چگونه زمان و سیاست را مدیریت کنیم؟
 
تاریخ انتشار:   ۱۲:۰۲    ۱۳۹۶/۴/۲۵ کد خبر: 135934 منبع: پرینت

ـ ساختار(نهادهای دولتی)ها را نظر به نیازمندی‌های عینی جامعه هماهنگ سازید. ساختارها را طوری فعال سازید که امنیت اقتصادی به بار آورند. امنیت اقتصادی زمینه‌ساز امنیت سیاسی خواهد شد. توجه زیاد به امنیت سیاسی و کم‌بها دادن به امنیت اقتصادی جامعه جنگ محور به بار می‌آورد. نبود توازن میان امنیت سیاسی و اقتصادی، امنیت اجتماعی و فرهنگی جامعه را به شدت آسیب می‌رساند.

ـ راهکارهای کارا و همدیگرپذیر را برای همگرایی و همکاری این ساختارها پیوند زنید. نهادهای امنیتی باید زمینه‌ساز نهادهای اقتصادی شوند. هر زمانی‌که ساختارهای اقتصادی از نبود امنیت فلج می‌شوند، مقصر نهادهای امنیتی هستند. زیرا اقتصاد ملی که جوهر منافع ملی است آسیب می‌بیند. پس مسوولیت این دو بخش مهم باید گرهگاه امنیت ملی باشد.

ـ شخصیت‌های حرفه‌ای، متعهد و میهن‌دوست را بر راس این ساختارها و راهکارها بگمارید. مداخله‌گران تبارگرا، تنظیم‌گرا و سیاست‌زدگان فرسوده را به این محور راه ندهید.

ـ کانون نظارتی بر عملکرد ساختارها را شکل دهید تا از نحوه کار و استفاده از منابع به‌ شما گزارش‌دهی پایدار کنند. شاخص‌های اندازه‌گیری «تغییر» را برای همه ساختارهای دولت شکل دهید تا میزان تاثیرگذاری آنها را در جامعه اندازه گیری کنند. شاخص‌های تغییر باید جوهر هر گزارش باشد. این شاخص‌ها پیامدهای کاری هر وزیر شما را بیان می‌کنند.

ـ مدیران ساختارها را بر بنیاد پیامدها در شاخص‌های تغییر مکافات و یا مجازات کنید. شاخص‌ها به شما می‌گویند کدام ساختار چگونه مدیریت می‌شود. شاخص‌های کمی و کیفی سرنوشت هر نهاد را تعیین خواهد کرد.

ـ سیاست رابطه خودکار و پایدار را با ساختار‌ها، کانون‌های نظارتی و راهکارها برقرار کنید. شما نیازی ندارید در هر نشستی از وزرا گزارش گیرید. شاخص‌ها همه چیز را روشن بیان می‌کنند. وظیفه شما ارایه توصیه ها بر وزرا بر بنیاد شاخص‌های تغییر است.

ـ منابع ساختارهای دولتی را از طریق منابع حرفه‌ای آن به دسترس جامعه قرار دهید. ساختارها به خودکفایی و یا حداقلِ خودکفایی بکشانید. اگر این شاخص‌ها شکل گرفتند:
ـ آنگاه ثبات جای بحران را می‌گیرد.
ـ آنگاه تخصص جای «واسطه» را می‌گیرد.
ـ آنگاه خرد جای تعصب را می‌گیرد.
ـ آنگاه حساب‌دهی جای بی‌مسوولیتی را می‌گیرد.
ـ آنگاه اعتماد جای شک و تردید را پر می‌کند.
ـ آنگاه ساختارها کار می‌کنند و کادرها در این ساختار ها سازگار می‌شوند.
ـ آنگاه با تغییر هر وزیری هیچ کارمند حرفه‌ای و مامور اداری بی‌سرنوشت نمی‌شود.
ـ آنگاه لایحه وظایف وزرا از میان شاخص‌های تغییر ترتیب می‌شود.
ـ آنگاه با تغییر هر رییس جمهور سیاست ملی و بین‌الملل وارونه نمی‌شود.
ـ آنگاه رییس جمهور نیز به سان سایر مامورین دولت زمان کافی برای کار و خانواده خود پیدا می‌کند.

ملک ستیز


این خبر را به اشتراک بگذارید
تگ ها:
سیاست
زمان
نظرات بینندگان:

>>>   اگر اینطورشودسرنوشت دزد های شمالی چی میشود؟ یعنی دزدی اختلاس غصب نباشد ؟

>>>   اگر پایه ساختار ها لق باشد،در نتیجه نه تنها ساختار ها به پایه اتمام نمیرسند،بلکه همان ساختار های نیمه موجود نیز از بین میروند و به یک مشت خاک غیر ساختاری تبدیل میشود.
غرض تشکیل ساختار ها به موجودیت مواد ساختاری و معمار موفق و دستیاران موفق و همچنان زمینه های ساختاری نیاز است.
بعد از تکمیل ساختار ها به ساختار های محافظتی ازین ساختار ها نیاز است تا این ساختار ها از بین نروند.
و در خاتمه این ساختار ها زمانی میتوانند خوب به پایه انجام برسند که در یک سرزمین ساختاری بنا شوند.


مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است



پربیننده ترین اخبار 48 ساعت گذشته
کليه حقوق محفوظ ميباشد.
نقل مطالب با ذکر منبع (شبکه اطلاع رسانی افغانستان) بلامانع است