طرح وفاق ملی امروز دوشنبه 16 اسد 96 در کابل طی مراسمی با احزاب، شوراها، شخصیت های ملی و سیاسی درمیان گذاشته شد.

به گزارش شبکه اطلاع رسانی افغانستان (afghanpaper)، احمد ولی مسعود، رییس بنیاد احمد شاه مسعود در مراسم اعلام طرح وفاق ملی ضمن اظهار نگرانی از حلول ارواح دیکتاتوری در کشور گفت: سرکوب معترضین عدالتخواه، کمبود عقلانیت سیاسی، لجاجت دولتمردان و پیشبرد آجنداهای شخصی، انحصار قدرت و ثروت، به حاشیه کشاندن ظرفیت ها، خویش خوری و باند بازی، بازی با کارت های داعش وطالب و سرنوشت میلیون ها انسان و ده ها مورد دیگر در نبود یک دولت ملی باقاعده صورت می گیرد و بیانگر این است که حکومت قطعا برنامه ای برای مهار این بازی های ویرانگر ندارد.

مسعود می گوید: در گفتمان آجندای ملی هشدار داده بودیم که حکومت رو به فروپاشی می رود و ضرورت تاریخی تغییر برای تغییر اوضاع حتمی است. بعد از این موضع گیری، جنبش های عدالتخواهی، ایتلاف ها، شوراها، شخصیت های مدنی و سیاسی و حتی زمزمه های درون حکومتی همه یکصدا فریاد تغییر و اصلاح را سر دادند.

رییس بنیاد احمد شاه مسعود، خطاب به تمام نیروهای سیاسی و غیر سیاسی کشور بیان کرد: کسانیکه نگران سلامت کشور، نظام و آینده مردم هستند بدانند که حفظ پراکندگی موجود، سبب تداوم حالت می شود. متاسفانه که از طرف حکومت تحولی صورت نمی گیرد و این حکومت در سه سال نتوانست حتی سند مشروعیت خود را عملی کند و در دو سال باقیمانده نیز مطمینا که هیچکاری بجز فرافکنی و تعویض مهره ها نمی تواند بکند.

وی افزود: تمام شخصیت های سیاسی و شوراها و احزاب و کسانیکه نگران وضعیت کشور هستند بیایید و در چهارچوب وفاق ملی اصلاح و تغییر را عبرتی بسازیم که در افغانستان هیچگاه کسی جرات نکند بنام قوم، دیکتاتوری ایجاد کند و بخواهد هوس شخصی خود را حاکم بسازد. این وفاق درصورتی ممکن است که همه دست بدست هم بدهیم .

مسعود گفت: فراخوان آجندای ملی برای وفاق ملی را برای ارایه طرح ها و نظریات جدید به تمام نیروهای سیاسی کشور پیشنهاد می دهم. وفاق ملی با یک تعریف روشن، برای همسویی و انسجام ظرفیت ها با رویکرد ملی و راهبرد اعتدالی است که همه نقشه راه را برای برون رفت از بحران ترسیم کنند.

رییس بنیاد احمد شاه مسعود، نیروهایی که متعهد به ثبات کشور هستند و می توانند مشترکات ملی ایجاد کنند را به پیوستن به وفاق ملی دعوت می کند و می گوید: از مجرای وفاق ملی و حل استراتژیک بحران کشور می توان به یک دولت مشروع و قانونمند برسیم. اگر به توافق برسیم می توانیم انتظار یک انتخابات شفاف، عادلانه و قابل قبول برای همه مردم کشور را داشته باشیم.

وی بیان کرد: اولین قدم برای وفاق ملی این است که از کار پوپولیستی و عوام فریبی پرهیز کنیم و با یک زبان تخنیکی بر سر مسایل به توافق برسیم و تهداب یک وفاق ملی دقیق را بگذاریم.

مسعود، درخصوص نبود وحدت و همبستگی در حکومت وحدت ملی اظهار کرد: مساله وحدت و همسویی حتی در حکومت وحدت ملی نیز بیان شده است اما رهبران این حکومت حتی نتوانستند بین خودشان یک وحدت داخلی داشته باشند، این یعنی که اینها بی برنامه هستند یا لجاجت می کنند و یا آجندای شخصی دارند.

رییس بنیاد احمد شاه مسعود بیان کرد: آجندای ملی با تمام تنوع های فکری، فرهنگی و قومی موجود در کشور در جایگاهی است که می تواند نقش برجسته را برای همراهی وفاق ملی بازی کند تا با یک هویت جمعی از موضع قدرت مسایل کشور را حل کنیم نه از موضع فرافکنی، تعویض مهره ها، کمیسیون سازی یا گدایی کردن.

وی، با اشاره به اتهام های بی برنامگی گروه ها و احزاب مختلف از جانب حکومت، خطاب به حکومت افزود: قبل از اینکه حکومت وحدت ملی تشکیل شود که تشکیل هم نشد، طرح وحدت ملی بگونه مدون موجود به خود شما نیز ارایه شد که آن را عملی نکردید و بنام حکومت وحدت ملی هرکدام نفاق ملی را دامن زدید اما بار دیگر این طرح را به شما هم پیشنهاد می دهیم.

کد (26)

>>>   مسائل قومی در رگهای همه سران احزاب سیاسی جریان داشته وهیچکسی نمی تواند ادعا کند که من متعلق به تمام اقوام هستم، اگرادعاهم کند مردم ازاو نپذیرفته وبه گفته اواعتماد نمیکند، پس ادعای فراقومی یک شعاراست، وبین شعار وعمل فاصله اش از زمین تاآسمان است، هیچکس تا بحال درمقام عمل فراقومی عمل نکرده است، بلکه محصور درقوم خاص خود عمل کرده است، باید یک شورای نظارتی ویا استصوابی بانظارت سازمان ملل تشکیل شود وتوافقنامه بن بصورت دقیق عملی شود، تا از تکروی وقومگرایی پرهیز وهرقومی به حق خودرسیده وجلو زیاده خواهی ودیکتاتوری گرفته شود، البته باضمانت اجرائی سازمان ملل.
جوان

>>>   پشتونها هیچگاهی از تمامیت خواهی خود دست نمیکشند۰
خلقی، گلبدینی، طالب، تکنوکرات، اوغان ملیتی، لنگی دار، نکتاهی دار، تعلیم یافته، بیسواد، نابغه شرق، متپکیرغرب، یا خرکار ویا هرچه باشند همه و همه متحدانه در جهت تمامیت خواهی ایشان کار میکنند۰
بر تمام غیر پشتون های کشور لازم است که تمام تفاوت های دیگر را با حوصله مندی کنار بگذارند و علیه این فاشیست ها باهم متحد شوند۰
پشتونها نام تمام اقوام دیگر را حذف میکنند و همه را بزور اوغان یا افغان نامگذاری میکنند و این یکسان سازی جبری را وحدت ملی نام گذاشته اند، در حالیکه در بین خودشان از یک قوم حتی یوسفزی را امرخیل یا احمدزی ویا پوپلزی را نیازی وغیره گفته نمیتوانی۰ ما نمیخواهیم این وحدت ملی یکطرفه و جبری را۰
پشتون از سره تا خشره، از متپکر تا خرکار، از تکنوکرات تا طالب، یا داعش، یا گلبدینی، یا خلقی، اوغان ملیتی، وغیره وغیره هیچکدام به احترم ارزش های متقابل، برادری و براری، و به اصل مشراکت مسالمت آمیز و احترام متقابل باور ندارند۰ فقط و فقط زور و زر را میداند، و تقلب و خیانت را میدانند، و تمامیت خواهی را۰
هزاره ها، تاجیک ها، ازبیک ها، ترکمن ها، بلوچ ها، پشه ئی ها، و غیره غیر پشتون ها باید بدانند که درین معادله تمامیت خواهی پشتونها هر کدام آنها جدا جدا بازنده هستند۰ این یک نکته حیاتی است که تمام قوم های غیر پشتون باید خصومت های مختلف گذشته بین هم را کنار بگذارند و باید سخت باهم متحد شوند تا بتوانند برضد تمامیت خواهی پشتون ها متحدانه برعلیه آنها ایستادگی کنند۰ در غیر آن یکی یکی سر به نیست میشوند، هویت قومی آنها نابود میشود، و همه را یکه یکه برده میسازند۰

>>>   طالبان 140 نفر از خواهران و برادران هزاره و شیعه ما را در استان سرپل گروگان گرفته اند. آقای حکمتیار و خانم کروخیل، طالبان خوب کجا هستند!؟ در پشتونیزم زن و مرد، کفر و مسلمان نداریم. از صف مرگ بیرون شوید!! و در برابر قبیله گرایی ایستاد شویم.. و دیگر نظام قومی و ریاستی نمی خواهیم!!
#احمد_شاه_فرید

>>>   عطا صفوی
فقر فرهنگی - تاربخی ، زهر تعصب را افزایش میدهد.
----------------------------------------------------
بصراحت میتوانم بگویم : اگرهموطنان پشتون ( افغان ) ما ؛ امام ابوحنیفه ، فردوسی ، ابن سینا ، مولانا ؛ جامی ، حافظ ، عطار ، سعدی ، رابعه بلخی ، خیام.....وووورا میداشتند ، من متیقن هستم وحتی به این باور کامل دارم که هرگز تااین اندازه متعصب وپرخاشگر علیه تاریخ ، هویت وفرهنگ دیگران کمر بسته نمیکردند ولی از آنجاییکه بدبختانه ویا شوربختانه بامشکل فقر فرهنگی ودرمجوع مشکل هویتی تاریخی پنجه نرم میکنند وخودرا از این بابت درمحاصره محرومیت تاریخی میبینند ، نگزیر مجبور شدند درپی شخصیت سازی های جعلی وتقلبی از بابا ها ، غازی ها ، ملالی ها ؛ ملاله ها گرفته تا متفکرین ؛ نابغه ها وکتاب خیالی زیرنام « پته خزانه » برآیند وسالهاست توسط حکام زمان باهمکاری مداحان و مزدبگیران درباری به این عمل زشت دست بزنند وحتی سعی بخرچ دادند و میدهند که این جعل تاریخ را برای دیگران تحمیل نمایند ؛ دقیقا این بیانگر همان رنج واذیت فقر فرهنگی تلخ تاریخی است که زهر تعصب ، کینه و حتی عداوت اوج میگیرد و زهری که تجمع کند ناگزیرا باید خارج گردد ، که درحقیقت این خود زمینه اوج تاخت وتاز را مهیا میکند.

>>>   بسمه تعالی
پیام روشن من به افرادی از این دست این است:
تاریخ، شعر، ادبیات وهمه ی آثار و اسناد مکتوب و منقوش ما گواهی می دهند که صاحبان اصلی و قدیمی این سرزمین کدام مردم اند. با وجود همه ی اسناد مالکیت که از نیاکان ما باقی مانده است و در اختیار ما قرار دارند اعلام می کنم:
در خراسان بزرگ برای همه ی اقوام و مردمان فرصت و امکان بود و باش، کار، تحصیل و زندگی آبرومند وجود دارد. هیج کس و قومی را از دامان پر مهر و پرفرهنگ خراسان اخراج نمی کنیم، مجبور به مهاجرت نمی سازیم. مهمانان عزیز و نا عزیز خود را، گرامی می داریم و بر سفره ی این تمدن بزرگ سهیم می سازیم و بالاتر از آن بر صدر می نشانیم وشریک تلقی می کنیم. در فرهنگ ما مهمان را بر جایگاه ارجمند می نشانند و کلمه ی مهمان هم مرکب از مه و مان است و مه یعنی بزرگ. کمک شان می کنیم تا فرهنگ انسان دوستی، نوع پروری و مهربانی و مدارا را از مولانای بزرگ و سنایی و عطار(استادان و آموزگاران ما) یاد بگیرند. ما بنیاد گذاران حقوق بشر هستیم. "کوروش کبیر" در استوانه ی خود نوشته است که با همه ی اقوام، مردمان، زبان ها، وادیان و مذاهب با مروت و مدارا رفتار کنید و به انسان ها وحقوق شان احترام بگذارید. بر دروازه ی سازمان ملل شعر پدران من نوشته شده است:
بنی آدم اعضای یکدیگر اند
که در آفرینش زیک گوهر اند
چوعضوی به درد آورد روزگار
دیگر عضو ها را نماند قرار
توکز محنت دیگران بی غمی
نشاید که نامت نهند آدمی
لطیف پدرام

>>>   کشور بدبخت و بدنام که تابعیت اش مایه شرم و سر افگندگی در جهان است و مردم جهان به این سر زمین به چشم یک جنگل وحشی و خطرناک مینگرند . وقتی پایت را فقط چند قدم از افغانستان بیرون کنی و بگویی افغان هستی انوقت میدانی که چی بلای به سرت میاید .
این روز ها بجای تلاش برای پاک کردن این لکه بدنامی از جبین مردم افغانستان سفیران اش هم یک به یک مفسد ترین و بدنام ترین مهره های زنگ زده ازدوران فساد و رشوت مقرر میشوند و لکه سیاه تری بدنامی بر جبین افغان بودن اضافه میشود ...
ابن همه هویت بدنام که نامردانه و مظلومانه به پیشانی 30 میلیون نفر بیگناه زده شده است از باعث خیانت کثیف ترین سیاست مداران است که فقط برای خود مقام و عیش و عشرت میخواهند و مردم را در بی سرنوشتی و بیکاری و اوارگی مجبور به انجام هرگونه جنایت و خیانت و وحشی گری میکنند .

>>>   ظهیر آریایی
اكثريت مردم لغمان، لوگر، گرديز و بخش هاى ديگر پكتيا، و همچنان بخش هاى بزرگ از نيك انهار ( ننگرها) مانند سرخ رود، بخش هاى بزرگ فرآه و نيمروز و هيرمند تاجيك ها اند كه به دلايل مختلف از هويت اصلى خود مجبور به فاصله گيرى شده اند. اين عزيزان با جرّأت بايد به هويت خود برگردند ، همان هويت افتخار افرينى كه خداوند بر ان انها ارزانى نموده است. چرا و از چى هراس دارند؟!

>>>   بی برنامگی تاجیکها
==========
سالهاست که گفته میشود ما تاجیک ها باید بجای دل خوش کردن به این یا ان رهبر ازموده شده باید برنامه داشته باشیم .
باید خواستهای مدون وشماره بندی شده داشته باشیم.
بجای اینکه رهبران خود را ازمیان برنامه های مان برگزینیم ویک رهبر خوب را با برنامه های خود چک بکنیم در بدر دنبال یک رهبر یعنی یک فرصت طلب دیگر میگردیم .
هیچکس را حتی فعالان ونیمه فعالان جنبش های اعتراضی راگوش شنوایی نیست . همینطور دیوانه وار وپراگنده همانند مرغ های که سرشان را ناگهان بریده باشند بهر طرف بیجا وبجا ویلان وسرگردان هستیم.
* یک نفر شعار حقوق شهروندی برابر سر میدهد .
* یکی دیگر این را پدیده غربی میداند وخواستار تطبیق شریعت اسلامی است.
* یکی دیگر ازهویت وتاریخ وفرهنگ تاجیکان که در سرزمین ابایی اش انرا زیر پا کرده اند دم میزند .
* دیگری این راتعصب قومی میخواند و حتی عنوان کردن نام تاجیک را بالای خود ننگ میداند.
* دیگری درین خیال است که اگر حکومت اسلامی تطبیق شود مسئله قوم وزبان خود بخودحل خواهد شد.
* بعضی دیگر پی در پی عکس رهبران آزموده شده جهادی را در صفحه خود میگزارد ومیپرسد که اگر این شخص رهبر تان باشد چطور است؟
از شعار ها واز مطالبی راکه بعضی از فعالان جنبش مطرح میکنند نا امیدی دست میدهد . انسان به نتیجه میرسد که چون پشتونها برنامه دارند وهزاره ها نیمه برنامه دارند ، وضع شان بمراتب بهتر از تاجیکها است بنابرین حق با انها است.
در مدرسه ها ومکاتب این شاگردان اخر کلاس هستند که تنبیه میشوند وشلاق معلم همیشه سر وگوش انهارا نوازش میدهد .
تاجیکها هم چون برنامه ای ندارند همانند شاگرد نالایق اخر کلاس شلاق تاریخ است که بر فرق شان فرود امده است.

>>>   اگر تو و برادرت را چوكى وزارت و معاونيت بدهند در انصورت هم وفاق و هم وحدت ملى پا برجاست وهمه بسوى دموكراسى در حركت هستيم و دنيا گل و گلزار است در غير ان همه چيز خراب است.

>>>   خوب خودیدی

>>>   Raheel

اگر در مورد قتلهای هرات تا غور و سرپل بنویسیم، جز لعنت و جز نفرین به فاشیستهای ارگ و گرگیان برون از ارگ که نام شانرا رهبر و بزرگ سیاسی این مناطق گذاشته اند اما تماشاگر بیتفاوت و بیکاره اند، چیزی سزاوار گفتن نمی شود بر زبان راند.

اینهمه کشتار را نه جن میکند، نه پری؛ نه از اثر سونامی است و نه سیلاب؛ نه صاعقه است و نه توفان و خشم آسمانی. این جنایات توسط افرادی صورت می گیرد که نام دارند، نشان دارند، هویت دارند، به یک خانواده، به یک منطقۀ، به یک قوم و به یک ولایت منسوب اند. اینها پایگاه دارند، خانه دارند، محل زندگی دارند، محل تجمع دارند. اینها ارواح نیستند که از ناکجا بیایند، جنایت کنند و به ناکجا بروند.اینها وجود خارجی دارند. چرا دولت به دنبال اینها نمی رود و پیش از این که به راه بیفتند و جنایت بیافرینند، سرکوب شان نمی کند؟ آیا دنبال کردن و پیدا کردن اینها در محلات زیست و یا راههای رفت و آمد شان ناممکن است؟ چرا و با کدام منطق دولت در برابر اینهمه جنایت خاموش است و خود را به درماندگی زده است؟ مگر می شود باور کرد که دولت خود شریک جرم و جنایت نیست؟ اگر نیست چرا اقدام نمی کند؟ در کجا مثلا از کدام جنایت از قبیل آنچه در غور، هرات، و سرپل یا هزاران جای دیگر صورت گرفت، این دولت جلوگیری کرده است؟ آیا با چنین دولتی همکار بودن و برای سرنگونی اش کاری نکردن، خود شرکت در جرم نیست؛ خیانت نیست؟

وضعیت به گونه ییست که مردم در جهنم خشم فاشیزم قومی طالبی و فاشیزم قومی ارگی و افغان ملتی می سوزند، اما شماری سیاستمدار دولتی و غیر دولتی در کابل چنان لمیده اند و هر روز مصروف چکر و سفر و عیش و عشرت اند که گویی دنیا گل و گلزار باشد.

پس آیا می شود جز نفرین به اینها چیزی بر زبان راند؟

مردم گیچ و کرخت و افسون شده اند. مردم در چنگال جنایت و خیانت، فریب و دغا و غدر گرفتار اند.
مگر خدا خودش اینها را بیدار کند تا سرنوشت شان را خود به دست بگیرند؛ دست به دست هم بدهند، سیلاب شوند و بنیاد ظلم و دغا و وحشیگری و خیانت را برکنند! هیچ کس دیگری و هیچ نیروی دیگر بشری نیست که به درد و فریاد برسد. به قولی، به امید خدا نیز نباید نشست. شما چه می دانید که خدا به امید خود شما نشسته باشد تا کمر همت ببندید.

چرا در دفاع از خانه و زندگی تان کشته نشوید تا این که بیگناه و مظلوم و غیر مسلح به دست نامردان و بیغیرتان جنایتکار بیفتید و سلاخی شوید!

>>>   هرکاری که شود تنها مردم می توانند. از این رهبران فاسد درون و برون نظام نه خیریست و نه امیدی.

>>>   مردم فکر میکنند همه تاجک ها دزد هستند درحالیکه اینطور نیست تنها دزد های شمالی هستند که نام تاجکهارا بد ساخته اند

>>>   مو در بدنم ايستاده شد؛ هنوز هم بايد خاموش نشست؟
حسينى: طالبان و داعشيان ٤٦ دختر جوان را به عنوان برده جنسى با خود بردند.

#مسلم_شيرزاد

>>>   Ahmady
نفرين به اين قوم عاجوج و معجوج خردجال اوغانه كه با چه جانور هاي دزد و رياكار و غارتگر برابر شده ايم
او مردم برخيزيد و بپا شويد ورنه همه تان را طوري نابود كنند كه اب از اب تكان نخورد و در گردن خدا مياندازند

>>>   احمد شاه درانی نام کشور را تغیر نداده۰
نام اوغانستان چه وقت و از کجا پیدا شد؟

احمد خان ابدالی که یکی از کارمندان دربار نادر افشار بود پس از آنکه نادر افشار بقتل رسیده بود در سال ۱۷۴۷ میلادی (حدد ۲۷۰ سال قبل) در قندهار اعلان سلطنت نمود و خودش را امیر خراسان اعلام کرد۰
او یک دیوان اشعار (شعر های فارسی و پشتو احمد خان درانی)، و یک کتاب تاریخ بنام تاریخ احمد شاهی دارد که زیر نظر خودش در دربارش نوشته میشدند۰
درهیچ یکی از این آثار تاریخی نامی از افغانستان نرفته و همیشه خراسان ذکر شده۰

شهاب ترشیزی شاعردربار تیمورشاه درانی در مورد انتقال پایتخت از قندهار به کابل در تجلیل از این عمل شاه آورده:
کابل امروز به آئین کیان جشن گرفت ء که نهد تاج بسرشاه خراسان تیمور

نام کشور تا زمان امیر محمد افضل خان، پدر عبدالرحمن خان هم خراسان بود۰ امیر محمد افضل خان بنام خودش بحیث امیر خراسان سکه ضب زده بود، وآن سکه ها در موزیم ها موجود هستند۰
سپاه مشرق و مغرب بهم مفصل شد
امیر ملک خراسان محمد افضل شد

نام افغانستان در ابتدا توسط یک انگلیسی بنام Mountstuart Elphinstone و شاه شجاع در مورد این کشور گرفته میشد۰

واژه افغانستان بصورت رسمی نخستین بار در معاهده مثلث لاهور میان شاه شجاع، مکناتن و رنجیت سنگه، توسط انگلیسها بکار برده شد.
سپس این واژه در نخستین قانون اساسی بنا برخواست انگلیس توسط امان الله تأیید گردید.

تعیین حدود افغانستان امروزی در حدود ۱۳۰ سال قبل در زمان امیر عبدالرحمن خان در نتیجه یک سازش بین برتانیه کبیر و روس تزاری آنوقت صورت گرفت۰
هردو دولت بزرگ استعماری دنیا این کشور جدید التاسیس را در بخشی از خراسان کهن بکمک دست نشانده های خود ایجاد کردند چون در آن زمان به یک منطقه حايل بین قلمرو هایشان ضروت داشتند۰
افغانستان یا افغانلند یک نام جعلی است که توسط انگلیس به این کشور داده شده۰ اسم اصلی این دیار خراسان است۰

>>>   منطقه استراتژیک میرزاولنگ در سرپل سقوط کرد. ۲۰۰ فامیل توانستند فرار کنند و بقیه در چنگ طالبان گیر مانده اند.

طالبان به دلیل مقاومت دوام‌دار مردم علیه شان، عقده‌مند اند و معلوم نیست با مردم چه می‌کنند. تاکنون ده‌ها خانه را آتش زده و مانع فرار زنان و کودکان می‌شوند.
تمامی راه‌های ارتباطی با مردم قطع است، حتی تماس‌های تلفنی.

با سقوط میرزاولنگ طالبان بسادگی مرکز سرپل را تصرف می‌کنند. میرزاولنگ خط دفاعی مرکز سرپل بود. مسوولان ظالم و بی‌کفایت حالا تماشاگر فاجعه‌ی بزرگتر باشند.
پیام‌های تسلیت تان را آماده کنید.

>>>   این میراث خور دزد از برادر دزدش ثروت خیلی زیاد بدست آورده است. اینها بنام شرم و حیا چیزی را نمی شناسد. مرګ بر این دزدان شورای نظار و جمیعت و دیګران
صمد چاریکاری

>>>   بهروز جلال آبادی

فعلا سیاست را بر سیاسیون رها کنید و تمام توجه و انرژی تان را برای وحدت ، همدلی و انسجام تاجیکان مصرف کنید و بدانید که فقط و فقط از یک آدرس قوی قومی میتوانیم از این بدبختی نجات یابیم و پوز فاشیزم قبیله را به خاک بمالیم ،
برای این کار هر چی میتوانید تاجیکان خواب رفته را از خواب بیدار کنید و برایشان بگوید مالکان این وطن ما هستیم و اکثریت مطلق هم ما هستیم دیگر خاموشی در مقابل فاشیزم کافیست بعد از این امور کشور خود را بدست خود میگیریم

مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است