در افغانستان افراط در همه چیز است
 
تاریخ انتشار:   ۱۱:۱۶    ۱۳۹۶/۵/۱۵ کد خبر: 136789 منبع: پرینت

طوریکه می دانید چپی های افغانستان چند قدم از مارکس و لنین جلوتر برداشته بودند. اگر مارکسیزم شعار ضد امپریالیزم و فیودالیزم سر می داد مارکسیست ها و چپی های افغانستان همسایه خود را که مالک ده جریب زمین بود نیز زیر نام فیودال پنج جریب زمین او را بنام اصلاحات اراضی بدیگران توزیع می کردند که در تاریخ جدید کشور ما بنام پنج جریبی ها شهرت آن هنوزهم باقی مانده است.

مارکسیست های جهان اگر بیرق شان سرخ بود چپی های کشور ما پالان خر و دروازه دوکان و خانه خود را نیز سرخ رنگ می دادند و اگر دموکراسی در جهان بمعنی آزادی بیان و عقیده تعبیر می گردید و می گردد دموکرات های کشور ما تهمت و افترا و توهین به عقاید دیگران و عقاید دینی مسلمانان را زیر نام آزادی بیان تعبیر کرده و مورد استفاده خود قرار داده و می دهند.

امامان مذاهب اسلامی اگر حجاب برای زنان را واجب می دانند و می دانستند متاسفانه طالبان کشور ما شنیدن صدای کفش پای زنان را نیز حرام قطعی اعلان کردند و اگر در اسلام مسلمانان را به وحدت و اتحاد فرا خوانده و قرآن کریم فرموده ( واعتصموا بحبل الله جمیعا ولا تفرقوا ) بعضی از سنی ها و شیعه های کشور ما خواستند خطوط مذاهب را نیز درهم شکسته و اعلان ظاهرا وحدت همه جانبه کرده که در ظاهر کار خوبی بنظر می رسد ولی در عمل چنین کاری آیا امکانش چقدر موجود خواهد بود؟ درحالیکه تا حالا طوری دیده می شود هیچ شیعه سنی نشده و هیچ سنی هم شیعه و برداشت های فقهی هریک از فرق مذکور طوریکه در تاریخ اسلام موجود بوده بهمان شکل خود ادامه دارد و همینکه به بزرگان مذاهب یگدیگر و بخصوص به اصحاب بزرگوار پیامبر بزرگ اسلام و ازواج مطهرات شان اهانتی صورت نگیرد قدم بزرگی در راه وحدت مسلمانان برداشته شده و می شود. زیرا ما توقع آن را نداریم که برداشت های فقهی مذاهب همه برداشته شود. حالا وحدت به تمام معنی پیکش همه همینکه با یگدیگر جنگ نداشته باشیم و جنگ مذ هبی مثلیکه در کشورهای دور و نزدیک ما ادامه دارد براه نیندازیم بزرگترین خدمت را به امت محمد ص کرده ایم.

تا حالا شعار وحدت و هفته بنام وحدت کدام دست آورد مخصوص همراه خود نداشته است و نتوانسته کوچکترین خواسته امت اسلام که عبادت آزادانه و داشتن مساجد مستقل برای هر فرقه مذهبی بوده را مساعد سازد. پس از حقایق چشم پوشی نکنیم و به قضیه مذهب منفعلانه برخورد نکنیم و همینکه با یگدیگر خوشبینی و حسن نظر داشته باشیم کافی است و همینکه کشور ما مثل سوریه و عراق محل جنگ مذهبی نگردد و خدا نا خواسته جنگ مذهبی در آن براه نیفتد کمال خدمت را بمردم افغانستان انجام داده ایم خداوند (ج) همه کسانیکه بدنبال وحدت واقعی می گردند توفیق عنایت کند.

والسلام
سید محمد خیرخواه


این خبر را به اشتراک بگذارید
تگ ها:
افراط
افغانستان
نظرات بینندگان:

>>>   ‎عیار شعمریز‎ aan Ayendagan
1. منطقه یی "کوته سنگی" که بنام یکی زنان شاعر بنام (بی بی سنگی) که از کابل بود، او اولین زن سیاستمدار است که توسط عبدالرحمن خان در اتاق یا کوته "سنگی" محبوس شد، منطقه ی مذکور حالا بنام "میرویس میدان" مسما گردیده است . 2. تغییر نام منطقه ی "ده بوری" به "جمال مینه". 3. تغییر نام منطقه ی "شاه شهید و سیاه سنگ" به "سیدنورمحمدشاه مینه". 4. تغیر نام منطقه ی "ده افشار" به "سپین کلی". 5. تغییر نام منطقه ی قلعه ی جرنیل به "خوشحال مینه". 6. تغییر نام قسمت های از کابل قدیم را که بنام "کوجه ی بازار ارگ، خیابان، پل خشتی، کوچی علی رضاخان، و شوربازار" یاد میشده به بنام "جاده نادرپشتون". 7. نامگزاری منطقه یی بنام "وزیرمحمد اکبرخان". 8. نامگزاری منطقه یی بنام “نادرشاه مینه". 9. نامگزای منقطه یی بنام "غازی امان الله خان". 10. نامگزاری منقطه یی بنام "احمدشاه بابا مینه". 11. تغیر نام میدان هوای کابل بنام میدان هوایی کرزی نامگزاری بعضی از مکاتب و شفاخانه ها (بیمارستانها) در شهر کابل بنامهای: 1. لیسه خوشحال خان 2. لیسه ملالی 3. لیسه زرغونه 4 زایشگاه ملالی 5. لیسه رحمن بابا 6. لیسه نازو انا 7. لیسه حبیبیه 8. لیسه نادریه 9. لیسه وزیر فتح خان 10. شفاخانه بنام ملالی زیژنتون 11. شفاخانه بنام وزیرمحمد اکبرخان.....؟! ونام صد ها خیابان و راه و مکتب و مدرسه که بنام قهرمان های واهی در تمام ولایات کشور نامگذاری شده. در سالهای که گذشت یک تعداد اقوام کابل را ویران کردن اکنون تعدادی آمده و کابل را به نام لسان قوم و نام تبار خود نامگذاری داره میکنند. آیا جواب میهمان نوازی کابل و کابلیان اصیل همین است ؟ میدانیم هر قوم انسان های خوب و بد دارد . میدانیم همه پشتونها و پشتو زبانها بد نیستند . اما یک تعداد اندک مانند یون امرخیل و .... میخواهند نام قوم عزیز پشتون را در نظر دیگر اقوام بد کنند .

>>>   امرالله صالح :
----------------
ولسوالی موسهی در یک قدمی کابل زمانی پایگاه اش بود. حالا توان رفتن به فاتحه و نماز را به آنجا ندارد و هی صدا میزند که من شمال را آرام میکنم. توان رفتن وقدم زدن در چهار آسیاب را که زمانی مستحکم ترین پایگاهش بود و موسوم به راکت سرای شده بود ندارد چه رسد به تعین سرنوشت نظام و کشور. بخاطر گریز از انتخابات و مانع شدن بر ایجاد حکومت مردمی نزدیک به سی سال به طرح ها و دسیسه های استخباراتی بیگانه پناه برد حالا از سلامت نظام سخن میگوید. به بیگانه ها صدا میزند که راه مداخله بیگانه را بگیرید. عجب . هنوز حاضر نیست بگوید قبل از "ظهور" در لغمان در کجا بود و چه میکرد. حالا هم حاضر به انجام مصاحبه اختصاصی نیست زیرا میداند که برای دو تا سوال پاسخ ندارد و آن اینکه در کجا بود و چه میکرد و مصارف اش را کی میداد و اینکه حالا چه میکند و مصارف اش را کیها میدهند. اگر گروه این شخص کدام فابریکه تولیدی یا منابع معلوم عایداتی دارد چرا آنرا به معرفی نمیگیرند. گاهی وقت که متوجه میشوم من او از یک وطن استیم و درین وطن چنین چشم ها و کله هایی نیز زیست دارند سر و رویم را عرق تعجب و نارضایتی می پوشاند. خدا یا به تو پناه می بریم .. آمین.


مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است



پربیننده ترین اخبار 48 ساعت گذشته
کليه حقوق محفوظ ميباشد.
نقل مطالب با ذکر منبع (شبکه اطلاع رسانی افغانستان) بلامانع است