استقلال با بازگشت به قانون اساسی ممکن است
 
تاریخ انتشار:   ۱۱:۵۱    ۱۳۹۶/۵/۲۸ کد خبر: 137363 منبع: پرینت

حفظ استقلال تنها با بازگشت به قانون اساسی و مشروعیت سیاسی ممکن است.

اپوزیسیون سیاسی محور مردم افغانستان با نشر اعلامیه ای بمناسبت سالروز 28 اسد، سیاست رهبران حکومت وحدت ملی مبتنی بر انحصار و استبداد داخلی، سرکوب آزادی های مدنی و جنبش های سیاسی، بی توجهی به مطالبات اساسی شهروندان، ناکامی در تامین امنیت، عدم توازن در سیاست خارجی را ریشه در عدم مشروعیت و قانون گریزی این حکومت گفته است.

در بیانه امده است که تعمیق فاصله میان مردم و حکومت، فرار سرمایه، بیکاری و فقر، مهاجرت جوانان و سرمایه های اجتماعی سبب ناامیدی احزاب و جریان های سیاسی به اصلاحات در حکومت شده است.

کد (26)


این خبر را به اشتراک بگذارید
تگ ها:
28 اسد
محور مردم
نظرات بینندگان:

>>>   مزدورِ مزدور کیست؟
در یازده ولایت کشور بجای روپیه افغانستانی کلدار پاکستانی رواج دارد.

>>>   Pedram
یک حرمت هم به امان الله نداشته باشید، نه غازی بود نه شجاع. یک بزدل و فراری بود.

>>>   افغانستان بد تر از هر زمان ديگر مستعمره است.لطفن خود و ما را شرمنده نسازيد. من صرف به روح شهداى پاك شمالى،كابل،قتغن كه در سه جنگ با انگليس ها از اين سرزمين دفاع و جان هاى عزيز شان را فدا كردند،درود مى فرستم.

>>>   بهروز جلال آبادی
همین حالا ما شاهد فداکاری و شهامت جوانان تاجیک تبار ایم
از هلمند گرفته تا قندوز و از کنر گرفته تا فرا ، از این سرزمین فرزندان تاجیک تبار دفاع میکند در حالیکه پشتون در ارگ در حال چور کردن و خاک فروشی است و تعداد ایشان زیر نام طالب و داعش انسان کشی میکنند!

>>>   من که حالا میبینم همه چیزما تقلبی است تاریخ ،قانون اساسی ، استقلا ل وانتخاباب پس به چه باور کرد ؟؟؟

>>>   Pedram
امان الله اولین طراح انتقال کوچی ها به شمال و غصب سرزمین های غیر پشتون ها در شمال بود.

>>>   استقلال چی ؟؟؟؟!!!!
خراسان از اول استقلال داشت ودارد .استقلال چی؟؟!!!!
اگر امنظور افغانستان است .که هفتاد سال است که ما تحت سلطه افغان ها هستیم.باید تلاش کنیم که از زیر سلطه افغان ها خارج شویم تا به استقلال برسیم.

>>>   کدام آهن دلش آموخت این آیین عیاری
کز اول چون برون آمد ره شب زنده داران زد
حافظ

عیاروار گذرکرد عیاروار زندگی کرد وعیاروار گذر کرد-خادم دین رسول الله،امیرحبیب الله خان کلکانی را می گویم.
امیر،مردی ازتبار عیاران خراسان بود،ازتبار مردان همچون سمک عیار. رهزنان بزدل نمی توانند مدعی تاج وتخت شوند،عیاران شیردلی مثل حبیب الله خان کلکانی سودای سربالا داشتند.(مررسن را نیست جرمی ای عنود-چون تراسودای سربالانبود-مولانا)
کلکانی سودای سربالا داشت .هنگامی که برمسند فرمانروایی این سرزمین یعنی خراسان تکیه زد همتباران تاجیک او دربخش های وسیع از آسیای مرکزی با دولت نوبنیاد شوروی درنبرد بودند،همان جریان های ملی-اسلامی ی که به ناروا "باسمچ"(دزد)خوانده شدند .توجه می فرمایید که برادران او را در آسیای مرکزی هم دزد می خواندند . به زبان دیگر این نام را استخبارات شوروی بر همه ی آزادی خواهان تاجیک در آن سال ها گذارده بود .نویسندگان سقاوی دوم همان فرمایشات استخبارات شوروی را نشخوارکرده اند .
"رسولوف"مسوول کل استخبارات شوروی در آسیای مرکزی، به استالین گزارش داده بود که حبیب الله کلکانی یک تاجیک است اگر در قدرت باقی بماند تاجیک ها دولت شوروی را درسراسر آسیای مرکزی با خطر بزرگ مواجه می سازند. درجلسه کمیته مرکزی حزب کمونیست شوروی در کرملین به امیرقبلی اشاره شده بود-به امیر امان الله خان .
منظور رسولوف این بوده که امیرامان الله خان تقاضای آزادی خواهان آسیای مرکزی و مبارزان ومجاهدان بخارایی را به ویژه برای نبرد با اتحاد شوروی رد کرده بود پس بهتراست آدم دیگری از تبار و قبیله ی امیرامان الله خان به قدرت برسد و امیر حبیب الله خان کلکانی تاجیک باید سرنگون شود در یکی از شماره های روزنامه ی پراودا،ارگان حزب کمونیست شوروی سال 1922میلادی به این ماجرا اشاره هایی شده است. باتوجه به گزارش رسولوف، کلکانی با دو دشمن قدرتمند روبرو بوده است:اتحادجماهیرشوروی وبریتانیای کبیر. هردو دولت قدرتمند برای درهم شکستن این مرد عیار آزادی خواه دست به دست هم داده بودند هرچند که پولیاک و ریسر دانشمندان روس جنبش حبیب الله خان کلکانی را جنبش دهقانی،عدالت خواهانه وحرکت برضد استثمارگرانی که مالیات سنگین بردوش مردمان قهرمان وآزادی خواه شمالی گذارده بودند خوانده اند. با وجود "اتحاد نامقدس" دو قدرت بزرگ حبیب الله خان کلکانی در میدان نبرد شکست نخورد فدای ایمان محکم دینی ی خود دربرابرمهر وامضای مردشیادی بر قرآن کریم شد .طبیعتآ مرد دینداری مثل حبیب الله خان نمی توانست روی مهر و تعهدی که برکتاب آسمانی او شده است باورنکند .
به هرانجام دشمنان بزدل او حتا قبر این مرد بزرگ در ابهام و ناشناسی نگه داشتند تا زیارتگاه دوستدارانش ومردمش نشود .
واما زندگی و ماجرای فرمانده مسعود(قهرمان ملی افغانستان -مردی از همان تبار)نیازی به شرح وبیان ندارد.خوشبختانه آنقدر فلم ،کتاب،قصه وگزارش وتصویر از زندگی وکارنامه ی پرافتخار او در اختیار ما قراردارد که هیچ خصمی و عدویی نمی تواند آنهارا پنهان کند واز صفحه ی تاریخ بزداید حتا نویسندگان سقاوی دوم .چرا که بقول مولانای بزرگ بلخ: آفتاب آمد دلیل آفتاب .
لطیف پدرام

>>>   تاریخی که به دست شما مزدوران انگلیس نوشته شده باشد برای مه نا معتبر است چون شما مزدوران دزدان و خاینان را آتل و قهرمان میسازید و خدمت گذاران را خاین و دزد مانند امان الله خان و اشرف غنی و نادرشاه و امرخیل گوسفند جلاب که در مقابل تمام دنیا خیانت نمود اما شما مزدوران باز هم اورا آتل ساختین

>>>   Ayendagan
چند سوْال بمناسبت استقلال كه منسوب به امان الله خان است ؟؟؟؟
غازي امان الله خان كدام كفر و إنگليس را كشته كه غازي شده ؟؟؟؟
امان الله خان اگر سيكولار نبود چرا حجاب را منع كرد ؟؟؟؟
امان الله انگليس را كشيد يا مير مسجدي خان و ميريچه خان كوهدامني ؟؟؟؟
پ.ن: جواب حتمي است اگر ني امان الله خان يك سيكولار بي دين و يك شاه دروغين بود و
حامي انگليس بود و آزادي افغانستان مربوط به مردم جنوبي و كوهدامنيان و شماليان ميشود نه مربوط امان الله فراري.

>>>   امان الله «غازى دورغين » فردى كه ناسيوناليزم كور اوغانى در زمانش تيوريزه شد و پروژه ى فاشيستى ناقلين در شمال را روى دست گرفته و عملى كرد، در زمان او اصطلاح زبان « اوغانى» در تقابل سنجيده شده با زبان پارسى به وسيله ى طرزى مطرح شد و سر آغاز دشمنى با زبان پارسى از همان روزگار شكل گرفت. همه ى طرح هاى مدنى او تقليد از اتا ترك بود بدون آن كه براى آن بستر هاى اجتماعى را مد نظر گرفته باشد . او در إخر عمرش هم در روسپى خانه هاى ايتاليا جان داد.
انگليس ها و روس ها در آن زمان توافق كردند تا سر حد امپراتورى شان را مشخص كنند و پذيرش اعلان استقلال از سوى انگليس ها هم در همين راستا بود و رنه شاه بچه ى چون امان الله نه با انگليس جنگيده است و نه هم درخور لقب دروغين غازى است ، او شاه زاده ى عياشى بيش نبود.
پشتون ها مردمان با استعداد در دادن القاب دروغين چون بابا ، انا و غازى اند و تاريخ را پر از اين القاب بى مايه كرده اند. جالب آن است كه پشتون هاى افراطى ، امروز از امان الله تنها ميراث افراطييت پشتونى اش را افتخار مى دانند نه آن ريفروم هاى او را، افراطى هاى قبيله گرا با اخلاق دوگانه به ريفورم هاى امان الله مى بينند. اى كاش اينها از امان الله تقليد مى كردند و زن شان را آدم مى دانستند ، اينش بد ، اما وقتى سر زمين هاى ديگران را به پشتون ها داد اينش خوب. اين برخورد نشان مى دهد كه قهرمان سازى امان الله نه براى ارزش هاى مدنى زمان او بود بل براى ريفورم هاى برترى طلبانه او در مقابل ساير اقوام به خصوص تاجيكان بود.

>>>   امان الله خان: «استقلال» و «مرز دیورند»!
امیر امان الله دو معاهده با انگلیس ها امضا کرده است:
۱. معاهده ۸ اگست ۱۹۱۹ که در رابطه به «صلح» است و هیچ ذکری از استقلال در آن وجود ندارد... ولی ماده ۵ آن در باره شناسایی «مرز دیورند» است!
۲. معاهده ۲۲ نومبر ۱۹۲۱ که در رابطه به «تجارت» است، ولی ماده اول آن در باره شناسایی «استقلال» و ماده دوم آن در باره شناسایی «مرز دیورند» است!
کسانیکه امان الله خان را قهرمان استقلال می دانند، چرا استقلال را مطابق معاهدات او تجلیل نمی کنند و یا مرز دیورند را مطابق او به رسمیت نمی شناسند؟
+ + +
مگر نه این است که ما یک بام و دو هوا داریم؟
و یا جهالت و زور منطق ندارد!
لعلزاد


مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است



پربیننده ترین اخبار 48 ساعت گذشته
کليه حقوق محفوظ ميباشد.
نقل مطالب با ذکر منبع (شبکه اطلاع رسانی افغانستان) بلامانع است