مدتی گذشته و نیروهای امنیتی بازهم سست و مست در سنگرهای سرد خود لمیدهاند؛ گروههای تروریستی براساس طرحها و برنامههای خود، این نیروها را غافلگیر میکنند و ... | ||||
تاریخ انتشار: ۱۲:۲۴ ۱۳۹۶/۵/۲۴ | کد خبر: 137194 | منبع: | پرینت |
بازیگران سریالی که در این نوشته به شما نشان میدهیم دولت و نیروهای امنیتی در نقش مثبت و گروههای تروریستی در نقش منفی میباشند. این سریالی که در حال حاضر در کشور تماشا میکنیم ده قسمت دارد، به این ترتیب:
1- نیروهای امنیتی در سنگرهای خود در یک ولسوالی، مثلا ولسوالی صیاد؛ میرزاولنگ سرپل در حال سستی و مستی به سر میبرند؛ از طرحها و برنامههای گروههای تروریستی کاملا غافل؛ انگار در یک کشوری زندگی میکنند که چهل سال است در آن حتی یک تیر فیر نشده و یک نفر کشته و یا زخمی نشدهاست. آنها گمان نمیکنند یک نفر در این کشور مخالف دولت باشد، یا از خارج برای کشتار مردم و ویرانی کشور دستور بگیرد و ... به همهچیز فکر میکنند جز جنگ و دشمن و برنامههای گروههای تروریستی.
2- گروههای تروریستی که مدتها برای تصرف آن ولسوالی برنامه داشته و نقشه کشیدهاند، ناگهان در نیمههای شب از کوه و دشت و بیابان سرازیر میشوند، نیروهای امنیتی را غافل گیر میکنند، سنگرها را تسخیر و بر ولسوالی تسلط مییابند. میکشند و میزنند و میخورند و میبرند. نیروهای امنیتی فرار نمیکنند؛ تنها جان خود را از مهلکه جنگ بیرون میکشند.
3- تروریستها در ولسوالی جولان میدهند؛ هر زنده جانی را به رکبار میبندند و به سنگ و چوب و زنده و مرده فیر میکنند. دارایی مراکز نظامی و سلاح و آذوقه و ... همه را فورا به پایگاههای ثابت خود انتقال میدهند. خانهها و دارایی مردم را غارت میکنند؛ ادارات دولتی را پس از غارت آتش میزنند، ویران میکنند.
4- مقامات عالیرتبه دولتی، از سقوط ولسوالی با خبر میشوند، دستور تهیه بیانیه را صادر میکنند و رئیس جمهور غنی و رئیس اجرائیه عبدالله طی تشریفاتی کشتار مردم و غارت و تخریب ولسوالی را توسط گروههای مسلح مخالف به شدیدترین الفاظ محکوم میکنند.
5- حالا نوبت شبکههای اجتماعی فیسبوک و تلگرام است که وارد میدان میشوند؛ این شبکهها در دست نسل جوان مردمی است؛ آنها به دولت وابسته نیستند و از آن دل خوشی ندارند، از گروههای تروریستی عمیقا نفرت دارند. این شبکهها فریاد عدالتخواهی مردم و آسیبدیدگان ولسوالیهای سقوط کرده را با انتشار پیامها، اعتراضها و عکسها باز فریاد میکنند. جنایت گروههای تروریستی و سکوت شرمآور دولت همگانی میشود. ستون اول و پنجم دولت زیر فشار افکار عمومی بیتاب میشوند و به ناچار تکانی به خود میدهند.
6- وزارت دفاع و داخله اعلام میکنند که در حال برنامهریزی برای پس گرفتن ولسوالی هستیم، رسانههای دولتی و تلویزیونهای آزاد یک هفته از عملیات دولت مثلا البرز 10 سخن میگویند و امید و آرزو را در دل بینندگان خود میکارند. در آخرین روزهای هفته برخی از جنرالهای تلویزیونی و شناخته شده دریشی نظامی میپوشند و مسیر فلان ولایتی در حال سقوط را در پیش میگیرند. زرهپوشهای ردیف شده و چرخبالهای در حال پرواز نشان داده میشود. و اعلام میشود که جنگ برای بازپسگیری ولسوالی آغاز شده است.
جنگ چند روزی دوام میکند؛ اما قوای زمینی تحرکی از خود نشان نمیدهند؛ فرماندهان ارتش و پولیس با کامرههای در دست و چشم، جنبش و خیزش دشمن را کنترل میکنند. خبرنگاری از یک فرمانده میپرسد: وضعیت جنگ چطور است؟ پاسخ میدهد: بدون نیروی هوایی غیرممکن است. منتظر قوای هوایی هستیم.
7- طیارههای جنگی به غرش میآیند، چرخبالها خود را به ولسوالی میرسانند؛ از ارتفاع بالا در جاهای که احتمال میدهند موضع تروریستها باشد چند انداخت میکنند، مشکل کلان است، برمیگردند و اعلام میکنند نیاز به کمک هوایی خارجی داریم. چرخبالهای بیپیلوت چند پرواز و چند انداخت میکنند.
8- نیروهای زمینی وارد منطقه میشوند، به کوه و کمر، دار و درخت تیر میزنند. دلشان از دشمن ددمنش پر است؛ اما دشمنی در کار نیست؛ دشمن هست و بود را برداشته و منطقه را ترک کرده و با دست پر به لانههای ثابت خود باز گشته است. همهچیز تخریب شده، مردم آواره کوه و بیابان و مناطق دیگر شدهاند. عزیزانی زیادی از دست رفته، خانهها سیاه پوش، داراییها به غارت رفته و هیچ چیزی سر جایش نیست.
9- برای دفاع از ولسوالی، لیست بلند نیازمندیها به وزارت دفاع داده میشود؛ امکانات نظامی، سلاح، موتر، اعاشه و اباته سرازیر میشود. نیروهای امنیتی برای خود جای و جایگاه درست میکنند و به دفاع از ولسوالی مصروف میشوند.
10- مدتی گذشته و نیروهای امنیتی بازهم سست و مست در سنگرهای سرد خود لمیدهاند؛ گروههای تروریستی براساس طرحها و برنامههای خود، این نیروها را غافلگیر میکنند و ...
این سریال ادامه دارد؛ اما تکرار قسمتهای قبلی است.
سید اسحاق شجاعی
>>> برادر گرامی باسلام،الحق که ذره ای را اشتباه نکرده اید و کاملا درست گفته اید.
>>> سریالی خوبی به نظر میرسد اما نقش مجاهدین در این سریال کمتر به نمایش گذاشته شده است، خیر این نقش را من شامل سریال میسازم:
1 - مخالفین مسلح دولت که تا دیروز مجاهدین بودند، مال و دارائی مردم را به عنوان غنیمت میربایند و مشتی را بنام کافر به کام مرگ میفرستند
2 - رهبران مجاهدین در اینطرف خط ناظر گماشته گان شان در آن خط جبهه اند و تلاش دارند از هرگونه امکانان کار گرفته تا به کمک شان برسند.
3 - سران حکومت پلان عملیات را ترتیب مینمایند و سران مجاهدین برهم زدن این پلان را برنامه ریزی میکنند.
4 - سران حکومت طبق پلان نیروهای نظامی را برای عملیات آماده نموده به خط نخست جبهه میفرستند، عملیات آغاز میگردد اما سران مجاهدین مانع پیشروی نیروها میگردند.
5 - مخالفین مسلح دولت این فرصت را غنیمت شمرده هست و بود منطقه با استفاده از موانع ایجاد شده توسط رهبران جهادی در سرا راه عملیات با خود میبرند.
6 - مخالفین دولت به قرارگاه های اصلی شان رسیده منتظر هدایات بعدی سران مجاهدین در بدنۀ نظام مینشینند.
7 - نیروهای دولت اجازۀ عملیات را باز می یابند و میروند ولسوالی خالی از همه چیز را آزاد میسازند و از اینکه مقاومتی در برابر شان صورت نگرفته است مغرورانه به فتوحات شان فخر مینمایند.
8 - مخالفین نظام دو باره فعال گردیده و مثلاٌ (میرزاولنگ) را پس میگیرند.
9 - نیروهای دفاعی از ولسوالی عقب نشینی نموده مانع پیشروی مخالفین الی پلان بعدی میگردند.
10 - مجاهدین نشسته در کنار حکومت برای پیرفت های بعدی گماشته گان شان رأیزنی دارند.
11 - ملامتی همه رویداد های ناشی از شکست های ننگین را به بسیار آسانی به دوش رئیس جمهور، رئیس شورای امنیت و رئیس امنیت ملی انداخته و خود در غندی خیر مینشینند..... سریال همچنان ادامه دارد
میهن زرغون
مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است