست و این وضعیت با قانون اساسی قابل جمع نیست. نه حال و روز پارلمان افغانستان امروز با قانون اساسی قابل جمع است، نه آنچه را غنی به عنوان یک استبداد و خودکامگی به اجرا می گذارد. مشکل در این است که حلقه ای از رهبران سیاسی در پی انحصار قدرت و ثروت و در پی انحصار فرصت های تصمیم گیری و حکومت رانی بر مردم افغانستان هستند. وجود اشرف غنی را از هر جانب که بسنجیم با قانون اساسی جور در نمی آید. به همین دلیل بهتر است قانون اساسی را به جای خودش بگذاریم و به توافقنامه سیاسی مراجعه کنیم.

این آگاه سیاسی، معتقد است، نه تنها قانون اساسی زیرپا شد بلکه توافقنامه سیاسی نیز به همان دلیل زیر پا شد و افزود: حالا همین توافقنامه سیاسی هم اجرا نشد، دلیلی هم که اجرا نشد، از ابتدا مشخص بود. حلقه انحصار و حلقه تمامیت خواهی، قانون سیاسی و اراده سیاسی رانقض نکردند که بعد، دوباره وقتی در مرحله اجرا قدرت را غصب کردند پس از کودتای تقلب بیایند و در راستای آرزومندی های مردم افغانستان عمل کنند و گام بردارند. اینها برای یک سری اهداف سیاسی، قانون اساسی و اراده سیاسی مردم افغانستان را حرمت نگذاشتند، نقض کردند، توافقنامه سیاسی، یک حقه سیاسی بود که متاسفانه به جان سران اصلاحات و همگرایی خورد و این حقه سیاسی را تا هنوز تحمیل می کنند و از دستورهای الزام آور توافقنامه سیاسی فرار می کنند.

وی، ادامه داد: اصلاحات انتخاباتی انجام نشده، تذکره الکترونیک توزیع نشده و قانون نافذ که درهر دو مجلس پاس شد و به امضای اشرف غنی رسید، به سبوتاژ رفت و در میزش قید شد و بالاخره به یک روش خلاف قانون اساسی وخلاف روحیه قانونی افغانستان و روحیه حقوقی افغانستان تعدیل شد. پروسه تعدیل و الزامات قانونی حقوقی تعدیل قانون سرپرستی احوال نفوذ را اصلا رعایت نکرد و خودش در یک جلسه کابینه یک طرح خودساخته و خود بریده را به اجرا گذاشت و توشیح کرد و بعد در بخش سوم این فرمان می گوید که از تاریخ توشیح این طرح توشیح همراه با مصوبه کابینه در یک جریده رسمی چاپ ونشر می شود و به عنوان یک قانون نافذ پنداشته می شود. حالا اینکه هردو مجلس پارلمان این را تصویب می کند یا نمی کند برای اشرف غنی اهمیتی ندارد. در مورد پارلمان دیدیم که پارلمان هفت وزیر را رد صلاحیت کرد، اصلا برایش احترام نگذاشت. فاجعه در حدی است که ما ریاست جمهوری داریم، ما ریاست اجرایی داریم، ما دادگاه داریم، پارلمان داریم، سارنوالی داریم ولی خبر اینکه معاون اول ریاست جمهوری حبس خانگی شده است، بانوی اول اعلام می کند.

وی در اخیر گفت: رفتن و ادامه دادن رییس حکومت وحدت ملی با این روش، نه تنها همانطور که تا حالا کشور را و حکومت را به بحران برده به بحران می برد بلکه حتی حکومت خودش را و جایگاه خودش را هر روز به خطر می اندازد.

کد (30)


این خبر را به اشتراک بگذارید
تگ ها:
حکومت
توافقنامه سیاسی
نظرات بینندگان:

>>>   سلام آشنا صاحب!
محترم شما زیادتر عقده مندان بحث میکنید هرگاه پیرامون علت این عقده خودت تان با جانب ریس جمهور بگوید بهتر است تا بدانیم که چرا اینطور بحث میکنید.

>>>   صدای سقوط از ارگ بلند شد
سرور دانش:
فشارها به حدی زیاد شده که گلوی مردم را می‌فشارد و خصومت‌ و نفرت‌پراکنی‌ها کشور و تمام دستاوردهای مردم را به "پرتگاه سقوط" نزدیک کرده است. بی بی سی

>>>   اين گفته ها پيش كله .....است. مثلث خبيثه فقط در قصه انحصار قدرت و حذف اشخاص و اقوام غير خودي است. پشتون ولي كه از ان استفاده ابزاري ميشود، بلندتر از قانون، دين، مذهب و غيره است. رهبران قبيله ميتوانند براي بازيهاي سياسي خود با استعمال اين كلمه احساسات اقوام شريف پشتون را در مقابل ديگران تحريك نمايند. راه حل فقط بسيج ساختن مردم اين سرزمين ودر مرحله اول رفتن به خيابان ها و اعتراضات مدني است.

>>>   قبایل درانی و غلجایی در رقابت های درونی خود، از چهره های اقوام هزاره، تاجیک و اوزبیک نیز استفاده می کنند و هر کدام تلاش دارند با شامل کردن این افراد، وزن خود را در رقابت ها بیشتر کنند. هرچند در این زد و بند ها و معامله ها گاه سخن از رفع محرومیت و تبعیض علیه هزاره ها، اوزبیک ها و تاجیک و تورکمن ها به میان می آید اما بصورت موقت و جهت جذب متحد می باشند.
#کابل_پرس

>>>   پشتونیزم و انحصارگرای چیست؟
در پیوند به برچیدن خیمه های تحصن.. از حکمتیار گرفته تا روحانیون طالبگرا که بیشرن پشتون بودند و هواداران احمدزی، یکسره فریاد می زدند و فتوای شرعی صادر می کردند که خیمه ها برچیده شوند. چون برای مردم مزاحمت می کند. ولی امروز که ارگ و شورای امنیت سرک ها را بسته است.. نه از منتقد، نه از روحانیون و نه هم صدای حکمتیار بلند می شود. نه از مریض گپ زده می شود و نه هم کسی سیروم بدست عکسش در صفحه هات اجتماعی دست بدست می شود. و نه هم از مزاحمت اجتماعی خبری است. به این خاموشی و به اون فریاد ها و فحش های دیروز که حجت شرعی داشتند، انحصارگرایی پشتونیزم می گوییم. فقط جایی که منافع و اقتدار پشتونیزم باشد، دیگر توجیه شرعی و کفری ساخته می شود.
#احمد_شاه_فرید

>>>   Zahir Ariaie
ما هميشه مى گفتيم با داشتن رياست اجرايه ان سلطه تاريخى تا حدى شكست و به نوعى قدرت تا حدودى غير متمركز شد و روند اغاز گرديد. اما با گذشت زمان و نمودار شدن واقعيت هاى پشت پرده گفتن اين حرف چندان درست نيست. اگر انگونه كه تصور ميشد رياست اجرايه در اجراى اصلاحات موفق ميشد، نهاد اجرايه شكل قانونى پيدا مى كرد و از نظر حقوقى وارد نظام ميشد و رياست اجرايه از صلاحيت هاى اجرايوى برخوردار ميشد ، در ان زمان ادعا كردن ما ميتوانست واقعى باشد اما اكنون با همين شرايط فعلى كاملاً مردم فريبى است. با ختم اين حكومت ، در صورت عدم اجرايى توافقات رياست اجرايه عملاً منحل خواهد شد چون در اساس يك توافق در يك مقطع از زمان ، ان هم توافقى كه هيچ ضمانت اجرايى ندارد بوجود امده است. براى حفظ رياست اجرايه يك بحران انتخاباتى ، يك توافق ديگر و راى چند ميليونى نياز خواهد بود. راه دوم ان كه مردم دارند از ان نگرانى ميكنند نا ديده گرفتن أرمان هاى مردم ، توافق ريس اجرايه و غنى با حمايت قدرت هاى خارجى به شكل فعلى و سمبوليك ان است كه در واقع ما نه تنها يك ريس جمهور تحميلى مانند دوره فعلى خواهيم داشت بلكه يك ريس اجرايه تحميلى نيز خواهيم داشت. اين فورمول غنى را فرصت مى دهد تا با ادامه سياست هاى خود برنامه هاى خود را عملى كند و در ان طرف ريس اجرايه نيز از پنج سال قدرت سمبوليك ، سفر ها، فخر فروشى ها وغيره برخوردار ميشود.
راه حل همانا ايستادگى و فشار بر هر دو ركن دولت هم ارگ و هم رياست اجرايه است. چون همين اكنون اكثريت مردم به صداقت داكتر عبدالله و رياست اجرايه در عملى نمودن توافقات باور ندارند. اصلاحات خواست مردم است و دست أورد مردم خواهد بود!

>>>   تحلیل وانتقاد دردنیا ودردموکراسی یگ است.
ملّت افغانستان باتمام اقوام شاهد است که امروز ارگ نشینان بخصوص ريئس جمهورافغانستان،محمداشرف غني احمدزي، حکومتداری را درسایه قومی میچرخاند،امّا هیچ وقت این بسلاح ملّت وبرادران قوم پشتون ما نیست ما سالها در کنار همدیگر بردرانه زندگی کردیم.
چیزی که روشن هست اینست محمداشرف غني احمدزي و تیم فاسیدش ازتفرقه استفاده میکند افغانستان را بنا بودی میکشاند.
محمداشرف غني احمدزي کاملاً دیکتاتورانه عمل میکند.
ق.ناصری


مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است



پربیننده ترین اخبار 48 ساعت گذشته
کليه حقوق محفوظ ميباشد.
نقل مطالب با ذکر منبع (شبکه اطلاع رسانی افغانستان) بلامانع است