خودستایی سیاسیون در نشست ها و کنفرانس ها
 
تاریخ انتشار:   ۱۰:۳۵    ۱۳۹۶/۵/۲۳ کد خبر: 137115 منبع: پرینت

روزی که رییس جمهور غنی در محفلی بخاطر بزرگداشت از جوانان دایر شده بود سخنرانی داشت کف زدن ها به حدی بود که مفهوم صحبت رییس جمهور زیر سوال رفته بود داکتر عبدالله نیز نخواست از این نشست بی بهره بماند.

شام همان روز، جوانان را با عجله خواسته بود و آنچه که در سینه داشت گفت. متاسفانه همه صحبت ها و کف زدن ها آیینه از واقعیت های کشور نبود. شاید بعضی بپرسند که واقع بینی یعنی چه به عقیده من واقع بینی در اینجا بسیار ساده است. یعنی پذیرفتن آنچه که هستیم و آنچه که در توان داریم.

بدبختانه سال ها است که این سخنرانی ها یا آگاهانه یا غیر آگاهانه بر اندیشه مردمان مظلوم ما حکم رانده ‌است، هر کس می داند که این صحبت ها با واقعیات جامعه ما ناسازگاری دارد ولی سیاسیون ما به نوعی فریبنده مجبور به بازی روز شده و ظواهر اندیشه‌ها به عنوان مکتب فکری در میان آنها رسوخ کرده است نه حقیقت ها.

سیاسیون ما اصرار غیر قابل وصفی در خوب و عالی و موفق و بر‌تر از همه چیز و همه کس در نشان دادن خود دارند. برای آنها بسیار سخت است ضعف‌ها، چالش‌ها، آسیب پذیری‌ها، نارسایی‌ها و نقصان‌های خود را متوجه شوند، بپذیرد و در پی راه حل آن برآیند از اینرو برای فهم واقعی سخن و عمل در این سرزمین شاید باید سخنان و اعمال آنها را حدودا بر نصف 20 یعنی 10 تقسیم باید کرد.

غیر از کشور ما اکثر سیاستمداران کشورهای دیگر ضعف‌های شخصی خود و دولت خود را می‌پذیرند ولی مسوولین ما کارهای خود را کهکشانی جلوه می‌دهند! چرا مسوولین ما در این حد غیر واقعی اند.

افرادی هستند در این کشور به نام داکتر و پروفیسور که باید به مدرک تحصیلی شان شک کرد ولی همه، آنها را داکتر متخصص و پروفیسور خطاب می کنند. هر مقام و منزلت از ریاست جمهور گرفته تا وزارت تا ولایت برای هر کس که پیشنهاد شود هیچ کس حاضر نیست بگوید که من صلاحیت و تجربە چنین کاری را ندارم کار من نجاری است، گیل کاری کرده نمی توانم. من مهندس ام نه داکتر طب.

طی دهه‌های اخیر بعضا دیده شده که فردی در هفت کار اجرایی بسیار متفاوت، مسوولیت داشته که با رشتە اصلی وی هیچ تطابقی نداشته است. مهندس وظیفه داکتری را، نظامی وظیفه ملکی را و ملکی وظیفه نظامی را انجام داده است. چرا ما چنینیم؟ می توان با 10 نکته ذیل جواب داد:

1. تعریف کوتاه مدت از زندگی نداریم
2. نازل بودن مقام فکر و اندیشه ما
3. ضعف علمی در کلیت جامعه حاکم
4. غلبه زرنگی‌های کوتاه مدت در وجود ما نیست
5. محدود بودن دامنە لذت و باورهای ما
6. ضعیف بودن اهداف جمعی در مفکوره ما
7. علاقه فراوان به دنیا و سرمایه
8. ضعف هنر گوش کردن به اندیشه های ناب
9. جامعه ضعیف اخلاقی در ماحول ما
10. ضعف اساسی در انتقاد و خودانتقادی

احمد سعیدی


این خبر را به اشتراک بگذارید
تگ ها:
عبدالله
اشرف غنی
نظرات بینندگان:

>>>   "خودستایی سیاسیون"از روی مجبوریت است، چون جزء خود شان هیچ ....پیدا نمیشود که انها را ستایش کنند.!!!!!!!

>>>   ازنظر روانشناسی خودستایی ناشی از ضعف وکمبود شخصیت افراد می باشد.
جاغوری


مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است



پربیننده ترین اخبار 48 ساعت گذشته
کليه حقوق محفوظ ميباشد.
نقل مطالب با ذکر منبع (شبکه اطلاع رسانی افغانستان) بلامانع است