عبدالله کارش به افتتاح سرک ها کشیده است
 
تاریخ انتشار:   ۰۰:۲۸    ۱۳۹۶/۴/۲۹ کد خبر: 136103 منبع: پرینت

داکتر عبدالله (به اصطلاح) رییس اجرایی حکومت (بازهم به اصطلاح) وحدت ملی، روز چهارشنبه در مراسم نامگذاری چهار راه زنبق به نام چهار راه سالم ایزدیار، حاضر شده و طی سخنانی تأکید ورزید که سیاست گران با گفته‌های تنش زا در برابر یکدیگر، در واقع به آسیاب دشمن آب می ریزند.

عبدالله که از بیکاری نمی داند به کجا رود و چکار کند، با اشتیاق بسیار در چهارراهی زنبق کابل خاضر شده و تابلوی فلزی پشتوی نامگذاری این چهارراه را رونمایی کرد.

عبدالله وظیفه مشخصی ندارد و معمولا اوقات شبانه روزی وی در بیکاری و سفر و خوشگذرانی می گذرد. هر فرد از هرکجای جهان و حتی داخل کشور که به کابل وارد شود، می تواند بخشی از اوقات بیکاری جناب عبدالله را پر کند.

در هر ماه چندین بار به ولایات سفر می کند، به ولسوالی ها می رود و بسیار علاقمند به گشت و گذار است بدون اینکه بفکر رفع مشکلات مردم در مناطق مختلف باشد.

برخی بر این عقیده اند که قسمت عمده ای از وقت جناب عبدالله به شیک پوشی و رسیدگی ظاهری اش می گذرد و برخی از لباس هایش به چندین هزار دالر خریداری شده است.

شما هم از خاطرات دیدارهای داکتر عبدالله بنویسید.

کد (4)


این خبر را به اشتراک بگذارید
تگ ها:
عبدالله
نظرات بینندگان:

>>>   این دلغک پشتون تبار تاجیکان را به پشتونها فروخت و وفاداری خود را به احمدزی ثابت کرد.

>>>   موزه پاک بی صلاحیت.

>>>   خبرنگار می پرسد اقای عبدالله رئیس اجرایی شنیدی با تو میگوید
ادمی بیکار اقای عبدالله میگوید کارهایم را به اقای غنی رئیس جمهور
محبوب ما وا گزار کردم ۸ ساعت کا ر های خود را انجام میدهد ۸ ساعت
دیگه هم کار های من را انجام میدهد رئیس جمهور محبوب ما در ۲۴ ساعت
۱۶ ساعت کار میکند
نبی جاغوری

>>>   بودن یا نبودن ع درحکومت هیچ ارزشی ندارد چون او به اندازه یک مدیر عادی هم صلاحیت ندازرد وهیچکاره است صرف دریشی بپوشد واینطرف وآنطرف برایش مصروفیت خلق کند بهتر اینست که نباشد

>>>   این زنچو بی عرزه فقط برای فاتحه خوانی خوب است.

>>>   تورانیان
طالبان معلول اند ، علت جنگ افغانیت و افراطیت است ....

>>>   Nooralhaq Nasimi
پیشنهاد میگردد تا در دانشگاه کابل فاکولته وجدان ایجاد گردد.

>>>   كليم الله همسخن
بیشتر از دو ساعت طول کشید تا فاصله میان کوته ی سنگی- شفاخانه ی وزیر اکبر خان طی شود. حالا، خیمه های رستاخیز تغییر وجود ندارد. نمی دانم چرا مردم چیزی نمی گویند؟

>>>   اسماعیل یون زن خود را به دیدار گلبدین برده است.
گفته مى شود كه ملاقات تعارفى گلبدين و زن يون پشت در هاى بسته صورت گرفته است !
هوشنگ سامانيان

>>>   Nayab
نه مردم از کاخ سپیدار رضایت دارند و نه هم از ارگ زرین دار.
ارگ و سپیدار لقاب نادانی را بروی چشمان خویش گذاشتند.
هیچ فرد افغان از این خاین ها و دده صفت ها رضایت ندارند.
اما بجز افراد وابسته به این حلقات.
نه حکومت مردمی داریم و نه رهبر ملی.
اما صد ها افسوز که جوانهای عزیز مان قبل از رسیدن به امید ها ،جامه گُلگون کفنیت را به دامان خویش می پیچند.

>>>   Salam
من بار ها گفته ام و به اين حرف باور مطلق دارم كه لومپن پرورى ما را به پرتگاه شكست كشاند ؛ وقتى نماينده شما جلندر و قلندر باشد و از پشتون ها ، خليل زاد و جلالى و غنى ، مگر انتظار داريد كه جهان شما را جدى بگيرد!

>>>   Salam
به رستاخيز تغير خيلى شرم آور است كه همدست قاتل را، براى اشك تمساح ريختن پذيرفتند. من اگر بودم قدمش را مى شكستم .

>>>   Parwani
پیش از همه بهتر است بپرسید قضیه از چی قرار بوده
در خلای اطلاعات مشت به هوا نزنید.
رستاخیز تغییر نقشی نداشته
خانواده ایزدیار صاحب با ارگ و ریاست اجراییه این برنامه را پیش بردند و یک نفر نماینده ی ما دیدگاه رستاخیز تغییر را همانجا بخوانش گرفت که ویدیوی آنرا میتوانید در صفحات ما مشاهده کنید.

>>>   واقعا برای جنبش و خود ایزدیار

>>>   Ayubi
حركت احمقانه ع توهين بخون شهدا است. تنها پسر ايزديار نمتواند ياداور شهدا باشد. بايد عاملين قتل شهدا مجازات شوند.

>>>   این جه معمای است.....!
درجهان امروزی معمول براین است زمانیکه شخصی برای آغاز کار دریک مقام بزرگ گماشته میشود : خام ها پخته میشوند، ناعاقلان عاقل میشوند؛ دیوانه ها هوشیار میشوند ؛ بی تجربه ها تجربه پیدا میکنند کثیف ها پاک میشوند وووو... ولی د را فغانستان برعکس ؛ هرشخصیکه روانه قصر ارگ وسپیدار میشود پخته ها خام میگردند ؛ باوجدان ها بی وجدان میشوند ؛ عاقلان کودن میشوند ، آدمان با حیآ بی حیا میشوند ؛ آدمان با آبرو باعزت بی آبرو وبی عزت میشوند ، پاک ها کثیف میشوند....

>>>   دلیل که شناسنامه برقی توزیع نمیشود این است.

تاجیک ۴۲ فیصد
پشتون ۳۴ فیصد
هزاره ۱۴ فیصد
اوزبیک و ترکمن ۷ فیصد
و دیگران ۳ فیص

ترکیب ملیت ها در سال ۱۹۷۹
براساس نفوس شماری حکومت وقت کابل به رهبری نور محمد تره‌کی وحفیظ الله امین ، در سال 1979 میلادی ترکیب قومی ملیت های ساکن کشور ما به قرار ذیل ارائه شده بود.:
ــ تاجیکان 42 درصد
ــ پشتون ها 34 درصد
ــ هزاره ها 14 درصد
ــ ازبکها وترکمانها 7 درصد
ــ دیگران 3 درصد (1)
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
(1) ــ رجوع شود به کتاب :
" مناسبات شوروی با افغانستان از همکاری تا اشغال (1947 تا 1984 میلادی) "
نویسنده : پیرمیژ (PIERRE METGE) فرانسوی ، (CIERPES , Paris , 1986) ، ص 28 .

روگرفت از: دکتر کامجو.

>>>   چرا دران روز هشت جوان شهید شدند اما چهار راهی صرف به نام سالم ایزدیار؟ برای اینکه پدرش معاون مشرانو جرگه است ؟؟

>>>   همه چيز از سرك تا كوچه تا تعمير تا قبرستان بايد بنام پنجشيري ها شود، والله جاي شرم است، چقدر خود خواهي و مرده ضميري.

>>>   طرح جناب عبدالله این است که غنی تامیتواند خرابکاری کند، کشور راچنان ناامن کند که دادمردم بلند شود، این وضع تاپایان دوره غنی به حد آخربرسد واو یکباره خودراکاندیدا کند وبه مردم اعلام کند که من فرشته ای نجات تان هستم ، باین نوع سفرها یکنوع کمپاین ویا تبلیغات دوره بعدی نیزمیکند تا رئیس جمهورشود وبه آرزوی دیرینه خود برسد. به نظرم مردم فهمیده تر وباتجربه ترازین خیالهای خام ایشان باشد. وشاید هم سکوت ایشان دربرابر کرده های غنی تهدید غرب وآمریکا باشد، جان شیرین است.

>>>   مرکز بین المللی مطالعات استراتیژیک International Strategic Studies
روزنامه واشنگتن پست: "افغانستان مملکت نیست، مرض خانه است"
چند سال پیش روزنامه نامه مشهور انگلیسی گاردین هم نوشته بود: دو صد سال است که اینها از راه گدایی نان میخورند ولی افتتخار میکنند که "قبرستان امپراتوریها" اند.
راستی، وقتی متفکردوم این ملت و مفسر قران آن (حکمتیار) پس از چهل سال تحصیل و اسلامبازی باز سر به آخور قبیله میکنند، مگر این دو روزنامه دروغ میگویند! مگر دنیا ملامت است؟!

>>>   Dr. Latif Pedram
من راه خودم را میروم. همان گونه که از رژیم فاشیستی نمیترسم و اهدافم را به روشنی بیان میکنم از دیگران هم نمیترسم. این من بودم که دو دهه است علیه این رژیم ها جنگیده ام.من نه به غنی رای دادم نه به داکتر عبدالله. این قدر سواد داشتم که پایان شان را از آغاز بفهمم و گرفتار خطا های شرم آور نشوم که حالا بنالم و اشک بریزم.

>>>   یک نکته جالب :
وقتی به یک ستاره بزرگ ودرخشان درکهکشانی دور دست نگاه میکنید باید حواس تان به این نکته جالب باشد که آن ستاره ممکن است الان دیگر وجود نداشته باشد بعضی از ستاره های غول اسا هستندکه تنها ده یا بیست ملیون سال عمر میکنند اگر چنین ستاره را در کهکشانی ببینید که 50 ملیون سال نوری از ما فاصله دارد ممکن به ستاره مظلومی نگاه میکنید که احتمالا تاحال هفت کفن پوسانیده است !

>>>   Amirzada heeft 6 nieuwe foto's toegevoegd.
فرمانروای کاخ سپیدار مصروف چی کار است؟
گفته میشود اشرف غنی مریض روانی ، قاقروده و نیمه جان با همه این تکالیف ۱۶ ساعت مصروف کار در راستای استراتیژی حذف دیگران و تطبیق مانیفیست" دویمه سقاوی" است، بگونه ایکه همه را از شمال تا جنوب به فغان آورده است.
اما داکتر عبدالله مرموز، سنگدل و عیاش ۱۶ ساعت در شبانه روز مصروف آرایش، خوشگذرانی و هنرنمایی است. یک هفته از سفر ماه عسل او از خوشگذرانی ، اسپ سواری و قایق رانی از بند امیر نمی گذرد، او حالا وقت خویش را صرف شکار آهوی مظلوم در کوه های پنجشیر می کند.
اما متملقان، لابیان و مزدگیران عبدالله در داخل و خارج مدعی اند که هر حرکت فرمانروای کاخ سفیدار حرکت تمدنی و استراتیژیک است از حرکات مرموز او گرفته تا تحمل استراتیژیک و از طرز لباس پوشیدن او گرفته تا شکار آهو.
به باور آنان درک این هنر سیاسی فرمانروای کاخ سپیدار حتا از سویه نابغه های سیاست و کانون های فکری تینگ تنگ در جهان پیشرفته هم فرا تر است. این را صرف اتاق فکری چند مزدبگیر و فیسبوکی چلونکی های بیکار در لندن، پاریس و واشنگتن و یا در دره پنجشیر درک کرده می توانند و بس.
آیا واقعا هر حرکت عبدالله مرموز، سنگدل و عیاش یک حرکت استراتیژیک در راستای هویت تمدنی ما است؟

>>>   Ariaie
هر لحظه مردم دارند بهترين فرزندان خود را قربانى دوام اين دولت وحشت ملى ميكنند اما حيف كه اينها مصروف عياشي و خوشگذارى اند.

>>>   عبدالله عبدالله براي شكار پنجشر رفت !
اين كدو صفت را به هر اندازه ي كه جوانان از چهار گوشه ء دنيايي خارج و داخل انتقاد و رهنمايي مي كنند، بر خلاف به همان اندازه لوده و احمق تر شده مي رود .
پنجشر روزي سنگر مردان مصمم، سربلند و ازادي خواه بود،
ولي امروز پناه گاه اي مردمان شكست خورده، ذليل، حرام خور،معامله گر، بي عاطفه و دشمن انسان شده است...
عجب روزگار بسر مردم مظلوم تاجيك امده؟!

>>>   چـرا تاجـــک ها ، ازبک ها ، ها هــــزاره ها خواب نمی بینند ؟؟
1- به این خواب عبدالرحمان خان توجه نمایید که قابل شنیدن است: «شبی قبل از اینکه از روسیه عازم افغانستان شوم در عالم رویا دیدم دو فرشته بازو هایم را گرفته مرا به حضور پادشاهی که در اطاق کوچکی جلوس فرموده بود بردند. پادشاه صورتی داشت نیکو و بیضی، محاسن مدور، ابرو ها و مژگانهای بلند و خوش وضع، لباس فراخی برنگ آبی در بر و عمامۀ سفیدی بر سر داشت. از تمام هیئت او کمال خوش منظری و طبع نجیب و رأفت و حلم هویدا بود. به طرف دست راستش شخصی بلند قامت و باریک اندام نشسته بود. محاسنش بلند و سفید و سیمایش کریمانه و مملو از خیال، زیر دستش شخص دیگری بود که قامتش کوتاه تر و میانه بالا بود و چهره اش بالنسبه به شخص پیر مرد که به دست چپ او نشسته بود سفید تر بود. قلمدانی هم پیش رویش گذاشته لباس فاخرانه چند قطعه نوشته جات عربی که در صفحه های کاغذ نوشته شده بود، جلویش گذاشته بود. به طرف چپ پادشاه شخصی با محاسن جزیی و سبیل های بزرگ و ابروهای پیوسته، بینی کشیده و از سیمایش خیلی مهربانی و رأفت ظاهر بود. مشارالیه بالنسبه به سه نفر دیگر که مذکور داشتم از مردمان اهل الله بیشتر به اشخاص سیاسی دان شباهت داشت. لباسش مثل لباس سردار های لشکر که در زمان قدیم داشتند، شمشیری هم داشت، از صورتش کمال فراست ظاهر و کلیه وضعش مثل جنگ آوران شجاع و در قامت از اشخاص دیگر که در این محفل بودند کوتاه تر بود.
همان وقت که مرا به حضور این پادشاه و چهار نفر مصاحبش می بردند، دیدم دریچه ای که رو به اطاق بود دفعتاً باز شده و شخصی را به حضور آنها آوردند. پادشاه به اشارۀ چشم به شخص مذکور خطابی نمود که من الفاظ پادشاه را نشنیدم. ولی جواب را شنیدم به قرار ذیل بود: " اگر پادشاه شوم معابد سایر ادیان را خراب نموده به عوض آنها مساجد را خواهم ساخت." معلوم می شد که پادشاه از این جواب چندان خوشنود نشد و به فرشته هایی که شخص مذکور را آورده بودند حکم نمودند او را بر گردانند. فوراً مشار الیه را بردند. بعد از آن همان سوال را از من نمود، جواب دادم: "عدالت خواهم کرد و بتها را شکسته به جای آنها کلمه رواج خواهم داد." چون این الفاظ را ادا نمودم اصحابش با نظر مرحمت آمیزی به طرف من نگاه کردند. از این نگاه معلوم شد که تصدیق بر پادشاهی من نموده اند. همان لحظه ملهم شدم به اینکه پادشاه مذکور حضرت محمد مصطفی صلی الله علیه و سلم می باشد و دو شخص طرف یمین ابوبکر و عثمان و دو طرف یسار عمر و علی می باشند. بعد از خواب بیدار شده مشعوف گردیدم که حضرت پیغمبر و اصحابش که تعیین پادشاهان اسلام بر قبضۀ اقتدار آنها است، مرا به امارت آتیۀ افغانستان انتخاب نموده اند».
2 - سردار محمد اسحاق خان که در برابر عبدالرحمان خان دست به شورش زده بود، او نیز معتقد بود که پیری ایشان را در خواب دیده است که بر تخت شاهی نشسته است
3 - غبار می نویسد: « سردار محمد عظیم خان پسر سردار محمد اسماعیل خان خواب دید که با البسۀ سرخ سوار اسپی است. رفقای جوانش تعبیر کردند که روزی شاه خواهد شد. این خواب و تعبیر به امیر راپور داده شد و جوان بیگناه در ارگ محبوس و مجلس قضائی از سران محمد زائی تشکیل گردید. در این مجلس اکثریت طرفدار حبس و یا تبعید متهم بودند ولی سردار عبدالقدوس خان اعتماد الدوله رأی به کشتن آن بیگناه داد. نائب السلطنه سردار نصر الله خان چاقوی کوچک خودش را از جیب کشید و نشان داد و گفت که با این آلۀ کوچک می توان اشتری را ذبح نمود، همچنین دشمن خوردی می تواند پادشاه بزرگی را از بین ببرد. پس امیر حبیب الله خان امر کرد جوان متهم را در ثور 1291هجری در باغ ارگ بردند و وحشیانه سنگسار کردند
4-. یکی از جوانان ترکی بنام محمود مصاحبه ای با حکمتیار انجام داده بود که در آن مصاحبه چند جا از خواب های خویش صحبت نموده بود حکمتیار در آنجا گفته بود: خواب دیدم که روزی رهبری کشور را به دست گرفته و سپس با کشور همسایۀ ما ایران داخل جنگ شــده ام .
5 - عبدالرحمان خان در جای دیگری نوشته است: «به زیارت خواجۀ احرار رفته از روح پاکش استمداد جستم و به سبب نا امیدی و زحماتی که در ایام زندگی من قسمتم شده بود سخت گریستم. از بسیاری گریه خسته شده روی فرش آنجا به خواب رفتم. در خواب دیدم روح پاک ولی مذکور ظاهر گردیده به من فرمود به کابل برو، تو امیر خواهی بود و یکی از بیدق های مزار مرا گرفته در جلو لشکر خود برپا کن، همیشه فتح و ظفر با تو خواهد بود. بیدق مذکور اکنون در تصرف من است و لشکرم هرگز شکست نخورده است».
6 - ملا عمر هم برای آنکه از دیگران پس نماند خوابی دیده بود : ظهری بعد از ادای نماز پیشن در خواب عمیق فرورفتم در خواب دیدم که پیامبر اسلام می آید و برای من میگوید: برخیز و از من می خواهد تا کشور را نظم و سامان ببخشم وامنیت را برقرار سازم ،
7 –مرحوم داکتر نجیب الله در اواخر حکومتش گفت : خوابی دیدم که یکی از بزرگان دین خطاب به من گفت: تعمیر روضه شریف درز برداشته آنرا ترمیم کُن ! بعد کسی را مامور میسازد تا از بام روضه مبارک دیدن کند که ایا چنین است ؟ نتیجه همان چیزی بود که درخواب آمده بود ، بعد مقداری پول تخصیص داد وآن عارضه را برطرف ساخت ،
8 – حالا از گلبدین بخوانید : «... به همین ترتیب شب دیگری استخاره کردم که اگر ما مبارزهٴ مسلحانه را آغاز کنیم مشکل اسلحه و مهمات، جبهات ما در کوهستان ها چگونه و از چه طریقی حل خواهد شد. شب در خواب دیدم که با تعدادی از برادران مسلح در گردنه کوه سرسبزی حرکت می‌کنیم درحالیکه همه جا پر از درخت های میوه‌دار است چشمم به درخت‌های سنجد می‌افتد که میوه نیم‌خام است و بخود می‌اندیشم که در اینجا مشکل ما از ناحیه مواد غذایی حل است میتوانیم مقداری زیادی از این میوه‌ها را ذخیره کنیم. مشکل سلاح ما نیز حل شده برادران همه مسلح اند، در همین حالتی از خواب بیدار شدم.
.. پس از این کاملا مطمئن بودم که انشاءالله همه مشکلات ما را خداوند کریم حل خواهد کرد مشکل سلاح و مشکلات مالی مجاهدین ما در سنگرها حل خواهد شد. چنانچه در خواب دیده بودم در واقع نیز چنان شد.»
10 - امیر عبدالرحمن میگوید درزمان درس وتعلیم هرچه استادم میکوشید هیچ در ذهنم نمی نشست هرچه کوشیدم نتوانستم خواندن ونوشتن را بیا موزم اما برعکس به سوارکاری وشمشیرعلاقه داشتم ، در بلخ بودم که روزی از همسرم نامه محرمی بمن رسید چون نمیتوانستم بخوانم خیلی متاثر شدم نماز خواندم ونزد خداوند خیلی گریه وزاری کردم تا مرا ازین مشکل برهاند ، در ین اثنا بخواب رفتم
: دیدم شخصی قدسی مآب ظاهر شد قامتش میانه وچشم هایش مثل بادام ابروهای کشیده محاسن انبوه صورتش بیضوی انگشت های دستش باریک ودراز عمامه نخودی به سر شال محرماتی به کمر عصای بلندی که سرش آهن داشت در دست با این هیئت دیدم بالای سرمن ایستاده با کمال ملایمت میگوید: عبدالرحمن برخیز بنویس ! من سرا سیمه بیدارشدم چون کسی را ندیدم دوباره درخواب رفتم ، همان هیکل مجددا به نظرم آمده گفت: من میگویم بنویس وتو می خوابی ؟ من مردد شده باز بیدارشدم چون کسی را ندیدم مجددا خوابیدم ، دفعه سوم آن شخص ظاهرشدخه با حالت تغیر گفت: اگر دوباره خوابیدی سینه ترا با عصای خود می شگافم! ازین تهدید خائف بیدارشدم دیگر نخوابیدم غلام بچه هارا فریاد کردم قلم وکاغذ برای من اوردندشروع به نوشتن کردم به فضل و مرحمت خداوند تا طلوع آفتاب دیگر از نوشتن وخواندن مشکلی نداشتم !
( گیلگمش )

>>>   Ali Faiq heeft 2 nieuwe foto's toegevoegd — met Ahmad Zahirdin Azhar.
#عبدالله اگر تا ديروز از حضور فزيكي #احمد_شاه_مسعود استفاده ميكرد، حالا از قبر وي استفاده هاي سياسي ميكند. به اين #سالوس_قرن بگويد كه دست از #عوام_فريبي
بردارد...
اگر وي واقعا اخلاصمند احمد شاه مسعود ميبود، تا اكنون برايش يك دانشگاه معياري ميساخت.

>>>   Faiq
چرا #عبدالله_عبدالله رول بلدوزر و ياماشين آب پاش را بازي دارد؟

شما همه درجريان هستيد كه تاريخي ترين شتاب ها، كلان ترين حادثه ها و با ارزش ترين جنبش ها را عبدالله نقش بر آب نموده است و من چند مثال بارز آن را بريتان دسته بندي ميكنم:

كتمان شهادت احمد شاه مسعود(رح) تا امروز، تغير بيرق، سرود، ساختار نظام ، بنك نوت ووو، ميانجي گري درقسمت شهادت داود داود، امتياز گيري از كرزي بخاطر شهادت مولانا سيد خيلي، آب پاشيدن بالاي خيزش ها مردمي در هنگام شهادت استاد رباني، تسليم نمودن آراي چند ميلوني مردم در انتخابات سال هاي 2004, 2009 و 2014 ميلادي براي حامد كرزي و اشرف غني احمدزي، برچيدن خيمه هاي جنبش ضد تقلب ( كه من آن زمان مخالفت شديد كردم، ولي بعضي از رفقا مخملين ما اين كار را انجام دادند)، خاموش ساختن مسئله شهادت سالم ايزديار و همكاري براي شبخون زدن و برچيدن خيمه #رستاخيز_تغيير را ميتوان از بارزترين نمونه هاي فريبكارانه اين آدم نمك دان شكن تلقي كرد.

سروران گرامي و جوانان شالوده شكن! #عبدالله_عبدالله صادقانه دراثر يك تصادمات تاريخي و يا به عبارت دقيق تر، وي به اثر يك اصطکاکات ايكولوجيكي بوجود آمده است. چون وي را از هر طرف كه بخوانيش باز هم عبدالله عبدالله است. ايشان براي هيچ كمالي خلق نشده است و هيچ آدم با برنامه و كار فهمي هم نيست. وي فقط بلدوزر(bulldozer) است كه توسط آن جاده هاي استبداد، تقلب، بي امنيتي و تداوم نظام هاي قبيلوي را هموار ميسازند!

شما هرگزاستعمار داخلي را متلاشي ساخته نميتوانيد، مگراينكه ديواري (موانع) را از بين ببريد كه استعمار در پشت آن پنهان شده است

>>>   با عرض سلام !

اگر خدا خواسته باشد یکبار دیگر جوان شوم هرگز از تیم اصلاحات و همگرایی تحت رهبری آقای داکتر عبدالله نیز حمایت نخواهم کرد گرچه در انتخابات گذشته از تیم داکتر عبدالله پشتیبانی کرده بودم که تا هنوز شرمنده ام، می‌کوشم دیگر اشتباه نکنم اما امکان ندارد بی‌نقص باشم بناً راحت‌تر خواهم بود سرشارتر خواهم بود از آن‌چه حالا هستم در واقع، بعد از این چیزهای کوچک را جدی‌تر می‌گیرم کمتر مصئون خواهم زیست بیشتر ریسک‌ می‌کنم دیگر به سفر های کمپاین نمی‌روم تنها غروب‌های نامردان را تماشا می‌کنم از کوه‌ غرور هرگز صعود نخواهم کرد در رودخانه‌های حوادث بیشتر شنا خواهم کرد جاهایی را خواهم دید که تا هنوز در آن‌ها نبوده‌ام با مطالعه و دقت بیشتر.

>>>   Ahmad Qasani
شناخت من!
رهبران حوزه مقاومت و بسیاری از هواداران شان از دنیای واقعی سیاست، فاصله زیاد دارند.
با تاسف این بزرگواران تنها در دنیای مجازی و در مدح بزرگان شان و در ذم مخالفان شان پیشتاز هستند.

>>>   جناب اشرف غنی مصطفی مستور یکی از نزدیکان رئیس اجرائیه را از معینیت وزارت مالیه یرطرف ساخت دلیل این کار اینست که نباید کسانی چون مصطفی مستور از مصارف کُد مستوره وزارت مالیه توسط رئیس جمهور ومشاور امنیت ملی آگاهی داشته باشد
دوم اینکه با این کارها عبدالله را مجبور سازد تا این ریاست اجرائیه یا انگشت ششم را ترک کند و مانند احمد ضیا مسعود دوستم ودیگران بدنبال کارش برود چون ضرورتی به آن نیست چنانچه حکمتیار صاحب هم بمجرد ورود بکابل از ع خواست استعفا کند ، به همین سلسله روز جمعه که عبدالله می خواست در فاتحه کاکای غنی شرکت کند محافظین غ از رئیس اجرائیه خواستند تا از موتر ش پائین وپیاده به محل برود اما ع اینرا نپذیرفته و قهرا دوباره به سپیدار برگشت
ر

>>>   میگویند عبدالله گفته است درخواب دیدم که آغای تایمنی تاجی کاغذی رابرسرم گذاشته لحظه بعد باد آنرا از سرم پراند وبرد ، حضرت صاحب خوابش را تعبیرکرده وگفته است اشرف غنی چند روز بعد کاری میکند که تو مجبور شوی واستعفا کنی وبه خانه استراحت نمائی !

>>>   گذشت و مدارای یک انسان با شخصیت که به مصلحت ملت و میهن می اندیشد نباید به تنبلی خوشگذارانی و بزدلی ... تعبیر شود.
غازی کابل

>>>   مه یک گپ ره خوب درک کردیم که هر شخص که به قدرت میرسد خیانت میکنند واگر خیانت هم نکند از بین میرود حالا هر کس که باشد . پس تا اینکه از دیگران اینقدر شکایت کنیم خوب است که هر شخص از خود از فامیل و دوستان خود اصلاح را شروع کنیم.خداوند(ج)همه ماره هدایت
فرماید بگوید امین
"قادری"

>>>   مردمی که به عبدالله رای داده بودند، همین روزا در دم توپ و تانک ستون اول و پنجم ارگ در حال نابودی اند. از بدخشان گرفته تا هرات و غور. ولی عبدالله جان ایزو به آرامگاه ظاهر شاه زنجو رفته اکلیل گل گذاشته است. ....باد.
نسل کشی اوزبیک ها، هزاره ها و تاجیک ها را بس کنید.

>>>   گفتند ريس جمهور از قوم ديگرى باشد ، امنيت خراب تر ميشود. مصلحت شود تا امنيت تأمين شود. ....به كسانيكه چنين مى پنداشتند، با چنين تفكر مزدور منشانه معامله كردند، قدرت را در دست برادران طالب تحويل دادند تا امروز همه يكجا به قتل عام مردم ما بپردازند.
بدانيد و اگاه باشيد جز خود شما كسى نمى تواند حافظ امنيت جان، مال و ناموس تان باشد. هر كسى كه در ميان شما چنين تفكرى را ميخواهد رشد دهد دشمن است ، مزدور است، خايين است!

>>>   Bakhshi Zafari
از دیشب تا بعد از ظهر ام روز ریس اجراییه وقت کافی داشت تا جلو فاجعه را گرفته به غور و فاریاب نیرو بفرستد.

اما او طبق معمول در حالی ستایل زده به مرقد یک مفسد به نام ظاهر خان رفت که مردم بی گناه را جنایتکاران طالب به رگبار می بستند.

نمی دانم که این مردم دیگر انتظار چه اند؟
مردم شما را چه شده است؟
امروز فاریابی و غوری فردا نوبت شماست!

>>>   برادران عزیزچه کنم چاره چه است دلم به ترقیدن رسیده اگر کمی خوش گزرانی هم نکنم به صد مرض گرفتار خواهم شد و مرا اندیوالان ام زنده نخواهد ماند
بااحترام ......

>>>   Amirzada heeft 5 nieuwe foto's toegevoegd.
عبدالله نگران برهم خوردن خوشگذرانی خود است

دکتر عبدالله در جهنم بی سابقه افغانستان که از پایتخت گرفته تا دور افتاده ترین نقاط کشور نسل کشی، ویرانی و تباهی در جریان است برای خود مناطق امن برای خوشگذرانی و سرگرمی پیدا می کند. یک روز مصروف اسپ سواری و قایق رانی در بامیان است. روز دیگر در شکار حیوانات بیگناه در پنجشیر وقت خود را خوش می گذراند و روز بعدی سرگرم میله پغمان است. روز متباقی را صرف گل گذاری بر سر قبر شاه عیاش و بی مسوولیت نظیر خودش می کند که چهار دهه را وقف .....بازی، .....نوشی، چرس و یا شکار حیوانات و میله ها از پغمان تا دره کیان می کرد و یک کشور فقیر و بیسواد را به میراث گذاشت.
عبدالله سنگدل، عیاش و بی مسئولیت نه از خدا می ترسد و نه از مردم شرم و حیا دارد.
آیا زمان برهم خوردن جهنم جاری در کشور و‌پایان دوران عیاشی عبدالله بی مسئولیت و فاشیزم حاکم در ارگ کابل فرا نرسیده است؟

>>>   زنها که از بچه اوردن ماندند نرس قابله میشوند!!!
برای عبدالله خان مهم انست که دریشی های لکس خودرا به مردم رخ بزند این مامول با افتتاح سرک هم براورده میشود ویا به حریف ها رخ بزند که هنوز زنده است!!! میگویند به بی ننگ اگر درخت سبز کند میگوید خوب است تا به سایه ای درخت بنشیند
زیدالله بیگ

>>>   . مردم افغانستان در خون غرق هستند عبدالله عبدالله بخاطر غم شر یکی درآبهائ بندامیر شنامیکند

>>>   دیگر کار ها را کرده نمی تواند غیر از اشتراک درمحافل ها

>>>   ما از سیاست های دکتر صاحب عبدالله پشتیبانی میکنیم ودر راستای نام گذاری جاده های شهر کابل موفقیت های مزید شانرا خواهانیم.


مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است



پربیننده ترین اخبار 48 ساعت گذشته
کليه حقوق محفوظ ميباشد.
نقل مطالب با ذکر منبع (شبکه اطلاع رسانی افغانستان) بلامانع است