دخترک نازدانه میزراولنگ مواظب برادرت باش
 
تاریخ انتشار:   ۲۱:۴۱    ۱۳۹۶/۵/۲۰ کد خبر: 136984 منبع: پرینت

میزراولنگ:
به تاریخ بگو که این حکایت ها را در سرلوحه نوشته هایش بنگارد:
1 - بلبلان نوخاسته وطن درگلگشت آرزوها بدام صیاد افتاد و سرپل را شکستند تا این پرپرشده ها از دریای یاقوتی خون و خط قرمز قساوت نگذرند.

2 - دخترکی نازدانه که دست برادر کوچک را گرفته بود و برای نجات از قتلگاه محله به جاده ناپیدای نجات می برد گلوله نفرت و قساوت کمر برادرش را شکست.

3 -بنویس که دخترک برای گفتن ماجرای برادر دنبال مادر گمشده می گشت که یکباره تماشا کرد مادرش در بستر خون خوابیده و به دخترک می گوید دلبند مادر مواظب بردادرت باش.

4 - بازبنویس که دخترک باپای برهنه بروی خار مغیلان در کربلای اولنگ پدر را جستجو می کرد تا خبر مادر و برادر را به پدر باز گوید اما می دانی چه شد؟ دید سینه مردانه پدر سوراخ سوراخ و در آفتاب داغ صحرابه خواب رفته و چشمانش را به آسمان دوخته برای نجات زن و فرزند نگران است.

5 - بنویس فراموشت نشود که زنان و پیر مردان را به ریسمان ستم بستند و از سنگلاخ های سخت کوه بزیر انداختند و بدن های شان را پاره پاره کردند.

6 - باخط درشت بنویس که ساتور بدستان در سلاخی اولنگ حلقوم طفلان، زنان، پیرمردان و جوانان را یکسان بریدند و ذبح کردند.

7 - یادت نرودکه سراپرده حرم مردم تاراج شد، کودکان و مردان را در پیش چشم شان کشتند و زنان و دختران عفیف و باعزت ما را با خود به کنیزی و اسارت بردند.

8- بنویس که دخترک آرام آرام بخود آمد و دید که از اولنگ به کربلا آمده است و صفحه کربلا را در مدنیت قرن 21 تماشا می کند.

9- و باز بنویس که زمامداران از بابت این قصه های تکرار از مردم معذرت خواهی کردند.

هموطن شما از کابل


این خبر را به اشتراک بگذارید
تگ ها:
میزراولنگ
دخترک نازدانه
نظرات بینندگان:

>>>   ینرا هم بنویس که یکاولنگ بدتر از اولنگ بوده است

>>>   ازاین داستان به خدا من گریه گردم دشمنان مردم افغانستان چه قدر تحجر ونادان است ان هم در قرن بیست یک چنین فاجعه روخ می دهد قلم از نوشتارش شرم میکند
لعنت برزمامداران افغانستان

>>>   چرا ا ز جانی خیل با د نمی کنی ایا در جا نی خیل ادم زنده کی نمی کند .

>>>   هموطن کابلی این راهم خوب بود مینوشتی که سلاخی واسارت وتاراج مردم آن مردم بدست شمر های زمان درحالی صورت گرفت که فریاد این مردم برای استمداد و"هل من ناصر ینصرنی" ازارگ بلند شد وکسی به فریاد آنها نرسیده و اعتنا نکرده وگوش شنوایی پیدانشد، ارگ نشینان نه اینکه پاسخی به ستمداد آنها ندادند بلکه عبیدالله هایی است که اسب های شمر واعوان آن را افسار ولجام کرده وتن به رضایت چنین فاجعه ی ننگین دادند. بدون تردید ارگ نشینان درین فاجعه شریکند.
جویا

>>>   برادر هموطن! مطلبت غم آور و حانسوز بود که خدا میداند از خواندن آن، غم و اندوه تمام بدنم را فرا گرفته و اشکم را جاری ساخت.
بلی، جانی خیل و یکاولنگ هم اینگونه بود و جلادان بی رحم و حیوان صفتان قرن 21، درندگانی هستند که همواره جنایت می کنند و به جهت عطشی که به جنایت و خون ریزی دارند، به طفل و زن و پیره مرد و جوان رحم نمی کنند و لذا همه را از دم تیغ می گزرانند...
ضیایی

>>>   خوارج زمان بد تد تر از خوارج زمان حضرت علی (کرم الله) بود گرچه خوارج زمان علی هم شکم زن حامله پاره گرده تفاوتخوارج زمان ما آدم ها را می کشد کشتار های فجیع غیر انسانی را به می آورد.
خوارج زمان تحجر ونادان ونه فهم است این هم در قرن بیست ویک چه غوغا می کند

>>>   خوارج زمان حضرت علی (ع) شعور بالای داشت از خوارج زمان ما خوارج زمان حضرت علی(ع) فقط شکم زن حامله را پاره گرده بود دیگر بیشتر از این کار نگرده بود .
وای بر خوارج زمان ما نه شعوردارد نه عقل نه احساس بشر دوستی دارد.
اگر حضرت علی (ع) می بودی خوارج زمان مارا می دیدخواهد می گفت بدتراز خوارج زمان ما ست لعنت بر این ها نه عقل دارد نه شعور گرگ در لباس آدمیت است وبس


مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است



پربیننده ترین اخبار 48 ساعت گذشته
کليه حقوق محفوظ ميباشد.
نقل مطالب با ذکر منبع (شبکه اطلاع رسانی افغانستان) بلامانع است