طالبان می شکند اگر...!
برای صلح نمی توان امیدی به رهبران افراط گر طالبِ در پی امارت اسلامی داشت اما فرماندهان پایین رتبه و سربازان این گروه می توانند جامعه هدف برای متزلزل کردن قدرت آنان در همکاری منطقه ای باشند 
تاریخ انتشار:   ۱۳:۳۲    ۱۳۹۶/۴/۲۷ کد خبر: 136047 منبع: پرینت

به گزارش شبکه اطلاع رسانی افغانستان (afghanpaper)،افغانستان زمانی رو به افراط گری رفت که جنگ های ویران کننده داخلی که بیشتر حکم نبرد قومیتی داشت سبب کشتار هزاران هزار بی گناه و آواردگی میلیونی شد تا آنجا که مردم خسته از خون در فریب پرچم های سفید و وعده های اسلامی گروهی افراطی، عمق وحشت و جنایت را به تلخی زندگی کردند و جان دادند.

طالبان از ابتدای تشکیل و با کسب تجربه های جنگی و حکومتی در پی رسیدن به امارت اسلامی بوده و هستند و رهبران این گروه همواره با برقراری ایدیولوژی چنان انسجامی به نیروهای خود داده اند که چنین به گسترش میدان نبرد انجامید.

افزایش نظامیان خارجی و نبرد سربازان امنیتی افغانستان طی یک و نیم دهه نه راه حلی تاثیرگذار بر کاهش قدرت طالبان بوده و نه سبب از میان رفتن تروریسم در کشور شد اما آنچه این گروه طی این مدت به دست آورد، حمایت های بیش از گذشته خارجی در تغییرات مناسبات سیاسی منطقه بود.

تلاش های بیشمار برای به صلح کشاندن این گروه هرچند در امتیازهای کلان صورت گرفت اما رهبران طالب با هر بهانه و ترفندی همچنان با پافشاری بر اهداف اولیه خود به دنبال برقراری امارت اسلامی و از میان بردن حکومت افغانستان در کنار خروج کلی نظامیان خارجی نه تنها از افغانستان بلکه از منطقه می باشند.

راه حلی سیاسی که طی چند سال گذشته جایگزین نبرد نظامی شده است تلاش های کشورهای قدرتمند خارجی و حکومت افغانستان را نشان می دهد که در پی ادغام این گروه تروریستی در بدنه قدرت می باشد در حالی که رهبران طالبان به دنبال سقوط این نظام و برقراری افراط گری مذهبی هستند.

از سوی دیگر، امریکا که به بهانه نابودی طالبان به پایگاهی دایمی در افغانستان برای به حاشیه راندن رقبای منطقه ای خود دست یافته است با سلاح تروریسم باعث مدام شدن جنگ افغانستان شده تا در کنار پاکستان تروریست پرور سدی در برابر روسیه، ایران، هند و چین ایجاد کند.

با تغییرات سریع و یکباره جریان های سیاسی افغانستان که نشات گرفته از منطقه و استراتژی غرب می باشد رهبران افغانستان با سردگمی در میدان های جنگ، گاه به عنوان یک دشمن به نبرد طالبان می روند و گاه در پی امتیازدهی از جابه جایی سلاح ها گرفته تا چشم پوشی بر معامله های درون حکومتی با این گروه است.

از آنجایی که رهبران این گروه تروریستی همواره بر هدف برقراری امارت اسلامی در افغانستان پابرجا بوده اند و هستند نمی توان در این سطح از طالبان به دنبال رسیدن به نتیجه بود اما فرماندهان پایین رده و سربازان طالب می توانند جامعه هدف برای متزلزل کردن ساختار قدرت و به عبارتی رسیدن به برنامه صلح بود اگر چه این صلح نیز آلوده به هر زد و بند سیاسی و قومیتی می باشد.

هرچند این برنامه برای اکنون غیرقابل دسترس می باشد اما همانگونه که طی یک و نیم دهه گذشته طالبان با وجود نبردهای گسترده توانستند هم به حمایت های خارجی بیشتر دست یابند و هم با برقراری استراتژی های پیچده از یک گروه کوچک چریکی به نظامی با اقتدار برسند، حکومت افغانستان می تواند با کنارگذاشتن اختلاف های درون حکومتی و برکناری مقام های فرصت طلب به اهداف خود در رابطه با صلح افغانستان جامه عمل بپوشاند.

از جانب دیگر، رسیدن به گام های صلح بدون درنظرگرفتن و همکاری با قدرت های منطقه بی نتیجه می باشد، طالبان و یا هر گروه تروریستی دیگر از منابعی تغذیه می کنند، پنهان به مانند حمایت امریکا و در نهان زیر نفوذ پاکستان و عربستان و هیچ گاه حکومت افغانستان در برابر طالبان به پیروزی و یا توافق نخواهند رسید مگر در همکاری منطقه ای.

و حکومت وحدت ملی تا زمانی که همچنان در توهم افزایش قدرت قوم پشتون به وسیله طالب باشد نمی توان امیدی به کوچکترین ثبات و یا کاهش خشونت ها داشت زیرا دیگر نه قومیت راه حل است و نه تروریست بلکه این سرزمین تشنه اتحاد می باشد و پایان خونریزی.

کد (18)


این خبر را به اشتراک بگذارید
تگ ها:
طالبان
حکومت
نظرات بینندگان:

>>>   Anthropology Historical
وزارت مالیه چون مجرای کلیدی در آمد ساز کشور است در طول تاریخ در خدمت قوم پشتون است که بوسیله آن واز در آمد آن برای حفظ وبقای قدرت وسرکوب دیگر اقوام وتداوم استبداد وقلدری استفاده کرده اند ومیکنند وطوریکه همه حساب وکتاب وخرج ودخل نزد افغان ملتی هاست وبه هیچکس اجازه نمیدهند که از حساب وکتاب آن سردر بیاورند واز15 سال گذشته که صفحه سیاسی افغانستان تغییر کرده واستبداد پشتونیزم بالاجبار وناچارمیخواهد به شیوه دموکراتیک خودش را عیار سازد از وزارت مالیه وعوایدش به نفع کاندیدای پشتون وتقویت پشتونیزم استفاده خواهد شد بدون شک.

>>>   طالبان یعنی آی اس آی یعنی پاکستان !اگر روزی صد نفر اشرار را بکشید پاکستان روزی دوصد اشرار دیگر تولید میکند هزار ها چوپان بیسواد وتهی مغز در ولایات جنوب وجود دارد که حاضر است در برابر کلدار هرجنایتی دست بزند یعنی از ختم شدن نیستند

>>>   راست ميگه هيچ قدرت را انحصار نكرده همه وزيران قدرت دارند دوستم عبدالله وكيل ها والى ها خلاصه همه مردم دروغ ميگويند تنها و تنها غنى گك راست ميگه دگه سرش تهمت نكنيد.

>>>   امروز وحشت كده ى بنام بغلان مركزى؛ معامله دند غورى ياد تان است؟
مسلم_شيرزاد

>>>   دیگرنسل طالب روبه انقراض است و هیچ قدرتی ندارد که دربرابر نیروی مردمی مقاومت کند مردم بلاخره به فاشیستها نشان دادندکه بامقاومت وپایمردی میشود ازهمه موانع گذشت

>>>   افغانستان کشور مان است و این حق ماست که حاکمیت ان در دستان ما باشد . این درست نیست که ما درباره سرزمین مان با کسی وارده مذاکره شویم این حق ماست که برای سرزمین مان تصمیم بگیریم نه دیگران . صلح یعنی چی! صلح با قاتلان مردم افغانستان حرام است و این امکان پذیر نخواهد بود. ما بر جهاد خودتاکید می کنیم و تنهاه عامل نجات افغانستان از سیاهی و ظلم و بی عدالتی جهاد فی سبیل الله است.
حبیب الله یوسف زی

>>>   كليم الله همسخن
شمار زیادی از مکتب و دانشگاه خوانده های افغانستانی برخلاف فهم و درک و درس خواندگی خویش سخن می گویند، به ویژه در فیس بوک- اگر با این آدم ها در خلوت گفتگو کنید هزار و یک شکایت از حق تلفی و دزدی و گرگی به اصطلاح رهبران دارند؛ از همین رهبرانی که به سخن سعدی 《هردم خیال دیگری دارند》اما، در فیس بوک مدافع پر طمطراق تصمیم آنها (رهبران) هستند.
این روزها که 《ائتلاف نجات》بر سر زبان هاست شمار زیادی را می بینم قلم می چرخانند. دفاع می کنند و دلیل می آورند که گویا این آدمان علیه ی فاشیسم می ایستند. از این جهت قابل دفاع هستند. اما، دوستان می نمی دانند که همین آقایون با آن فاشیسمی که می گویند ریشه ای مخالفت نکرده اند و نمی کنند. تصور کنید، برای دوستم پرونده نساخته بودند، پول های استاد عطا را منجمد نکرده بودند و چند کرسی بیشتر می دادند و آقای ربانی را در وزارت خارجه آرام گذاشته بودند. و به آقای محقق امتیاز بیشتر قایل می شدند آیا این شخصیت های گرامی باز هم با غنی در می آمیختند؟ جرئت داشتند در باب هویت، زبان، ساختار سیاسی و اقتصادی و در نهایت تغییرات اساسی سخن بگویند و موضع بگیرند؟
انتظار حد اقلی من این است که: جامعه را در چند آدم خلاصه نکنید. در پای آدمانی که خود از جیب مردم خرج می کنند- این آدم ها بارها کمر فاشیسم را بسته اند و در صدها پروژه ی اقتصاد مافیای با همان فاشیسمی که خوش تان نمی آیند منافع مشترک شخصی دارند و حتا دختر داده اند و دختر گرفته اند؛ خویشاوندی و خون شریکی سیاسی دارند.

>>>   چرا عبدالله بر ضد آرمان مردم قرار گرفت؟
مردم بايد بپرسند كه چيگونه شد كه داكتر عبدالله به مدافع سرسخت اشرف غنى تبديل شد و نهاد اجرايه را نه تنها وارد سيستم نخواست بسازد بلكه در توطيه عليه انهايكه نقش كليدى در ساخت نهاد أجرايه داشتند ، نقش مركزى را بازى ميكند؟
نهاد رياست اجرايه مربوط به مردم و راى چند ميليون راى دهنده ميشود اما امروز ديده ميشود اين نهاد ربوده شده و تبديل به سنگر داخلى عليه جبهه مردمى و مانع عمده اصلاحات شده است.
ظاهر اریایی

>>>   گزارش تکاندهنده!
تجاوز جنسی نظاميان #پاكستان بالاي زنان و دختران مناطق پشتون نشين و بعداً استفاده از انها در #روسپی خانه های لاهور بحيث برده جنسی و درامد پولی!
اگر افغانستان را دوست دارید، این نوارتصویری را شريك سازيد.


مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است



پربیننده ترین اخبار 48 ساعت گذشته
کليه حقوق محفوظ ميباشد.
نقل مطالب با ذکر منبع (شبکه اطلاع رسانی افغانستان) بلامانع است