غور، جهنمِ زنان و پایتخت خشونت!
ولایتی که در خود سنگسار رخشانه، مرگ عزیزگل و ثریا و درد جانکاه ماه یمسار را دارد در مرگ انسانیت و ریشه دواندن افراط گری که با اعمال خشن ترین خشونت ها، نیمی از جامعه خود را نفی می کند 
تاریخ انتشار:   ۰۹:۲۰    ۱۳۹۶/۴/۲۵ کد خبر: 135908 منبع: پرینت

به گزارش شبکه اطلاع رسانی افغانستان (afghanpaper)، پایه های افراط گری در افغانستان چنان محکم شده که این سرزمین را به بدترین مکان برای زنان و کودکان بدل کرده اما باید پای درد و دل زنان غور نشست تا پی برد که پایتخت خشونت های جنسیتی در این کشور ولایتی است محروم و خشن.

بنا به آمار در سال گذشته، 118 مورد خشونت علیه زنان در ولایت غور ثبت شده که نه تنها عاملان آن هیچ گاه به قانون سپرده نشد بلکه آمارهای واقعی بسیار فراتر از ثبت های کاغذی است.

ولایت غور همچنان که در فقر غوطه ور و طی سال های متمادی در کمترین توجه حکومت قرار دارد در اعمال خشونت علیه زنان و دختران گوی سبقت را چنان ربود که به پایتخت وحشت بدل شده است.

این در حالی است حاکمیت قانون در این ولایت به دلیل رواج حمله های مسلحانه گروه ها و هراس از قدرت طلبی طالبان، در معافیت به مجرمان خلاصه شده و تنها شاهد خشونت ها علیه زنان می باشد.

ولایت زن ستیز غور تنها توانست شش ماه حضور والی زن را تاب بیاورد و در بی اعتنایی حکومت همچنان در خشونت های سنگسار، کشتار، لت و کوب و ... بر دختران و زنان در افراط گری زبانزد شود اما آیا قانون می تواند راه گشایی برای کاهش خشونت ها در این ولایت باشد؟

این ولایت در درون، گروه های بیشمار مسلح درگیر با هم را دارد و در محاصره مناطق تحت حاکمیت طالبان است و بر همین اساس، حقوق زنان و یا حداقل حفظ جان آنان کم اهمیت ترین نگرانی برای دولتمردان می باشد زیرا با وجود جمعیت 700 هزار نفری که باید نیمی از آنان را زنان تشکیل دهد به اعمال خشن ترین مجازات روی آورده است.

فقدان حاکمیت قانون و معافیت از مجازات در این ولایت چنان رواج دارد که مقام های امنیتی برای کنترل ناامنی ها و به عبارتی برقراری توازن میان عدالت و امنیت بر جنایت ها چشم پوشی می کنند نا مانع پیوستن مجرمان به گروه طالبان شوند در حالی که اکنون نیز این گروه در غور به پیشروی دست یافته اند و برخی مناطق آن پذیرای افراط گرایان هستند تا حاکمیت دولت.

ولایتی که هر از چند گاه در اعمال خشن ترین مجازات بر زنان، کشور را در شوک فرو برده و در میان ناامنی ها و جریان های سیاسی حکومت به فراموشی سپرده می شود در خود سنگسار رخشانه نوجوان را دارد، مرگ عزیزگل نوزده ساله که با گلوله کشته شد، ثریای که از خشونت ازدواج پا به فرار گذاشت و جان داد و ماه یمسار که مورد تجاوز و خشونت قرار گرفت در کنار بیشمار زن ستیزی های تکان دهنده دیگر!

این ولایت را می توان نمونه ای دانست از افغانستان که در آن مردان مجرم زیر سایه عدالت افراط گرایان و قانون حکومت هیچ گاه مجازات نمی شوند و دختران و زنانی که بی گناه مورد خشن ترین خشونت ها قرار می گیرند تا نشان دهند تا چه میزان افراط گری در این سرزمین رشد کرده است.

شاید در افغانستان با حکومتی ضعیف و دولتمردان قدرت طلب که سرگرم امتیازگیری هستند و فرصت را برای ریشه دواندن هر افراط گری و خشونتی هموار می کنند نه مرگ دلخراش رخشانه اهمیت داشته باشد نه درد ماه یمسار اما هیچ گاه چنین ننگ های از حافظه افکار عمومی پاک نخواهد شد در سرزمینی که نیمی از جامعه خود را نفی کرده و بر نیمی دیگر توهم قدرت و سلطه جویی تزریق می کند.

تاریخ همانگونه که از قرون وسطای اروپا به عنوان دوران خشونت ها یاد می کند، روزگاری از افراط گری افغانستان برای آیندگان می گوید تا بشریت پی ببرد جهالت و سلطه جویی جنسیتی تا چه میزان ویران کننده و دلیل تباهی انسانیت است.

کد (18)


این خبر را به اشتراک بگذارید
تگ ها:
زنان غور
نظرات بینندگان:

>>>   پروســهِ تعیین وتغیـــر والـــی درغــور :
پیش از رژیم حزب خلق وبعد از زوال حاکمیت آن به ندرت از اهل غور بحیث والی درانجا تعیین شده واگر شده همه سرنوشت مشابه داشته اند وجریان چنین بوده است :
اگر برحسب اتفاق غیر معمول یا تصادف کسی از ساکنین اصلی غور توسط حکومت مرکزی بحیث والی غورتعیین ومــقــررشد از همان روز اول معرفی وشروع بکار والی فضا سرد و خاموش است بجز چند تنی محدودی که با والی قرابتی یا شناختی داشته باشند ، این جریان برای حدود سه وشش ماهی دوام میکند کم کم عیب پالی با ذره بین شروع میشود هر کس کوشش میکند بیشتر باریک بین وبیشتر عیب وکجی والی را دریابد وآنرا با دیگران شریک سازد این پروسه هم شش ونه ماهی وقت میگیرد ، در طی این مدت که یکسال یا مدت کمتری ازکاررسمی والی گذشته تعدادی ازریش سفیدان ووکلای ولایتی به مشوره وکلای مجلس مهمانی های خصوصی شبانه ترتیب میدهند ودر جریان این مهمانی ها نقشه خودرا طرح میکنند اعضای گروپ از علما ومحاسن سفیدان که باید بمرکز بروند و از حکومت مرکزی بخواهند تا والی را برطرف سازند تثبیت میشود،
این گروپ که درکارش ماهر وصاحب تجربه هستند واز پیش دوجوره کالا ویک چپن ودستار سفید مخصوص این سفرها برای خود دارند را آماده میسازند، پول کرایه راه مصارف هوتل در کابل را تهیه میکنند، بهر طریقی خودرا تا کابل میرسانند ودر هوتل های شهر یا خانه های اقارب ویا وکلای همفکر خود اقامت میکنند وقتی نمایندگان مردم از سایر ولایات بکابل می آیند درمهمانخانه های دولتی بودوباش میکنند ودر مدت کم میتوانند با رهبران حکومتی دیدار ومشکلات خودرا مطرح کنند ،
بعد از یک ویکونیم ماه زمینه دیدار با رهبران حکومتی برای شان مساعد میشود ، حتی گاهی به نسبت اقامت طولانی ومساعد نشدن زمینه دیدار بارهبری حکومت از فامیل خود پول خرچی بیشترمی خواهند ،درجریان این مدت بارها مجلس مشترک میگیرند که چگونه موضوع را درمحضر رهبران حکومتی طرح کنند وکی چگونه چی بگوید ،وهم در طی این مدت هریکی بدوراز نظا رت دیگری وقایع را ساعت به ساعت برای اعضای همفکر خود درمرکز ولایت گذارش میدهند تا طوری ذهنیت ایجاد کند که همه این دست آورد بزرگ وشهکار حاصل کارخود اوست ، وقتی فرصت ارائه مشکلات مردم غور برای شان داده شد همه یک صدا ویک نظر میگویند:
نخست سپاسگذاری از حکومت بابت پذیرش آنها اما بعد : ما درغور هیچ مشکلی نداریم وهیچ چیزی از حکومت نمیخواهیم فقط همین والی را تبدیل سازید همه مشکل ما همین است وبس !
حکومت هم وقتی پافشاری وتاکیدات اینهارا می بیند آنرامی پذیرد وبرای شان وعده تقرر والی جدید را میدهد، مجلس با مسرت زیاد مهمانان ختم میشود وحالا هرکدام شان کوشش میکند خودرا زود تر از دیگران به ولایت برساند که موضوع را سیرتاپیاز برای دیگران با چرب تر ساختن نقش خود تشریح نماید واین شهکار وپیروزی عظیم را بنام خود ختم سازد!
صحنـه دوم :
والی جدید که یکی از ولایات همجوار یا دورتر آمده وتوسط نماینده حکومت مرکزی معرفی میشود درمجلس یک یا دوتن ازهمان محاسن سفیدان که بازهم همان چپن ودستار سفیدش را پوشیده در صدر مجلس قرارمیگیرد وشعر خوش آمدید که سروده خودش هست ودرمجالس والیان قبلی هم قرائت کرده را می خواند متن شعرش ستایش از شاهان گذشته غوری وخوش آمدید والی جدید است محفل ختم ووالی بکارش شروع میکند ، حالا هرکدام کوشش میکند بیشتر تملق کند وهرچه بیشتر از والی جدید درهمه جا توصیف کند وتا میتواند از کمبودی ها ونواقص والی چشم پوشی کنند که بتوانند خودرا از مخلصین والی معرفی نمایند ، این والی تا مدت زیاد بدون درد سر بکارش ادامه میدهد تا اینکه حکومت مرکزی یکی دیگری از افراد مورد نظرش را تعیین نماید ،
ر

>>>   به نظر بنده باید به عوض دختران وزنان مردانی که به این اعمال یعنی تجاوز دست می زنند اول آنها کشته شوند بعد در مورد دختران تصمیم گرفته شود چون فاسد اول مردان هستند که به ناموس مردم تجاوز می کنند.
اریائی

>>>   Baha
غلزایی ها و درانی ها همدیگرخود را به اسراییلی تبار بودن متهم می کنند!
چند روز پیش با یکی از اعضای خانواده اشرف غنی و قیوم کوچی در یک محفل برخوردم، آن فرد ادعا داشت که پشتون های( افغانهای) اصیل غلزایی ها اند و درانی ها یهودی تبار اند، برایش گفتم رییس مرکز تحقیقات جهانی یهودها در فلم مستند خود (تکاپو برای قبایل گمشده ) با اسناد و شواهد تاریخی اثبات کرده است که چهار قوم گمشده یهود، (وزیری، شینواری، افریدی و گدون) است بدان معنا که غلزایی ها یهودی تبار اند و همین اکنون در پکتیا محلی به نام ساول پادشاه اسراییل است که نام پسرش افغان بود و نام افغاستان نیزبرگرفته از نام پسر ساول پادشاه اسراییل است. اختر محمد پدر داکتر نحیب احمدزی به افتخار می گقت ما یهودی تبار هستیم. مسجد هم می رفت اما هیچگاه دین داری مانع رشوه ستانی و سود خواری وی نمی شد.

>>>   ولایت غور در دولت و حکومت نماینده بسیار دارد حتی تا سویه حقوق دان قضات و استاد داتشگاه و کارمندان عالی رتبه.
از جمله میتوان آقای سعیدی استاد محقق سیاست دان و به اصطلاح همه کاره همیشه در مورد بی عدالتی ها و خقوق حقه مردم از این تلویزون به آن تلویزون دعوت شده و اظهار نظر میکند و در کمپاین ها طرفداران زیادی دارد.
ایکاش به جای سیاست گامی برای اعاده حقوق خواهران و مادرن و دختران(غوری)خود بردارد هم خرما هم ثواب...
ایکاش...

>>>   کشور افغانستان کشور مرد سالار است ، مردانی که از یه خانم بدنیا می آیند چنان پشت پا می کتد به آفرینده خویش که حتی از اسم ان هراس دارد ، که حتی به خانم خودش حیوان ، عاجزه ، و عیال و... یاد می کند و زنان در مقابل مردان که چی حتی در مقابآ شوهرش با چادر صورت ایشون می پوشاند ، اگر زنان افغانستان از سواد بالایی بر خور دار باشند و حقوق خویش رو بدونن می تواند از حق شان دفاع کرد و باید گفت که مردان پر جامعه از قدرت بالایی بر خور دار و همش زن ها مورد شماطت و خشونت و تجاوز و دیگر بی بند و باری ها قرار می گیرد ، و مردان راست راست راه می روند

>>>   این بدبختی مردم ما از خیر و برکت حکومت بد طینت و بد نیت ( اشرار بی فرهنگ) است ‌تشویش نکنید ‌بعد دو هزار سال وضعیت یک کمی خوب خواهد شد.

>>>   Soraya Baha
أمريكا چند مليون دالر براي بهبود وضع زنان افغانستان اختصاص داد، بي درنگ بي بي گل غني پايش به أمريكا رسيد و خود را رييس سازمان زنان جا زِد و پول ها را گرفت و در كابل با زهره يوسف و فرخنده نادري به نام زنان بينواي افغانستان غارت كردند، مرتضوي مرتجع پاسخ پول لورا غني را بگيرد ،


مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است



پربیننده ترین اخبار 48 ساعت گذشته
کليه حقوق محفوظ ميباشد.
نقل مطالب با ذکر منبع (شبکه اطلاع رسانی افغانستان) بلامانع است